انقلابی بودن و انقلابی ماندن دو مولفهای است که نباید آنها را هم معنا دانست چنانکه حجتالاسلام کاظم صدیقی امام جمعه تهران تاکید کرد: «انقلابی ماندن سختتر از انقلاب کردن است» اما ظاهرا برخی به همان نقشآفرینی در وقوع انقلاب رضایت میدهند و رفتار و گفتارشان نسبتی با انقلابی ماندن ندارد.
آنان پس از انقلاب به مناصبی رسیدند که انتخاب آنها هم بر اساس آنچه بود که در دهه نخست انقلاب از خود به نمایش گذاشتند و رفتار آنان در دهههای بعد نشان داد که به تدریج در حال فراموش کردن اهداف انقلاب هستند که مهمترین آن «وحدت» است. از جمله این افراد محسن رفیقدوست راننده خودرو بلیزری است که حضرت امام خمینی(ره) را از لحظه ورود به کشور در ۱۲ بهمن سال ۵۷ تا بهشت زهرا(س) محل سخنرانی تاریخی امام همراهی کرد که خودش میگوید: «این موضوع از افتخارات بزرگ زندگی من بود؛ یک روز اتفاق افتاد و دیگر تکرار نمیشود».
اما ظاهرا برخی اهداف انقلاب و امام همانند همان خودروی بلیزری که با آن امام را تا بهشت زهرا رساند و به گفته خودش «گم شد» در ذهن رفیقدوست هم کمرنگ شده است. محسن رفیقدوست نتوانست آنچنان که شایسته بود اهداف انقلاب را حتی در خانواده خود تبیین کند که نمونه آن نقش مرتضی برادر محسن رفیقدوست در فساد موسوم به اختلاس ۱۲۳ میلیارد تومانی در اوایل دهه ۷۰ بود.
هر چند محسن رفیقدوست سعی در بیگناه نشان دادن برادرش داشت و چنین گفت: «آن ۱۲۳میلیارد گردش کار در ۱۱ ماه، ۱۲۱ میلیارد مربوط به بنده خدایی بود که اعدام شد و دو میلیارد از حساب برادر من بود و میانگین پولی که در این ۱۱ ماه برادر من استفاده کرده بود، ۷۰ میلیون تومان بود.» جالب آنجاست که وقتی از او سوال شد: «خداییش اگر فامیل اخوی شما رفیقدوست نبود نمیتوانست این کارها را انجام دهد؛ میتوانست؟»
پاسخ داد: «کاری نبود که! اگر فامیل او رفیقدوست نبود این بساطها راه نمیافتاد. اتفاقا همان زمان که برادرم نزد من آمد من با ایشان برخورد کردم.» در این پاسخ هم رفیقدوست بار دیگر به جایگاه خود اشاره دارد اما نمیگوید برادر من نباید تخلف انجام میداد! مرتضی رفیقدوست نصف دوران زندان را کشید و سال ۸۵ مشمول عفو مشروط شد و اکنون هم به گفته برادرش مشغول کاسبی است.
حقوق رفیقدوست انقلابی است؟
محسن رفیقدوست در طی سالهای اخیر به حاشیه رفته بود و برخی میدانستند در حوزه اقتصادی فعال است. هر سال در دهه فجر برخی رسانهها به گفتوگو با رفیقدوست میپردازند و بیشترسوالات هم حول محور بازگشت امام خمینی به ایران بود اما امسال رفیقدوست به انحنای مختلف سعی کرد اظهاراتی داشته باشد که او را به عرصه سیاست بازگرداند. او ابتدا در برنامه «شبگشت» چنین گفت: «من پرونده پرسنلی ندارم، عضو هیات امنای بنیاد مستضعفان هستم و حقوق هم نمیگیرم.
چون حقوقبگیر نیستم بازنشسته هم نمیشوم. از قبل انقلاب در بازار و حوزه میوه و تره بار بودم الان هم دامداری دارم و تولید شیر میکنیم. یک لکسوس دارم که ده سال قبل حدود ۲۰۰ میلیون تومان خریدم که به خاطر سفرهای زیاد آن را خریدم» و پس از آن هم درباره وضعیت فرزندانش هم توضیح داد: «سه پسر من در شرکتهای خصوصی فعالیت میکنند؛ یکی دنبال راهاندازی کارخانهای در جنوب کشور بود که به خاطر تحریمها به مشکل خورده و فعلا بیکار است. یک پسر دیگرم چند فروشگاه اجارهای لباس ورزشی دارد که به خاطر مشکلات اقتصادی دارد جمع میکند و فکر کار جدیدی است. یک پسر دیگر هم در کارخانه عطر بیک سهامدار است.» این اظهارات با توجه به سیر فعالیتهای خانوادگی رفیقدوست سوالات زیادی را در اذهان پدیدار کرد.
واکنشها به اظهارات رفیقدوست
حسامالدین آشنا مشاور رئیسجمهور در واکنش به اظهارات رفیقدوست چنین نوشت: «بازاریان قدیمی، همان روز اول هم بلیزرسوار بودهاند. برخی با هوندا ۱۲۵ آمدند، ولی امروز لکسوسفروش و مالسازند». عباس عبدی هم میگوید: «کسی که ۱۹ میلیون تومان حقوق میگیرد، ۱۶ برابر حداقل حقوق و دستمزد دریافت میکند. اگر این نسبت را برای ایالاتمتحده حساب کنیم حدودا برابر ۲۱ هزار دلار در ماه و سالانه بالای ۲۵۰ هزار دلار میشود که حقوق بسیار بالایی است. البته فراموش نکنیم که مدیران ایرانی از امکانات جنبی زیادی برخوردار هستند که در این محاسبات منظور نشده است.
بنابراین ما در حال حاضر و در یک نهادی که در خدمت جانبازان است، به مدیر آن حقوقی را میپردازیم که در مقایسه با یک کشور سرمایهداری کامل غربی نیز همین میزان دریافت میکنند» سیدمهدی صدرالساداتی که یک روحانی مشهور در اینستاگرام هم مدعی شد: «آقای محسن رفیقدوست که در یک خانه حدود هفتصد متری در فرمانیه تهران زندگی میکند (چند ده میلیارد تومان)، سه پسر به نامهای امیرحسین، سعید و یاسر دارد و یک دختر به نام منا... لایه اول فعالیتهای اقتصادی رفیقدوست و خانوادهاش را میتوان به راحتی از شرکتهایی که در آگهی روزنامه ثبت شده است پیدا کرد. بنیاد نور در زمینه دارو، آرمان دارو نور، شرکت آسمان ورزش (واردات محصولات ریباک و آدیداس و...) شرکت تلاش ورزش پارسیان کیش، شرکت هدایت هوشمند نورگستر (فناوری اطلاعات)، شرکت کارنونیک (پخش محصولات مختلف)، شرکت مسافرتی الوان سفر ایرانیان، شرکت صنعتی مداد نور، شرکت ارتباطات فاران صدرا (قطعات صنایع هوانوردی)».
شکاف میان اصلاحطلبان؟
اما ظاهرا اظهارات حاشیهساز محسن رفیقدوست تمام نشده است چنانکه او دیروز هم به اظهاراتی درباره اصلاحطلبان پرداخت که میتوان از آن اظهارات به عنوان تلاش برای ایجاد تفرقه در این طیف یاد کرد. او گفت: «من اصلاحطلبان را دو دسته میدانم؛ یکی اصلاحطلبان ولایتی مانند آقایان عارف، زنگنه و جهانگیری و اکثر اعضای دولت آقای روحانی و دستهای دیگر را اصلاحطلب برانداز میدانم مانند کسانی که در جریان اعتراضات سال ۸۸ دستگیر شدند و پنج شش سال محکومیت داشتند؛
نظام با این افراد بر اساس دلایلی که به دست آورد، برخورد کرد و کار خود را پیش برد.» ظاهرا فشارها بر رفیقدوست بر سر میزان بالای حقوق دریافتی و اتومبیلش آن اندازه زیاد بوده که فراموش کرده دولت روحانی دولت اصلاحطلبان نیست که بتواند مرزبندی میان اصلاحطلبان پاستور با اعتدالیون دولت ترسیم کند. از سوی دیگرسالها برای ایجاد تفرقه میان اصلاحطلبان با پروژه «تو بهتری» تلاش شد اما نه تنها اصلاحطلبان دچار اختلاف نشدند بلکه برخی شخصیتهای معروف جریان اصولگرایی به جمع اصلاحطلبان آمدند که نمونه بارز آن لیست امید جریان اصلاحات با حضور برخی اصولگرایان برای انتخابات مجلس دهم بود! از سوی دیگر ظاهرا رفیقدوست کاملا فراموش کرده که انقلاب اسلامی با وحدت همه گروهها و اقشار پیروز و محقق شد و امام خمینی هم بارها بر تقویت وحدت و نه شکاف تاکید کرد. بنابراین مشخص نیست رفیقدوست یا چه توجهی در حال عبور از اهداف انقلاب و حرکت با دنده عقب است؟
مطهره شفیعی
- 15
- 1