این تیم اگر تخصصی هم نداشته باشد چندان اهمیت ندارد. در سالهای نخست انقلاب با دوگانه «تخصص – تعهد» روبرو بودیم اما این دوگانه پس از دگردیسی از نسلی به نسل دیگر به دوگانه «خودی – غیرخودی» تبدیل شد.
بنیانگذار جمهوری اسلامی، امام خمینی فرزندش مرحوم حاج سیداحمد را از مشاغل و مناصب دولتی منع کرد و حتی با اصرار بسیاری از یارانش در مورد بهکارگیری او، زیر بار نرفت و مرحوم سیداحمد خمینی تا زمان حیاتش هیچ منصب و شغل دولتی نداشت.
اما این حسن انقلاب دیری نپایید و آرام آرام این رویه پسندیده به فراموشی سپرده شد و سایه اقوام سببی و نسبی در بدنه دولت ـ حکومت، گسترده شد و در کمتر نهاد یا اداره دولتی، مسئول یا مدیری، فرزندان، اقوام و آشنایان خود را بهکار نگمارد.
این موضوع تا آنجا پیش رفت که گاهی با زهرخند گفته میشد فلان مدیر یا فلان وزیر در زمان تحویل گرفتن شغل جدیدش با اتوبوسی از اقوام و آشنایان وارد محل کارش میشد و یا گفته میشد که با تغییر یک وزیر، لهجه کارکنان آن وزارتخانه از دربان تا معاون وزیر هم عوض میشد. متاسفانه این رویه همچنان ادامه دارد و درصد آن طی سالیان متمادی آنقدر زیاد شده که برای مردم نیز جا افتاده و اگر فلان مسئول واقعا فرزندش را صاحب شغل نکرده باشد برای مردم قابل باور نیست.
خبر بهکارگیری داماد رئیس جمهور بهعنوان معاون یکی از وزارتخانهها نیز از همین دست اخبار بود که در رسانهها و شبکههای مجازی، سروصدای زیادی برپا کرد.
نخست گفته شد که ریاست جمهوری به این انتصاب ایراد جدی گرفته است. سپس عکس داماد حسن روحانی در جلسه آن وزارتخانه و در بین معاونان، روی خروجی خبرگزاریها رفت، سپس عنوان شد که آقای داماد از پست جدید استعفا داده است.
از سوی دیگر چندی پیش فرزند وزیر کشور نیز به معاونت وزارتخانهای دیگر منصوب شده بود در حالی که وزیر کشور از انتصاب فرزندش حمایت کرده و او را «نابغه» دانسته بود. اگر مطبوعات هنوز در ایران نماینده افکارعمومی محسوب شوند بدون تردید بهعنوان عضو کوچکی از این خانواده باید گفت چنین انتصابهایی تنها و تنها به بی اعتمادی هرچه بیشتر به سیستم و نظام منجر میشود.
این پرسش در بین همه طبقات جامعه مطرح میشود که چطور فرزندشان که نه به گفته والدین بلکه بر حسب برآورد سیستمهای نوین آموزشی، نخبه و نابغه محسوب شده و بیکارند اما فرزند فلان مسئول، راحت و بدون دغدغه بر سر کاری در سطح معاون وزیر است که حقوق خوبی هم دارد.
شاید بهتر باشد که جمیع مسئولان عالیرتبه نظام بسیج شده و این رویه نادرست را از ریشه برکنند. این ریشهکنی باید طوری صورت گیرد که اعتماد عامه مردم را جلب کند تا پس از آن بتوان رفته رفته شایستهسالاری را جایگزین این رویه کرد.
درحالی که نرخ بیکاری در ایران رو به رشد است و اکثر خانوارها از کمبود درآمد رنج میبرند بهتر است دردی به دردهای آنان اضافه نشود.
احمد خاتمی: رانت خواری را منکر میدانم
به گزارش میزان، آیتالله سیداحمد خاتمی، امام جمعه موقت تهران طی بیانیهای در واکنش به انتقادهایی که درباره انتصاب سید حسین میرخلیلی (داماد وی) به عنوان رئیس حوزه ریاست در سازمان برنامه و بودجه میشود، تاکید کرد که این انتصاب ارتباطی به او ندارد.
متن بیانیه آیتالله خاتمی به شرح زیر است:
«چند روزی است در فضای مجازی مسئولیت دامادم آقای سید حسین میرخلیلی در دفتر آقای دکتر نوبخت منتشر شده است در این رابطه چند نکته گفتنی است:
۱- در آغاز زندگی مشترک دخترانم با دامادها، گفتهام همه مسئولیت کارهایتان با خودتان است این انتساب را دخالت ندهید.
۲ هیچگاه برای هیچ یک از دامادهایم سفارشی برای کاری نداشته و ندارم، چون رانت خواری را منکر میدانم.
۳- در رابطه با مسئولیت آقای میرخلیلی نه در این مسئولیت و نه در مسئولیت قبلی هم بنده نه تلفنی نه پیامکی نه کتبی هیچ سفارشی نداشتهام میتوانید از آقای محمدی (رئیس محترم سازمان اوقاف و امور خیریه) و آقای دکتر نوبخت بپرسید.
۴- از حساسیت جامعه اسلامی بر این امور سپاسگزارم و امیدوارم این روش ادامه یابد
۵- در این عرصه هم باید تقوی، محور باشد از تجسس و عیب جوئی پرهیز گردد باید در صدد اصلاح عیب موجود بود».
استعفای داماد رئیس جمهور از سمت خود
یکی دیگر از انتصابهای پرحاشیه، انتصاب داماد رئیس جمهور بود. طی اقدامی از سوی رضا رحمانی، وزیر صنعت، معدن و تجارت «کامبیز مهدیزاده» داماد رئیس جمهور، به عنوان «معاون وزیر و رییس سازمان زمینشناسی» منصوب شد. به دنبال این انتصاب، موجی از انتقادها در فضای مجازی و رسانههای عمومی علیه داماد رئیس جمهور شکل گرفت. کاربران فضای مجازی این اقدام را امتیاز و سمت دادن به خویشاوندان مقامها بدون در نظر گرفتن صلاحیت و شایستگی آنها را جایز نمیدانستند، چون به باور آنها «رانت» محسوب میشود.
البته وزیر صنعت از این انتخاب دفاع کرد و گفته بود کسانی که درباره این انتصاب تردید داشتند، وقتی سوابق کامبیز مهدیزاده را دیدند «به ما تبریک گفتند» او در ادامه گفته بود «نسبت داشتن با یک شخصیت مهم جرم نیست و البته فاکتوری برای انتصاب او نیز نبوده است». اما کاربران شبکههای اجتماعی پیام انتصاب را به عنوان اعتراض دستبهدست و هریک از موضع خود آنرا نقد میکردند.
مهدیزاده روز دوشنبه ۲۶ آذر در نامهای به رحمانی وزیر صمت از او تشکر کرد و نوشت: «اجازه میخواهم از خدمتتان مرخص شوم و به فعالیتهای علمی و پژوهشی خود در سنگر قبلیام ادامه دهم».
کامبیز مهدی زاده ۳۳ سال دارد و اواسط مرداد سال ۹۷ به ریاست ستاد توسعه فناوری حوزه انرژی معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری منصوب شده بود. او پیش از آن هم «عضو ستاد سیاستگذاری و رئیس نخبگان و جوانان فناور کشورهای اسلامی» بود.
این نامه در حالی منتشر شده که در همان هنگام، وزیر صنعت گفته بود که انتصاب آقای مهدیزاده «هیچ ربطی به داماد رئیس جمهوری بودن یا نبودن این فرد ندارد» بلکه به دلیل «جوان و نخبه» بودن او صورت گرفته است.
با این همه، پیش از استعفای مهدیزاده، خبری مبنی بر توبیخ وزیر صنعت از سوی رئیس جمهوری ایران به دلیل این انتصاب منتشر شده بود که خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران، «ایرنا» آن را تکذیب کرد.
اینبار پسر وزیر کشور
خبر دیگری که در نوع خود خبرساز شد انتصاب فرزند وزیر کشور به عنوان مشاور جوان وزیر امور اقتصاد و دارایی بود. به گزارش الف، در حکمی از سوی «فرهاد دژپسند»، وزیر امور اقتصاد و دارایی، «دکتر هادی رحمانی فضلی»، فرزند عبدالرضا رحمانی فضلی، وزیر کشور، به عنوان مشاور جوان وزیر منصوب شد.
دژپسند در این حکم، خواستار پیگیری مواردی چون ارتباط با صاحبنظران اقتصادی جوان کشور و ایجاد زمینههای لازم به منظور ارتقاء مشارکت آنان در فرآیند تصمیمگیری و سیاستگذاری، ارایه نظرات تخصصی مشورتی و تهیه گزارشهای راهبردی با موضوع ارتقاء نظام تامین مالی کشور و اهتمام ویژه در تشکیل خانه اقتصاددانان شده است.
فرهاد دژپسند، وزیر اقتصاد درباره دلیل انتخاب فرزند رحمانی فضلی به عنوان مشاور جوان وزیر، گفت: «ابتدا لازم میبینم خوشحالی و سپاسگذاری خودم را از حساسیت عزیزان و کسانی که این موضوع را مورد توجه و پیگیری قرار دادند، تشکر کنم؛ این نشان میدهد که عقل هوشمندی، امور را زیر نظر دارد و از این بابت باید احساس خوشحالی داشت».
اینکه هادی رحمانی فضلی پسر وزیر کشور است، کاملا درست است، اما از دید وزیر امور اقتصاد و دارایی: « علت انتخاب او به عنوان مشاور جوان، نسبتش با رحمانی فضلی نیست؛ بلکه آشنایی شخص او (وزیر) از توانمندیهای ایشان است». چون، باز به باور فرهاد دژپسند، هادی رحمانی فضلی «از دوره کارشناسی، یکی از دانشجویان» وزیر(دژپسند) بوده و به همین دلیل وقتی در مقطع فوق لیسانس در دانشگاه شهید بهشتی مشغول به تحصیل شد، هادی رحمانی فضلی را به عنوان «کمک استاد» انتخاب کرده که در «امور آموزشی و تحصیلی» به استادش (دژپسند) کمک کند.
وزیر اقتصاد در ادامه سخنان خود گفت: «هادی رحمانی فضلی در دوره دکترا نیز در همان دانشکده اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی قبول شد و در این مرحله نیز مشاور پایان نامه ایشان بودم که موضوع رساله او نیز با پیشنهاد بنده انتخاب شد و اتفاقاً موضوعی بود که برای کشور مفید است و مقطع دکترا را نیز به موقع به پایان رساند».
گویا «آشنایی» وزیر ما با پسر وزیر کشور نیز در زمانی بوده که «هیچگونه رفاقت و ارتباطی با رحمانی فضلی» نداشته است.
نکته جالب اینکه آقای فرهاد دژ پسند مدعی شده است که «هادی رحمانی فضلی اصلاً و ابداً از موقعیت پدرش در هیچ مقطعی استفاده نکرده» است، لذا انتخاب او نیز صرفاً جهت استفاده و بهرهگیری حداکثر از قابلیتهای فردی بوده است.
برای کاربران فضای مجازی این سوال مطرح است که اگر وزیران به «ضرورت سهم و نقش جوانان در مدیریت امور توسعه» اهمیت میدهند، چرا این کار را، از طریق فراخوان عمومی یا آگهی انجام نمیدهند، چرا «ضرورت سهم نقش جوانان» را تنها در صورت جوانان وزیران و مدیران ارشد میبینند؟ آیا اگر، از جوانان نابغه دیگری که هیچ نسبتی با هیچکدام از مسئولین ندارند، انتخاب شود، «مانع از گسست نسلی در مدیریت کشور» خواهیم شد.
بیکار زیاد است
این در حالی است که چند وقت پیش رحمانی فضلی، در یکی از جنجالیترین گفتوگوها، که در مورد زندگی شخصی او نیز بود، شرکت کرد. این گفتوگو در برنامه «بدون تعارف» در بخش خبری ۲۰ و ۳۰ انجام گرفت. رحمانی فضلی در پاسخ به این سوال که قبلا گفته بودید سه بیکار فوق لیسانس درمنزل دارید، آیا هنوز هم بیکارند و آیا پسر هستند یا دختر؟ گفت:« بله، دختر هستندکه کار ندارند، پسرم شاغل است؛ بعد از اینکه این موضوع را مطرح کردم ، چندین نفر به من پیشنهاد کردند حاضرند آنها را استخدام کنند که در پاسخ به پیشنهادشان گفتم: شما اگر حاضرید فرزندان من را استخدام کنید بروید و فرزندان دیگران را استخدام کنید، بیکار زیاد است، من اگر قرار بود از رابطه استفاده کنم که تا الان استخدام میشدند».
اشاره وزیرکشوروضعیت زندگی و اعضای خانوادهاش در حالی بود که هیچ اشارهای به شغل پسرش نکرد. هادی رحمانی فضلی پسر رحمانی فضلی، دانشجوی دکتری اقتصاد در دانشگاه شهید بهشتی، تنها فرزند شاغل وزیر که اکنون مشاور جوان وزیر امور اقتصادی و دارایی و عضو کارگروه اقتصاد مقاومتی وزارت کشور است. اینکه آیا این سمتها و عضویتش، تنها شغل اوست یا شغلهای دیگری نیز دارد، سوالی است که باید به دنبال پاسخش بود.
- 14
- 2