اگر تخریبها و سیاهنماییها علیه دولت و رئیسجمهور در دولت اصلاحات هر ۹ روز یک بار بحران میآفرید امروز با گذشت دو دهه از آن دوران در دولت تدبیر و امید این هجمهها و تخریبها هر روز یک بحران میآفریند.
دلواپسان طی ۶ سال گذشته به وضوح و به کرات به تهدید، تخریب و توهین علیه رئیسجمهور و دولت پرداختهاند و برخورد مناسبی با آنها صورت نگرفته است. همین مساله باعث شده که در سالگرد ۱۳ آبان در قم رئیسجمهور را تهدید کنند در یزد در سخنانی وی اخلال کنند و در مجلس با پخش شبنامه علیه او درصدد اجرای طرح شوم قرار دادن رئیسجمهور در مقابل مقام معظم رهبری باشند. دلواپسان به حدی جرات پیدا کردهاند که علنا از پایین کشیدن رئیسجمهور مستقر و منتخب ملت سخن میگویند.
در این میان دولت همچنان سیاست مدارا را در پیش گرفته و نمیخواهد با حرکات احساسی و تحریکآمیز جامعه را تنش آلود کند. هر چند لحن سخنان اخیر رئیسجمهور در یزد و کرمان در خصوص مبارزه فراجناحی با فساد و توضیح به مردم نسبت به گذشته تفات فاحشی داشته و بسیاری معتقدند که روحانی درصدد بازیابی دیرهنگام سرمایه اجتماعی است. با این حال در شرایطی که کمتر از ۴ ماه به انتخابات حساس مجلس یازدهم در اسفندماه زمان باقی مانده دلواپسان و اصولگرایان از هر حربهای برای تخریب و سیاهنمایی علیه دولت و جریان رقیب استفاده میکنند تا مردم را نسبت به عملکرد دولت نا امید کنند و زمینههای مشارکت حداقلی را فراهم کنند.
در این میان دولت نیز باید با برخی عملکردهای مشوقانه در خصوص اقتصاد و معیشت مردم فضا را تا حدودی به نفع خود و جریان حامی بازگرداند تا نتیجه انتخابات با حضور گسترده و مشارکت بالای مردم به نفع جریان اصلاحطلب و حامی دولت رقم بخورد. برای بررسی علل تخریب و هجمهها علیه دولت، پخش شبنامه در مجلس علیه رئیسجمهور، علل عدم بررسی لوایح FATF، شفافیت در مبارزه با فساد و آنچه در سپهر سیاست ایران میگذرد «آرمان ملی» با سیدمصطفی هاشمیطبا معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان تربیت بدنی در دولت سازندگی و اصلاحات و فعال سیاسی اصلاحطلب به گفتوگو پرداخته است که میخوانید.
چندي است که دلواپسان بهطور سازماندهي شده به تخريب رئيسجمهور و دولت ميپردازند و برخوردي نيز با اين جريانات صورت نميگيرد؛ از ديد برخي اين تحرکات براي زمينگير کردن دولت است. ارزيابي شما چگونه است؟
متاسفانه اين جريانها دائما در حال فعاليتند و براي رسيدن به اهداف و منويات خود هيچحد و مرزي هم نميشناسند. البته بهنظر من برخورد آقاي دکتر روحاني بهعنوان رئيسجمهور نيز مقداري انفعالي و عکس العملي است. براي اينکه وقتي رئيسجمهور صحبت ميکند بايد کلا از آرامش برخوردار باشد و اگر به طرح مسالهاي ميپردازد باير با آرامش آن را بيان کند. يکي از اشکالات دولت آقاي روحاني و همراهانش اين است که صريح صحبت نميکنند. صريح صحبت کردن با احساساتي صحبت کردن فرق دارد.
اگر قرار است مسائل و مطالبي روشن شود بايد خيلي سريع و صريح بيان شود. الان مدتهاست که بحث ارز ۴۲۰۰ توماني و پولهايي که رفته و برنگشته از طرف خود مقامات دولتي بهصورت مجمل گفته شده، اما هيچگونه توضيحي از سوي بانک مرکزي و مقاماتي مثل معاون اول و کساني که صحبت ميکنند ارائه نميشود. فارغ از احساسات و بحثهاي چکشي و سخنرانيهاي احساسي بايد نسبت به آنچه که در کشور ميگذرد مردم را با خبر و وضعيت را براي مردم تشريح کرد. اين نيست که مثلا در شرايط تحريم باشيم نفتمان را نخرند و اين فشارها به جامعه وارد شود بعد همه دستگاهها از جمله خود دولت شعار زندگي و معيشت بهتر براي مردم بدهند و تريبونهاي نماز جمعه از معيشت بهتر مردم سخن بگويند.
اما پرسش اينجاست وقتي که تمام روابط بانکي کشور فشل است، فروش نفتمان تا اين حد پايين آمده و دشمني آمريکا در حد اعلي اعمال ميشود آيا قرار است تغييري در جهت بهبود وضعيت معيشت مردم حاصل شود؟ هيچگفتماني راجع به آينده کشور صورت نميگيرد و با تمام مشکلات بودجهاي در کشور همه دائم شعار زندگي بهتر و معيشت بهتر ميدهند. اين نقد نه تنها در حوزه سياست، قدرت و دولت که در همه حوزههاي عملکردي وجود دارد. مثلا در حوزه ورزش در شرايطي که اينهمه مشکلات در کشور وجود دارد باشگاههاي مطرح فوتبال مربيان خارجي چندميليون دلاري و بازيکنان گرانقيمت خارجي استخدام ميکنند.
در ليگ کشتي که کلا يک ماه به طول ميانجامد ۱۳ کشتيگير خارجي استخدام کرديم و در زمينههاي ديگر نيز اوضاع به همين گونه است. گويا همه به دنبال اين هستند که نوعي ناکارآمديها در کشور افزايش يابد. در حالي که وقتي دشمن خيلي سخت عليه ما اقدام ميکند، بايد خيلي محتاطانه و انقباضي حرکت کنيم و اوضاع را براي مردم بگوييم. اگر رئيسجمهور هم بخواهد به مردم وعده بدهد که من اين کار را انجام ميدهم، اما ديگران نيز فشار بياورند، کاري از پيش نخواهد رفت. من معتقدم دولت شرايط جديدي را براي مردم مطرح نکرده است. ما از وقتي که آقاي ترامپ اعلام کرد از برجام بيرون ميآييم و در نکوهش آن سخن گفت بايد مشکلات را در داخل حل ميکرديم تا از جانب داخل مشکلي نداشته باشيم. با اين حال باز هم همه دنبال سياستهاي انبساطي هستند که به مردم وعدهاي الکي و آبکي بدهند.
چند روز قبل بيانيهاي در مجلس پخش شد که در آن بيانات مقام معظم رهبري را در کنار سخنان رئيسجمهور گذاشته بودند بهنحوي که اينگونه القا کنند سخنان رئيسجمهور در تقابل با رهبري است؛ با وجود اينکه در آستانه هفته وحدت بسر ميبريم اينگونه رويکردها با چه اهدافي صورت ميگيرد؟
وقتي دولت در راستاي تحقق مطالبات جامعه با جديت عمل نميکند، نارضايتيهايي بهوجود ميآيد. جريانهاي مخالف دولت با گفتمان پوپوليستي مردم را عليه دولت ميشورانند و با تحرکاتي ميخواهند دولت را مقابل مقام معظم رهبري قرار دهند. هر چند هدفشان نيز آينده بهتر براي کشور نيست بلکه بهدنبال اين معنا هستند که فقط به دولت ضربه بزنند. البته تمام تحرکاتي که اينها انجام ميدهند در راستاي سياستهاي ضد نظام است، چراکه وظيفه تمام جريانات چه موافق و چه مخالف ايجاد وحدت و انسجام در جامعه است. من معتقدم اگر کساني بخواهند فضاسازي کنند و درصدد مقابل هم قرار دادن رئيسجمهور و رهبري باشند همه اين اقدامات خلاف استقلال، انسجام و اتحاد کشور است.
هر کس بخواهد چنين عملي انجام دهد بهنظر من خيانت کرده است. از طرف ديگر مقامات ما نبايد از طريق تريبون با هم حرف بزنند در حالي که جلسات سران ۳ قوه دارند و اين مسائل را ميتوانند در آنجا مطرح کنند. البته خيلي از مردم ديگر گوششان به اين حرفها بدهکار نيست، براي اينکه فکر ميکنند برخي مسئولان و از جمله آنهايي که در مجلس عليه رئيسجمهور بيانيه و شبنامه پخش کردند بهفکر اداره جامعه و آينده کشور نيستند، ندانسته و با طرز فکر بچهگانه عليه کشور کار ميکنند. متاسفانه دائما بر اينگونه تحرکات افزوده ميشود و از پي هم تکرار ميگردد.
صحبت سران قوا و مسئولان از تريبونهاي عمومي با يکديگر و انذار و تبشيرهايي که مطرح ميشود چه تاثيرات سوئي بر جامعه خواهد گذاشت؟
بهنظر من مهمترين لطمهاي که اينگونه رويکردها به مردم و جامعه ميزند ايجاد هرچه بيشتر بياعتمادي مردم به مسئولان کشور است. وقتي مردم به مسئولان بياعتماد شوند ديگر آنچه از زبان آنها بيان شود را نيز نخواهند پذيرفت. من خيلي از اين بحث و نظرخواهيهايي که از مردم ميشود را از نزديک ميبينم و معتقدم که مردم فکر ميکنند کسي به فکرشان نيست بهدليل اينکه ميبينند گروهي از مقامات کشور از جمله کساني که تريبون دارند و هر هفته صحبت ميکنند و از لزوم بهبود وضع معيشتي مردم ميگويند با وجود مشکلات جامعه خودشان با مشکلي مواجه نيستند و فقط سخنراني ميکنند.
مردم احساس ميکنند که به رغم تحريمها، دشمنيها و کمبود امکانات در کشور ميشود اتفاقات خوبي رقم بخورد، اما دولت نميتواند انجام دهد. در حالي که آنقدر وظايف دولت گسترده است و خدمات گستردهاي ارئه ميدهد که شايد مردم آن را حس کنند يا در ميان برخي مسائل به چشم نيايد. البته نه فقط اين دولت بلکه اصولا نهاد دولت در کشورمان خدمات فراوان و بسيار گستردهاي ارائه ميدهد. همين مساله برق که از ابتداي سال تاکنون خاموشي نداشتهايم زحمات و خدمات بسياري از کارکنان دولت و وزارت نيرو است که برق مردم با مشکلي موجه نشود.
اين خيلي بد است که بعد از اينهمه خدماتي که دولت به مردم ارائه داده و ميدهد عدهاي بگويند دولت هيچکاري نکرده است و عدهاي هم درصدد سرنگوني رئيس دولت برآيند. نهاد دولت در کشور ما خدمتگزار بزرگي است و خدماتي هم که آقاي روحاني بهخصوص در رابطه با سياستگزاريهاي خارجي و برجام انجام داده واقعا آبروي بزرگي براي ايران آورده که همگان نيز آن را تاييد کردهاند. منتها من خودم هم نميدانم که اين تضادها به چه معناست، از کجا سرچشمه ميگيرد و چرا اينقدر خودزني ميکنيم. بهنظر من تمام اين کارها نوعي خودزني است و اين وسط چيزي که مفقود شده عقل است.
چقدر ميتوان اميدوار بود که با توجه به آنچه در جامعه در ساحتهاي مختلف رخ ميدهد شرايط به سمت عادي شدن مسائل پيش برود؟
بهنظر من اکنون ما اصلا شرايط عادي نداريم. متاسفانه در حالي که ما امکان شرايط عادي در کشور نداريم عدهاي تظاهر ميکنند که شرايط کشور عادي است. مثل آقاي احمدينژاد که ميگفت اين تحريمها کاغذپاره است. در حالي که نه آن زمان تحريمها کاغذپاره بود، نه اکنون تحريمها بيتاثير است. در حال حاضر به اعتراف مقامات وزارت بهداشت با مشکلات دارويي مواجه هستيم و آمريکا داروها را تحريم کرده است.
از طرف ديگر مسائل اجتماعي، مسائل بانکي، مالي، سرمايهگذاري خارجي، تامين مواد اوليه کارخانجات و... بخش ديگري از مشکلات کشور را شامل ميشود. حل اين مشکلات نيز جز با يک برنامهريزي دقيق و روايت حقيقت آنچه در کشور ميگذرد امکانپذير نيست. مسئولان بايد شرايط را به مردم توضيح دهند و بگويند که با توجه به وضعيت کشور نميشود وضعيت معيشت شما بهتر شود. مگر ميشود کشوري درگيري منطقهاي و جهاني داشته باشد و همزمان در رفاه باشد. چنين چيزي اصلا ممکن نيست. تظاهر به اينکه در کشور همهچيز عادي است نتيجهاي جز نارضايتي و بياعتمادي به دستگاههاي حکومتي ندارد، چراکه مردم خواهند گفت اگر شرايط عادي است چرا مسئولان کاري براي بهبود معيشت ما انجام نميدهند و روزبهروز زندگي ما سختتر ميشود.
من موافق سياست خارجي آقاي روحاني و دولت فعلي و مقاومت در برابر زيادي خواهي بيگانگان هستم، اما موافق اين نيستم که حقيقت به مردم گفته نشود و سيستم مثل شرايط عادي رفاه و ارتباط بينالمللي در حد اعلي در جريان باشد. رئيسجمهور و ساير مقامات بايد به مردم بگويند که وضعيت ما چگونه است و مردم بايد چگونه زندگي گنند آن زمان است که نوعي همدلي و همفکري در کشور ايجاد ميشود. گفتماني بايد در کشور باشد که ما را به مقاومت در برابر خارجيها مسلح کند وگرنه دائما در هرزمينهاي در داخل کشور شاهد ايجاد نارضايتي خواهيم بود. بايد گفته شود که سياست خارجي ما مقاومت عقلاني در برابر خارجيها است و چنين تبعاتي را نيز در برخواهد داشت تا مردم به زندگي در اين شرايط قانع شوند.
بيش از يک سال از ارسال لوايح FATF به مجمع تشخيص مصلحت نظام ميگذرد و هنوز ارادهاي براي تصويب اين لوايح وجود ندارد؛ تحليل شما از عدم بررسي و تصويب اين لوايح چگونه است؟
متاسفانه دولت در توضيح اين موضوع خيلي ضعيف عمل ميکند. اينکه اظهارات معاون حقوقي رئيسجمهور در گوشه روزنامه يا سايتي قرار گيرد کافي نيست. واقعا بايد در مقابل تمام حرفها و سوالاتي که مطرح ميشود پاسخ قانعکننده بدهند. مثلا ميگويند اگر ما اين لوايح را تصويب کنيم بايد سردار قاسم سليماني را تسليم آنها کنيم، خب؛ دولت بيايد دقيق به شفافسازي بپردازد که اين سخن صحيحي است يا دروغي آشکار. بالاخره مسائل و شبهههايي مثل تبعات عدم تصويب FATF، تحريم و قرار گرفتن در ليست سياه که مطرح ميشود همه پاسخ دارد و چندين بار بايد در اين موارد شفافسازي کرد.
دولت بايد به جاي سخنرانيهاي احساسي و مطرح کردن برخي مسائل که مبهم است و هرگز روشن نخواهد شد از جنبه مثبت اقداماتي که بايد انجام دهند و اثراتي که در داخل دارد بارها صحبت کنند. مردم سخنراني احساسي نميخواهند و بايد با عدد، رقم و بهصورت کارشناسي با مردم صحبت کرد. از قول يکي از نمايندههاي مجلس مطرح شده که رئيسجمهور به خاطر برادرش که محکوم شده اينگونه صحبت ميکند هر چند که بهنظرم اينگونه نيست، اما در گفتوگو با مردم بايد عقلانيت و منطق وجود داشته باشد.
اخيرا رئيسجمهور اظهار کرده تندروها فقط براي دولت مشکل درست ميکنند؛ اساسا عدم کارايي در برخي ارکان دولت و نارضايتيها صرفا به جهت تخريب دلواپسان و تندروها است؟
اولا من معتقدم که مجموعه دولت خدمات بسيار وسيعي به مردم ارئه ميدهد، اما اينکه بعضا مطرح ميشود که دولت ميخواهد کار انجام دهد و نميگذارند بايد بگويند که چه کساني اجازه کار به دولت نميدهند. اين حرفها مثل آن است که ميگويند ما اختيارات نداريم، اما نميگويند کدام اختيارات را ميخواهند. هر چند که اختيارات نيز بايد در چارچوب قانون اساسي باشد. رئيسجمهور و رئيس مجلس با علم به قانون اساسي و اختياراتشان به اين عرصه وارد شدند. لذا بايد بگويند که ميخواهند چه کنند و در جهت انجام کار چه کساني مانع کارشان است. از جمله اينکه بگويند به اين دلايل FATF تصويب شود و مخالفان بهدليل منافع خود به دروغ به تخريب اين لوايح ميپردازند. کلي گويي دري را دوا نميکند و نه براي دولت کار کردي دارد نه براي جامعه.
برخي معتقدند که سخنان اخير رئيسجمهور در خصوص مبارزه با فساد و توضيح به مردم حرف جامعه است که از زبان رئيسجمهور بيرون ميآيد؛ چقدر با اين گزاره موافقيد؟
اگر قرار است شفافيت وجود داشته باشد خيلي از مسائل بايد براي مردم شفاف گفته شود. اگر دولت خواستار شفافيت در مبارزه با فساد و و توضيح دادن به مردم است قوه قضائيه و ساير دستگاهها و نهادها نيز شفافسازي کنند. غير از مسائل امنيتي خاص که خارجيها از آن سوءاستفاده ميکنند و نبايد مطرح شود در خيلي از موارد ميشود شفافسازي کرد. آقاي جهانگيري چند سخنراني انجام دادند که در اکثر آنها ابهام وجود دارد که يا نبايد مطرح شود يا اگر مطرح شد بايد کامل گفته شود. از سوي ديگر بانک مرکزي نيز بايد کاملا شفاف گزارش عملکرد ارزي خود را ارئه دهد، اما صرفا به کليات بسنده ميکند.
حمید شجاعی
- 16
- 5