حضور در بین اقشار مختلف مردم و صحبت در باب مسائل مختلفی که در جامعه رخ میدهد از مشکلات و گرفتاریهای اقتصادی و معیشتی تا برجام و مذاکره با آمریکا نشانگر رویکرد جامعه نسبت به مسائل مختلفی است که در حوزههای مختلف در حال رخدادن است.
گرچه بسیاری معتقدند که مشکلات اقتصادی را میتوان تحمل کرد، اما تبعیض را نه؛ اینکه در میان انبوه مشکلات مردم رسانهها خبر از اختلاس چندصد میلیاردی میدهند نوعی پاردوکس و تناقض در جامعه ایجاد میکند که در این شرایط دشوار چگونه است که برخی به نان شب خود محتاجند و عدهای اینگونه میبرند! همین مسائل است که موجبات بدبینی، بیاعتمادی و ناامیدی مردم را فراهم میآورد. از همین روست که برخی از تحلیلگران معتقدند جامعه به نوعی انفعال نسبت به مسائل سیاسی، اقتصادی و فرهنگی رسیده و نسبت به هر آنچه رخ میدهد بیاعتناست. موید این رویکرد انتخابات مجلس در اسفندماه سال جاری است که واکنش مردم آنگونه که باید نبوده است.
در این راستا برای کنکاش در خصوص رویکرد مردم نسبت به مسائل مختلف و آنچه در ساحتهای مختلف جامعه میگذرد، «آرمان» با نجفقلی حبیبی فعال سیاسی اصلاحطلب و استاد دانشگاه به گفتوگو پرداخته که میخوانید:
آنچه در ساحتهای مختلف جامعه رخ میدهد حکایتگر این مساله است که مردم با توجه به شرایط دچار نوعی انفعال، بیاعتنایی و کرختی شدهاند. اگر اینطور باشد، رویکرد مردم نسبت به مسائل مختلف به کدام سمت میرود؟
گرچه این مساله خیلی کلی است و باید جامعهشناسان بنشینند و نظر دهند، اما این رویکرد بدین حد نیز شدید نیست. مردم در بحث گرانی و نامنظم بودن امور گلایهمند هستند چراکه معلوم نیست این گرانیها چگونه و به چه سمتی حرکت میکند و چه عواملی در آن دخالت دارند. این موضوع بهخصوص قشر متوسط و مستضعف را ناراحت کرده چرا که هر روز با یک وضع روبهرو هستند و نمیتوانند زندگی خود را تنظیم کنند. البته مردم از ابتدای انقلاب تاکنون دشواریهای متعددی را تجربه کردهاند اما اینکه بگوییم مردم در شرایط فعلی ناامید شدهاند، چنین نیست. مردم اعتراض میکنند، اعتراض بحقی نیز دارند، اما معلوم است که زندهاند و انقلاب خود را میخواهند. با این رویکرد روشنفکران و مدیران باید مقداری تلاش کنند تا با ارائه راهحلهایی مشکلات کشور را مرتفع کنند. البته مردم میدانند که بخشی از این مسائل در اختیار دولت نیست و خارج از اراده دولت تامین میشود.
این اختلاسها، دزدیها و فسادها را نمیتوان به خارجیها نسبت داد و در داخل است. این مساله باید به نوعی حلوفصل شود؛ چگونه میشود که میگویند در فلان بخش فلان میلیارد اختلاس شده است؟ پرسش اینجاست که چرا نظارتها قویتر نمیشود که این اتفاقات نیفتد؟ مردم نسبت به این مسائل خیلی حساسند و از حاکمیت طلب میکنند. حاکمیت و مخصوصا دولت باید به طور جدیتری با این مسائل برخورد کند. البته گرچه بارها گفته میشود، اما در عین حالی که عدهای را محاکمه میکنند عدهای دیگر در جای دیگری به کارهایی دیگر مشغولند. از این جهت است که آثاری که این مبارزه باید در تصحیح روشهای زندگی اجتماعی دستگاههای اجتماعی مدیریت کشور بگذارد، چندان تاثیرگذار نبوده است. بهرغم همه مبارزاتی که از طریق تعزیرات و دستگاههای قضائی و دولت صورت میگیرد، هنوز گزارشهای سختی از اختلاسها و فسادها منتشر میشود.
این رویه نشان میدهد هنوز یک جای کار گیر دارد و عدهای خیالشان راحت است که هر کاری کنند با آنها برخوردی نمیشود. البته مجموع این مسائل این باور را نمیدهد که جامعه دچار کرختی و ناامیدی شده و این مسائل درست نمیشود. اینکه مردم با اعتراضات خود از مسئولان عزم جدی در مسائل را میخواهند نشانه زندگی و زندهبودن مردم است. تحرکات روشنفکران، اهل قلم و رسانهها حکایت از نوعی نشاط اجتماعی دارد. همه باید به این مساله توجه داشته باشند تا این گلایهها را نشانه رکود جامعه ندانند چراکه جامعه میخواهد مشکلات و مسائل حل شود نه اینکه از آنها برای اهداف دیگری استفاده گردد.
آیا مباحثی چون اختلاس، رانت و مفاسد اقتصادی در جامعه و باور مردم نسبت به عملکرد مسئولان و آنچه که رخ میدهد اثر معکوس برجای نمیگذارد؟
چرا؛ من نیز موافقم که اگر این مسائل ادامه پیدا کند و به نوعی رویه تبدیل شود مردم خواهند گفت که این جامعه دیگر اصلاحپذیر نیست. خیلی مهم است که مسئولان جدیتر و قاطعتر برخورد کنند. این خیلی زشت است که با وجود تاکیدات بر مبارزه با فساد افرادی پیدا شوند و با خونسردی دست به اختلاسهایی بزنند که یکییکی لو برود. این نشان میدهد که ناظرها و بازرسیها چندان مراقبتی ندارند.
فضای کلی جامعه نشان از مشکلات معیشتی، اجتماعی و فرهنگی مردم دارد، اما در این میان فاششدن برخی زد و بندهای مالی توسط برخی افراد جامعه را دچار تشتت کرده و رسانههای بیگانه نیز آن را تشدید میکند؛ ارزیابی شما چیست؟
مسالهای که باید مورد توجه قرار گیرد این است که اگر فساد از حدی بیشتر شود دیگر چیزی باقی نمیماند. من معتقدم شرایط بدان حد حاد نیست، اما چند اتفاق از این دست که موجب تشویش و تشتت جامعه میشود اثر بد میگذارد، یعنی اگر چه فساد بدان حد گسترده نیست، اما همین اتفاقاتی که دیده و شنیده میشود تاثیر زیادی میگذارد. مدیران نیز با وجود برخی انتقادات افراد عموما لایق و توانایی هستند. از طرف دیگر شاهد بودیم که در مساله سیل اخیر با وجود مشکلات موجود در جامعه مردم با نشاط بالایی به سیلزدگان کمک میکردند چون به فکر هموطنان و کشور خود بودند و این یعنی زندگی اجتماعی. اگر غیر از این بود مردم بیاعتنا بودند و میگفتند کمکرسانی وظیفه دولت است و به ما ارتباطی ندارد.
پس با وجود تمام اعتراضات و نارضایتیها شما آینده جامعه را روشن میبینید؟
اینکه مردم اعتراض و گلایه میکنند نشان میدهد که مسائل کشور برای آنها مهم است و قلبشان برای کشور میتپد. مردم همچنان دولت و نظام را از خود میدانند. هیچوقت کوتاه نیامده و نمیآیند، برای مثال همین حمایت مردم از بیانیه اخیر شورای عالی امنیت ملی در ارتباط با برجام که به خیابانها آمدند و شعار دادند، نشانهای از این مساله است. با توجه به شرایط موجود در جامعه فکر نمیکنم که مردم کاملا ناامید شده باشند.
حمید شجاعی
- 14
- 6