باید کارها به کارآفرینان واقعی سپرده شود تا از این رهگذر مشکلات اقتصادی کشور حل شود. ما در حال حاضر با انبوهی از هیات مدیرهها مواجه هستیم که جای کارآفرینان واقعی در ترکیب آنها خالی است.» این صحبتهای نظریهپرداز لیبرال دولت روحانی نیست؛ اتفاقا اینها اظهارات علی ربیعی است. فردی که قرار بود در دولت حامی حقوق کارگران باشد! نگاه لیبرالی ربیعی در اقتصاد البته خود را در یک برنامه تلویزیونی نشان داد؛ وقتی مجری برنامه از او پرسید کجا زندگی میکند و ربیعی پاسخ داد سعادت آباد! البته در توجیه اینکه چرا حامی کارگران باید جوادیه به عنوان محله قدیمیاش را رها کند و به بالا شهر برود، گفته بود «خانهام سعادت آباد است، منشم جوادیه است!»
راه ورود علی ربیعی به قدرت
علی ربیعی همواره در بطن، اما پشت پرده سیاست ایران بوده است. اولین حضور ربیعی در مناسبات قدرت به دهه شصت باز میگردد که به عنوان یک کارگر تکنسین، عضو و رئیس شاخه کارگری حزب جمهوری اسلامی شد. آن زمان به خاطر فعالیت گروههای چپ و مارکسیستی در کارخانهها و محیطهای کارگری، نظریه پردازان انقلاب اسلامی اعتقاد داشتند باید نهادی تاسیس شود تا مانع جذب کارگران به این سازمانهای مارکسیستی شود.
شاخه کارگری حزب جمهوری اسلامی با چنین ایدهای تاسیس شد و بعد از انحلال حزب نیز در قالب خانه کارگر به فعالیت خود ادامه داد. با این وجود این تشکیلات همواره سعی داشت مطالبات کارگری را ذیل گفتمان جمهوری اسلامی تعریف کند و بیشتر از اینکه تریبونی برای کارگران باشد، تریبونی برای تکرار شعارهای حاکمیتی از زبان کارگران شده است.
در دهه هفتاد علی ربیعی به وزارت اطلاعات رفت و در دوران قتلهای زنجیرهای، از معاونان این وزارتخانه بود. در آن زمان گفته میشد نقش علی ربیعی در شناسایی عوامل این قتلها بسیار پررنگ بوده است. مسائلی که هرگز جزئیات آنها به صورت کامل روشن نشد، اما باعث ارتقای او در دولت سید محمد خاتمی شد.
ربیعی صاحب امتیاز و مدیرمسئول روزنامه «کار و کارگر» از ۱۳۷۵ تا ۱۳۷۹ بود با این وجود تمایل او به کارهای اطلاعاتی و امنیتی باعث میشد عموما چهرهای پشت پرده داشته باشد و از حضور علنی در عرصه سیاست اجتناب کند. با این حال در دهه هشتاد به عنوان یکی از اعضای ستاد میرحسین موسوی فعالیت کرد، اما بعد از انتخابات راه خود را از همقطاران جدا کرد و سعی کرد سخنی نگوید که آینده سیاسیاش را به خطر بیندازد.
در دهه نود، با ریاست جمهوری حسن روحانی، ربیعی به آرزوی خود رسید و به عنوان وزیر کار انتخاب شد. ربیعی هرچند سعی کرد رگ خواب منتقدان و مخالفان خود در مجلس را به دست بیاورد، اما موفق به این کار نشد. ربیعی در روز رای اعتماد، صورت مخالفان خود را بوسید تا نشان دهد حداقل در ظاهر موافق «زنده باد مخالف من» است. یکی از نمایندگان مجلس گفته بود ربیعی برای حفظ حمایت نمایندگان، برای کمیسیون اجتماعی مجلس سیستمهای کامپیوتر خریداری کرده بود. با این حال در ادامه اما ربیعی با نگاه منفی نمایندگان مواجه شد و منجر به استیضاحهای متعدد ربیعی شد تا در نهایت تابستان سال قبل از قطار دولت روحانی پیاده شد.
در دوره وزارت، چندین اقدام ربیعی منتقدان زیادی داشت؛ سابقه حضور در روزنامه کار و کارگر و تجربه خانه کارگر باعث شد ربیعی به این فکر بیفتد تا انجمن صنفی روزنامه نگاران استان تهران را تاسیس کند که هم ظاهر وجود یک نهاد صنفی حفظ شود و هم حساسیت نهادهای حاکمیتی را تحریک نکند. شکست لیست نزدیکان خانه کارگر تا مدتها در روند تاسیس انجمن صنفی روزنامه نگاران استان تهران اخلال ایجاد کرد و سرانجام عباس عبدی و همفکرانش توانستند این نهاد را احیا کنند.
اختلاف ربیعی و قاضی زاده هاشمی از دیگر مواردی بود که مشکلات زیادی در کابینه ایجاد کرده بود؛ این اختلافات درباره هزینههای طرح تحول سلامت بود که به اعتقاد او از اموال تامین و جیب کارگران پرداخت میشد.
با خروج ربیعی از دولت، نام او به عنوان یکی از گزینههای تصدی شهرداری تهران مطرح شد؛ اما این موضوع از حد حرف فراتر نرفت و در نام او در لیست گزینههای شورای شهر تهران برای تصدی شهرداری قرار نگرفت و وقت او بیشتر به سخنرانی درباره فقر و حاشیه و نشینی گذشت؛ جالب اینکه ربیعی در نشستهایی شرکت میکرد که چهرههای مدافع بازار آزاد همچون کمال اطهاری و عباس عبدی در آن حضور داشتند
علی ربیعی و رویای پاستور
به گزارش رویداد۲۴ دولت ائتلافی روحانی، سعی داشت نیروهای معتدل را زیر یک چتر جمع کند. در میان مردان کابینه، راستترین چهره عباس آخوندی و چپترین چهره، علی ربیعی بود که البته دیدگاههای اقتصادی هر دو به یکدیگر نزدیک شد. گفته میشود هر دوی این مردان از چپ و راست کابینه روحانی قصد حضور در انتخابات ریاست جمهوری را دارند و به شدت مایل هستند با برند اصلاح طلبی، همچنان در کرسیهای قدرت حضور داشته باشند.
ربیعی تا پیش از انتصاب به عنوان سخنگوی دولت، بیشتر به جنوب شهر میرفت و به همراه علی صنیع خانی در برخی جلسات اصلاح طلبان جوادیه شرکت میکرد. احتمالا با حضور دوباره در قدرت، بار دیگر از «منش جوادیه» فاصله بگیرد و کمتر در جلسات آنها شرکت کند.
علی ربیعی حالا در آستانه ۶۴ سالگی به عنوان سخنگوی دولت انتخاب شده است؛ شاید انتقادات فراوانی به او وارد باشد اما کسی از حرف زدن او نمیتواند انتقاد کند. ربیعی چهرهای است که اتفاقا او هم شبیه آخوندی، فقط خوب حرف میزند.
- 14
- 56