عضو فعلی مجمع تشخیص مصلحت نظام، رئیس پیشین مرکز پژوهشهای مجلس، نماینده ۴ دوره مجلس شورای اسلامی، سخنگوی دولت شهید رجایی، وزیر کار و امور اجتماعی دولت اول میرحسین موسوی، نامزد دورههای ششم و هشتم انتخابات ریاست جمهوری و اکنون، رئیس سازمان مردم نهاد «دیدهبان شفافیت و عدالت» و البته اصولگرا!
اینها بخشی از پیشینه مسئولیتهای احمد توکلی است.
اصولگرایی که تلاش کرده دستکم طی یک دهه گذشته، مواضعی منطقی در حوزه سیاست داخلی و خارجی بگیرد. پیشینه او نشان میدهد از معتمدان و دلسوزان نظام جمهوری اسلامی است و برای برقرار ماندن آن از هیچ تلاشی فروگذار نمیکند. او اخیرا در مصاحبهای با خبرگزاری ایلنا گفته: «معتقدم نه حمله نظامی این حکومت را ساقط میکند نه کودتا و نه انقلاب مخملی؛ اما وقتی فساد سیستماتیک و شبکهای وجود دارد که همچون موریانه دارد پایههای نظام را میخورد، چه حاجت به حمله نظامی است؟»
گفتههای این سیاستمدار شناخته نظام جمهوری اسلامی که به اردوی اصولگرایان نیز تعلق دارد، همان گفتههای شماری از کارشناسان سیاسی و اقتصادی اصلاحطلب است که بارها و بارها تکرار شده اما گوش شنوایی وجود ندارد. پرسش اینجاست که زعمای قوم اصولگرا که بسیاری از مناصب کلیدی در تصمیمگیری را بر عهده دارند چرا هشدارها و گوشزدهای بسیار مهم توکلی که به اردوی اصولگرایان نیز تعلق فکری و آرمانی دارد، برایشان مسموع نیست؟ این خودسری در عدم توجه به تذکرهای دلسوزان نظام از کدام سمت و سو نشات میگیرد که نصایح امثال توکلی نیز به هیچ انگاشته میشود؟ همانهایی که امروز به گفتههای توکلی وقعی نمینهند، فردا و در صورت به وقوع پیوستن تذکرهای او چه پاسخی به ساحت ملت دارند؟
آنچه توکلی به آن اشاره کرده، شوخیبردار نیست و تصمیمگیرندگان کشور در حوزه کلان بهتر است به گفتههای او توجه خاص مبذول کنند. نشانههای توکلی با توجه به آمارهایی که سازمان دیدهبان و شفافیت در اختیار او قرار میدهد، مانند زنگ خطری است که بهصدا در آمده و برای شنیدن آن باید پنبهها را از گوش در آورد.
همدلی در همین خصوص نظر احمد شیرزاد، فعال سیاسی اصلاحطلب و نماینده مجلس ششم را جویا شده است که در ادامه میآید؛تعارضمنافعشخصی از عوامل اصلی فساد در ایران«احمد شیرزاد»، در گفتوگو با «همدلی»، با اشاره به هشدارهای «احمد توکلی» رئیس سازمان دیدهبان و شفافیت درباره پدیده بنیانکن فساد در ایران، گفت: « پیش از هرچیز باید بگویم که هشدار در مورد فساد از زبان هرکس که باشد اهمیت خاصی ندارد، چون هردو طیف یعنی اصولگرا و اصلاحطلب به این امر معترف هستند. اما هشدار احمد توکلی به این دلیل اهمیت دارد که وضعیتی که در آن به سر میبریم وضعیت حساسی است و فساد در این مقطع، میتواند جدی باشد.
چون وجود آن یعنی فساد آسیبها و اعتراضهای مردمی را که به خاطر فاصله بیش از حد طبقاتی انقلاب کرده بودند به دنبال دارد. هنوز اعتراضهای اخیر کسانی که مشکلات اقتصادی آنها دو چندان شده بود از یادمان نرفته، بدون شک یکی از عواملی که باعث شد این مردم به کف خیابانها بیایند، وجود فساد و اختلاف منافع گروهها و افراد خاص بود. آنگونه که نظریهپردازان نیز گفتهاند، فساد یک پدیده سازمانی است که بدون شک میتواند روند توسعه کشورها را به طور چشمگیری با چالش مواجه سازد. جامعه ما نیز با این پدیده دست و پنجه نرم میکند و تاکنون نیز، موجب شکلگیری مشکلات و بحرانهای اساسی در جامعه ما شده است».
او در ادامه افزود: « فساد نهتنها مانع ورود سرمایههای خارجی به ایران شده و پایین آمدن رتبه ایران در ردهبندیهای جهانی در زمینه فساد یا شفافیت اقتصادی شده، بلکه باعث خروج سرمایه های زیادی از ایران نیز شده است. علاوه بر این، بخشها و افراد رانتخوار در کشور که به سرعت قارچ رشد پیدا کردهاند، از این امکان برخوردارند که ثروت خود را با اتفاقها و نوسانهای موجود که سرمنشا آنها نیز نامعلوم است، چند برابر کنند و در مدت کوتاهی منافع بزرگی به دست آورند».
این فعال سیاسی در پاسخ به این سوال که با وجود فساد اداری و سیاسی در ایران، راه مبارزه با آن چیست، گفت: « به نظر من راههای بیشماری در دستور کار میتواند باشد. اتخاذ تصمیمات جدی و اجرای جدی آنها میتواند کارساز باشد. متولیان امور باید یکبار برای همیشه چارهای بیندیشند و مبارزه با فساد را در اولویت سه قوه قرار دهند. یکی از مهمترین قوهها در پیشگیری و مبارزه با فساد قوه قضائیه است. قوه قضائیه باید در این راه پیشگام باشد، چون دارای کارکردهای نظارتی-قضایی است و نقش بسیار اساسی و کلیدی در پیشگیری از وقوع جرائم، مبارزه قاطع با مفاسد، احیای حقوق عامه و نظارت بر حسن اجرای قوانین دارد».
شیرزاد در ادامه افزود: « بنابراین در این شرایط باید به آن توجه و راههای مبارزه با فساد را در سطوح مختلف بهخصوص در نظام آموزشی ایران طراحی و آموزش داده شود. در نظام آموزشی ژاپن، دانش آموزان را با مباحثی از جمله خدمت و خیانت به کشور آموزش میدهند. آیا دانشآموزان ما، مهارت ها یا آموزشهایی در راستای فساد دیدهاند؟».
شیرزاد در پاسخ به سوالی دیگر مبنی بر علت عمده فساد در ایران را چه چیز میدانید، گفت: «آنگونه که در ایران به نظر میرسد، علت اصلی مفاسد از نوع اداری، سیاسی و اقتصادی به مساله تعارض منافع باز میگردد. منظور از تعارض منافع در اینجا مجموعه شرایطی است که موجب میشود تصمیمات و اقدامات، تحت تاثیر یک منفعت ثانویه قرار گیرد، یعنی فرد در شرایطی قرار بگیرد که بین منفعت شخصی و سازمانی و نفع ملی یکی را انتخاب کند. وقتی در ایران هرکس به سود شخصی بیش از سود ملی توجه دارد این نشان از وجود فساد در کشور دارد».
او در ادامه افزود: «همه آمارها دراین موضوع گویا هستند و نشانگر اینکه در اکثر کشورهای موفق در زمینه کاهش فساد، مساله تعارض منافع بهخوبی مدیریت شده است. تجربه کشورها نشان میدهد که اتخاذ تدابیر پیشگیرانه و سیاستهای سفت و سخت، بهخوبی میتواند سد تعارض منافع شود».
چه حاجت به حمله نظامی؟
احمد توکلی رئیس دیدهبان شفافیت و عدالت به بهانه چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی مطالبی را درباره تغییر رفتار مردم نسبت به چهل سال قبل، اشرافیگری مسئولان، گسترش فساد و خطرات آن، ناکارآمدیها و پیامدهای آن و اعتراضهای مردم مطرح کرد و گفت: معتقدم نه حمله نظامی این حکومت را ساقط میکند نه کودتا و نه انقلاب مخملی؛ اما وقتی فساد سیستماتیک و و شبکهای وجود دارد که همچون موریانه دارد پایههای نظام را میخورد چه حاجت به حمله نظامی است؟
انقلاب اسلامی مردم ایران را زیر و رو کرد
انقلاب از جهت خلق انسانهای مطالبهگر به نتیجه رسیده است، یعنی آدمهای ایرانِ امروز آدمهای سال ۵۶ و ۵۷ نیستند. اعتماد به نفس و مشارکتجویی و مطالبهگری داستان را تغییر داده است. ایرانی امروز، ایرانی چهل سال قبل نیست.
در سالهای اخیر به ویژه از وقتی که جنگ تمام شد، تمایلات رفاهطلبانه و اشرافیگری آرامآرام بین مسئولان شیوع پیدا کرد و این امر مردم را رنجاند، این رنجنش سپس به تنفر در جامعه منجر شد و منعکس میشد ولی بهنظر من با توجه به اینکه بیاعتمادی بین مردم و حکومت هیچگاه به اندازه امروز عمیق نبوده مردم هنوز مسائل کلان را از مسائل خرد جدا میکنند.
آثار فساد رشد ناکارآمدی و پایین آمدن کارایی سیستم است
شکست و سقوط نظام، از اول آرزوی آنها بود و ششماه به ششماه تمدید میشد و الان هم میگویند سر چهل سال قرار است حکومت ور بیفتد. حکومت تا الان ور نیفتاده است، پیشبینی اینها هم چهل سال است که خلاف درآمده است، ولی اینکه آنها از ناکارآمدی سوءاستفاده میکنند و مردم را بدبین میکنند، حرف درستی است.
وقتی که فساد رشد میکند یکی از بارزترین آثارش رشد ناکارآمدی و پایین آمدن کارایی سیستم است که این الان در کشور وجود دارد.
پایه مشروعیت نظام «کارآمدی» است. حکومت به این دلیل تشکیل میشود که حوائج مردم را که نمیشود به شکل فردی رفع کرد، به شکل حکومتی رفع کند. اصلیترین وظایف یک حکومت ایجاد رفاه و امنیت و سلامت است، اگر حکومت نتواند وظایف اصلی خود را انجام دهد به چه دردی میخورد؟ اگر کارآمدی ضعیف شود فلسفه وجودیش زیر سوال میرود که مشروعیتش را میکاهد.
«قانون» پایه مشروعیت حکومت است، اگر قانون اجرا شد، حکومت مشروع میشود، به عنوان مثال بنده به آقای روحانی رای ندادم اما ایشان را رئیسجمهور قانونی میدانم و اوامرش را در حد قانون وظیفه میدانم که اطاعت کنم.
معتقدم نه حمله نظامی این حکومت را ساقط میکند نه کودتا و نه انقلاب مخملی؛ اما وقتی فساد سیستماتیک و شبکهای وجود دارد که همچون موریانه دارد پایههای نظام را میخورد چه حاجت به توطئه خارجی است؟
از اعتراض روشنفکران نگران نباشیم ولی از اعتراض تودههای مردم نگران باشیم
وقتی بیعدالتی اجتماعی و حقوقی وجود داشته باشد، مردم تا یک حدی تحمل میکنند و سپس اعتراض خواهند کرد. خداوند در قرآن گفته بدگویی و بلند فریاد زدن عیبها را دوست نمیدارد جز برای مظلوم. یعنی مظلوم میتواند ناسزا بگوید و فریاد بزند.
از اعتراض بعضی از روشنفکران نگران نباشیم ولی از اعتراض تودههای مردم نگران باشیم که طرفدار نظام هستند و نظامشان را میخواهند ولی حاضر نیستند این بیعدالتیها را شاهد باشند.
- 12
- 4