نارضایتی مردم در حوزههای اقتصادی و معیشتی موجب شده تا این بار نه دولت که اصلاحطلبان به پای عملکردهای ناموفق دولت بسوزند؛ چرا که نارضایتی مردم سبب شده تا انتقادهای خود را متوجه اصلاحطلبان کنند. لذا اصلاحطلبان برای حضور موفق در انتخابات آینده باید سرمایه اجتماعی خود را برای مشارکت اقناع کنند.
این مهم نیز حاصل نمیشود مگر با تحول ایجاد شده توسط دولت در حوزه اقتصادی؛ لذا همانطور که رئیس دولت اصلاحات معتقد است، باید در یک سال آینده تحول شگرفی رخ دهد تا مردم برای حضور در انتخابات قانع شوند. باید دید روحانی و مردانش چه زمانی این مهم را درک خواهند کرد.
خود کرده بیتدبیر
شرایط اقتصادی و معیشتی جامعه سخت و طاقتفرسا شده و صدای اعتراض مردم به انحای مختلف شنیده میشود. در این بین نخستین هدف و سیبل برای نشانهگیری دولت مردم است، چرا که خوب یا بد اکثریت جامعه وجود شرایط فعلی را مستقیما به برخی ناکارآمدیها و عملکردهای ناموفق در دولت مرتبط میدانند.
امری که برخی فعالان سیاسی و اقتصادی نیز بر آن تاکید داشتهاند. گرچه نباید صرفا دولت را متهم بهوجود آمدن وضع فعلی جامعه بدانیم، اما در اینکه قصور دولت موجب چنین شرایطی شده شکی نیست. بسیاری عنوان میکنند که این شرایط به دلیل تحریمهای آمریکا و خروج آنها از برجام اتفاق افتاده؛ در حالی که کسی منکر این قضیه نیست، اما داستان گوشت ۱۲۰هزار تومانی، مرغ ۱۶هزارتومانی و پراید ۵۰ میلیونی دیگر ارتباطی به تحریمها ندارد و به نحوه مدیریت و توزیع مربوط میشود.
در این راستا اگر مقایسهای میان دولت نخست حسن روحانی با دولت دوم وی داشته باشیم نیک میبینیم که در دولت یازدهم دولت سازماندهی و مدیریت واحد و مشخصی در اقتصاد داشت که تمامی مسائل از آن فیلتر میگذشت. لذا در همان دوره بود که نرخ تورم تک رقمی، شاخصهای اقتصادی مثبت شد و مهمتر از آن مردم نیز از عملکرد دولت میزانی از رضایتمندی را داشتند، اما حال چه شده که باگذشت ۱۸ماه از تشکیل دولت دوم روحانی، ورق بدینگونه برگشته که تورم بنا به آمار خود وزارت اقتصاد چیزی در حدود ۲۸درصد، شاخصهای منفی و مردم نیز از نارضایتی گذشته و به اعتراض رسیدهاند؟ شاید اگر رئیسجمهور و اطرافیانش به برخی جزئیات با دقت بنگرند خواهند دید که در دولت یازدهم نخ تسبیح اقتصادی دولت دست اسحاق جهانگیری معاون اول بود و عملکرد علی طیبنیا در وزارت اقتصاد به حدی موفق بود که روحانی در طول ۴سال وی را تغییر نداد، اما در دولت دوم با تغییر نگرش و اضافه بر آن خروج آمریکا از برجام و تحریمهای یکجانبه چنین شرایطی بهوجود آمد. لذا اکنون جدای از سایر متغیرها؛ برخی عملکردهای ناموفق مدیران نیز مزید بر علت شده تا دولت روحانی با ۲۴ میلیون رأی در این شرایط قرار گیرد.
چه باید کرد؟
عملکرد دولت بجز تاثیر مستقیم بر مردم و جامعه در وهله اول بر جریان حامی یعنی اصلاحطلبان تاثیر گذاشته و این امری است که متاسفانه بسیاری از فعالان سیاسی اصلاحطلب بدان اشاره دارند و آنها نیز هم ردیف با دولت مورد انتقاد جامعه قرار میگیرند. این در حالی است که فاصلهای کمتر از سال به انتخابات مجلس یازدهم باقی است، اما با شرایط موجود اصلاحطلبان چندان امیدی به موفقیت در آن انتخابات ندارند.
به نحوی که چندی پیش رئیس دولت اصلاحات در دیدار با جمعی از اعضای فراکسیون امید مجلس گفت: «بعید میدانم در دور آینده انتخابات مردم با حرف ما پای صندوق رأی بروند؛ دیگر خیلی سخت است که به مردم بگوییم بیایید رأی بدهید. آیا فکر میکنید در دور آینده انتخابات به حرف من و شما مردم پای صندوقها خواهند آمد؟ بعید میدانم مگر اینکه در یک سال آینده تحولی رخ دهد.» هشدار رئیس دولت اصلاحات به فراکسیون امید مجلس، یعنی اگر اصلاحطلبان و مهمتر از آن دولت کاری انجام ندهند با هیچ عذر و بهانهای نمیتوانند مردم را به پای صندوهای رأی بکشانند. عدم حضور مردم نیز مساوی با پیروزی جریان اقلیت خواهد بود. حسن روحانی نشان داده هر زمان که اوضاع را نگران کننده ببیند، به برخی افشاگریها و سخنانی میپردازد و جو را به نفع خود و دولتش تغییر میدهد.
مثل انتخابات ۹۶ که با بیان برخی سخنان تند و تیز در کمپین انتخاباتی شرایط را به نفع خود تغییر داد. حال بخواهیم یا نخواهیم روحانی بهواسطه عملکردش و شرایط موجود در موضع ضعف قرار دارد؛ لذا اکنون نیز وقت آن رسیده که روحانی در زمان باقی مانده هر طور شده با عملکردهای مثبت اقتصادی گرانیها را مهار کند و رضایت مردم را به بار بیاورد تا اصلاحطلبان بتوانند مردم را برای حضور در انتخابات ترغیب کنند. چرا که این بازی دوسر دارد. عدم رضایت مردم عدم مشارکت در انتخابات را به همراه خواهد داشت و عدم مشارکت مردم شکست اصلاحطلبان و متعاقب آن حضور جریان دلواپس در مجلس را به همراه خواهد داشت. لذا دولت روحانی مشکل بتواند با مجلس سراسر دلواپس یک سال و نیم پایانی خود را سر کند. پس صلاح مردم، اصلاحطلبان و دولت در این است که روحانی قبل از اینکه دیر شود اقدام کند.
شرایط تا مقطع انتخابات تغییر کند
یک فعال سیاسی اصلاحطلب در ارتباط با آینده و حضور و مشارکت مردم در انتخابات ۹۸ اظهار داشت: صرف نظر از هر نوع گمانهزنی شرایط امروز جامعه به گونهای است که متاثر از چالشهای نسبتا جدی و نشأت گرفته از جهتگیریهای گذشته و حال مجموعه حاکمیت در بخشهای مختلف میزان نارضایتی در سطح بالا به چشم میخورد.
حسن رسولی به «آرمان» گفت: نارضایتی عمومی زمینهای است برای کاهش امید به آینده، پایین بودن ضریب اعتماد و سرمایه اجتماعی. طبیعی است در چنین شرایطی با حجم بالای نارضایتی این آرزو که اکثریت مردم بهویژه در کلانشهرها با وجود کاستیها با ضریب مشارکت بالا در انتخابات حضور پیدا کنند آرزوی قابل تحققی نیست.
عضو شورای شهر تهران ادامه داد: در کلانشهرها که آمادگی مردم برای شرکت در انتخابات تحت تاثیر رضایتمندی مردم از وضع موجود و امید به تحولخواهی است، اگر تا مقطع انتخابات شرایط جامعه تغییر اساسی نکند و واقعا دچار اصلاح و بهبودی نشود حتما دلسوزان کشور باید نگران ضریب مشارکت مردم باشند. رسولی تاکید کرد: جریان اصلاحات باید مسئولیت دعوت از مردم را بپذیرد، به دولت کمک کند و شرایطی را فراهم کند که به همراه سایر ارکان نظام این موج نارضایتی کنترل شده و میزان امیدواری و انگیزه برای شرکت در انتخابات افزایش یابد.
- 16
- 1