روزنامه جمهوری اسلامی در یادداشتی نوشته است: واژه «مهندسی انتخابات» در سال ۸۴ و انتخابات ریاست جمهوری نهم از زبان چند نفر از چهرههای شاخص اصولگرا برای نخستینبار مطرح شد. اینکه در عمل چگونه این مهندسی اعمال شد و متولی آن چه افراد و نهادهایی بودند، کاملاً روشن نیست ولی هرچه بود حاصل کار، ریاست جمهوری احمدینژاد شد.
این روزنامه افزوده است: بگذریم که همان مدعیان مهندسی انتخابات و عملیات چندلایه نیز بزودی با رئیسجمهور منتخب خودشان درگیر شدند و یکییکی از صحنه مدیریت اجرایی کشور کنار رفتند. چون احمدینژاد نهتنها دیگر آن مهندسی را عامل به قدرت رسیدن خود نمیدانست بلکه اعتقاد داشت مشیت خداوندی و حمایت امام زمان او را مستقیم بر این کرسی نشانده است و البته سخنان اغراقآمیز برخی روحانیون و مسئولین در تایید قدسی بودن احمدینژاد، او را تا مقابله آشکار با نظام و ارکان آن کشاند و همگان بخوبی میدانند که پیامدهای این تصمیم غلط چه بوده و خواهد بود!
نگاهی به صحنه انتخابات پیشرو و نحوه ثبتنام بعضی افراد بویژه در شهرستانها که با ساز و دهل و لشکرکشی همراهان صورت گرفته، خلاف قانون و تبلیغات زودهنگام است و باید با آن برخورد شود ولی یک تحلیلگر سیاسی را به سمت و سوی نقشه راه برای مهندسی انتخابات هدایت مینماید که هدف آن تشکیل مجلس با اکثریت مطلق یک جناح و در پی آن انتخاب یک رئیسجمهور مثل احمدینژاد اما ارتقاء داده شده، خواهد بود.
برای مجلس با توجه به اینکه حدود ۲۰۰ کرسی مربوط به شهرستانها میباشد و غلبه رقابتهای قومی – قبیلهای، دستیابی به این هدف شاید آسانتر باشد اما در شهرهای بزرگ و از همه مهمتر تهران که به لحاظ کیفی ۳۰ نماینده آن گواه برتری تفکر غالب در نظام است، تحقق این هدف دشوار بوده و شاید آقایان راهحل دیگری بویژه در مقطع نظارت و تعیین صلاحیت داشته باشند که از موضعگیریهای اخیر این دورنما، روشنتر جلوه مینماید.
دعوت از مراجع، روحانیون و مردم برای اعتراض به مشکلات اقتصادی
روزنامه جمهوری اسلامی همچنین در سرمقاله خود نوشته است: از حوزههای علمیه، قاطبه روحانیت بهویژه از مراجع معظم تقلید این انتظار وجود دارد که با توجه به سختی شدید وضعیت معیشتی مردم، حتی لحظهای سکوت نکنند و با تلاش و پشتکار مستمر برای حل مشکلات مادی مردم اقدام نمایند.
این درست است که حضرات مراجع معظم تقلید همواره به مسئولینی که به دیدارشان میروند با تاکید درباره رسیدگی به وضعیت معیشتی مردم سفارش میکنند، ولی حالا که میبینیم به دلیل شرایط بد اقتصادی و یا به هر دلیل دیگر، گرهی از کار مردم باز نمیشود و هر روز مشکلات مردم بیشتر میشود، انتظار از علمای دین اینست که راههائی برای حل مشکلات اقتصادی مردم پیدا کنند و اجازه ندهند این وضعیت ادامه پیدا کند.
روحانیت در طول تاریخ، پناهگاه مردم بود و علمای بزرگ همواره از نفوذ خود برای حل مشکلات معیشتی مردم اقدام میکردند. قابل انکار نیست که وظیفه اصلی روحانیت، هدایت فکری و دینی مردم است ولی در زمانی که مردم دچار مشکلات معیشتی باشند، اصولاً نمیتوانند به سراغ حل مشکلات فکری و دینی بروند. به همین دلیل، در شرایط دشوار اقتصادی، وظیفه اول روحانیت، حل مشکلات معیشتی مردم است تا با فراغت از مشکلات مادی بتوانند به سراغ وظایف دینی و اخلاقی و معنوی خود بروند.
مردم ما اکنون در شرایط بسیار سخت اقتصادی قرار دارند. بسیاری از خانوادهها زیر خط فقر بسر میبرند. خانوادههای زیادی گرفتار بیکاری هستند. دخترها و پسرهای جوان زیادی به دلیل نداشتن امکانات اولیه زندگی نمیتوانند ازدواج کنند. بیکاریها باعث روی آوردن جوانها به موادمخدر شده. اعتیاد اکنون در کشور بیداد میکند. بسیاری از پدران، در برابر اعضاء خانواده بهدلیل عدم توانائی تامین هزینههای اولیه زندگی شرمنده هستند. عدهای از فقر و تنگدستی به خودکشی پناه میبرند. چهبسا خانوادههائی که بهدلیل فقر از هم پاشیدند...
اینها برای یک جامعه اسلامی آنهم جامعهای که قرار است عدل علی در آن حاکم باشد، فاجعه است. متاسفانه سیاست اشتباه افزایش جهشی قیمت بنزین، این فقر و گرفتاریهای معیشتی مردم را افزایش داده و آنها را به عصیان کشانده است. وعدههای مسئولان برای کنترل قیمتها و جلوگیری از تاثیرگذاری افزایش قیمت بنزین بر کالاها و خدمات، از همان اول معلوم بود که عملی نیست و اکنون کاملاً مشخص شده که نهتنها نتوانستهاند جلوی افزایش قیمتها را بگیرند بلکه خود نیز درصدهائی از افزایش را مجاز اعلام میکنند. مسئولین یک وزارتخانه به یک صنف گفتهاند بروید نرخ هایتان را فلان قدر افزایش بدهید. این، یعنی زندگی مردم را به تندباد حوادث سپردن!
لازم است بزرگان دین و روحانیت از این واقعیت مطلع باشند که نارضایتی اقشار ضعیف و مستضعف بسیار زیاد است و هر روز نیز افزایش مییابد. قشر مرفه از این افزایش قیمت بنزین ضرر نمیکند و درنهایت آسودگی به زندگی اشرافی خود ادامه میدهد. کسانی که زیر چرخ گرانی له میشوند پابرهنهها هستند. بترسید از روزی که پابرهنهها به خیابانها بریزند. آن روز، روزی است که به فرموده امام خمینی «باید فاتحه را بخوانیم». تا دیر نشده به داد مردم مستضعف برسید. کسانی که به داد خلق خدا نرسند، جوابی هم برای خدا نخواهند داشت.
- 13
- 5