تحریمهای جدید ترامپ علیه مقام معظم رهبری، سازمانهای تحت امر، دفتر ایشان و وزیر امور خارجه طی روزهای گذشته در صدر اخبار رسانهها قرار گرفته و هر کدام از تحلیلگران و صاحب نظران از ظن خود به این مساله واکنش نشان دادهاند و این در حالی است که بسیاری معتقدند این تحریمها سمبلیک است و اساسا جایگاهی مثل رهبر یک کشور تحریمپذیر نیست و اگر هم رویکردی در این رابطه وجود داشته باشد ناظر بر مسائل سیاسی است.
از طرف دیگر بحث تحریم محمدجواد ظریف نیز در نوع خود طنز جالب توجهی است چرا که ترامپ از سویی خود را علاقهمند به دیدار با رئیس جمهور ایران و مذاکره نشان میدهد و از سوی دیگر وزیر امور خارجه را تحریم میکند بیاینکه از خود بپرسد با چه کسی مذاکره خواهد کرد. به اذعان بسیاری ترامپ بیگانهای در عالم سیاست است و همین رویکرد موجب شده تا او تصمیمات عاقلانه و منطقی نگیرد و اسیر هیجانات کاذب اطرافیان باشد. برای بررسی تحریمهای جدید آمریکا بر ضد مقام معظم رهبری، وزیر امور خارجه و جمعی از فرماندهان سپاه، سیاست تحریم توأم با مذاکره و رویکرد اروپاییها به تحریمهای آمریکا، «آرمان» با سیدمهدی ذاکریان استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل بینالمللی به گفتوگو پرداخته است که میخوانید.
بسیاری مطرح میکنند که سران کاخ سفید در نوعی تناقض و سر درگمی بسر میبرند، این تناقض را چطور میبینید و اساسا سیاست تحریم و مذاکره همزمان ترامپ نتیجهای برایش به همراه خواهد داشت؟
من فکر میکنم که ترامپ سیاست متغیری ندارد و سیاستش متمرکز است، چراکه از اول دوره کاندیداتوری خود اعلام کرد که من میخواهم ایران را مهار کرده، به یک بازیگر مورد نظر آمریکا تبدیل و برجام را باطل کنم که در راستای همین سیاست هم عمل کرد و ادامه میدهد. اتفاقا ترامپ سیاست روشن و شفافی مبنی بر فشار حداکثری به ایران برای رسیدن به منافع آمریکا را در پیش گرفته است.
گرچه اینکه در دانش روابط بینالملل یک سیاستمدار فقط بایستی بر پایه یک سیاست اعلامی جلو برود درست نیست. یک سیاستگذار و سیاستمدار با توجه به امکانات، تعهدات، محدودیتها و تحولاتی که در نظام بینالملل رخ میدهد تصمیم میگیرد. یعنی اینکه یک کشور نمیتواند بگوید من حتما میخواهم از نقطه Aحرکت کنم و به نقطه B برسم. این حتما گفتنها در روابط میان دولتها بهگونهای است که ممکن است گاهی اوقات بهخاطر اتفاقات پیشبینی نشدهای میسر نشود. فلذا یک سیاستگذار باید همه امکانات، محدودیتها، دشواری و سختیها را پیشبینی کند.
لذا اگر پرسیده شود که آیا ترامپ میتوانست بین سختیها، امکانات و مشکلات تا جایی که میتوانست برای تصمیم ثابتی که مبنی بر مهار، مذاکره یا لغو کامل توافق هستهای درست عمل کرد پاسخ خیر است. من معتقدم پیشبینیها و ارزیابی ترامپ در این مسیر نادرست بود. بدین خاطر که فکر میکرد برجام توافقی بد است و لذا به همین دلیل آمریکا از آن خارج میشود. قاعدتا وقتی آمریکا خارج میشود همه کشورها هم باید آمریکا را تایید کنند و آنها نیز خارج شوند. در حالی که آمریکا خارج شد، اما ۵ کشور دیگر طرف برجام ماندند. یعنی ۴ عضو شورای امنیت به علاوه آلمان باقی ماندند. ترامپ موضوع را به شورای امنیت کشید و خودش نیز ریاست اجلاس شورای امنیت در سال گذشته را بر عهده گرفت و گفت آنجا مطرح میکنم که ایران نه به روح برجام وفادار بوده و نه به جسم برجام.
بنابراین بهخاطر مسائل حقوق بشری، تروریسم و مسائل هستهای همه را یک کاسه خواهم کرد و خودم هم بهعنوان رئیس اجلاس، ایران را در جلسه شورای امنیت محکوم میکنم. او با این پیش زمینه ذهنی جلسه را برگزار کرد و حرفهای خود را زد، اما همه اعضای دائم و غیردائم شورای امنیت آمریکا را زیر سوال بردند که چرا شما از برجام خارج شدید و ما گزارشهای آژانس را تایید میکنیم و ایران پایبند بوده است. از طرف دیگر ترامپ اعلام کرد که با اولین تحریم ما و خروج آمریکا از برجام ایران ورشکست میشود، نارضایتی بهوجود میآید، مردم شورش میکنند و کار ایران یکسره و تمام میشود. ترامپ و مشاورانش گفتند که تا بهمن سال ۹۷ یا تا فوریه سال ۲۰۱۹ انقلاب اسلامی به پایان خواهد رسید. این در حالی است که بهمن سال ۹۷ نیز گذشت، اما ایران همچنان به حیات خود ادامه میدهد.
با وجود اینکه ایران همواره اعلام کرده که مواضع ثابتی درخصوص مسائل منطقه و بینالملل دارد، اما اخیرا ترامپ از تغییر رفتار ایران در اثر تحریمها سخن میگوید این تناقض را چطور تحلیل میکنید؟
اینکه در صورت تحریمها رفتار ایران تغییر میکند ایران اعلام کرد که موضع ما ثابت است، معامله قرن را قبول نداریم، بجد به مساله لبنان معتقدیم و سردار باقری نیز بهعنوان رئیس کل نیروهای مسلح اعلام کرد که اگر ما بخواهیم عملیاتی هم انجام دهیم مثل آمریکاییها و سایر کشورها بزدل نیستیم که بخواهیم از کسی مخفی کنیم.
علنا اعلام میکنیم که کار ماست برای اینکه فعالیتهای نیروهای مسلح در چارچوب حقوق بینالملل، قانون اساسی و منطق نظام بینالملل است. اما ایران بجد از مردم فلسطین، از حزبا... بهخاطر مقاومت در جنوب لبنان، از حشدالشعبی برای مقابله با ترویسم داعش بجد حمایت میکند و در سوریه هم در کنار دولت اسد برای مقابله با داعش هستیم و در یمن نیز کشتار مردم این کشور را محکوم میکنیم، اما تاکنون لزومی ندیدیم که در بحرین یا در یمن مداخله مستقیم یا نظامی داشته باشیم.
همه این کارها را ایران انجام داد، اما ترامپ میگوید ایران رفتارش عوض شده است. اینها نشان میدهد که ترامپ حرفی را زده و نقطه A و B خود را مشخص کرده اما نمیدانسته میان این دونقطه چه دستاندازها، گردنهها ، چالهها و چه آب و هوای متغیری وجود دارد. اینجاست که وقتی با این مسائل مواجه شده و به نتیجه نمیرسد هربار میگوید که من تحریم جدیدی اعمال میکنم. حال پرسش اینجاست که اگر همانطور که ترامپ اذعان میکند تحریمها موثر بوده، رفتار ایران تغییر کرده و همهچیز در راستای خواستههای آمریکا قرار دارد، چرا تحریمها را افزایش داده و میگوید تحریمهای شدیدتری در راه است؟ این نشان میدهد که ترامپ مسیر را خوب نشناخته است.
اینکه میگوید آماده مذاکره است نیز برای رسیدن به همان نقطه B است. این در حالی است که ما قبلا به نقطه B رسیدیم چرا که قبلا در برجام اعلام کردیم که خواهان خاورمیانه بدون سلاح هستهای هستیم و خودمان نیز پیشگام شدیم؛ لذا آمریکاییها و اروپاییها باید با رژیم صهیونیستی، عربستان و سایر کشورهایی که در تلاش برای هستهای شدن به منظور سلاح هستهای هستند، برجام دوم را شروع میکردند. ایران هیچ موقع دنبال سلاح هستهای نبوده و در این مسیر راستی آزماییهای خود را شفاف انجام داده اما معتقد است غنیسازی حقی است که در NPT برای کشورها شناخته شده و ایران نیز در این راستا به غنیسازی خود ادامه میدهد و کوتاه نخواهد آمد.
حق امروز ایران همان است که در دولت آقای احمدینژاد، دبیر شورای عالی امنیت ملی وقت، وزیر خارجه وقت و رئیسجمهور وقت نتوانستند بدان دسترسی پیدا کنند و حتی به غنیسازی زیر ۶۷/۳ دهمدرصد در خارج از خاک ایران تن داده بودند، اما جمهوری اسلامی در حال حاضر غنیسازی را در خاک خود بهدست آورده و با همان ۶۷/۳ که غنیسازی صلح آمیز در همین راستاست فعالیت میکند. این وضعیتی است که ما بهدست آوردیم و ترامپ از دست داده است.
با تمام این تفاسیر تحریمها تاثیر خود را بر جامعه و وضع زندگی مردم داشته است، اما بسیاری شرایط فعلی را صرفا ناشی از تحریمها نمیدانند ارزیابی شما چگونه است؟
من معتقدم بله حتما تاثیر داشته مگر میشود تحریم در زندگی مردم اثر نداشته باشد؟ اثر دارد، اما اگر آمریکاییها تحریم خود را به عراق، ونزوئلا، یا روسیه یا ۲ درصدش را به فرانسه وارد کنند، در فرانسه مردم یکدیگر را خواهند خورد، اما در ایران مردم زندگی خود را دارند. یک توریست خارجی را چشم بسته بیاورید در این کشور زندگی کند و پس از چندی از وی پرسیده شود که آیا تحریم را دیدی یا نه؟ ببیند چه پاسخی میدهد. لذا مشکل در زندگی مردم به معنی اینکه نتوانند معاش و زندگی خود را بگذرانند وجود ندارد.
بله، زندگی بسیار سخت است، اما من بخش عمده این شرایط را ناشی از ناتوانی تیم اقتصادی دولت میدانم. وزارت صنعت چکار میکند؟ وزارت اقتصاد چکار میکند؟ همین وزارت اقتصاد را در دولت یازدهم داشتیم که با همین دولت آقای روحانی یک استاد دانشگاه، یک متخصص اقتصادی حضور داشت و میدیدیم که قیمت ارز کنترل شده بود.
البته این درست که تحریم نبودیم اما مدیریت اقتصاد مهم است. قبل از تحریمها، مشکلات اقتصادی در ایران حاد شد. قبل از ترامپ، مشکلات مردم و کشور از ماجراهای دیماه ۹۶ شدت گرفت. خودرو از چه زمانی گران شد؟ رانتها و فسادهای اقتصادی در چه زمانی رخ داد؟ مسائل افزایش تعرفههای گمرکی خودرو از کی بوده است؟ لذا اگر تاریخها را در بیاورید به راحتی میتوان به پاسخ این سوالات رسید. آقای روحانی اصلا نباید مانند رئیسجمهور قبلی سخن بگوید. رئیسجمهور قبل گفت در نیویورک بچهای در آغوش مادر خود گفت: «محمود... محمود» و رئیسجمهور وقت نیز در ماشین صدای این بچه را شنید! امروز هم گفته میشود در ماشین که میروم چهره مردم را نگاه کرده و نظرسنجی میکنم.
أین تذهبون؟ مردم، متخصصان، دانشگاهیان، رایدهندگان به خود را فراموش کردهاید؟ رئیسجمهور باید به مردمی که به او رای دادند توجه کرده و به وعدههای خود عمل کند. این سخن رئیسجمهور قبلی بود که میگفت ارز را به من بدهید درستش میکنم یا دو وزارتخانه را با هم ادغام میکنم همه چیز درست میشود. حال آیا این جمله درستی است که رئیسجمهور میگوید اگر وزارت صمت را تفکیک کنیم و وزارت بازرگانی بهوجود بیاید طی یک هفته وضع قیمتها درست میشود و وضع سابق برمیگردد؟ اینها کاملا غیرکارشناسی است. قبلا میگفتند آدمهایی مثل ترامپ داریم و یا احمدینژاد، اما امروز باید بگوییم؟ لذا اگر آقای روحانی هم نخواهد دقت کند در مسیر نادرستی خواهد رفت. اگر تحریمها در بخش قابل توجهی از زندگی مردم اثر گذاشته بیشتر ناشی از عملکرد دولت تدبیر و امید است، رئیسجمهور باید با دقت و حوصله و با استفاده از نظر کارشناسان دلسوز دست به اصلاح بزند.
به رغم همه این مشکلات من فکر میکنم اعمال تحریمهای جدید به علت ناکارآمدی تحریمهای گذشته است. یعنی ترامپ شکست خورده و این موفقیت ملت ایران و جمهوری اسلامی ایران است. اکنون فشار بر روی مردم میآید و رئیسجمهور باید بخشنامه کند که تعداد محافظین آقایان و تعداد خودروها کم شود و تعداد املاک دولت کم، فروخته و در اختیار مردم قرار گیرد. مشکل کشور افزایش وزارتخانه نیست بلکه مشکل مدیران هستند. مدیرانی که در وزارت صمت، اقتصاد یا بانک مرکزی نشستند باید کارآمد باشند.
مقام معظم رهبری فرمودند که حفظ ارزش پول ملی مهم است. این نکتهای کلیدی است که اگر ارزش پول ملی حفظ شود بسیاری از مسائل مردم حل میشود. احمدینژاد هم میگفت که تحریمها اثری ندارد و قطعنامهها کاغذپاره است، اما پس از آن در مجلس گفت نمیدانید این تحریمها چه بلایی بر سر ما آورده! در عین حال هر دو حرف وی غلط بود چرا که نه قطعنامهها کاغذپاره بود و نه تحریمها بدین حد تاثیر داشت. این شرایط ناشی از عملکرد و اشتباهات مهم و تاثیرگذار او بود. اکنون نیز نباید به مسیر رئیسجمهور قبل برگردیم. در حال حاضر همه امکانات ویژه برای مدیران باید حذف شود. جهادی کار کردن یعنی مدیر نباید حقوق ویژه و غیرمعقول بگیرد. جهادی کردن در اقتصاد مقاومتی یعنی اینکه کسی مدیر شود و بگوید چیزی نمیخواهم و میخواهم به مردمم خدمت کنم! مدیران فرض کنند که به جبهه میروند.
آیا در زمان دولت دفاع مقدس کسانی به جنگ میرفتند در پی گرفتن پول، حقوق، لباس و پست بودند؟ لذا اکنون نیز زمان جنگ است و آقای ظریف هم اعلام کرده که این تروریسم اقتصادی و جنگ اقتصادی است که رهبری هم اعلام کردند. در هنگام جنگ اقتصادی صف اول جبهه باید مدیران ما باشند و لذا باید از امکانات چشمپوشی کنند. این مسابقهای که برای پستها وجود دارد بهخاطر منافع دنیوی است. البته من معتقدم امروز اگر هم مدیرانی که زحمت میکشندند حقوق نمیگیرند، از زندگی خود میگذرند و در خط اول جنگ اقتصادی قرار دارند وقتی که جنگ تمام شد باید در صف اول حقوق بگیران باشند و امتیازات خوبی دریافت کنند.
تحریمهای اخیر آمریکا علیه مقام معظم رهبری و وزیر امور خارجه را چطور تحلیل میکنید و اساسا این تحریمها جنبه اجرایی دارد یا صرفا نمایشی است؟
این تحریمها سیاسی و سمبلیک بوده و عملی نیست چرا که وقتی کشوری علیه کشور دیگر اعمال تحریم میکند این حالت اجرایی ندارد یعنی من بازدیدهای رسمی چنین فردی را نمیپذیرم و به کشور خودم راه نمیدهم. برخورد با رهبران و روسای کشورها به دو نوع است، یا قضائی یا سیاسی. برخورد قضائی یعنی دادستان یک محکمه بینالمللی حکم جلب و بازداشت رئیس یک کشور را بهدست بیاورد مثل عمرالبشیر که بهخاطر جنایات جنگی دیوان کیفری بینالمللی دستور بازداشت وی را صادر کرد.
این در مورد اینگونه افراد است که مرجعیت تصمیمگیری بهعهده یک محکمه بینالمللی است که آن محکمه نیز به ۲ شرط حائز صلاحیت برای صدور حکم است. نخست آن کشوری که رئیسش تحت پیگرد قرار میگیرد و دوم اینکه پرونده آن کشور از سوی شورای امنیت به آن محکمه ارجاع شود. مثلا پرونده قذافی به دیوان ارجاع شد و دیوان حکم جلب وی را داد. ایران نه تنها تحت این شرایط نیست بلکه آمریکا از مخالفان این دیوان نیز هست و اساسا این دیوان را قبول ندارد. بنابراین حکم قضائی علیه مسئولان ایرانی وجود ندارد. دومین نوع برخورد؛ برخورد سیاسی است که بازدیدهای رسمی را تعلیق میکنند یا اعلام میکنند که چنین فردی را نمیپذیریم که این هم برگ سوختهای است که ترامپ میخواهد استفاده کند چرا که اساسا بازدیدی نبوده و معلوم نیست چه چیزی را تحریم کرده است.
تنها چیزی که میتواند اتفاق بیفتد در مورد آقای ظریف است که طنز روزگار خواهد بود. برای اینکه وقتی ترامپ میگوید من حاضر به مذاکره هستم این مذاکره را چه کسی باید انجام دهد؟ مسلما وزیر خارجه کشور مورد نظر باید این عمل را انجام دهد. لذا همانطور که گفتم اینها مسیر Aو B را رسم میکنند، اما مسیر را مدنظر قرار نمیدهند. میگویند تحریم، اما به چالشهای آن واقف نیستند و در توهم خودشان باقی میمانند و فکر میکنند اکنون که مردم را تحریم کردند همه گرسنه هستند. تصور ترامپ این است که اقتصاد کشورمان بهدلیل تحریمها بهم خورده و گرچه تحریمها تاثیر داشته، باید گفت که این وضعیت قبل از تحریمها شروع شده است. این تحریمهای جدید نیز سیاسی است و هیچ نتیجهای جز تبلیغات برای ترامپ ندارد.
آیا وزیر امور خارجه کشور بهدلیل مناسبات دیپلماتیکی که با سایر کشورها دارد تحریم پذیر هست و آمریکا میتواند بر مبنای تحریم، مناسبات بینالمللی آقای ظریف را محدود کند؟
نه؛ این اصلا درست نیست و آمریکاییها نمیتوانند ممنوعیتی برای آقای ظریف ایجاد کنند و به طنز شبیه است. این حرکت وی نیز بدین خاطر است که ترامپ سیاستمدار نیست و همینطور از خود حرفی زده است. در جای دیگری نیز گفتم که بزرگترین مشکل دولت ترامپ این است که خود ترامپ تصمیم میگیرد.
در حالی که نئوکانها و جمهوریخواهان قبلی آمریکا مثلا در دوران بوش یا ریگان، اندیشکدهها تصمیم میگرفتند و اینها صرفا مجری و بازیگر بودند، اما ترامپ خودش تصمیم میگیرد. مغز متفکر ترامپ کیست؟ اندیشکدهای که پشت ترامپ قرار دارد کدام است؟ در حالی که در دوره بوش اینترپرایز، مجله کامنتری، نئوکانها و موسساتی که داشتند تحلیل، فکر و آنالیز ارائه میکردند. اکنون بسیاری از اندیشمندان نئوکان و جمهوری خواه از منتقدین ترامپ هستند بدین خاطر که تصمیمهایش چندان مبنتی بر تحلیل نیست. همین که او اول برای حمله تصمیم میگیرد و ده دقیقه قبل از حمله میپرسد چند کشته خواهد داد، نشاندهنده کجفهمی و عدم محاسبه ترامپ است.
سخنگوی وزارت امور خارجه در اظهارنظری گفته این تحریمها موجب شده که تمام راههای دیپلماسی بسته شود؛ این مساله را چگونه تبیین میکنید؟
ما تاکنون بهصورت رسمی مناسبات رسمی دیپلماتیک که نداشتیم مگر در موضوع برجام که ماموریت وزارت امور خارجه فقط مساله هستهای در قالب توافقی چندجانبه بود. در حاشیه برجام برخی توافقات دوجانبه داشتیم مثل بازگشت اموال ایران و یا آزاد شدن برخی از دوتابعیتیها که میتوانست مبنایی برای گسترش روابط بیشتر باشد که اوباما و تیم آمریکا بهخاطر بدقولیها و بدعهدیها سبب ساز شدند که راه برای فعالیتهای بیشتر بسته شود. اکنون هم که ترامپ ابتدا از توافق چندجانبه که برجام بود خارج شد و حال مناسبات دوجانبهای را مسدود میکند که عملا وجود نداشته است.
اخیرا وزارت خزانهداری آمریکا اعلام کرده که در میان تحریمهای جدید تحریم سازوکار اینستکس هم در دستور کار قرار خواهد گرفت؛ از دید شما این تحریم چه میزان میتواند اروپاییها را در مقابل آمریکا قرار دهد؟
اروپاییها در مقابل آمریکا بودهاند، اما به باور مقابله آنها جدی نبود و همانطور که پیش از این مقام معظم رهبری نیز گفتند بیشتر شبیه به شوخی بود و کارآمد نبود.
اروپاییها باید از ایران یاد میگرفتند چون مقاومت ایران سبب عقب نشینی ترامپ شد و او نیز به جای تحریم سعی کرد از واسطهها استفاده کند و ۱۲ شرط وزیر خارجهاش را به یک پیش شرط تقلیل دهد. این نکته نیز که میگفتند کافی است ایران خطایی کند و ما برخورد جدی میکنیم در قضیه انهدام پهپاد آمریکایی مشخص شد و ترامپ واکنشی خجالتآور برای آمریکا به باور آورد و با دیدن اقتدار ایران مجبور به عقبنشینی شد. اروپاییها این مقاومت را نداشتند و مطمئن باشید که اگر اروپاییها بجد در مقابل خروج آمریکا از برجام ابستادگی میکردند، ترامپ از مواضع خود عقبنشینی کرده و به برجام باز میگشت. در مورد اینستکس هم اگر اینها جدی باشند آمریکاییها عقب مینشینند، اما اگر مثل سابق عمل کنند آنطور که آقای هوک گفته، تحریمها بر سازوکار مالی اروپا نیز تاثیر خواهد گذاشت.
حمید شجاعی
- 19
- 2