اخیرا هجمهها علیه شخص دوم کشور یعنی رئیسجمهور از سوی دلواپسان بهارستانی مشاهده میشود. نمایندگان دلواپس از هر موضوعی برای کشاندن آقای روحانی به مجلس استفاده میکنند، یک روز به بهانه مشکلات اقتصادی و معیشتی و روز دیگر به بهانه مشکلات آموزش و پرورش.
این دلواپسان گویی هیچ زمانی قصد کمک به دولت را ندارند و دائم با بهانههای مختلف دولت و رئیسجمهور را مورد هجمه قرار میدهند تا دولت و وزرایش را در میان مردم بیکفایت جلوه دهند.
این موضوع در حالی است که کشور در شرایط خاص قرار دارد و باید تمام نیروها دست به دست یکدیگر داده و راهحل عبور از مسائل را ارائه دهند نه آنکه آب در آسیاب دشمن ریخته دودستی کشور را به دشمنانی از جمله آمریکا دهند. دلواپسان به گونهای در صدد هجمه علیه دولت گام برداشتهاند که دیگر لازم نیست ترامپ برای تضعیف دولت و نظام اقدامی انجام دهد چرا که جریانات داخلی (دلواپسان) بدون آنکه بدانند در جهت رویاهای او قدم برمیدارند.
در همین راستا «آرمان» گفتوگویی با علی صوفی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در دولت اصلاحات داشته که در ادامه میخوانید.
طرح سوال از رئیسجمهور را در چه راستایی تبیین میکنید؟
هجمههای دلواپسان به آقای رئیسجمهور به حدی رسیده است آنگونه که او را به مرگ بگیرند تا به تب راضی شود، و این گونه القا میکنند که این سوالات گزندگی برای دولت ندارد. آنها با حرکت جدید خود میخواهند تصورات عامه مردم را به جهتی حرکت دهند که آقای رئیسجمهوری که قرار بود استیضاح شود، حال باید بسیار ممنون باشد که از استیضاح او کنار کشیدند و تنها به چند سوال اکتفا کردند.
موضوع استیضاح آنچنان که قبلا مطرح شده بود در ظاهربیشتر جنبههای اقتصادی و معیشتی داشت و اکنون طرح سوال از او وارد فاز آموزشی شده است. این موضوعات نشاندهنده آن است که اگر بتوانند استیضاح کنند حتما استیضاح میکردند، اما فضای موجود و به ویژه نظر رهبری برخلاف این موضوع است و اجازه نخواهند داد که در شرایط کنونی چنین شوکی به مدیریت کشور وارد شود.
حتی برخی القای تفکر عدم کفایت را هم مطرح کردند.
این تفکر به چالش کشیدن رئیسجمهور و حتی بحث استیضاح، مترادف با مقدمهای بر برکناری رئیسجمهور است که میتوان گفت که دارای یک عقبه فکری است. در حال حاضر صاحبان این فکر و نظر مانند آقایان محسن رضایی و محمدباقر قالیباف در صدا و سیما حضور پیدا کرده و اینگونه تصور میشود که آنها در حال زمینهسازی برای القای این تفکر هستند که کشور باید به صورت نظامی اداره شود.
برخی معتقدند حکم تنفیذ رئیسجمهور از سوی مقام معظم رهبری است، بنابراین هیچ نهادی به جز ایشان نمیتواند رئیسجمهور را کنار بگذارد.
خیر، من این موضوع را قبول ندارم چرا که مجلس اجازه رأی به عدم کفایت رئیسجمهور میدهد. در گذشته مشاهده کردید که در صورت دوسوم آرای مجلس به عدم کفایت رئیسجمهور میتوان او را کنار گذاشت. در زمان بنیصدر این موضوع اتفاق افتاد و مجلس برای بنیصدر به عدم کفایت رئیسجمهور رأی داده و در نتیجه برکنار شد، در این موضوع حتی آنکه دیوان عالی کشور هم با ساز و کار دیگری که در قانون اساسی پیشبینی شده است میتواند رئیسجمهور را کنار بگذارد.
آیا کشور در حال حاضر دارای آمادگی چنین اتفاقی است؟
مجلس و دیوان عالی کشور در صورت تجمیع نظر به عدم کفایت قانونا دارای این اجازه هستند. دلواپسان شاید در حال حاضر قصد ندارند که به این زودی به نتیجه عدم کفایت برسند، یعنی اگر میتوانستند بسیار زودتر از زمان حال به این نتیجه رسیده بودند، اما در صورت عدم رسیدن به دنبال فراهم کردن زمینه برای این موضوع بوده و یا به دنبال تغییر ساختار سیاسی کشور هستند، به معنای آنکه از نظام ریاستی به نظام پارلمانی عدول شود و به طور کل رئیسجمهوری که مستقیما توسط مردم انتخاب میشود اساسا پایان یابد.
شاهد هستیم که دلواپسان درصدد هستند اینگونه القا کنند که این فتنه از سوی اصلاحطلبان است.
افرادی که به دنبال تخریب رئیسجمهور و دولت هستند خود را فتنهگر نمیدانند و تصورشان از فتنهگر تنها اصلاحطلبان هستند، بنابراین خیالشان از آن نظر راحت است.
یعنی آنها به تنشج در کشور رضایت دارند ؟
این افراد این موضوع را میپسندند که به طور مثال به دنبال همان فضای ۹۶ اقشار پایین و محروم جامعه حرکت کرده و یک نهضت فقرا راه بیفتد و بتوانند از این موضوع بهرهبرداری سیاسی کنند، البته باید گفت که همگی به دنبال بهرهبرداری سیاسی هستند، یعنی مانند ترامپ منتظر چنین حرکتی هستند. گویی دلواپسان داخلی با براندازان همسو بوده منتها آنها تصور میکنند که به طور مثال اگر چنین اتفاقی افتاد آنها میتوانند منجی باشند در حالی که در آن شرایط مردم به طور کل از کل نظام عبور خواهند کرد و این اشتباهی است که انجام میدهند.
عدهای به هر حال دل خوش کردهاند به شعار «اصلاحطلب، اصولگرا دیگه تمومه ماجرا» مانند آقای محسن رضایی که اینگونه مطرح کردهاند که این شعار از سوی مردم بوده و مردم دیگر خسته شدند، همچنین آقای واعظی هم به نوعی دیگر مطرح کردهاند که مردم از اصولگرا و اصلاحطلب خسته شده و به ما روی آوردند. آقای محسن رضایی هم مطرح کرده است که این افراد به طور کل از جناحهای سیاسی خسته شدند، بنابراین مردم از اداره کشور از سوی جریانات سیاسی مأیوس شده و کشور را باید نظامیها اداره کنند.
آقای قالیباف هم به نوعی دیگر معتقد است که ایشان میتواند کشور را اداره کند؛ به هر حال همگی با یکدیگر جمع شده و در این صحنه تنها اصلاحطلبان غایب هستند چرا که اصلاحطلبان معتقدند کشور باید با ساختار فعلی تنها با اصلاحات کوچکی اداره شود و قانون اساسی دارای این ظرفیت است که بتوانیم با اجرای قانون اساسی کشور را نجات دهیم.
راضیه فراهانی
- 11
- 5
ناشناس
۱۳۹۷/۱۲/۱ - ۱۶:۲۲
Permalink