برخي معتقد هستند كه روحانيت پدر معنوي ملت است ولي آيا همه كسانيكه در اين كسوت فعاليت ميكنند ميتوانند اين عنوان را يدك بكشند؟! بيشك هستند كسانيكه در لباس پيامبر(ص) سيره ايشان را پيروي ميكنند ولي اين روزها برخي مسائل اجتماعي و سياسي سبب شدهاست تا روابط ميان مردم و اين قشر با چالشهايي روبهرو شود. در اين بين برخي افراد كه با اين لباس در سمتهاي مختلف فعاليت ميكنند تمام تلاش خود را به كار گرفتهاند كه اين رابطه را ترميم كنند. از اشخاصي كه ميتوان او را به عنوان ترميمكننده اين روابط معرفي كرد، اصغرجدايي امام جمعه شهرستان بيلهسوار در استان اردبيل است.
اين روحاني اقداماتي را در دستور كار قرار داده است كه هرچند سبب حسادت و تنگنطري برخي شده ولي مردم و آنهايي كه به دنبال اعتلاي نام ايران و اسلام هستند، از آن حمايت كردهاند. نگاه متفاوت ولي عقلاني اين روحاني سبب شد براي گفتوگو به سراغ او برويم تا از جزييات اقدامات و روحياتي كه دارد، آگاه شويم. روحانياي كه در رشته موسيقي تحصيل كردهاست و به فيلم و فيلمسازي نيز علاقه دارد و دلايل اتخاذ اين رويه را برخورد مثبت يك روحاني در دوران كودكي و نوجواني خود بيان ميكند.
او نيز مانند بسياري از مسئولان جمهوري اسلامي معتقد است كه سياستهاي چكشي و زوري در اين سالها درست نبوده و اثرمثبتي نداشته و از برخورد با بدحجابان تا فيلترينگ تلگرام و محدوديت براي ماهواره و ويديو همه ناكارآمد بوده است. اين روحاني بر خلاف برخي كه نگاه مثبتي به حضور زن در عرصههاي اجتماعي ندارند، ميگويد حاضر است تريبون نماز جمعه را در اختيار زنان جامعه خود بگذارد تا مشكلاتشان را از اين تريبون براي همه بيان كنند.در ادامه گفتوگوي اين روحاني روشنفكر و متدين را با«قانون» ميخوانيد.
درباره نام شهرتان كه بيله سوار است و مشخصات شخصي خودتان توضيحاتي ارائه دهيد.
پيله سوار بوده كه به مرور زمان به بيله سوار معروف شده و به معناي اسب سواراست. بنده نيز متولد ۳۱ مرداد ۴۸ازشهرستان سراب هستم. سال ۶۶چندماهي به جبهه رفتم و بعد ازاينكه دبيرستان راتمام كردم وارد حوزه عليمه معصوميه قم شدم. پدرم كشاورزومادرم خانه داراست. ازدوره جواناني وزماني كه محصل بودم هميشه دغدغه اين را داشتم كه چرا برخي از دوستانم نماز نميخوانند.حتي درآن دوران كتابهاي زيادي مطالعه ميكردم تا بتوانم با اطلاعات درست ومفيددوستانم را به نمازخواندن متقاعدكنم.
زماني كه هنوز طلبه نشده بودم كتاب سخنوري«ديل كارنگي» را خوانده وبراي طلبه هاي شهرمان آيين سخنوري تدريس مي كردم. ازسال چهارم حوزه سخنراني را شروع كردم. تمرينات ومطالعات زيادي دراين باب داشتم كه كتابهاي استاد مطهري دراين زمينه بسيارتاثيرگذاربود. درحوزه علميه معصوميه بزرگان زيادي رفت وآمد مي كردند.دورهاي شاگردآيت ا... جوادي آملي وآيت ا...محقق داماد و زماني نيز با سيد حسن خميني همكلاس بودم.۶سال به محضر آيت ا... بهجت مشرف مي شدم و حتي درديدارهاي خصوصي ايشان نيز شركت ميكردم. به عرفان علاقه خاصي دارم كه دراين زمينه كتاب «دمي باقدسيان» را نوشتم.
در ادامه تاليفات كتاب «خاطرات دكترهفت ساله» رانوشتم. اين كتاب درباره زندگينامه محمدحسين طباطبايي است كه به چاپ سيزدهم رسيده و حتي به زبان هاي عربي وانگليسي ترجمه شده است. كتاب«آمارها پرده برميدارند» ازجمله كتاب هايي است كه مقام معظم رهبري ونمايندگان مجلس به آن عنايت ويژه دارند.كتابهاي زيادي نوشتم اما اين چند سال به دليل مشغله كاري دستم به سمت قلم نرفته كه بيشتر خطبه مينويسم. درخطبهها هيچ وقت به جناحهاي سياسي نپرداختم زيرا هيچ وقت به انسانها ازاين زوايه نگاه نميكنم و معتقدم ما بايد يك ملت واحد باشيم.
علاقهاي به سينما داريد؟
به فيلم علاقه دارم و در نوروزامسال به همراه خانواده چند فيلم را درسينما ديدم. دربيله سوار تئاتري اجرا شد و من به همراه خانواده به ديدن آن رفتيم. فكركنم درتاريخ اين شهرستان براي اولين باريك امام جمعه به همراه خانوادهاش به تئاتررفته باشد.
به جناح بنديها انتقاد داريد؟
احزاب فقط مردم راازهم جدامي كند در حالي كه ميتوان مسائل را درنهايت صميميت و باهمبستگي حل كرد. زماني كه جناح بندي سياسي وجوددارد افراد فقط با متهم كردن يكديگر به اصولگرايا اصلاح طلب نميتوانند مشكلي راحل كنند. دراين بازه زماني فقط بايد روي حل مشكلات مردم تمركزكرد، به همين دليل درتعاملات با افرادبسيارراحت هستم. هيچ گاه مواضع سياسي افراد ونهادها برايم مهم نبوده حتي درمصاحبه هايم بدون توجه به جناح آن رسانه مصاحبه مي كنم. خط قرمزمن فقط شبكه هاي خارجي هستند.
علاوه بر احزاب شاهد آن هستيم كه برخي ائمه جمعه از تريبون نمازجمعه اظهاراتي را بيان ميكنند كه وحدت ملي را زير سوال ميبرد. نظرشمادراين باره چيست؟
برخي از سخنان ائمه جمعه بزرگنمايي ميشود و آنگونه كه بايد به جامعه ارائه نميشود. براي مثال درباره كودك همسري مطالب طوري بيان شده كه بنده مقابل آقاي رحيم ازغدي قرارگرفتم.
شما نسبت به كودك همسري چه اعتقادي داريد؟
نمي دانم ازدواج در سن پايين دركشور چه ميزان است اما بعيد مي دانم اين آمار زياد و فراگيرباشد. آيا درست است برخي ازمسائل ومشكلات رااينگونه رسانه اي كنيم. درواقع بادستان خودمان سندي به دست سازمانهاي حقوق بشري بدهيم تا ادعا كنندكه فلان امام جمعه ايران گفته دراين كشوركودك همسري وجود دارد. اين بحث ها فقط بارمشكلات را دركشور اضافه مي كند. معتقدم نبايد تمام حقايق و مشكلات را به صورت علني مطرح وبزرگنمايي كرد تا دشمن سندي عليه ما داشته باشد. همچنين موضوع كودك همسري اينقدر فراگيرنبوده كه بخواهيم با اين وسعت در مباحث رسانهاي به آن بپردازيم.
بين جوانان ومسئولان كشورفاصله فكري زيادي وجود دارد. براي مثال عدهاي به دنبال فيلتركردن تلگرام بودند ولي جوانان با اين اقدام مخالف هستند، چگونه مي توان اين گسلها را پركرد؟
درباره تلگرام بحث ها و صحبت هاي زيادي شده است.زماني كه در صداوسيما گفتم از تلگرام استفاده ميكنيم اين حرفم بازتاب خبري زيادي داشت ودرفضاي مجازي هياهو ايجاد كرد. بايد بگويم فيلتركردن تلگرام بازدارنده و جوابگو نبوده است. اميرالمومنين (ع) مي فرمايند: « از هر چيزي كه مي ترسيد به داخل آن وارد شويد» اين حديث تفسيرهاي مختلفي دارد؛ يكي از برداشت هاي آن اين است كه بدون ترس و با جرأت به سمت جلو حركت كنيد.
همچنين درحديث ديگري آمده:« الانسانُ حريصٌ المانع »انسان را از هرچه منع كنيد بدان حريص ميشود.سياستگذاران كشور بايددرسياستهايي كه اتخاذ مي كنندفطرت جوان، شرايط زندگي، تفريحات سالم و مهمترازهمه مطالبات جوانان را لحاظ كنند. درگذشته استفاده ازويديوجرم بود و حتي زماني ميكروفن وتلويزيون راهم منع ميكردند ولي مشاهده كرديم كه اين موانع هيچگاه جواب نداد. براي منع استفاده ازماهواره نيز قانون وضع شد كه حتي قانون هم جلوي مطالبات مردم را نگرفت.
پيشنهادي در اين زمينه داريد؟
درهركشوري مطالب وسندهاي مختص آن كشوروجوددارد كه بسيارمحرمانه است و كشورها براي حفظ مسائل و اسنادمحرمانهشان ازاينترنت بومي استفاده مي كنند. اي كاش ايران هم مثل ديگركشورها اينترنت بومي داشت تاتمام اطلاعات شخصي وحتي حسابهاي بانكي مردم از طريق گوگل واينترنت دراختياركل دنيا قرار نميگرفت. به نظرم دراين زمينه بايد فكر وبرنامه ريزي شود.برخي مسائل مثل فيلتركردن تلگرام كه به صورت غيرمنتظره ويكدفعه اي بود باعث گاردگرفتن و واكنش منفي جامعه درمقابل آن حركت شد. مردم آمادگي چنين حركتي را نداشتند زيرا باتلگرام بسيارمأنوس شده بودند. مردم به خصوص جوانان نمي توانستند باخلأ تلگرام كناربيايندكه همين كارباعث ضربه زدن به مردم شد.
شما از افرادي هستيد كه برنامههاي نويني براي مراوده با مردم در دستور كار داريد، به نظر شما براي رفع اين نوع معضلات چه كار بايد كرد؟
بايددرسياستها بازنگري شود،خواستههاي مردم ونسلهاي جوان بيشترمدنظرقرار گيرد. به استخررفتن يك انقلاب جديد بود، ولي اين انقلاب بسياري را ناراحت كرد. برخي از هم لباسهايم اعتراض كردند وگفتهاند بااين كارتوقع مردم نسبت به ما بالا مي رود. حتي اين كاررا ناپسند وخلاف شأن مي دانستند.من درجواب گفتم نبايد درشرايط فعلي بحث شأنيت را مطرح كرد زيرا داريم جوانانمان را ازدست مي دهيم. شأن هرچقدرمهم باشد دراين برهه اززمان بايدكنارگذاشته شود. براي حفظ جوانان بايدبا آن ها ارتباط بيشتري برقراركرد.
دليل توجه شما به جوانان بر خلاف برخي مسئولان چيست؟
باوردارم بايد به جوانان توجه كرد. هرزمان جواني راازدور مي ببينم خودم را براي يك برخوردگرم وصميمي آماده مي كنم. من به آن ها به چشم فرزند نگاه مي كنم. نقش آن ها درآينده اين كشوربسيارمهم است به همين دليل وقتي به جواني مي رسم او رادرآغوش مي گيرم. صبح هازماني كه فرزندم را به مدرسه مي رسانم مي ببينم عده اي از دانش آموزان درحال خوردن ساندويچ هستند. براي مثال يكي از برنامه هايم مهمان كردن آنهاست.
بايد به جوان توجه كرد زيرا مي دانم جوان اين توجه را فراموش نخواهدكرد. جزو افرادي هستم كه خاطرات كودكي،نوجواني وجوانيم را فراموش نكردهام وحتي مي توانم خودم رابه آن زمان ها وهمان حس وحال ببرم و به قول معروف مي توان گفت هنوزكودك درونم فعال است. هرزمان كه به خانه برمي گردم هميشه به آغوش مادرم مي روم و دست و پاهاي اورا ميبوسم. برايم مهم نيست كه بزرگ و امام جمعه شهري شده ام، زيرا دوست دارم هرروزصداي طپش هاي قلب مادرم را بشنوم.
خاطره خوبي از دوران جواني داريدكه هنوزآن حس وحال را فراموش نكرده ايد؟
بله، درگذشته وزماني كه نوجوان بودم ميخواستم دركوچه محل زندگيمان گياه گوجه فرنگي كشتكنم. در آن زمان روحانياي به نام حاج ميرزاعسگر ازكوچه گذرمي كرد، به من كه رسيد به سمتم آمد ودرباره گياه ونحوه كاشت آن چندسوال پرسيد. برخوردخوب آن روحاني روي من تاثيرگذاشت كه هنوز درخاطرم مانده است. باتوجه به آن برخوردخوب و خاطرهانگيز زماني كه روحاني شدم سعي كردم به جوانان توجه خاصي كنم زيرا مي دانستم توجه به يك جوان چقدر ارزشمند، مهم وكارسازاست. هميشه درمكانهايعمومي ،نمازجمعه ومدارس بيشترين توجهم را به جوانان اختصاص ميدهم.
زماني كه هيات امنا ياخادم مسجدي با جواني بد برخوردكرده باشد به شدت ناراحت وعصباني مي شوم و به تازگي شنيدم دريكي ازمساجد شهرخادم مسجد باجواني برخورد خوبي نداشته است. به فاميل آن خادم هشداردادم كه اگر تكرارشود بدترين برخوردرا با آن ها خواهم داشت. درحال حاضر بين نسل ما وجوانان وهمچنين جوانان باپدران ومادرانشان فاصله زيادي افتاده است كه بايد به هر شيوه ممكن اين فاصلهها كم شود.
از اقدامات ديگري كه براي كمك به جوانان انجام داديد براي ما سخن بگوييد.
ازجمله اقداماتي كه دوست دارم انجام دهم ودرحال برنامه ريزي درباره آن هستم، كمك به دانش آموزان كنكوري است زيرادخترم امسال كنكور دارد و مي دانم قيمت كلاس ها وكتابهاي كنكورچقدر بالاست. مي خواهم تمام كتابهاي كنكور راخريداري كنم ودرمسجدجامع شهر بگذارم. ازاين طريق همه دانش آموزان ميتوانند ازآن كتاب هااستفاده كنند.دربيله سوار اعلام كردم هردانش آموزي رتبه زير۱۰دركنكور بياورد به او خودرو جايزه خواهم داد.
شما دختر جواني داريد، به نظر شما سياستهاي ترويج حجاب در جامعه و فشارهايي كه براي الزام به اين موضوع وجود داشته موفق بوده است؟
به نكته خوبي اشاره كرديد. درقرآن آيات صريحي درباب حجاب آمده است. دركتاب حجاب استاد مطهري درصفحه ۳۵ آمده حجاب به يك معناي فني آن قيد زائد براصل است. آنچه كه دراسلام مورد تاكيد است پوشش اسلامي است.حجاب قيد زائد برتكليف كه حفظ آن درقانون اسلامي جزواصول است.درفرهنگي ملي چادر حجاب برترشناخته شده است. مي توانستيم روي مساله حجاب كارهاي فرهنگي زيادي انجام دهيم تا فرزندانمان عاشق حجاب شوند اما متاسفانه دراين زمينه به گونه اي برخوردشده كه جوانان امروزي درمقابل آن گارد ميگيرند.
ازطرف ديگر درآن سوي آب ها روي بي حجابي وترويج آن كارهاي زيادي درحال انجام شدن است. مساله حجاب ريشه درتاريخ دارد كه در بيشتر دورههاي تاريخي به آن پرداخته شده است. به تازگي كتابي درباره نهضتهاي اسلامي ازسال ۱۳۲۰تا ۱۳۵۷ ازآقاي رسول جعفريان خوانده ام و يكي از مباحثي كه دردوران هاي مختلف هميشه مساله روز جامعه بوده، حجاب است. زماني كه رضاشاه درشهريور۱۳۲۰ به جزيره موريس فراركرد چندسالي آزادي بيان درايران بسيار زياد بود. درآن زمان به مسائل حجاب پرداخته شده است.
زماني كه دكترشريعتي واستاد مطهري درحسينيه ارشاد فعاليت مي كردند درآن دوره هم به مباحث حجاب بسيار پرداخته ومقالات وكتاب هاي زيادي دراين زمينه نوشتهاند . روي اين موضوع تاكيد ميكنم روي اصل رعايت حجاب هيچ ترديدي وجود ندارد ولي بنده درباره روشهاي برخورد با بدحجابي انتقادهاي زيادي دارم. به نظرم در اين مدت روشها تند وچكشي بوده كه نه تنها بازدارنده نبوده، بلكه باعث ضدارزش شدن حجاب هم شده است.
بسيار زيبا ميتوانستيم درباره حجاب فرهنگ سازي كنيم. شايد امروز كمي ديرشده باشد اما ميتوانيم دراين باره روي ارزش حجاب از كودكان ودبستاني ها شروع كنيم . مساله حجاب هميشه دغدغه عمومي علما بوده. هيچ وقت دراين باره اتاق فكري وجود نداشته وبنده به ياد ندارم گروه يا مجموعه اي دراين زمينه هزينه وكارهاي تحقيقاتي انجام داده باشند.اقدامات هميشه به صورت قالبي وكپي بوده كه هيچوقت خلاقيت وابتكاردرآن ها وجودنداشته است.
ميتوانستيم دراين زمينه ازايده ها ونظرات زنان جامعه الزهرا استفاده كنيم. آن ها طرح هاي خوبي دراين زمينه داشتند وحتي كتاب هاي خوبي معرفي كردند. حتي درترويج حجاب ميتوانستيم از كشورهاي خارجي استفاده كنيم زيرا تجربيات خوبي دراين زمينه وجود دارد. براي مثال دريكي ازكشورها استادي به دانشجوياني كه با حجاب نمره بيشتري در پايان نامه به آن ها داده بود كه باعث اعتراض ديگران دانشجويان شده بود.وقتي علت را ازآن استاد جويا شدند درجواب گفت درزمان دفاع از پايان نامه به اين موضوع دقت كردم و متوجه شدم زماني كه خانمي بي حجاب به دفاع مي پردازد بيشتر افراد حاضردرجلسه به روي زيبايي اين خانم تمركز مي كنند وتوجه كمتري به موضوع بحث دارند اما زماني كه خانمي با حجاب كامل از پاياننامهاش دفاع ميكند افراد حاضر درجلسه به موضوع پاياننامه بيشترتوجه مي كنند.
توضيحات اين استاد مورد قبول دانشگاه واقع شد. بايد درباره حجاب به صورت كاربردي پرداخته شود. اينكه گفته مي شود حجاب مصونيت است به صورت علمي اين موضوع ثابت شده است. كليپي ديدم از خانمي كه عرض يك خيابان را درروزهاي مختلف اما دريك ساعت مشخص با پوشش هاي متفاوت طي ميكرد. روز اول عريان وبدون پوشش به آن خيابان مي رودكه ۷۲ نفر مزاحمش مي شوند اما روزي كه باحجاب كامل آن مسير راطي مي كند هيچ مزاحمي ندارد و به نظر من اين نشان مي دهد كه حجاب باعث مصونيت است.
به نظر ميرسد موضوع حجاب فقط مربوط به دخترها و زنان نباشد و آقايان و پسرها نيز بايد به آن توجه كنند و به نظر اقشاري هستند كه به افراد محجبه توجه نميكنند. نظر شما در اين زمينه چيست؟
بايد همان اندازه كه به دنبال دينمداري ومعنويت دختران دربحث حجاب هستيم، به همان نسبت روي پسران كاركنيم.بايد به شكلهاي متفاوت جوانان را جذب دين كردكه بحثهاي ايدئولوژيكي دراين زمينه مطرح است. زماني جوان يك محدود خاصي ازدنيا را مي ببيند وخواستههايش فراترازآن نمي رود،اين فردهيچ زمان احساس نياز به دين نميكند.آيات زيادي درباره آخرت ومعاد درقرآن آمده است. وقتي جوان معادنگرباشد بيشك دغدغه دين درآن ايجاد مي شود اما اگر فقط به خوردن ،خوابيدن و... اكتفاكندديگر نيازي به پرواز كردن درخود نمي ببيند.
دراين زمينه بايد به جوانان پروازكردن را آموزش داد زيرا انسانها قابليت اين را دارند كه مي توانند به مقامهاي بالاي معنوي برسند. با اجباركردن نميتوان اين فضاها را ايجاد كرد.بايد جوان خودش بخواهدوبه دنبال معنويات برود.اگردرپسران دغدغه ديني ايجادشود بيشك به سمت دينداري مي روندوازطرف ديگر بيشك به دنبال دخترمحجبه براي ازدواج خواهندرفت.
زماني كه امام جمعه اسالم بوديد نامهاي درباره اجراي برنامه يك خواننده در شهر نوشتيد كه بازتاب زيادي داشت. دراين زمينه توضيحي به ما مي دهيد؟
براي جشن ۱۳ رجب نامه اي به وزارت ارشاد نوشتم ودرخواست كردم خواننده اي با حفظ موازين شرعي براي اجراي برنامه اي به شهرستان بيايد. آن نامه مثل يك بمب خبري درجامعه پيچيد، حتي درشبكه من وتوگفتند يك امام جمعه درخواست كنسرت كرده است. دراسالم چندتااز كارهايي كه انجام دادم بسيارسروصدا كرد كه يكي از آنها همين نامه بود. اززماني هم كه به شهرستان بيله سوارآمدم برخي ازكارهايم مثل استخر رفتن يا با لباس مبدل به گمرك رفتنم بازتاب هاي خوبي داشته است. زماني كه با جوانان به استخر رفتم متوجه عكس گرفتن نشدم. اگر مي دانستم مانع اين كار مي شدم. باتوجه به اينكه درعكس هاي استخر فقط سرم ديده ميشود اما اعتراضات زيادي دراين زمينه وجود دارد كه به نظرم بيشتراز تنگ نظري است.
اگر يك فرد روحاني بخواهد امام جمعه شود بايد چه اقداماتي انجام دهد؟
كساني كه مي خواهند امام جمعه شوند بايد پايه دهم حوزه را تمام كرده وسه سال هم درس خارج خوانده باشند. همچنين براي امام جمعه شدن بايد امتحانات كتبي وشفاهي بدهند كه بعد ازآن مصاحبه است. وقتي اين مراحل را بگذرانند ومورد تاييد مركزهسته گزينش شوراي سياستگذاري ائمه جمعه قم بشوندبراساس نياز شهرستان ها به محلهاي مورد نياز فرستاده مي شوند.
اختيارات يك امام جمعه چقدراست؟
امام جمعه يك مقام رسمي وتشريفاتي است. عنايت به امامان جمعه درهرشهرستاني فرق ميكند. براي مثال ممكن است در شهري فرمانداروشهردار عنايت خاصي به امام جمعه شهرشان داشته باشند اما در شهرديگراين توجه وجود نداشته باشد. بيشك امامان جمعهاي كه در اوايل انقلاب بودند باالان بسيار فرق ميكنندزيرادراوايل انقلاب امامان جمعه به بسياري از مسائل وموارد ورود مي كردند اما امروزه بنده وبرخي ازهمكارانم سعي ميكنيم به بسياري ازمسائل ورود نكنيم. معتقدم درست نيست امام جمعه به همه مسائل ورودكند اما مواردي هست كه ما نمي توان نسبت به آن ها بي تفاوت بود.
براي مثال گزارش مي دهند دريك اداره اختلاس صورت گرفته است. من به عنوان امام جمعه شهر نميتوانم درمقابل آن سكوت كنم زيرا مسئوليت حفظ وحراست از انقلاب اسلامي را بردوش دارم. به همين دليل به مسئولان ذيربط اطلاع ميدهم تارسيدگي كنند.دربعضي مواقع هم مثل بحث گمرك غيرتم تحريك مي شود. زماني كه شنيدم درآنجا گاهي به خانم ها تعرض مي شود بالباس مبدل به گمرك رفتم تااز نزديك درجريان امور قراربگيرم.
باتوجه به ساختار نظام و حكومت، به ائمه جمعه توجه وعنايت خاصي مي شود.بايد به اين موضوع توجه ودقت نظر داشت كه تريبون نمازجمعه بسيارحساس است، به همين دليل بايددرسخنرانيها دقت بيشتري كرد. گاهي صحبت هاي يك امام جمعه باعث عزل ونصب فردي در شهرستان مي شود. من به تنها موردي كه تذكرجدي دادم اين بود كه شنيدم در بعضي از مدارس معلمان، دانش آموزان را تنبيه بدني ميكنند. نامه اي براي اتمام حجت به رييس آموزش وپرورش منطقه نوشتم وگفتم اگر ازاين تاريخ به بعدگزارشي مبني بر تنبيه بدني دانشآموزان بشنوم نامه را رسمي و برخورد تندي خواهم كرد. همچنين در اين اواخر متوجه شدم برخي ادارات درارائه گزارشات پنهان كاري ميكنند تا مورد نقد وبازخواست قرار نگيرند.
با ورود امامان جمعه به مسائل، مشكلات حل ميشود؟
گاهي اوقات برخي ازكارها بنا نيست پيش برود. براي مثال در شهرستان بيله سوار خانه ها پلاك ندارند وآدرسها بسيارسخت داده وپيدا مي شود. بارها به شهرداري تذكردادم اما هنوز هيچ اقدامي نشده است يا درشهرستان بيله سوار به دليل ورود ادوات وماشين آلات كشاورزي به شهر هميشه شهرستان درخاك وگل است. در همين زمينه پيشنهاد دادم كارواشي درابتداي شهرساخته شودتا اين ادوات قبل از ورود به شهر شسته شوند ياپاركينگ عمومي بزرگي براي اين ماشين هاي كشاورزي ساخته شود تاآن ماشينها درخارج از شهر نگهداري شوند كه هنوزدراين زمينه اقدامي صورت نگرفته است.
دستورالعمل خاصي براي خطبههاي نماز داريد؟
در خطبهها به مسائل مختلف پرداخته ميشود. سعي مي كنم مشكلات شهرستان را ازتريبون نمازجمعه بيان نكنم وبيشتر به صورت خصوصي به مسئولان مربوطه گوشزد كنم مگراينكه كارد به استخوان برسد، درآن صورت ازتريبون نمازجمعه مي گويم تازودتر به آن رسيدگي كنند.
اينكه گفته مي شود شوراي سياستگذاري ستاد نماز جمعه به امامان جمعه بولتن مي دهدتا امامان جمعه درباره محورهايي كه آن ها مي خواهندصحبت كنند، واقعيت دارد ؟
خير،چنين موضوعي مطرح نيست.ستاد نماز جمعه سايتي داردكه درآن مناسبت هاي هفته را ميگذارند. من زماني كه موضوع خاصي پيدا نكنم به آن سايت مراجعه ميكنم. هيچ اجباري مبني براينكه خطبه ها بايد به موضوع خاصي پرداخته شود، وجود ندارد. درگذشته مجله اي به نام فرهنگ جمعه چاپ مي شده كه به ائمه جمعه درمباحث كمك مي كرد، ولي آن مجله نيز ديگر چاپ نميشود.فقط گاهي اوقات پيامك مناسبتها جهت يادآوري براي ما فرستاده ميشود.
شايد به دليل همگراييای كه بين برخي امامان جمعه تهران، قم ومشهد وجودداشته به مردم القا شده كه صحبت هاي امامان جمعه ازپيش تعيين شده است.
اين موضوع براي من هم پيش آمده است .درباره موضوعي به سايت مراجعه كردم وبراي خطبهها فيش برداري كردم. بعد از نماز جمعه جواني به من مراجعه كرد وگفت كه صحبتهاي من وامام جمعه تبريز يكي بوده ،گويا آقاي آل هاشم هم ازهمان مقاله استفاده كرده بود. من نيز براي جلوگيري از اين مسائل تلاش ميكنم كمتربه سايت مراجعه كنم .
درحال حاضر متاسفانه برخي روحانيون از مردم دورشدهاند ولي اين اقدامات دلنشين شما باعث روحيه دادن وجذب جوانان به سمت شما شده است آيا به شما گفته شده كه اين كارها را انجام دهيد؟
من تمام تلاشم دراين جهت است تا فاصله بين مردم و روحانيون را كم كنم . قبل ازاينكه امام جمعه بيله سوارشوم امام جمعه اسالم بودم. در آنجا نيز اقداماتي براي بهبود روابط انجام دادم و غير از نامه اي كه به مديركل ارشاد مبني بردرخواست خواننده نوشتم، اقدامات فراواني انجام دادم ولي آن ها رسانه اي نشد.چندبار جوانان ونوجوانان را به سرعين بردم ولي برخي افرادباكم لطفي اين كارها را به رياكاري تشبيه ميكنند. دراحاديث آمده گاهي صدقه را به صورت علني بدهيدتا ديگران ببينندوياد بگيرند.گاهي بايد براي ترويج كارهاي مفيد، بايد آنها راعلني انجام داد. اين كارها ريا محسوب نمي شود.
به تازگي رفتم سراب و معلم زبان انگليسي ۳۰سال پيشم را ديدم كه اين خبر را خبرگزاري حوزه كاركرد. گزارشي رسيده بودكه معلمان انگيزهاي براي تدريس ندارند، بنده باتوجه به شرايط كنوني كشور، حق را به معلم ميدهم؛ به همين دليل تصميم گرفتم به سراب بروم ومعلم ۳۰سال زبان انگليسي ام ببينم تا براي آن معلم ومعلمان ديگر انگيزه ايجاد شود. وقتي معلمي ببيند كه شاگردش امام جمعه شده وآمده دست بوسي او، خوشحال ميشود، نمي توانم آن لحظه ديدار با معلم زبانم را توصيف كنم. بااينكه درگذشته رابطه خاصي بين ما وجود نداشت اما آن لحظه انگار پدري بعد ازسالها پسرش را پيدا كرده است. اين حركت بازتاب خوبي داشت.
تصور نميكنيد كه سياست زدگي برخي اقدامات باعث بروز برخي معضلات در كشور شده است؟
معتقدم نبايد هميشه روي مباحث سياسي تمركزكرد و صرف پرداختن به مسائل سياسي مارا عقب نگه مي دارد.گاهي ترويج مسائل فرهنگي احساس خوبي را درجامعه ايجاد مي كند. ميخواستم به روزنامه شما پيشنهاد بدهم دركنارمطالب سياسي، هرروزيك مقاله علمي هم چاپ كنيد تا فردي كه به مسائل سياسي علاقه ندارد، با خواندن اين مقاله هاي علمي جذب روزنامه شود. درقديم كيهان فرهنگي بادانشمندان مصاحبه مي كرد زماني كه دانشآموز بودم به آن روزنامه بسيارعلاقه داشتم و به هر وسيله آن را تهيه مي كردم.
خدا در اين مسير كمكي به شما كردهاست؟
اين حرف را ازروي صداقت وبايقين مي گويم كه بنده هيچ هيچم؛ دست ديگروعنايت ويژه الهي است كه كارها راجلوميبرد و بنده را به اين سمت مي كشاند. زماني كه مي خواستم به بيله سوار بيايم به دليل اين منطقه به اردبيل راضي نبودم، استخاره كردم خوب آمد و تسليم شدم. در ادامه با خودم انديشيدم بي شك حكمتي هست زماني كه به بيلهسوار آمدم، فهم وشعور،درك اجتماعي ،سياسي وفرهنگي مردم را ديدم وبه حكمت موضوع پي بردم. ازاينكه توانستم در مردم نشاط واميدايجادكنم، بسيارخوشحالم و ازاين باب لذت معنوي مي برم.
فعاليتهاي اجتماعي ديگري نيز در دستور كار داشتيد؟
درحال بازسازي مسجدي بسيار قديمي هستيم به لطف خدا باكمك يك خير توانستم آن مسجدبازسازي كنيم.مسجدجامع شهرشبيه يك سالن ورزشي بود كه ازآنجا به عنوان مصلاي نماز جمعه هم استفاده مي شد. براي آن مسجد دوعدد لوسترنصب وچراغ هاي را عوض كرديم. دركناراين كارها كمپين خالي كردن انبارها را مطرح كرديم و ازمردم خواستيم وسايل اضافه اي كه درانبارهايشان وجود دارد،به فقرا بدهند. روي اين موضوع بسيار تاكيد وتمركزدارم ومي خواهم اين طرح را هم به صورت استاني اجراكنم.
اين نگاهي كه مردم به شما دارند و يك فرد روحاني را در انجام مسائل اجتماعي همراهي ميكنند، برگرفته از اعتمادي است كه شما ايجاد كرديد، به نظر شما چرا بقيه به اين سمت نميروند. در جلساتي كه با همكسوتهاي خود داريد به آنها توصيه ميكنيد در اين مسير قدم بردارند؟
شكر خدا مردم هنوز به من اعتماد دارند. درباره جلسات نيز بايد بگويم آخرين اجلاس سراسري ائمه جمعه سال ۹۴ برگزارشد وبعد ازآن ديگر هيچ جلسه يا همايشي برگزارنشده است اما به صورت استاني هرسه ماه ائمه جمعه با يكديگر جلسه دارند كه درآن جلسات مديران ومسئولان هم شركت مي كنند كه اين جلسات خروجي خاصي ندارد.
بنده دراين جلسات كمپين شهرزيبا را مطرح كردم تا از طريق استان بتوانم اين طرح را ملي كنم. ازمردم خواستيم در يك مشاركت عمومي به زيبا سازي شهركمك كنند و اعلام كردم هيچ كمكي به بنده، دفتروحتي مسجد نكنيد؛ تمام آن هزينهها را صرف رنگ كردن درِ خانه ها وسيمان كردن ديوارها كنيد.ادارات اين كار را انجام دادند و قرارشده دركنار زيبا سازي خانهها آسفالت خيابانها را هم شهرداري انجام دهد تا شهرمان به معناي واقعي زيبا شود. بنده اين موضوع را مطرح مي كنم وبه ائمه جمعه استان هم پيشنهاد دادم تااين طرح را در شهرشان اجراكنند.
همگرايي با جامعه بسيار مهم است و بايد در دستور كار ائمه جمعه باشد ولي ما شاهد آن هستيم كه گاهي خلاف اين رويه پيش ميروند، نظر شما چيست؟
مويد فرمايش شما، من هميشه كامنت هاي مردم را مي خوانم و وقتي اظهار نظر مردم را مي خوانم درواقع درجريان هزاران فكرونظر قرار مي گيريم . علاوه براين اقدام بنده سعي مي كنم هميشه دربين مردم باشم وتمام امورات زندگي را خود انجام دهم. بنده به هيچ عنوان سوار ماشين شخصي نمي شوم. بيشتر اوقات فاصله بين خانه،دفتر ومسجد را پياده مي روم حتي براي شركت درنماز جمعه هم سعي مي كنم بدون تشريفات حتي بدون سرباز وتنها به نمازبروم. مردم اين رفتارهادوست دارند.
چندين بار به همراه شهردار به بازديد شهررفتيم، زماني كه مردم مي بينند مسئولي پيگير كارهايشان است اميدوارم مي شوند. براي اينكه دربين مردم باشم خريدهاي منزل را خودم انجام ميدهم تا هم درجريان زندگي مردم باشم هم مشكلات را ازنزديك ببينم. مردم گاهي درمحل هاي عمومي مشكلات را مطرح مي كنند.اين كارها عجيب نيست بلكه آن ها را جزو وظايفم مي دانم. وقتي دربين مردم كمتر ظاهر شويم انجام اين كارها برايشان عجيب است.
سمت آذربايجان و مناطق آذري زبان، برخي تحركات دشمنان به چشم ميخوردآيا در منطقه شما نيز از اين نوع اقدامات يا فعاليتهاي جداييطلبانه وجود دارد؟
خوشبختانه چنين مواردي نديده و نشنيده ام اما زماني كه در اسالم بودم، دربخش تالش اكثرسنينشين هستند متاسفانه وهابيت درآنجا تبليغات وفعاليتهاي زيادي داشت، به گونهاي كه روي عده اي تاثيرگذاشته و باعث ايجاد مشكلاتي در منطقه شده بود. با دوستان اهل سنت ارتباط خوبي دارم وهميشه سعي كردهام باتمام طيف هاي ديني وحتي مردمي ارتباط برقراركنم وهيچ گاه خودم را محدود به يك قشرخاص نكنم.
از اتهام زني از سوي افراد تنگ نظر نميترسيد؟
برخي حرفهاي زيادي مي زنند ولي نبايد به آن توجه كرد و راه خود را ميروم. بنده رشته فيلمسازي خوانده ام، حتي فيلم هم ساختهام؛ دورههاي نويسندگي ،ويراستاري ، رايزني فرهنگي،مشاوره ازدواج ،روانشناسي ،تاريخ تمدن ديدم و خود را به برخي تنگنظريها محدود نميكنم.حتي به حاج آقاعلي اكبري مي گفتم اديان ديگر را راحت مي پذيريم،زيرا مسيحيان ايران افرادي هستندكه براي امامحسين(ع) اقامه عزا مي كنند وحتي نذري ميدهند.برخي از بزرگان آن ها حتي درمراسم اربعين هم شركت مي كنند، بنابراين بايد براي همه اديان ارزش قائل بود.
تاكنون به ديدار خانواده شهداي مسيحي رفتهايد؟
متاسفانه ازخانواده شهداي ارامنه كسي را نميشناسم و دوست داشتم هنگامي كه به تهران آمدم به ديدارخانواده شهداي مسيحي بروم. شايد عده اي اين اقدامات را رياكاري ياخودنمايي فرض كنند. طرح هاي زيادي درذهن دارم كه منتظر فرصت هستم تا آن ها اجراكنم.
شما فعاليت هاي زيادي براي جذب جوانان درحوزه فرهنگي داشته ايد،براي جذب دختران جوان چه كارهاي انجام داده وبرنامههايي داريد؟
ازخانمها هميشه دفاع ميكنم و درامورات مسجد، مكان نمازآنها برايم اهميت خاصي دارد؛ حتي با هيات امنا نيز برسراين مسائل اختلاف دارم. اولويتم دررسيدگي به كمبودها ومشكلات ابتدا رسيدگي به مشكلات زنان است.درنماز جمعه ابتدا از خانم ها بهويژه دختران دانش آموزان تشكر مي كنم. درزمينه فرهنگي وجذب جوانان قراراست به همراه خانواده در برنامه كوهنوردي شركت كنم. چندطرح ويژه مخصوص خانم ها و دختران جوان دارم كه به مرور زمان آن ها را اجرا خواهم كرد.
آيا حاضر هستيد تريبون نمازجمعه را دراختيارخانم ها قراردهيد؟
چندين بار درسخنراني ها عنوان كردهام باافتخارحاضرم تريبون نمازجمعه رادراختيارزنان قراردهم تابرنامه ها ومشكلاتشان را بيان كنند ولي متاسفانه هنوزهيچ خانمي پيش قدم نشده است. بنده هيچ وقت انسان ها وحتي زنان رامحدود نمي كنم. حتي مواقعي كه مي خواهم درمسجد به خانم ها جايزه بدهم به آن ها مي گويم به اين سمت پرده بيايد. شايد جالب باشد كه بدانيد بنده چهارسال درخارج ازكشور رايزن فرهنگي بودم. در باكو،تفليس، سوريه،لبنان،عراق وعربستان فعاليت كردم. در باكو رايزان فرهنگي و درتفليس مديرخانه ايمان بودم. زماني كه خانم ها به دفترم مي آمدند، سختگيري نميكردم و سعي داشتم فضارابه سمت معنويت ببرم. باتوجه به كارهاي فرهنگي كه تاكنون انجام دادم بسياري از خانمهايا افرادي كه نمازنمي خواندند، نماز خوان شدند.
آيا برنامهاي براي اجراي كنسرت در بيلهسوار داريد؟
با چند خواننده اي كه بسيارموجه وداراي مجوزهستند و حدود مسائل شرعي را مي دانند درارتباط هستم. منتظر فرصتي براي دعوت ازاين افراد هستم.
آشنايي با اين حوزه داريد؟
رشته تحصيلي بنده موسيقي وپايان نامهام نيزدرباره موسيقي است. دراين زمينه مطالعات و فعاليت زيادي دارم و مي توانم به جرات بگويم مبناي فكرمقام معظم رهبري درمورد موسيقي بسيارزيباست. زماني كه بيانات حضرت آقا(رهبرمعظم انقلاب) را درباره موسيقي مطالعه مي كردم بسيار تعجب كردم. بايد اين مباني استخراج ودراختيار مردم قراربگيرد؛ البته درزمينه موسيقي بايد فتواي تمام مراجع لحاظ شود.
به نظر شما به عنوان يك روحاني، ديانت در تضاد عرفان است ؟
عرفان اوج ديانت است زماني كه افرادبه اوج دينداري ميرسند، درواقع به مراحل عرفان رسيدهاند.
عرفانهاي نوظهوري وجود دارندكه درمسير دين نيستند و به نوعي ميتوانند براي پيروان آن مشكل ايجاد كنند، نظرشما دراين باره چيست؟
عرفان تعريف مشخصي دارد.درواقع عرفان برگرفته ازيك معرفت ازسمت بالاست. عرفان به دو دسته نظري وعملي تقسيم مي شوند.درعرفان نظري مباحث حق اليقين، عين اليقين مطرح است كه دراين زمينه مكاتبي ايجاد شده كه برخي ازاين مكاتب وعرفان ها غيرواقعي وكاذب هستند و درواقع شبيه پستانك عمل مي كنند زيرا اين شيء فقط به صورت موقت مي تواند كودك را آرام كند و هيچ گاه جاي شيرمادررا نمي گيرد. عرفان بدون خداوند روح سيرناپذيرانسان راسيراب نميكند.
عرفانهايي مثل كابالا و بي بندباري يا عرفان بي خدايي وجود داردكه فقط اسم آنها عرفان است و هيچ خدايي درآن وجود ندارد. برخي عرفانها مثل خانقاهي وصوفيگري نيز دربحث تصوف مطرح هستند كه كتابهاي خوبي دراين زمينه نوشته و به خوبي مرزها مشخص شده است زيرادرعرفان مرزهاي بسيار نزديك يكديگر هستند. فردي كه عنوان مي كند به اوج رسيده وديگر نيازي به نمازخواندن ندارد، مشخص است اين عرفان انحرافي است. هيچ سندي در قرآن و روايات نيامده زماني كه انسان به فلان مرتبه برسد، ديگر نماز نخواند. نبايد فراموش كرد كه اقدامات عجيبي به نام عرفان انجام ميشودكه بيشترفرقه هاي انحرافي جوانان را نابود و مجوزهاي خارج از خط قرمز صادرميكنند.
بايدخطرها را براي مردم وجوانان بازگوكرد وآن ها را جريان منجلاب عرفان هاي انحرافي قرارداد. به هيچ وجه معتقد به سختگيري نيستم اماگاهي انسان درپرتگاه سقوط قرار مي گيردكه بايدجلوي او راگرفت يا حتي مقابله كرد. معتقدم قوانين براي مصون ماندن انسان وضع شده است. شايد قوانين انسان را محدود كند اما اين محدوديت ها به نفع انسان است. بايد بعضي ازمحدوديت را قبول كرد. متاسفانه دين را به گونهاي معرفي كردند كه مردم احساس مي كنند كه دين اسلام بسيارسختگيرومحدود كننده است درصورتي كه اينگونه نيست.
اجراي درست احكام دين اسلام، انسان را منظم بارمي آورد.براي مثال يكي از فوايد نمازصبح اين است كه بدن انسان در آن ساعت از صبح كه غلظت خون بالاست، احتمال سكته زياد است و خداوند متعال به گونهاي برنامهريزي كرده كه انسان درآن ساعت از صبح بيدارشودتابدنش تنظيم شود. در برخي اوقات نيز تعدادي خوردنيها را منع كردهاند كه در اصل به نفع انسان است. ۱۲هزار حديث پزشكي داريم كه برخي ازاين احاديث براي انسان محدوديت ايجاد مي كنند.
بيان اين محدوديتها ازسوي ائمه اطهار فقط براي سلامتي انسان است. بايد كمي منطقي فكركرد و نبايد محدوديت گريز بود زيرا اين محدوديت ها زندگي را زيباتر مي كند. براي مثال در بحث موسيقي هم زياده روي درآن باعث ايجاد مشكل در اعصاب سمپاتيك و پاراسمپاتيك و حتي باعث خارج شدن انسان ازحالت نرمال مي شود ؛ درواقع افراط وتفريط در همه مسائل مضراست. دين آمده تا ازطريق قرآن واحاديث آيين وبرنامه درست واصولي را براي زندگي انسان بيان كند. متاسفانه دين را بد معرفي كردند. در دين آمده به يكديگر محبت كنيد، همديگر را به بيديني متهم نكنيد و با بيان اصلاح طلبي و اصولگرايي به يكديگر تهمت نزنيد، قوم گرايي وتحزبگرايي را كنار بگذاريد.
زماني كه با عده اي ازجوانان به استخررفتم، بسياري از افراد اين حركت را ناپسندمي دانستند زيرا براي آن ها محدوديت ايجادكرده بودم و درواقع اين تابوشكني بود. درطول اين ۴۰ سال، براي اولين باربود كه اين اتفاق مي افتاد.سوالم اينجاست چرا برخي از مسائلي كه حرام نيست را براي خودمان حرام اعلام مي كنيم؟ مشكلي كه درجامعه وجود دارد اين است كه بسياري ازمسائل دراسلام حرام نيست امابه دليل عرف آن ها را حرام اعلام كرديم.
دركدام حديث يا آيه آمده آقايان موهايشان را بلند نكنند و حتي هيچ فتوايي هم از مراجع دراين باره نداريم و حتي گفته مي شود موهاي پيامبر(ص)بلند بوده است ولي درعرف اين بلند كردن موي آقايان قبيح است، درصورتي كه منع ديني دراين باره وجود ندارد. سختگيرهاي عرفي كه هيچ سند ديني درباره آن وجود ندارد باعث شده جوانان ازدين زده شوند.از طرفي ديگر متاسفانه تنگنظري درجامعه بيدادميكند. دردهه ۶۰ ، جوانان آن دوره به دليل سختگيرهاي عرفي كه وجود داشت، جواني نكردهاند.
آنهااز بسياري از لذتهاي حلال محروم بودند كه همه اينها به دليل تنگ نظري بوده است.عده اي ميگويند دراسلام بسياري مسائل حرام واندكي حلال است، درصورتي كه در اسلام بسياري از موضوعات حلال و بعضي مسائل هم حرام است. درواقع حرام هاي عرفي زيادي كه درجامعه وجود دارد علت بسياري از مشكلات وبحران است.
سيد حسن آقاميري را مي شناسيد. ايشان درجذب جوانان بسيار متقاوت عمل مي كردند و به تازگي خلع لباس شدند، نظر شما درباره حكم ايشان چيست؟
درطول تاريخ ازاين دست افرادبودند. برخي افراد فقط يك وجه از خداوند را مي بينند وروي آن تمركز دارند براي مثال علامه طباطبايي، خوفي ودايمالبكا بودند اما برادرشان آقاي الهي، رجايي و بسيار خنده رو بودند. درواقع علامه وجه جلاليت خداوند را مي ديدند و بسيارگريه مي كردند و مرحوم الهي وجه رحمانيت خداوند را مي ديدند وهميشه ميخنديدند. آقاي آقاميري بيشتر درباره بعدرحمانيت خداوند صحبت مي كردند ونگاهشان به آن سمت بود.ايشان بيان بسيارخوبي داشتند اما زماني كه كليپ هاي ايشان را شنيدم نسبت به برخي از صحبت هايشان احساس خوبي نداشتم.
از طرفي روش برخورد با ايشان را هنوز نتوانستم هضم كنم حتي جامعه نيز نسبت به برخورد با آقاي آقاميري گارد گرفته است. صداوسيما جمهوري اسلامي ايران به صورت ۲۴ ساعته درحال ساخت وپخش برنامه است؛ خوب ميشد اگر برنامه اي علمي تدارك ميديدند و ازچند علماي تراز اول كشوردعوت مي كردند تا در اين برنامه شركت كنند و صحبت هاوكليپ هاي آقاي آقاميري راتك به تك مي ديدند وآن ها را نقد مي كردند و آقاي آقاميري درمقابل نقدها جواب مي دادند. البته همانگونه كه گفتم بعضي از صحبت هاي او را قبول ندارم زيرا ايشان درجايي عذاب رانفي مي كند درصورتي كه درباره عذاب آيات فراواني وجود دارد و نمي توان جهنم را نفي وانكاركرد.
فردي كه غرق درگناه است، بيشك جايگاه او جهنم است ولي اين جلوه ها درصحبت هاي آقاي آقاميري راكمترديده است وحتي نگاه متفاوت ايشان دربيان برخي مطالب مشكل ساز شده بود.ايشان ظرفيت خوبي درجذب جوانان دارند. با تمام انتقادات كاش با ايشان اينگونه برخورد نمي شد و قبل ازبرخورد ابتدا درباره نكات انحرافي بااو صحبت ونكات را گوشزد ميكردند تا اصلاح كند.
به تازگي هشدارهايي درباره سكولار شدن حوزه بيان ميشود، نظر شما درباره اين موضوع چيست؟
ازقديم درحوزه هاي علميه مشربهاي متفاوت فكري وجود داشته است.باتوجه به وسعت كتاب هاي ودروسي كه در حوزه هاي علميه قم وجود دارد بايد قبول وباور كنيم كه درحوزه ها مشربهاي فكري متفاوتي وجوددارد و نبايد انتظارداشت همه يك مدل فكركنند. ممكن است برخي از افكارها باآرمانهاي انقلاب ونظام جمهوري اسلامي ايران متفاوت و زوايه دارباشدكه اين هم يك واقعيت است و بايد پذيرفت.
برخي ها معتقداند بايد طلاب خودشان را ازعرصه سياست كناربكشند كه دراين زمينه بحثهاي زيادي وجود دارد.بايد بگويم هيچ وقت دين ما از سياست جدا نبوده ونيست، زيرا سياست ما عين ديانت ماست. نظر مقام معظم رهبري درباره حوزه ها اين است كه حوزه بايد درتمام عرصه اجتماع ظهور پيداكند. بايد مباحث روزجامعه را به چالش ونقد بكشد، زيرا دين پاسخ به تمام نيازهاي انسان است.
عملكرد مديريت حوزه را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
آيت ا... اعرافي انساني بسيار خوش فكرهستند؛ بنده دوسال شاگرد ايشان بودم، به همين دليل اميدوارم درحوزه تحولات خوبي ايجادكنند. البته مقاومتهاي زيادي وجود دارد كه آن هم به دليل وجود مشربهاي فكري مختلف است.به اين نكته اشاره كنم تحول درحوزه سخت است زيرا بايد نظرمراجع تقليد وهمچنين تفكرات مختلف رادرنظرگرفت. درواقع رييس حوزه علميه بايد به يك راه وجه الجمعي برسد و براساس آن حركت كندكه اين امر بسيار سخت و نشاندهنده اين است كه رييس حوزه درتحولات حوزه آزادي زيادي ندارد .
شيوه كنوني اداره حوزه را درست ميدانيد؟
حرفهاي زيادي دراين زمينه دارم و باآيت ا... اعرافي نيز صحبت كردم و معتقدم حوزه بايد دردوران تحصيلي طلاب تجديد نظركند. همچنين درسهاي حوزه بايد بهروز باشد. معتقدم اگر مطالبات مقام معظم رهبري دررأس دروس حوزه قرار بگيرد بسيارموثرخواهد بود زيرا ايشان در بيان مطالب به روز هستندكه اين امر بسياري مشكلات حوزه وحتي مشكلات اجتماع را حل خواهد كرد. اگر طلاب وحوزويان به روز باشند در جذب جوانان هم راحتتر مي توانند وارد عمل شوند.
اگرازسمت امام جمعه بودن كنار برويد مشغول به چه كاري خواهيد شد ؟
بيشك به كارهاي عقب مانده ام رسيدگي مي كنم. پايان نامه سطح سه و دكتريام مانده است و آنها را به پايان ميرسانم؛ همچنين مطالعات عقب مانده ودروس دانشگاهي بسياري دارم كه مي توانم به آن هابپردازم. از طرفي مديريت يك انتشاراتي برعهده دارم اما اين چند سالي كه امام جمعه بودم، به دليل مشغله زياد وقت نكردم حتي يك كتاب بنويسم، به آن رسيدگي ميكنم و درزمينه فرهنگي هم برنامه هاي زيادي دارم كه ميتوانم انجام دهم.
حقوق ائمه جمعه چقدراست ؟آيا كفاف زندگي را مي دهد؟
تمام امامان جمعه، ماهي ۲۲۵ هزارتومان حقوق مي گيرند. فقط ائمه جمعه اي كه شهرستانهاي محروم هستند،ماهي ۸۰۰ هزارتومان دريافت ميكنند.زماني كه اسالم بودم ۸۰۰ تومان مي گرفتم، الان ماهي ۲۲۵هزارتومان شده است .هزينه هاي زندگيام راازخانه اي كه اجاره داده ام وهمچنين مجالس تحريمي كه منبرمي روم، به دست مي آورم.به غيريارانه گاهي مراجع نيز كمك مي كنند.
استفادهاي از هداياي مردمي نيز ميكنيد؟
بنده هداياي كه مردم يا مسئولان مي دهند را براي امورات فرهنگي وجوايزي نگه مي دارم و حتي زماني براي كارفرهنگي مجبورشدم ماشينم را بفروشم اگرايجاب كند ماشين همسرم را خواهم فروخت.
سامان صابريان/ مريم چهاردولي
- 11
- 1
خدایی
۱۳۹۷/۱۱/۱۸ - ۱۱:۴۶
Permalink