به گزارش دیده بان ایران، به عنوان متفاوتترین عضو خانواده هاشمی شناخته میشود و همیشه حرفها و اعمالش حاشیه داشته است. فائزه هاشمی رفسنجانی یک زن آوانگارد از خانوادهای روحانی است که بی پرده حرف میزند و شهرتش را مدیون نام پدرش نیست و گاهی راههایی را رفته که در تضاد با منش سیاسی وقت آیتالله هاشمی رفسنجانی است. دختر دوم آیتالله هم سابقه نمایندگی مردم تهران را دارد، وقتی در مجلس پنجم دومین منتخب مردم شد و هم سابقه زندان؛ او در سال ۹۰ به جرم تبلیغ علیه نظام به شش ماه زندان محکوم شد.
فائزه هاشمی صریح و پیبرده حرف میزند و البته سریع. او در آپارتمان مادرش میزبان خبر فوری بود و در حاشیه گفتوگویی که برای ساخت مستند پدرش انجام شد در برابر دوربین خبر فوری به سوالات دیگری نیز پاسخ داد، اما چند روز بعد بخشهایی از متن مکتوب مصاحبه را حذف کرد. با او هم درباره پدرش سخن گفتیم و هم از وضعیت امروز کشور. فائزه هاشمی میگوید که اگر روند کنونی ادامه داشته باشد، به آینده کشور خوشبین نخواهد بود. او از عملکرد اصلاحطلبان پس از رسیدن به قدرت راضی به نظر نمیرسد و معتقد است آنها وقتی به قدرت رسیدند شبیه به اصولگراها عمل کرده و به دنبال شعارهای اصلاحطلبی نرفتند.
در روزهای دومین سالگرد درگذشت مرحوم پدرتان هستیم، در این دو سال فضای سیاسی کشور تغییر کرده است. در این مدت، برخی افراد به سخنانی که پدرتان در زمان حیات گفته بود پاسخ دادند. آقای هاشمی مجموعه کتابهایی داشتند که پیش از این منتشر شده بود اما برخی افراد اکنون به این سوالات پاسخ میدهند به نظر شما گذشت زمان چطور باعث این اظهارنظرها شده است؟
عجیب این است که این افراد در زمانی که این مطلب چاپ شده و بابا در قید حیات بوده اظهارنظری نکردند و حالا که ایشان نیست، تکذیب میکنند. اما این سوال پیش میآید که اگر حرفی برای گفتن دارید چرا همان زمان نگفتید که ایشان بتواند جواب بدهد. بنظرم باید به این صحبتها شک کرد. بعضی مطالب اسنادش وجود دارد و یا در جریان هستیم و می شود جواب داد و بعضی نه. این کار خیلی اخلاقی نیست.
در مورد مشابهی-موضوع اسلحهای که آقای بادامچیان مطرح کرده بود- خانواده آقای هاشمی واکنش نشان داد اما در رابطه با موضوع دیگر سکوت کرد. چه تفاوتی است که خانواده آقای هاشمی به یک موضوع واکنش نشان میدهد و به موضوعی دیگر واکنش نشان نمیدهد؟
در رابطه با اسلحه که سالها پیش آقای عباس میلانی در کتاب معمای هویدا به آن اشاره کرده بود، آن موقع از طرف بابا تکذیب شد. و این را می دانستیم اما شاید راجع به موارد دیگر در خانه صحبت نشده، یا گشتیم چیزی پیدا نکردیم جز خاطرات بابا.بعضی چیزها را میشود جواب داد چون سند ومدرک داریم، اما بعضی چیزها را نمیشود.
خانم هاشمی، پدر شما در سال ۹۲ کاندیدای ریاست جمهوری شد اما ردصلاحیت شد. پس از ثبت نام قابل پیشبینی بود که ایشان ردصلاحیت میشود حداقل شایعه آن پیچیده بود، شما و خانواده پیشبینی چه عکسالعملی از طرف ایشان را داشتید؟
ما چون بابا را میشناختیم، میدانستیم که هیچ اتفاقی نمیافتد، بابا همیشه خودش را قربانی کرده بود که نظام آسیب نبیند، بنابراین طبیعی بود که اینبار هم واکنشی که بخواهد اتفاق خاصی بیفتد، نداشت. همان طور که آقای کدخدایی گفت قبل از اعلام رد صلاحیت از ایشان غیرمستقیم خواسته بودند انصراف دهد که بابا این کار را نکرد و به نظر من کار درستی بود.
خانم هاشمی شما سابقه نمایندگی مجلس را دارید، مجلسی که کمحاشیه نبود، مجلس این روزها هم خیلی حاشیه دارد، اما با حاشیههای متفاوت؛ به عنوان مثال کلیپی بیرون میآید و فحاشی یک نماینده را میبینیم. زمان شما هیئت نظارت بر رفتار نمایندگان وجود نداشت اما حالا وجود دارد و رفتارهای نمایندگان بازتاب دارد. میخواهم نظر شما را راجع با این موضوع هم بدانم.
این به دلیل فضای مجازی هست، یعنی معجزه ارتباطات و تکنولوژی جدید است زمان ما این گونه نبود. البته این به معنای این نیست که در آن زمان نمایندهها خطایی نداشتند، اما آن زمان کسانی که متوجه میشدند محدود بودند و این گونه رسانه ای نمی شد.
شما خاطره مشابهی از آن زمان دارید؟
من خاطره مشابهی ندارم، اما حتما همه ما هم چنین خطاهایی داشتهایم. از شفافیتی که فضای مجازی ایجاد کرده به عنوان نکته مثبت و فوقالعاده یاد میکنم. به نظر من شفافیت یکی از مهمترین شاخصهایی است که هر نظامی که دارای حکمرانی خوب و توسعه است باید داشته باشد، تا جلوی خلافها را بگیرد و کارآمدی بیشتر شود. متاسفانه ما چنین موردی را نداریم و مخفی کاری زیاد است، حتی سعی میکنیم چیزهای عادیمان را نفهمند. این یک فرهنگ عمومی هست که هم در حکومت است و هم مردم.
اما شفافیت باعث آگاهی مردم و اصلاح عمل مدیران میشود. متوجه میشوند که حالا هر کاری نمی شود انجام داد، هر حرفی نمیشود زد، باید خیلی دقت کرده و در چهارچوب قانون رفتار کنند. الان خیلی سریع هر چیزی علنی میشود و این به توسعهیافتگی کمک میکند و اعتماد عمومی را نیز میتواند افزایش دهد.
اما برخی از سیاستمداران نسبت به این شفافیت نگران هستند و فکر میکنند که این امر، مردم را به تدریج به نظام و کشور بیاعتماد میکند. فکر میکنید حاشیههایی از قبیل آنچه که مجلس داشته، بر اعتماد لطمه میزند و در این شرایط، میزان مشارکت مردم برای دوره بعد به چه صورت است؟
البته در نهایت مجلس تصمیم درستی گرفت. در هر صورت آن هم راهحل دارد، یعنی اگر ما نگران هستیم که اعتماد مردم کاهش پیدا کند، نباید فضای مجازی را محدود کنیم، یا اینکه دنبال این باشیم چه کسی این فیلم را منتشر کرد تا با او مقابله کنیم. مهم نیست که آن فیلم را کی گرفت؛ مهم این است که من رفتار درستی داشته باشم. راهحل این است که ما به جای اینکه تلاش کنیم مردم متوجه نشوند، بیاییم خودمان را اصلاح کنیم، به نظر من باید از این فرصت برای اصلاح خودمان و برای اصلاح محیط خودمان استفاده کنیم. مگر نه اینکه عصبانی شدنها و بد و بیراه گفتن را هر کسی دارد؟ من دارم، شما دارید... البته بابا نداشت، بابا صبر و تحمل زیادی داشت و حرف دیگران را هم میشنید.
پرسیدید مردم میآیند رای بدهند؟ بنظرم این چیزها انگیزه بهتری برای رای دادن ایجاد می کند، ولی به آدمهایی رای می دهند که میزان خطاهایشان کمتر باشد. الان شرایط جدیدی دردنیا و در ایران به دلیل وجود فضای مجازی که در اختیار همه است بوجود آمده، حاشیههای مجلس طبیعی است و همیشه بوده .
اما اتفاق دیگری که میتواند مایه نگرانی برای رای مردم باشد این است که از دی ماه سال قبل یک سری اعتراضات به صورت جدی شروع شد و هنوز هم ادامه دارد، اقشار مختلف جامعه هم درگیر هستند، معلمها، کامیونداران، مالباختهها، کشاورزان، کارگران، فعالین حوزه زنان، محیط زیستیها و.... یا این برخوردهایی که با اقلیت ها میکنند مثل دراویش و بهاییها و... مردم میگویند ما رای میدهیم و یک سری از اصلاحطلبان را انتخاب میکنیم.
اما این ها بعد از انتخاب شدن جور دیگری می شوند و به شعارهایشان و وعدههایشان پایبندی ندارند، و یا حالا نگاه اصلاحطلبانه در او دیده نمیشود، مردم اصلاحطلبان را انتخاب میکنند ولی برخی در حکومت با انتصابهایی یا با ایجاد موانعی حضور اصلاحطلب را بیاثر میکنند، پس چرا رای بدهیم؟ رای بدهیم تا آبرویی بشود برای جمهوری اسلامی و سر خودمان بیکلاه؟ این رأی زمانی ارزش دارد که مردم بتوانند آثار رای خود را ببیند.
با «تَکرار میکنم» آقای خاتمی، دو دوره است که برخی مردم لیستی رای میدهند، اما در مدتی که اصلاحطلبان بخشی از قدرت را در دست دارند، بیشتر از اینکه عملکرد ببینند، اختلاف دیدند.
قبول دارم این حرف را...
این اختلافات از کجا نشأت میگیرد؟ و چرا اینقدر بروز و ظهور دارد؟ در همه جریانها اختلاف هست اما این دوره اختلاف اصلاحطلبها علنی شده است. یک نمونه آن شهرداری تهران است که در مدت کوتاه چندین بار شهردار عوض کرد.
آدمها وقتی در ضعف و اقلیت هستند با هم متحد میشوند اما خاصیت قدرت این است که وقتی آن را به دست میآوری اتحاد از بین میرود چون دیگر احساس نمیکنیم به همدیگر نیاز داریم. شاید اصولگراها هم برای همین در چند انتخابات اخیر نتوانستند به اتحاد برسند و شکست خوردند، چون قدرت را داشتند و نیازی به اتحاد نمیدیدند. اصلاحطلبها تا آنجایی که به یکدیگر نیاز داشتند برای اینکه بتوانند رای مردم را بگیرند و جایگاهی که میخواهند را پیدا کنند، متحد بودند اما بعد از اینکه پیروز شدند، برخی از آنها اصول و اهداف خود را فراموش کردند.
من معتقدم از آنجاکه عمده اصلاحطلبها و اصولگراهای ما در همین نظام پرورش یافته اند، این رفتارها در ما نهادینه شده است و خیلی با هم فرقی نداریم. ما اعتقاد به نخبگان، شایسته سالاری یا چرخش نخبگان حقوق مردم و برابری و نبودن خودی و غیرخودی نداریم. در شورای شهر و شهرداری و دولت نیز تقریبا همین گونه عمل کردیم.
فضایی را که ترسیم کردید چندان روشن نبود. در پس زمینه سخن شما ناامیدی نسبت به اصلاحطلبان و اصولگرایان دیده میشد. شما آینده سیاسی کشور چطور ترسیم میکنید و روزنه امید مردم کجاست؟
فائزه هاشمی: من آینده کشور را در صورت ادامه این روند مثبت ارزیابی نمیکنم. علاوه بر مطالبی که گفتم اتفاقات دیگری مثل بی توجهی علنی در عمل به قوانین و به حقوق مردم و مشکلات اقتصادی و برخوردهای غیر قانونی به اعتراضات مردمی و ناکارآمدی ها و سوء مدیریت ها و در مجموع سیاست خارجی و سیاست داخلی که عمدتا" در جهت منافع ملی و منافع مردم و پیشرفت و توسعه کشور نیست و همچنین عقل، تدبیر یا ارادهای دیده نمیشود که بخواهد مشکلات را حل کند، بنظرم همه اینها عواملی است که آینده را مثبت نشان نمیدهد.
برای حل مشکلاتی که به آنها اشاره کردید، آیا ممکن است روزی دختر آیت الله هاشمی شبیه دختر آیت الله طالقانی کاندیدای ریاست جمهوری شود؟
من حرکت اعظم خانم را تحسین میکنم که شورای نگهبان را در مقابل کار انجام شده قرار میدهد و مجبور میکند عمل یا اظهار نظری داشته باشد. اما من کاندیدا شوم، چه اتفاقی میافتد؟ این را راهحل نمیدانم. یک کار تبلیغاتی و نمادین میتواند باشد ولی تأثیرگذار نه.
خانم هاشمی این گفتگو را با صحبت درباره پدرتان شروع کردیم و میخواهم با صحبت درباره ایشان به پایان برسانیم. درگذشت ایشان ابهامات زیادی داشت. عبارت استخر فرح را به ادبیات سیاسی ما اضافه کرد. عدهای معتقدند ابهاماتی در این زمینه وجود دارد، بعد از دو سال تحقیق و تفحص در این زمینه، شما اطلاعات جدیدی دارید؟
خیر، اطلاعات جدیدی که نداریم چون فکر میکنم شورای امنیت جستجو را ادامه نداد ضمن اینکه استخر فرح یک حرف غلط است، آنجا متعلق به فرح نبوده. آن استخر سالها بعد از انقلاب ساخته شد. اینها برای تخریب افکار عمومی است. به نوعی شبیه سازی کنند برای اثر گذاری بر ذهن برخی از مردم تا توجیهی برای عملکرد خودشان باشد. به هر حال، به ابزاری تبدیل شده که بسیاری به آن تهدید میشوند. همین تهدیدکردن ها رد پایی است برای رسیدن به حقیقت، البته اگر اراده ای و همتی و حسن نیتی وجود داشته باشد.
شاید اگر ما کارآگاه خصوصی داشتیم یا خانم مارپل اینجا بود میتوانست از همین ردپا به سرنخی برای فوت بابا برسد اما برای ما هنوز ابهامات حل نشده است.
- 15
- 9
کاربر مهمان
۱۳۹۷/۱۰/۲۰ - ۱۳:۰۶
Permalink