سیاستمداری که به دلیل تسلط بر روابط بینالملل و وطن پرستی بالا با بزرگترین مصلحان و وطن پرستان تاریخ معاصر ایران مقایسه میشد و نسل جوان امید زیادی به تدبیر و تخصص وی بسته بود. واکنشها به این استعفا نیز قابل توجه بود برخی مانند معصومه ابتکار با عنوان: «طاقت بیار رفیق، برای عزت مردم و ایران طاقت بیار» و محمدجواد آذری جهرمی با جمله «ننشین برادر، بلند شو بایست؛ مردم نگرانند» از ظریف میخواستند که در تصمیم خود تجدید نظر کند و برخی نیز مانند کریمی قدوسی در مجلس استعفای ظریف را جشن گرفته و به همقطاران خود تبریک میگفتند.
در بین مردم جامعه اما خبر استعفای ظریف به یک نگرانی ملی تبدیل شده و افکار عمومی به شدت اخبار مربوط به این مسأله را دنبال میکردند. این در حالی است که قاطبه اصلی نمایندگان مجلس نیز با امضای بیانیهای از دکتر محمدجواد ظریف خواستند که در این شرایط خطیر سکان هدایت دستگاه دیپلماسی کشور را رها نکند. به همین دلیل و برای تحلیل و بررسی مهمترین پیامدهای استعفای محمدجواد ظریف از وزارت امور خارجه، «آرمان» با دکتر فیاض زاهد استاد دانشگاه، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی گفتوگو کرده که در ادامه میخوانید.
در حالی که کشور در شرایط خطیری از نظر داخلی و بینالمللی قرار دارد، مهمترین پیامدهای استعفای محمدجواد ظریف از وزارت امور خارجه چیست؟
استعفای محمدجواد ظریف تیر خلاص بر پیکر مدیران دولت حسن روحانی است. اگر استعفای ظریف شکل قطعی به خود بگیرد احتمال این وجود دارد که وزرای دیگری نیز از دولت جدا شوند. دولت در شرایط پیچیدهای قرار گرفته است. باید به یاد داشت که آقای روحانی در فردای انتخابات ریاست جمهوری در یک خطای راهبردی به نیروهای اجتماعی حامی خود تا حدی بیتوجهی نشان داد و در زمین محافظهکارانی قرار گرفت که قبلا نشان داده بودند چندان قدرشناس نیستند.
دلیل این رویکرد این بود که بتواند شرایط مناسبی را برای چهار سال دوم ریاست جمهوری خود فراهم کند. با این وجود آقای روحانی باید این مسأله را در نظر میگرفت که نیروی اجتماعی حامی وی در پازل قدرت جایگاه قابل توجهی ندارد و اگر به واسطه این پایگاه اجتماعی وارد مذاکره با قدرت نشود چیزی عاید او نخواهد شد. به همین دلیل نیز نه تنها شرایط برای دولت آقای روحانی بهبود پیدا نکرد، بلکه وی را در چنبرهای از بحرانها و حاشیههای روزمره فرو برد. نمونه بارز این حاشیهها نیز استیضاح وزرا و مطرح شدن استیضاح رئیسجمهور و حتی طرح سوال از ایشان بود. روحانی باید این واقعیت را بپذیرد که در طول یک سال پس از انتخابات ریاست جمهوری سرمایه اجتماعی خود را از بین برد و محبوبیت خود را تا حد زیادی از دست داد.
در چنین شرایطی بود که گروههای رادیکال و تندرو که مقصر اصلی مشکلات کشور هستند موفق شدند خود را به عنوان مدعیالعموم به مردم معرفی کنند. دولت تنها ۳۰ هزار میلیارد تومان به سپردهگذاران زیان دیده در موسسات مالی و اعتباری پرداخت که در نهایت نیز به بیعرضگی و ناتوانی نیز متهم شد. این وضعیت در بخشهای دیگر نیز وجود داشت. به همین دلیل ناتوانیهایی که دولت در زمینههای مختلف از خود نشان داد سطح ناتوانی ملی را نسبت به گذشته بالا برد و سرمایه اجتماعی حامی دولت را کاهش داد. در حوزه بینالمللی نیز با به قدرت رسیدن ترامپ و خروج آمریکا از برجام و خوشحالی اسرائیل و عربستان، شرایط برای دولت حسن روحانی سختتر از گذشته شد. این در حالی بود که این ناتوانیهای داخلی و چالشهای بینالمللی به تقویت مواضع اپوزیسیون برانداز منجر شده است. استعفای محمدجواد ظریف از وزارت خارجی این پیام را به اپوزیسیون و کشورهای متخاصم میدهد که ناهماهنگی در ساختار قدرت در ایران وجود دارد. تندروها در همه جای دنیا همدیگر را پیدا میکنند.
استعفای ظریف این پیامد مهم را به همراه خواهد داشت که ویترین مذاکره و دیپلماسی ایران به حالت دیگری تغییر وضعیت بدهد و تندروها که امیدوارند پس از دولت حسن روحانی یک دولت رادیکال و افراطی روی کار بیاید نسبت به تغییر موضع ایران در سیاست خارجی خوشبین شوند. در چنین شرایطی ارتباطات بانکی ایران با کشورهای دیگر قطع خواهد شد و احتمال خروج ایران از برجام وجود خواهد داشت.
به نظر شما مهمترین دلایل استعفای دکتر ظریف چه بوده است؟
بنده معتقدم پاسخ به این سوال در شرایط کنونی و اتفاقات پشت پرده دارای اهمیت بسیار زیادی است. آقای ظریف فردی مبتنی بر اصول و تا حدی میتوان گفت محافظهکار است و از نظر اخلاقی آوانگارد و رادیکال نیست. ایشان یک دیپلمات هستند که از سالهای نوجوانی و جوانی در آمریکا درس خواندهاند و سالها در سازمان ملل و پستهای مختلف فعالیت داشتهاند و یک دیپلمات تحصیل کرده و با تجربه هستند که ویژگیهای روابط بینالملل را به خوبی میشناسند.
از سوی دیگر جامعه جهانی نیز به خوبی دکتر ظریف را میشناسد. به همین دلیل نیز مهمترین دستاورد دولت آقای روحانی چهرهای بوده که از ایران در جامعه جهانی به افکار عمومی جهان نشان داده است. آقای ظریف به خوبی به این نکته آگاهی دارد که استعفای وی در روزهای پایانی سال که مردم در تدارک جشن سال نو هستند میتواند از نظر اقتصادی لطمات زیادی به کشور بزند. از سوی دیگر احتمالا دکتر ظریف به خوبی میداند که استعفای او مواضع دشمنان برجام و افرادی مانند ترامپ، پمپئو و بولتون را تقویت خواهد کرد و دولت حسن روحانی را در آینده با چالشهای بسیار جدی مواجه خواهد کرد.
ظریف یکی از مهرههای اصلی دولت حسن روحانی است و خود رئیسجمهور نیز به این نکته آگاهی دارد. من احتمال میدهم که اگر ظریف از دولت حسن روحانی جدا شود وزرای دیگری نیز از دولت جدا خواهند شد و کار برای حسن رحانی سختتر از گذشته خواهد شد. با این وجود خطرهای بزرگتری نیز پس از استعفای ظریف وجود خواهد داشت. نخست اینکه دولت حسن روحانی تا پایان چهار سال به کار خود ادامه ندهد و در میانه راه متوقف شود. در چنین شرایطی حتی اگر دولت به کار خود ادامه دهد، تنها سایهای از یک دولت خواهد بود و توان تاثیرگذاری خود را از دست خواهد داد و در این صورت آبروی دولت و جریان اصلاحات را تحت تاثیر قرار خواهد داد. بهرغم آگاهی به همه این خطرات من گمان میکنم دکتر ظریف از یک خطر بزرگتر احساس نگرانی میکند.
این خطر چیست؟
دکتر ظریف با استعفای خود قصد دارد نسبت به این موضوع اعلام خطر کند که برخی تصمیمات رادیکال و خطرناک داخلی وجود داشته که وی را وادار کرده که دست به چنین ریسک بزرگی بزند. این وضعیت را به آسانی میتوان از روانشناسی دیپلمات سیّاس و با سابقهای مانند دکتر ظریف متوجه شد. بنده با شناختی که از دکتر ظریف دارم گمان میکنم این گزینه محتملترین گزینه برای استعفای وی در شرایط کنونی کشور بوده است.
شما از احتمال استعفای دیگر وزرای دولت حسن روحانی صحبت میکنید. چرا اگر محمدجواد ظریف استعفا بدهد این احتمال وجود خواهد داشت که دیگر وزرا نیز به بهانههای مختلف کابینه را ترک کنند؟ آیا حل بحرانهای کشور به اندازهای دشوار شده که وزرا احساس میکنند حضور یا عدم حضور آنها در کابینه کمکی به حل مشکلات نمیکند؟
این شرایط عملا به دولت تحمیل شده و دولت بدون اینکه بخواهد وارد این شرایط شده است. این وضعیت نتیجه ناکارآمدی و فاصله گرفتن دولت از حامیان اجتماعی خود است. از سوی دیگر نتیجه بازی کردن در زمینی است که مخالفان دولت درآن حضور دارند که در راستای مطالبات حامیان انتخاباتی حسن روحانی نبوده است.
اقلیتی که در گذشته در انتخاباتهای متعدد شکست خورده بودند و قاطبه اصلی جامعه تمایل دارند که این گروه در قدرت حضور نداشته باشند و به همین دلیل آنها را پس زدهاند. این گروه نیز تمام تلاش خود را انجام دادند که مردم را نسبت به انتخاب حسن روحانی به عنوان رئیسجمهور ناامید کنند. به همین دلیل نیز با ابزارهایی که در اختیار داشتند به شکلهای مختلف ناامیدی و ناکارآمدی دولت را در بین افکار عمومی جامعه پمپاژ کردند تا دولت حسن روحانی با آینده مبهم و نامعلومی مواجه شود. به همین دلیل نیز در شرایط کنونی یکی از راههای اصلی حسن روحانی این است که درباره مشکلات و موانع پیش رو با شفافیت و بدون هیچ واسطهای با مردم سخن بگوید.
این مسأله میتواند دوباره امید را بین مردم بازگرداند و شرایطی را به وجود بیاورد که اعضای کابینه حسن روحانی با جدیت بیشتری به کار خود ادامه بدهند. در غیر این صورت و اگر آقای روحانی چنین استراتِژی را در پیش نگیرد باید منتظر باشد که وزرای دیگر نیز به بهانههای مختلف کابینه را ترک کنند و در نتیجه آینده دولت حسن روحانی در یک شرایط مبهم و پیچیده قرار بگیرد.
آیا در شرایطی که کشور در وضعیت خطیر از نظر داخلی و خارجی قرار گرفته و حضور آقای ظریف در رأس وزارت امور خارجه میتواند امیدواری زیادی برای حل بحرانهای کشور داشته باشد این احتمال وجود دارد که رهبری به مسأله استعفای دکتر ظریف ورود کند؟
با توجه به اخبار منتشر شده درباره استعفای دکتر ظریف و گمانهزنیهایی که در این زمینه صورت گرفته بدون شک یکی از محتملترین گزینهها درخواست از رهبری برای ورود به این مسأله خواهد بود. روشی که میتواند در تغییر تصمیم دکتر ظریف برای بازگشت به وزارت امور خارجه و دولت بسیار کارساز باشد و ممکن است آب رفته را دوباره به جوی باز گرداند. با این وجود اگر این اتفاق رخ بدهد بخشهایی از نگرانیهای دکتر ظریف نیز از بین خواهد رفت. به هر حال ظریف در گذشته نیز درخواست استعفا کرده بود. به همین دلیل نیز به نظر میرسد وی نسبت به برخی مسائل و از جمله دخالت نهادی غیر دیپلماتیک در مسائل منطقهای و بینالمللی احساس نگرانی میکند.
از سوی دیگر اتفاقاتی که پس از مطرح شدن موضوع الحاق ایران به FATF در کشور رخ داد و هجمههای گستردهای که علیه وزارت امور خارجه و دکتر ظریف صورت گرفت نیز در تصمیم ایشان بیتأثیر نبوده است. بنده امیدوارم که با ورود رهبری به این موضوع و مساعدت آقای روحانی استعفای دکتر ظریف پذیرفته نشود. بدون شک در غیر این صورت استعفای ظریف حامل پیامی منفی به داخل کشور و جامعه بینالمللی خواهد بود.
دیدگاه شما درباره کسانی که در داخل و خارج از کشور از استعفای دکتر ظریف خوشحال و شادمان هستند چیست؟
در داخل کشور دو گروه با دکتر ظریف مشکل داشتند و این مسأله را به خوبی میتوان از واکنش آنها به این استعفا متوجه شد. به همین دلیل باید آنها را در دسته ناآگاهان و غیر مطلعین جای بدهیم. این گروه بخشهایی از اتفاقات بینالمللی و منطقهای را به حساب ظریف و دولت حسن روحانی میگذاشتند که در واقع این چنین نبود. به عنوان مثال مزاحمتها و کارشکنیهایی که در طول دوران برجام علیه وزارت امور خارجه و دکتر ظریف انجام میشد. گروه دوم افراطیونی هستند که بنده به آنها مشکوک هستم و دلایل اقدامات آنها برای هیچ کس مشخص و شفاف نیست.
به همین دلیل نیز معتقدم ریشه بسیاری از تندرویها و افراطهای داخلی را باید نهادهای امنیتی به دقت بررسی کنند. این مسأله بسیار مهمی است و از اهمیت زیادی برخوردار است. بدون شک نهادهای امنیتی باید رفتار مخالفان ظریف و به صورت کلی منافع ملی را به خوبی مورد بررسی قرار بدهند. در عرصه بینالمللی نیز شاید خوشحالترین افراد در شبی که ظریف استعفای خود را اعلام کرد بنیامین نتانیاهو، عربستان و تندروهای درون کاخ سفید مانند جان بولتون و مایک پمپئو بوده باشند که شب بسیار خوبی را پشت سر گذاشتند. به نظر من تا همین جای کار نیز استعفای ظریف برای کشور هزینه زیادی به همراه داشته است.
حتی اگر ظریف استعفای خود را پس بگیرد و دوباره به کابینه بازگردد استعفای وی نشان دهنده ناهماهنگی و ناراحتی است که ناشی از دیدگاههای متعارض و نامتقارن برای مدیریت جامعه است. نکته دیگر اینکه با این استعفا دولت حسن روحانی وارد فاز جدیدی خواهد شد که هیچ کسی نمیتواند این مسیر را اصلاح کند و یا به دولت برای بهبود وضعیت خود کمک کند. بدون شک اگر ظریف نتواند وضعیت سیاست خارجی ایران را درعرصه منطقه و بینالمللی بهبود ببخشد هیچ کدام از جایگزینهای احتمالی او توانایی چنین کاری را نخواهند داشت.
پس از استعفای ظریف گمانهزنیهای برای جانشینی وی مطرح و اسامی مانند عراقچی، امیر عبداللهیان و محمود واعظی مطرح شده است. افرادی مانند امیر عبداللهیان که یک چهره محافظهکار سیاسی است و حتی میتواند در دولتی مانند دولت احمدینژاد نیز وزیر امور خارجه باشد هیچ گاه نمیتوانند توانایی را از خود نشان دهد که ظریف در دیپلماسی نشان داد. این وضعیت درباره آقای واعظی نیز وجود دارد که جایگاه قابل قبولی در بین حامیان دولت حسن روحانی ندارد و به دلیل مواضع و اقداماتی که در گذشته داشته از محبوبیت چندانی در بین پایگاه اجتماعی حسن روحانی برخوردار نیست. به هر حال باید بپذیریم که استعفای دکتر ظریف معادلهای است که تلخکامیها و نگرانیهایی در داخل کشور و به خصوص در بین حامیان حسن روحانی و همچنین در بین صلح خواهان جهان به وجود آورده است. تلخکامی که شاید در آینده در بخشهای دیگر دولت به وجود بیاید.
احسان انصاری
- 15
- 5