اخیرا کشور با شرایط بسیار سخت و ناراحتکنندهای روبهروست. وضعیت اقتصادی مردم از یک سو و سقوط اتوبوسی به دره از سوی دیگر. هر روز شاهد اتفاقات ناگواری در کشور هستیم. در این میان بسیاری به دنبال تغییر مسیر ذهن مردم از هیچ تلاشی کوتاهی نمیکنند. از این دست موضوعات میتوان به فیلمی که اخیرا با نام «هاشمی زنده است» اشاره کرد که با انتقادات بسیار روبهرو بود، چرا که در آن فیلم تنها دست به تخریب شخصیت آیتا... زده بودند. این موج علیه آیتا... در آستانه سالگرد رحلت ایشان است که از سوی گروههای سیاسی و اجتماعی خاصی آغاز شده است.
هنوز مشخص نیست چرا برخی از گروهها با توجه به رحلت آیتا... همچنان در جهت تخریب ایشان گام برمیدارند. البته شاید به جهت آن است که قصد تغییر مسیر فکری مردم را دارند، اما باید به آنها گفت که آیتا... هاشمی و خدماتی که آن مرحوم برای این خاک انجام داده است از ذهنها پاک نمیشود. بنابراین جریانات مخالف آیتا... بهتر است کمتر به خود زحمت دهند و علیه او یا خانوادهاش نوشته یا فیلمی بسازند. عضو شورای شهر تهران درباره شخصیت آیتا... هاشمی میگوید: «هاشمی» یک نام نیست، «هاشمی» دقیقا تاریخ انقلاب است. مشروح گفتوگوی «آرمان» با شهربانو امانی، عضو شورای شهر تهران و فعال سیاسی اصلاحطلب را میخوانید.
در آستانه سالگرد رحلت آیتا... هاشمیرفسنجانی قرار داریم. اخیرا شاهد تخریبهای بسیاری از سوی برخی افراد هستیم.
متاسفانه عدهای تصورشان آن است که زر، زور و تزویر در یک قسمت متمرکز شده است و با توجه به اینکه یک قدرت پنهانی هم وجود دارد متاسفانه هیچ زمانی پاسخگو نبوده، نیست و نخواهد بود، چرا که از یک حاشیه امنی برخوردار است و در مقابل قانون هیچ زمانی سر تعظیم فرود نیاورده و نخواهد آورد. این موضوع در زمان حیات آیتا... هاشمی هم وجود داشت و همچنان ادامه دارد.
«هاشمی» یک نام نیست، «هاشمی» دقیقا تاریخ انقلاب است. عدهای در جهت هاشمیزدایی همچنان با مستندسازی دست به ترویج ریا و دروغ میزنند و در این زمینه از هیچ تلاشی کوتاهی نمیکنند، اما اگر میدانستند که هیچ زمانی این گونه رفتارها در تصور مردم نسبت به آیتا... هاشمی هیچ تاثیری نخواهد داشت قطعا امروز دست به سخیفترین رفتارها نمیزدند. برخی در آستانه سالگرد رحلت ایشان باز هم نگران علاقه مردم نسبت به آیتا... هاشمی هستند.
بسیاری از فرزندان و مردم متوجه فقدان ایشان در کشور هستند و میگویند که ایکاش ایشان زنده بود چرا که کشور در حال حاضر در گذرگاه حساسی قرار دارد در حال حاضر کشور نیاز به وجود شخصی مانند آیتا... هاشمی را بیشتر از گذشته دارد. در زمان حیات آیتا... نگاه عامه مردم اینگونه بود که در هرجایی مشکل یا بحرانی وجود دارد او لنگری در درون سیستم است که به آن مشکل رسیدگی میکند. از هرجریانی برای رفع مشکلاتشان به ایشان رجوع میکردند. با توجه به اینکه صدای آیتا... از تریبونهای رسمی شنیده نمیشد، اما سخنانشان سینه به سینه به گوش مردم ایران میرسید. با توجه به این مصرع از شعر «سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز» باید گفت که هوشمندی و خردورزی مردم ایران نشان میدهد که این مردم خادمین و خاطیان را به خوبی میشناسند و خودشان میتوانند آنها را از یکدیگر تفکیک کنند.
اخیرا آقای واعظی مطرح کردند که اصلاحطلبان در پیروزی آقای روحانی هیچ نقشی نداشتند. چرا برخی پس از رسیدن به جایگاهی سرمایه اجتماعی خود را کنار میگذارند.
با توجه به اینکه در آستانه ۴۰ سالگی انقلاب قرار داریم، اما هنوز انتخابات و تحزب بر طبق روند، مبنا یا پاشنه دموکراسی نمیچرخد. از الزامات برگزاری انتخابات، فرآیند، احزاب فراگیر و قوی و سراسری است که کاندیداها از سوی احزاب انتخاب و پیروز میشوند و سپس در آینده نباید زیر این موضوع بزنند. اگر بخواهیم جزئیتر وارد این موضوع شویم باید بگوییم هنگامی که انتخابات داریم حزب نداریم واگر حزب داریم ارگان نداریم. کاندیداها در زمان انتخابات به طور مثال انتخابات ریاست جمهوری با فرآیند نظارت از جمله نظارت شورای نگهبان آشنا هستند. جریانهای سیاسی به ویژه جریان سیاسی اصلاحطلب به جهت آنکه شرکت در انتخابات را با تمام محدودیتها به عنوان یک راهبرد اساسی برای خود میدانند در انتخابات شرکت میکنند. آمدن مردم بر پای صندوقهای رأی از ابتدای انقلاب جزو استراتژیهای اصلی مردم ایران بوده است.
لذا میدان رقابت برای اصلاحطلبان طی مراحل تایید صلاحیت بسیار محدود است. قبل از رایگیری احزاب، جریانهای سیاسی، همفکران، هنرمندان و تمام گروههایی که مرجع رجوع مردم هستند پای انتخابات میآیند. نظر اصلاحطلبان و گفتمان اصلاحطلبی همیشه درباره انتخابات مشارکت حداکثری مردم در پای صندوقهای رأی بوده است. گفتمان اصلاحطلبی بیش از یک قرن در این کشور وجود دارد. اصلاحطلبان هنگامی که در انتخاباتی پیروز شدند همیشه با خود اقبال رأی مردم را به همراه داشتند. آقای واعظی در خرداد ۹۲ در حد یک عضو ستاد انتخاباتی برای آقای روحانی کار میکردند. او امروز به عنوان مسئول دفتر آقای رئیسجمهور فعالیت میکند.
آقای واعظی باید بداند که در سال ۹۲ اجماع اصلاحطلبان و در واقع همگرایی و همافزایی آنان موجب پیروزی آقای روحانی شد. اصلاحطلبان به جهت شرایط کشور وارد مذاکره یا عقد قرارداد با آقای روحانی نشدند، کما اینکه در انتخابات اردیبهشت ماه سال ۹۶ اگر اصلاحطلبان نبودند آقای واعظی هم نبود. آقای واعظی تصورش بر این است که قبل از پایان دولت دوازدهم باید عهد و پیمانش را برای آینده سیاسی خود با همفکران محدودش ببندد.
یک جریان سیاسی به جهت دارا بودن قدرت پنهان در کشور بازیگر بسیار مهمی در عرصه سیاسی کشور است و به جای آنکه کمکی به موفقیت دولت دوازدهم باشد تا آقای رئیسجمهور بتواند به وعدههای خود در کارزار انتخابات ۹۶ همت بگمارد و پاسخگوی مردم به ویژه در شرایط سخت اقتصادی، سیاسی و اجتماعی باشد اما متاسفانه کمر همت بسته تا حامیان بدون ادعای دولت دوازدهم و آقای روحانی را از اطراف وی خالی کند.
در میان این حلقه نزدیک به آقای روحانی، نقش آقای واعظی پررنگتر است.
اگر چنانچه عدهای معتقدند که با سه نفر که حتی در عرصههای سیاسی کشور هم شناخته شده نیستند و میتوانستند ۲۴ میلیون رأی جمع کنند، چرا خودشان کاندیدا نشدند؟ انشاءا... در انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم کاندیدا شوند. اصلاحطلبان به جهت مصالح مردم و مصالح مملکت بهرغم اینکه هزینههای بسیار زیادی را تحمل کردند و خواهند کرد در میان بدنه اجتماعی وظیفه پاسخگویی دارند، اما برخی از افراد بسیار نزدیک به آقای روحانی از جمله آقای واعظی و دو نفر دیگر تنها به فکر منافع خودشانند. اخیرا آقای نوبخت بودجه را تقدیم دولت کرده است. تمام توجه آقای نوبخت در این بودجه به برخی نهادهاست که میتوان گفت با مشاهده این موضوع نمک خورده و نمکدان شکستهاند.
اگر اصلاحطلبان به صورت تمامقد به حمایت از آقای روحانی وارد صحنه رقابت انتخاباتی نمیشدند قطعا امروزه این آقایان در این مسندها نبودند. اصلاحطلبان بدون هیچ سهمخواهی یا انتظاری از آقای روحانی در انتخابات حمایت کردند. برخی از افراد نزدیک به آقای روحانی به جای حل مشکلات مردم به دنبال ایجاد چالش برای آقای روحانی هستند و سعی دارند تا حامیان آقای روحانی را بیش از پیش کاهش دهند. در زمان انتخابات حضور آقای روحانی در ارومیه بسیار بسیار باشکوه بود و صاحبنظران سیاسی معتقدند که موتور محرکه جدیت آقای روحانی در انتخابات سال گذشته از ارومیه آغاز شد.
عدهای در کشور در دو سالگی دولت دوازدهم در حال هزینه دادن هستند، اما برخی از آقایان با توجه به نعمت مسندنشینی، مست قدرت شدهاند. متاسفانه این موضوع به یک ناسپاسی از مردم تبدیل شده و امیدواریم که این آقایان بتوانند از گذرگاه بسیار مهم سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، در شرایط موجود کشور را از برهه سخت عبور دهند.
با توجه به این اوصاف آقای روحانی باید چه اقدامی انجام دهد؟
بسیار متاسفم که بگویم در اینجا انتظار از آقای روحانی آن است که با صراحت رفتار کرده و نسبت به این سخنان موضع روشنی بگیرد. آقای روحانی باید همانگونه که با اصلاحطلبان نشستی برگزار کردند و در نشان دادن قدرشناسی خود از آنها تلاش داشتند، بگوید که همچنان گوش شنوایی برای حل مشکلات مسالمتآمیز در کشور وجود دارد و صدای مصلحین، حامیان و مردم را میشنوند. پس از نشست آقای روحانی با اصلاحطلبان مقرر شد تا این گونه نشستها ادامه پیدا کند، اما خلاف این موضوع را مشاهده کردیم حتی قرار بود پس از برجام، مذاکره ملی ادامه پیدا کند.
آقای روحانی طی نشستی که با اصلاحطلبان داشتند مطرح کردند که این جریان سیاسی همیشه یار دولت یازدهم و دوازدهم بوده است. با توجه به این موضوع چرا سخنان آقای واعظی با آقای روحانی با تناقض همراه است؟
از یک سو نگاه شخص رئیسجمهور نسبت به اصلاحطلبان به عنوان شریک دولت است اما از سوی دیگر ما شاهد یک اصلاحطلبزدایی در دولت طی یک سال و نیم گذشته بودیم و میتوان به انتخاب استانداران توجه کرد، چرا که در دولت دوازدهم به جای آنکه استانداران توانمند و قویتری بیاورند، اما این اتفاق نیفتاد. با آغاز فعالیت آقای ترامپ در دولت آمریکا به جای آنکه آقایان به سمت تقویت دولت در داخل کشور باشند اما متاسفانه به دنبال اصلاحطلبزدایی از درون دولت بودند و همین موضوع باعث زیان بسیار جدی در کشور شد. برخی در دولت کنونی برای بهدست آوردن دولت سیزدهم در تلاش هستند و همانطور که در دولت نهم و دهم این تجربه، یک تجربه بسیار گرانقیمت و پرهزینهای برای کشور شد این آقایان هم قصد دارند تا دولت دوازدهم را برای کشور پرهزینه کنند. با توجه به اینکه مسئول دفتر رئیس دولت دوازدهم دست به تشکیل یک تیم سه نفره زده و سرلوحه کارشان پراکنده کردن دلسوزان و حامیان اصلی دولت و رئیسجمهور است. امیدواریم آقای واعظی و گروهش پاسخگوی عملکرد خود باشند.
اصلاحطلبان برای امیدوار نگاه داشتن مردم باید چه کنند؟
شورای عالی اصلاحطلبان برای رسیدگی به این موضوع باید به یک اجماع و تصمیم حداکثری برسد. اصلاحطلبان در هر شرایطی این اصل را بر خود تعریف کردهاند که از چشم مردم نباید فرار کرد و در هر قسمتی که اشتباه کردهاند باید پای آن بایستند کما اینکه در گذشته هم شاهد بودید که بزرگان اصلاحطلب در هر قسمتی که اشتباهی رخ داده آن را پذیرفته و سعی در اصلاح امور داشتند.
خردمندی و هوشمندی مردم ایران بوده که این کشور را سرپا نگاه داشته است. در بخشی از تصمیمگیریها و تصمیمسازیها باید دولت پاسخگو باشد، اما متاسفانه این اتفاق نیفتاد. به طور مثال میتوان به وزارتخانهها و شرکتهای دولتی اشاره کرد. ۱۸۰۰ نیرو در شرکت نفت و گاز مشغول چه فعالیتی هستند که رئیس کمیسیون انرژی گفته برای تحقق پیوست فرهنگی است؛ مگر پیوست فرهنگی با لباس است؟ پیوست اجتماعی-فرهنگی دارای شاخصهای خود است و انتظاری که از عملکرد قوی دولت بر دولت دوازدهم بود محقق نشده است. اصلاحطلبان آن بخش از هزینه را که باید بپردازند قطعا میپردازند. قدرت پنهان که از منابع مالی، رسانه و... در اختیار دارد قطعا بیکار ننشسته است. مشکلات امروز را تنها نباید دولت پاسخگو باشد.
پیشنهاد شما برای برونرفت از وضعیت کنونی چیست؟
مسئولان در ابتدا باید با مردم صادق باشند. باید پرسید که مگر بجز مردم پشتوانهای وجود دارد؟ مردم ایران در طول تاریخ با شجاعت، شهامت و تحمل سختیهای بیشتر اجازه نمیدهند که مشکلی برای کشور پیش آید و در مقابل تهدیدها نیز ایستادهاند. مردم تاکنون همه جا از خود به معنای واقعی مایه گذاشتهاند و هیچکس نمیتواند اگر مردم ببینند که ۲۴ میلیون رأیی که به رئیسجمهور دادهاند به هر دلیلی بلااثر است و منتخب آنها با این حجم از پشتوانه مردمی نتوانست، نخواست یا نگذاشتند به وعدههای خود عمل کند در نتیجه مردم از مراجعه به صندوق رأی مایوس میشوند.
این مایوس شدن نیز به اینگونه نیست که مردم به جریان مخالف رجوع کنند، بلکه کلا سازوکار را بر نمیتابند و شرکت نمیکنند. مردم چون نمیتوانند بجز دولت نسبت به نهاد دیگری نقد کنند در نتیجه پافشاری آنها بر مطالباتشان از دولت مخصوصا مساله معیشت ملموستر است. البته انتقادات به دولت نیز وارد است که پای برخی مسائل چندان جدی ایستادگی نکرده است. این رویکرد موجب شده که مردم نسبت به دولت بدبین شوند.
رئیسجمهور باید به وقت سختی و مشکلات نیز با مردم گفتوگو کند. از دولت یازدهم بسیار گفته شد که تیم اطلاع رسانی دولت یازدهم ضعیف است، اما گوش شنوایی پیدا نشد تاکنون که همچنان میگوییم. البته از کنار این مساله نیز نباید به سادگی گذشت که رسانههایی که جنبه ملی دارند و از بودجه عمومی استفاده میکنند در اختیار دولتهایی که با آنها همفکر نبوده قرار نداشته است. گرچه میدانیم که آقای روحانی ظرفیت کل رسانهای را در اختیار ندارد، اما با توجه به شبکههای اجتماعی و حضور جوانان وی از این فرصت استفاده نکرد و متاسفانه دولت دوم را نسبت به دولت اول چندان قوی انتخاب نکرد.
اطرافیان روحانی نیز بسیار تلاش کردند که خیلی زود این ارتباط را با عقبه ستادی و سازمان رأی خود و اصلاحطلبان قطع کنند؛ چراکه دیگر نیاز به رأی این سازمان و پایگاه اجتماعی ندارند که این مساله تاثیر بسزایی در ناامید کردن مردم نسبت به دولت داشته است.
اخیرا، شاهد حادثه ناگواری در دانشگاه علوم و تحقیقات بودیم.
طی بازدیدی که از محل حادثه داشتم، نداشتن سرعتگیر، شیب زیاد و وجود برخی تأسیسات میتواند از عوامل حادثه باشد. از سویی نداشتن پد فرود هلیکوپتر و بسته بودن بیمارستان فوق تخصصی فرهیختگان در دو قدمی دانشگاه نیز جای سوال دارد! متأسفانه هنوز فرهنگ ایمنی در کشورمان نهادینه نشده و بر همین اساس شاهد آن هستیم که اتفاقات ناگواری همچون این حادثه رخ میدهد و دستگاهها با هزینههای چند برابری زخم بر زمینمانده را تیمار میکند.
مرگ فرزندان به ویژه دانشجویان، نخبگان و... و همچنین آسیبی که در این حادثهها به خانوادهها میرسد جبرانناپذیر است. متأسفانه در این حادثه ۱۰ نفر جان خود را از دست دادند. این موضوع در حالی بود که این افراد هفته آینده امتحان داشتند و حق نبود که چنین اتفاقی برایشان رخ دهد. این مسیر با یک شیب تندی همراه است. پلیس باید بررسی کند، اما برای من جای سوال است که چرا مسیر ایمن نبود؛ چرا گاردریل نداشت؟ چرا سرعتگیر نبود؟ آیا صرف اینکه سرویس دانشجویان به شرکت پیمانکاری تحویل داده شود کار تمام میشود. این مسیر باید ایمن میشد و همچنین ایمنی خودرو نیز باید لحاظ میشد. دقیقا روبه روی در دانشگاه بیمارستان فوق تخصصی فرهنگیان وجود دارد، اما در آن بسته بود و مجبور شدند که بیماران را به سایر مراکز درمانی اعزام کنند، در این میان چه کسی جوابگوی این حادثه است؟
با توجه به افزایش حضور زنان در جامعه و برعهده گرفتن نقشهای گوناگون آنها در بحث اشتغال، چرا حقوق زنان در بسیاری زمینهها تا حدود زیادی نادیده گرفته شده است؟
در کشورهایی که توسعه همهجانبه پیدا کردهاند روی آموزش زنان و توانمندسازی زنان سرمایهگذاری کردهاند و به نوعی اهمیت و دستاورد آن را در کل کشور خود دیدند. با توجه به اینکه امروزه در هزاره سوم، رسانه، قدرت رسانه و تولید علم، اشتغال و حتی مرزهای کشورها تعریف جدید شده، و همگان شاهد هستند که به نوعی افکار عمومی جهان حساس شده، حکومتها و دولتها تحت فشار قرار دارند و به نوعی به حقوق شهروندی و انسانی توجه میکنند.
با توجه به اینکه در کشور طی ۴۰ سال گذشته، زنان ایرانی با توجه به تمام مسائل تلاش کردند با یک دست در امور اجتماعی، امور سیاسی و تمام امور کشور وارد شوند و با دست دیگر، گهواره فرزندان خود و همچنین دانش خود را افزایش دهند و به تربیت نسل خود همت گمارند. دین خدا، دین خداست. اگر رفتارمان مطابق با شاخصهای دین باشد اسلام هم سرجای خودش است. چرا حقوق زنان را در هزاره سوم قطره چکانی میدهند؟ ما راه بسیار سختی آمدهایم اما دین مانع ما نیست.
مگر حضرت خدیجه بازرگان نبود؟ مگر منابع مالی توسعه دین اسلام را حضرت خدیجه پشتیبانی نکرد؟ چرا دولتی میتواند وزیر زن داشته باشد و دولت دیگری وزیر زن نمیتواند داشته باشد؟ دین که تغییری نکرده است اما اگر برای مدیران مرد هفتخان وجود داشته باشد برای مدیران زن دهخان وجود دارد. افراد بسیاری هزینههای سنگینی پرداخت کردند تا نشان دهند زنان در هرجایی میتوانند مدیریت خوبی داشته باشند.
راضیه فراهانی
- 14
- 2