ماههاست که صدایی خاص از تریبون یک قشر جامعه شنیده نمیشود؛ قشری که هویت آنها در تریبونی است که در اختیار دارند و آنچه میگویند معیار سنجش حرکت آنها در مسیر وظیفه اصلی است که برایشان تعریف شده یا خیر. این قشر «مداحان» هستند البته طیف کوچکی از آنها تریبونی که باید به مناسبتها یا موضوعات خاص تعلق داشته باشد را صرف سیاستورزی و خوب دیده شدن خودشان کردهاند که این مشی همواره مورد نقد آگاهان و دلسوزان قرار گرفته است.
شاید پر بیراه نباشد مقصر بخشی از رویکرد سیاسی مداحان را آنچه دانست که در دولت احمدینژاد رخ داد. در دولت نخست او یعنی دولت نهم بود که برخی مداحان دارای جایگاه ویژهای شدند به نحوی که نام آنها در لیست همراهی رئیسجمهور وقت بالاتر از سایر همراهان بود.
از «تریبونداران خودی» تا «دیگه این طرفها پیداشون نشه»
در روزهای منتهی به انتخابات ریاست جمهوری ۸۴ حاج منصور ارضی و حاج سعید حدادیان بیانیهای در حمایت از احمدینژاد برای جلوس بر کرسی ریاست جمهوری تهیه کردند که به امضای ۱۰۴ مداح رسید. البته رویکرد این مداحان منحصر به حمایت از احمدینژاد نشد و برای خوشامدش در مداحیهایشان به رقبای احمدینژاد هم کنایه میزدند.
حمایتهای دولت نهم از مداحان که البته در نقش سخنگوی پاستور، مخالفان و منتقدان را مورد هجمه گفتاری در مداحیهایشان قرار میدادند تا مدتی پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم ادامه داشت به نحوی که «انتخاب» نوشت: سال ۸۸ در مصلی جایی که احمدینژاد حامیان خودش را جمع کرده بود منصور ارضی هم آمد تا در جمع همه اینچنین سخن بگوید: «امروز خوشحالم كه انتقام امام و رهبري با اين سيلي مناظره گرفته شد و در اين دوره پيروزي در راه است و بهتر است حزبا... بیدار باشد و براي انتخابات ۴ سال ديگر به دنبال يك نيروي حقيقي و انقلابي باشد». کمی که گذشت و احمدینژاد دیگر نیازی به مدحگویی آنها نداشت شرایطی را فراهم کرد که نام آنها از لیست «تریبونداران خودی» به لیست «دیگه این طرفها پیداشون نشه» تغییر کرد.
اگر چه مداحان و احمدینژادیها طی یک توافق نانوشته ترجیح دادند درباره پایان روابط سکوت کنند اما مداحان نمیخواستند در جامعه به عنوان راندهشدگان از پاستور شناخته شوند. منصور ارزی یک سال پس از آغاز دولت دهم با اشاره به اظهارات و مواضع مشايياظهار داشت: «من چندین بار به آقای رئیسجمهور عرض کردم که این آقا (رئيس دفتر رئيسجمهور) مشکل دارد و تغييرش دهيد که اصلا توجهي نکردند. من از همه میخواهم در این سحر و در بین مناجات و روضهها او را دعا کنيد که تغییر کند». اما این دلخوریها متوقف نشد تا جایی که در سال آخری دولت احمدینژاد بود که مشایی از دو مداح یعنی حدادیان و منصور ارضی شکایت کرد.
اگر چه مشی سیاسی حدادیان و ارضی به دیگر مداحان هم سرایت کرد و آنها هر یک خود را منتسب به چهرههای سیاسی کردند. از جمله هلالی که خودش را به قالیباف نزدیک کرد یا کریمی که به طرف جلیلی رفت اما منصور ارضی دیگر آن جایگاه را نداشت. مثلا روزی گفت: «اون یارو آخرش در استخر مرد؛ این یارو هم آخرش در استخر میمیرد.» که منظور او آیتا... هاشمی و روحانی است.
تلاش برای ارضی شدن
برخی تصور میکنند میثم مطیعی جایگزین ارضی خواهد شد چرا که این مداح جوان بهزعم خود با تخریب دولت از تریبون مداحی میتواند جایگاهی برای خودش دست و پا کند اما باید به او هم یادآور شد که هنوز برای رسیدن به قدرت ازاین مسیر بسیار جوان است. به رغم تمام نقدهایی که به ارضی میشود اما نباید فراموش کرد او مداحی را از کودکی آغاز کرد چنانکه. گفته میشود مداحی را از ۵ سالگی زیر نظر عمویش «حسن ارضی» یاد گرفته است. «سودازده طره جانانهام امشب، زنجیر بیارید که دیوانهام امشب»، تنها بیتی است که میگوید از آن دوران به خاطر دارد. در نوجوانی به همراه عمویش در مراسم مختلف بهویژه در مراسم دعای کمیل امامزاده قاسم(ع) و همچنین در حرم حضرت عبدالعظیم(ع) شرکت میکرد.
در اوایل دهه ۶۰ به دنبال اختلاف با بعضی دیگر از مداحان، محفلی را در مسجد شهدا واقع در بزرگراه محلاتی فعلی یا همان آهنگ سابق تشکیل داد. اما مسجد ارک، اصلیترین پایگاه منصور ارضی در سالهای اخیر بوده و همچنان نیز طرفداران او برای شنیدن صدایش به آنجا میروند. او همزمان با آغاز جنگ ایران و عراق در بعضی از جبهههای جنگ جنوب از جمله خرمشهر، دزفول، اهواز و دو کوهه و جبهههای غرب نظیر سنندج، مریوان، سقز، ارومیه، مهاباد، مهران و بوکان حضور داشته است. معروفترین آنها منطقه «دوکوهه» بود که منصور ارضی در آنجا مراسم دعای کمیل را برگزار میکرده و یکی از مشهورترین مداحیهایش در زمینه دفاع مقدس نیز شعری با مطلع «دوکوهه السلام ای خانه عشق» است.
با گذشت زمان و پس از پایان جنگ، منصور ارضی یکی از پیشگامان ورود به جنبههای سیاسی مداحی شد تا جایی که میتوان او را سیاسیترین مداح ایران نامید. در همان دوران بعد از جنگ، گروهی با نام «نوسازی معنوی حزبا...» شکل گرفت که ارضی و ا...کرم آن را رهبری میکردند. آنها در واقع بدنه نیروهای حزبالهی را ساماندهی میکردند. ارضی معروفترین مداح ایران در دهه ۷۰ بود و مداحان معروفی چون حسین سازور، سعید حدادیان، عبدالرضا هلالی، حسن حسینخانی، مصطفی روحانی، محمود کریمی و محمدرضا طاهری از شاگردان او بهشمار میروند. در نهایت باید اذعان داشت مداحان در اندیشه بازگشت به آنچه هستند که جایگاه اصلی خودشان و ارج و قرب بالا پیش از دهه ۸۰ بود.
مطهره شفیعی
- 15
- 2