یکی از مشکلات رویکردهای سیاسی ما که میتوان آن را از ویژگیهای توسعهنیافتگی جامعه ایران دانست، بهرهبرداری از سوانح و دردهای طبیعی است که برای رسیدن به اغراض و اهداف سیاسیمان صورت میگیرد.
مسالهای که در جریان سیل اخیر بهطور کامل خودش را آشکار کرد. کسی اصرار ندارد که بگوید عملکرد قوه مجریه بینقص بوده است اما واقع مطلب این است که بهرهبرداری و برخورد کاسبکارانه سیاسیای در داخل و خارج از کشور علیه دولت به راه افتاد که هیچ ربطی به واقعیتها نداشت.
طیف گستردهای از مخالفان دولت در داخل و خارج از همان ابتدای کار و بارشهای سیلآسا کارشان را شروع کردند.
ابتدا از این گفتند که چرا استاندار گلستان در سفر است و در ادامه که ابعاد بارندگی و سیل گستردهتر شد، انتقاداتشان را هم خیلی گستردهتر پیش بردند. چه مخالفان دولت در داخل کشور و چه مخالفان خارجنشین اعم از براندازها، اگرچه هدفشان در تخریب دولت آقای روحانی مشترک بود اما مجموعا اهداف مشترکی نداشتند.
مخالفان داخلی دولت که جریانهای طرفدار آقای احمدینژاد و پایداریها هستند، سعی میکردند ضمن اینکه دولت را ناکارآمد و بیفکر نشان دهند، بهواسطهی نهادهای وابستهشان، از طریق صداوسیما، تریبونهای نماز جمعه و رسانههای دیگر به بحث ناتوانی دولت دامن بزنند و بگویند که مردم نگاه کنید تنها جناح ما به کمک شما شتافته است و دولت نتوانسته است کاری انجام دهد. اما از سویی دیگر، براندازها و مخالفان خارجی دولت نیز در بیکفایت نشان دادن دولت، تنها به قوه مجریه بسنده نکردند بلکه کل نظام را زیر سوال میبردند. لذا براندازها، جلوه دادن بیکفایتی دولت از سوی مخالفان داخلی را به عنوان حربهای برای ضربه زدن به کل نظام استفاده کردند.
درعین حال چه براندازها و چه جریان اصولگرایان تندرو با اینکه هدف مشترکی ندارند اما حاصل کارشان ایجاد شک و تردیدها نسبت به مدیریت دولت است تا نهتنها گامهای مثبتی که دولت توانسته است بردارد همراه با اقدامات خوبی که ارتش، ستاد بحران و هلالاحمر انجام دادهاند دیده نشود بلکه در حقیقت خروجی این اقدامات این است که سیل آمده، دولت نتوانسته است کاری انجام دهد و مردم به حال خودشان رها شدهاند. این داستان در جریان زلزله کرمانشاه هم تحت عنوان سلبریتیها اتفاق افتاد اما اگر ذرهای انصاف داشته باشیم میبینیم که در زلزله کرمانشاه حدود ۱۵ هزار خانه مسکونی با خاک یکسان شد. کل خانههایی که سلبریتیها، خیرین و سایر مردم که من هم جزوشان بودم ساختیم نهایتا به ۳۰۰ عدد برسد.
۱۴هزار و ۷۰۰ خانه دیگر را بنیاد مسکن که یک نهاد دولتی است ساخته و تعدادی هم در حال تکمیل هستند. لذا در مقایسه هیچ تناسبی پیدا نمیکند اما همه توجهات به سمت آن حداقلیها بود. حال در سیل اخیر سلبریتیها اجازه شرکت در امدادرسانیها نداشتند و اصولگرایان به کمک صداوسیما و رسانههای وابستهشان تلاش کردند تا نقش حداقلی را حداکثری جلوه دهند و همه چیز طوری عنوان میشود که انگار دولت و هیچ نهاد وابستهای به دولت کوچکترین فعالیتی در امدادرسانیها نداشته است. چنین رفتارهایی نهتنها از لحاظ اخلاقی درست نیست بلکه لطمه جدی به اعتماد ملی وارد میکند.
به مردم القا میکنند که هیچ امیدی نهتنها به دولت بلکه به کل نظام نباید داشته باشیم. این جای بسی تعجب دارد که یک ارگان برای تضعیف قوه مجریه یک کشور و خرید بهای سیاسی برای خودش دولت و در پی آن کل نظام را تضعیف کند. وقتی دولت تضعیف شود یعنی شرکت در انتخابات را تضعیف میکنیم. آن ۲۴ میلیون نفری که به آقای روحانی رای دادند به اندازه کافی ناامید شدهاند بنابراین آن عدهای که هنوز هم به صندوق رای امیدوار هستند را جناحبندیهای سیاسی و نشان دادن اینکه دولت هیچکاره است، نسبت به صندوق رای بیاعتنا میکند. باعث تاسف است که برخی برای بهرهبرداریهای کوتاهمدت، تا این حد به جایگاه بلندمدت نظام در اذهان عمومی ضربه میزنند.
- 19
- 6