یکی از وعدهها و شعارهای آقای روحانی در انتخابات ریاست جمهوری به انتصابات براساس شایستهسالاری بازمیگردد. او همیشه تاکید داشت که از جوانان با توجه به تواناییهایشان در کرسیهای مدیریتی استفاده شود نه با توجه به روابط فامیلی. اخیرا انتصاب داماد رئیسجمهور به دنبال خود حاشیههای بسیاری داشت که در نهایت به استعفا منجر شد، این حرکت داماد آقای روحانی یک پیام خوبی بود تا دیگر مدیران کشور که فرزندان و اقوام نزدیکشان در سمتهای مدیریتی قرار گرفتهاند، هرچه زودتر استعفا داده و عرصه را برای جوانان دیگر هموار سازند.
اولین سوال پس از انتصابهای فامیلی در این راستاست که آیا افراد شایستهتر از اقوام مسئولان در کشور حضور ندارند که بر کرسیهای قدرت تکیه بزنند. سوال بعدی این است که معیار شایستگی از نظر نهادهای دولتی چیست که هر روز یکی از فرزندان و اقوام نزدیک به وزیر و مسئولانی در کشور در جایگاههای مدیریتی قرار میگیرند. در این میان بسیاری از انتقادات بر آن است که چرا اصلاحطلبان نسبت به این انتصابات سکوت کرده و لب به سخن باز نمیکنند. آیا این سکوت مبتنی بر اعلام رضایتشان از اینگونه انتصابات است یا خیر؟ در راستای این موضوع «آرمان» با زهرا نژادبهرام، عضو شورای شهر تهران و فعال سیاسی اصلاحطلب گفتوگویی انجام داده که میخوانید.
انتقادات به اصلاحطلبان بر آن است که چرا در مقابل این گونه انتصابات سکوت کردند؟
باید بگویم که چرا رسانهها قدم پیش نگذاشته و از اصلاحطلبان نپرسیدند و نظرشان را جویا نشدند؟ این موضوع هم به تنهایی نکتهای است. اما به طور کل معتقدم از ظرفیتهایی که در کشور به وجود میآید باید برای تمام شهروندان در شرایط شایستهسالاری با رعایت شاخصهای مشخص، شفاف و معین انتصابها صورت پذیرد و رزومهها در اختیار افراد قرار داده شود.
در شورایشهر برای جلوگیری از انتصابات فامیلی راهی پیش گرفتید؟
شورا با ارائه یک مصوبه اعلام کرد افرادی که در پستهای مدیریت شهری هستند تا زمانی که در این جایگاهها قرار دارند نباید از اقوام درجه یک استفاده کنند، هرچند اگر حتی آن فرد از کارکنان آن سازمان هم باشد نباید در این پستها قرار گیرد.
چطور چنین تصمیمی گرفته شد؟
تمام این اتفاقات برای آن بود تا شورای شهر، آن احساس نگرانی و عدم شفافیتی که ممکن است برای برخی از شهروندان به وجود بیاید و باعث ایجاد مشکلاتی شود از جمله اینکه چرا فلان شخص پست گرفت یا چرا نگرفت دیگر به وجود نیاید. اینگونه سوءتفاهمات و شائبهها ممکن است در جامعه نشر پیدا کند و باعث ورود نگرانیها شود که در نتیجه باعث ایجاد فاصله بسیار زیادی میان شهروندان و حاکمیت شود و هنگامی که این فاصله زیاد شود بهرهگیری از فرصتها میان شهروندان با کاهش روبهرو میشود. به همین جهت من به عنوان یک اصلاحطلب اعلام میکنم که باید یک قانون و مصوبهای به وجود باید تا از بروز چنین اتفاقاتی جلوگیری شود.
در حال حاضر چنین قانونی وجود ندارد که اقوام درجه یک افراد در پستهای مدیریتی قرار نگیرند؟
این قوانین در حال حاضر به شکل نانوشته وجود دارد، اما این موضوع به شکل مشخص و مصوبه و دستورالعملی باشد خیر، وجود ندارد. اما باید افرادی که در سمتهای مدیریتی قرار دارند تا زمانی که در آن جایگاه هستند از فرزندان، همسر و افرادی که با آنها نسبت درجه یک دارند در پستهای مدیریت به کار گرفته نشوند تا فضای اعتماد در درون جامعه دچار اختلال نشود.
با تمام این اوصاف اقوام درجه یک برخی از مسئولان در جایگاههای مدیریتی قرار دارند.
پستهایی که در حال حاضر برخی از فرزندان یا اقوام درجه اول مسئولان در برخی از وزارتخانهها و دستگاهها گرفتند طبیعتا مورد تایید من نیستند، چراکه من جزو مخالفان این موضوع هستم. بنابراین باید درباره این موضوع مراقبت شود چراکه موضوعیت اعتماد و پیوستگی بیشتر شهروندان به مسئولان مطرح است که هر شائبهای را باید از آن پیشگیری کرد.
برخی معتقدند باید تمام اقوام مدیرانی که در حال حاضر در سمتهای مدیریتی قرار گرفتهاند استعفا دهند.
نمونه این موضوع را در استعفای داماد آقای رئیسجمهور از جایگاه ریاست سازمان زمینشناسی شاهد بودیم، او چند روز پیش منصوب و روز گذشته دست به استعفا زد و درخواست کردند تا استعفایشان پذیرفته شود. این یک رویکرد نانوشته است که به کار گرفته نشده است، اما بهتر است در قالب یک تصویبنامه در اختیار تمام بخشها قرار گیرد.حتی از طریق مجلس میتوان این اقدام صورت گیرد تا هر چیزی که ممکن است باعث بیاعتمادی شهروندان از مدیران شود جلوگیری کند.
سخن شما با مدیرانی که اقوام درجهیکشان را در جایگاههای مدیریتی منصوب میکنند، چیست؟
این موضوع را به عنوان یک نقد از این افراد دارم که باید مورد توجه قرار دهند که اگر حتی افراد درجه اول از خانوادههای مسئولان دارای صلاحیت هم طی طول دوران تصدی پدر، مادر و یا نزدیکانشان در پستهای مدیریتی نباید قرار بگیرند چرا که اعتماد عمومی شهروندان مهم است و هیچ زمانی نباید ظرفیتهایی ایجاد شود تا این افراد دچار هیچ مشکلی نشوند. شیوه داماد آقای رئیسجمهور شیوه قابل اعتماد و احترامی است و خوب است تا همگی از این شیوه استفاده کنند.
باید از ایشان تقدیر و تشکر کرد به عنوان آنکه نگرانی آقای روحانی و وابستگان ایشان نسبت به اعتماد عمومی و ضرورت حفظ این اعتماد، پدیدهای قابل احترام است. طبیعتا این شیوه را میپسندم و توصیه میکنم به همه افرادی که فرزندانشان را در پستهای مدیریت ارشد قرار میدهند هرچقدر هم که صلاحیت داشته باشند در طول مدیریت پدر و مادرشان در پستهای مدیریتی قرار نگیرند تا از هرگونه شائبه احتمالی جلوگیری شود.
راضیه فراهانی
- 11
- 1