احمدی‌نژاد زنده است، تا عوام‌فریبی زنده است

بخشی از صحبت های زاکانی در مناظره با تاجزاده:

سعید امامی به من چه ربطی دارد، تمام دوستان آقای تاجزاده در وزارت اطلاعات هستند. فلاحیان از دوستان تاجزاده است، آنها قصد داشتند در سال ۷۶ انتخابات را ابطال کنند!

چرا سید حسن خمینی ساختمان جنت آباد را به آقای احمدی نژاد می‌دهد که مشایی در آن مستقر میشود؟ چه سر و سری بین آقای احمدی نژاد و سید حسن خمینی وجود دارد؟ من طرفدار آقای مشایی هستم یا شما؟ من علیه احمدی نژاد صحبت کرده ام، حالا باید از احمدی نژاد دفاع کنم، شما مدعی باشید؟ خیلی عجیب است!!

صدا و سیما دست جریان آقای تاجزاده است!

شورای نگهبان کم رد می‌کند که ما در کشور مشکل داریم. انتخابات آزاد می‌شود، شوراها. کسی نمی‌خواهد برایشان خانم بفرستد خودشان برا خودشان می فرستند.

زاکانی در صحبت های خود فلاحیان و امثال سعید امامی را از دوستان تاجزاده معرفی می‌کند. در حالی که سابقه جناحی سعید امامی مشخص است. و سابقه حمایت اصولگرایانی مانند آقای حسینیان از وی روشن است. در حالی که هنوز از خطبه آیت الله هاشمی به عنوان یکی از مهمترین عوامل دوم خرداد یاد می‌شود. چگونه می‌توان به این برداشت رسید افرادی که می‌خواستند انتخابات ابطال شود از دوستان آقای تاجزاده بودند؟

مهمترین حرفی که در سخنان آقای زاکانی به چشم می‌خورد شانه خالی کردن از مسولیت کارهای انجام شده است. تا انجا پیش می رود که حتی جناح اصلاحات را حامی احمدی نژاد معرفی می کند! زاکانی بیان می‌کند که یک سر و سری بین آقایان احمدی نژاد و سید حسن خمینی وجود دارد. در حالی که به عنوان نمونه همگان خاطره سالگرد رحلت امام در سال ۸۹ را به خاطر دارند و نحوه سخنان محمود احمدی نژاد و مدیریت زمان و برنامه که به بی احترامی عده ای معدود به سیدحسن خمینی منجر شد و در نهایت گلایه نوه امام که گفت: «من از همه معذرت میخواهم و از خدا می خواهم ما را با اماممان محشور کند.

شان مراسم سالگرد امام چنین نیست. شما می‌بیند که عده‌ای مانع می‌شوند. هنوز بیست سال از رحلت امام نگذشته است. خدا همه ما را مورد رحمت خودش قرار دهد.» درباره اجاره یک ساختمات از اموال آستان حضرت امام نیز گفتنی است که این ساختمان از سال ۱۳۹۲ به مدت چهار سال به فردی به نام آقای کرهرودی به نمایندگی از دانشگاه ایرانیان اجاره داده شد و پس از افشای سواستفاده سیاسی، دو سال زودتر از موعد، پس گرفته شد.

زاکانی گمان می‌برد به دلیل نقدی که اکنون به احمدی نژاد وارد می کند پس اصلاح طلبان حامی احمدی نژاد هستند و این استدلال به مانند این است که ما زاکانی را طرفدار اصلاح طلبان بدانیم.

در بخشی دیگر آقای زاکانی صدا و سیما را هم اصلاحاتی میداند که این مطلب به قدری گنگ و مبهم و غیرقابل قبول است که نمی شود درباره اش سخن گفت.

زاکانی در بخشی دیگر از صحبت های خود می‌گوید که مشکلات کشور ناشی از این است که شورای نگهبان کم رد صلاحیت می‌کند و باید در این زمینه گسترده تر عمل کند. سوالی که مطرح میشود این است که آیا ایشان همانگونه که منتخبان شورای پنجم را به واسطه فقدان نظارت استصوابی، فاسد می داند، همین نظر را درباره منتخبان اصولگرای شوراهای شهر دوم و سوم نیز ابراز می کند یا اینکه فقط وقتی جناح متبوع ایشان شکست می خورد نیاز به نظارت استصوابی است؟

در پایان نکته ای که می شود به آن اشاره کرد این است که آقای زاکانی و اصولگرایانی که همیشه یک طرفه به قاضی رفته اند، عاقبت کار احمدی نزاد را نیز مشاهده کنند. باید فرد بتواند با صحبت های خود مردم را اقناع کند نه اینکه با استدلال های مضحک مسئولیت هیچ یک از اقدامات و مواضعش را نپذیرد. این یک طرفه گویی ها جیزی جز نتیجه چند انتخابات قبل برای آنها به همراه نمی آورد.