پدرش بهدلیل عشق به امام حسین(ع) شهره عام و خاص است و نقل محافل مذهبی در بازار تهران. پدرش مصطفی پادگان که از لوطیها و بزن بهادرهای معروف تهران بود هنوز هم برای بازار و محله پاچنار که در آنجا به دنیا آمد قابل احترام است. مردم هنوز هم از رسم جوانمردیاش خاطرهها تعریف میکنند. راه و رسم جوانمردی را از پدر آموخته و خط قرمز خود را مردم میداند. میگوید:«وای به حال کسی که ایمان مردم را بدزدد، اگر کسی بدزدد خدا همه چیزش را میگیرد». دکتر محمد دادکان دست روی زخمهایی میگذارد که سالیان درازی است مردم را آزار میدهد.
میگوید: «من نه با نظام مخالفم نه با دین نه با مردم، اما از زمانی که برخی مسئولان فعلی یک قل دو قل بازی میکردند، دین واقعی و ظلم را میشناختم. اسلام متعلق به قبل و بعد از انقلاب نبوده و همیشه در این کشور وجود داشته است». «آرمانملی» به بهانه اعتراضات اخیر با دکتر محمد دادکان استاد دانشگاه و چهره برجسته ورزش کشور گفتوگو کرده است. گفتوگویی که رئیس سابق فدراسیون فوتبال بیپرده درد دل مردم را بیان کرد. درادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
بهنظرشما مهمترين دلايل اعتراضات اخير کشور چه بود؟ چرا ميزان خسارتها نسبت به ديماه سال۹۶ افزايش داشت؟
در ابتدا بايد عنوان کنم هيچکدام از اظهارات بنده عليه دين، نظام و مردم نيست و نبايد چنين برداشتي از سخنان من بشود. با اين وجود بهدليل اينکه بنده در سه محيط دانشگاه، ورزش و بازار فعاليت ميکنم به خوبي با واقعيتهاي جامعه و ديدگاه مردم نسبت به وضعيت موجود آگاهي دارم. واقعيت اين است که همه کساني که در خيابانهاي کشور اعتراض کردند آشوبگر و اغتشاشگر نبودند. بسياري از اين افراد مطالباتي داشتند که برآورده نشده و در وضعيت سختي زندگي ميکنند. گروهي از افرادي که در اين اعتراضات حاضر بودند جوان بودند. مهمترين مساله براي جوانان نيز شغل، ازدواج، مسکن و تحصيلات است. سوال اينجاست که مسئولان کي و کجا براي تحقق مطالبات جوانان جامعه تلاش کردند؟ هنگامي که مردم مشاهده ميکنند مسئولان در راستاي مطالبات آنها مستمرا حرکت نميکنند، اعتراض ميکنند. در همه کشورهاي جهان وضعيت به همين صورت است.
بنده معتقدم دو چيز يک قوم را زمين خواهد زد؛ دروغ و افراد نالايق. اگر کسي جرات بيان اين مساله را ندارد بنده که جانم را براي مردم و کشورم فدا ميکنم به صراحت عنوان ميکنم که دروغ و مديران نالايق کشور را به اينجا رسانده است. کشوري که داراي ذخاير غني طبيعي است و کشورهاي جهان در حسرت چنين منابعي هستند در طول چهل سال به خوبي نتوانسته از اين وضعيت خارج شود؟ کشور سوئيس با چاقو، ساعت و خدمات بانکي جهان يکي از ثروتمندترين جوامع جهان است. در کشور ما بيشتر با توجه به سابقه امنيتي مدير انتخاب ميشود. با برخي رفتارها دين و نظام و مردم زير سوال رفته است. اگر مديري در دستگاهي نميتواند مديريت درستي داشته باشد مسئوليت را رها کند و برود.
مدير توانمند کم است يا در جاي خود مورد استفاده قرار نميگيرد؟ چرا در توليد مدير ناموفق بودهايم؟
مدير توانمند وجود داشته اما مشاهده شده مديري که قصد دارد تغيير مثبتي به وجود بياورد خانهنشين است. آدم کوتوله، آدم کوتوله را سر کار ميآورد. مديري که سر کار است اگر احساس کند مدير ديگري از خودش بالاتر است اجازه فعاليت به وي نميدهد.
شرايط به شکلي است که کشور و مردم براي برخي مديران در درجه هزارم اهميت قرار گرفته است. چهل سال است با سرمايههايي که در کمتر کشوري در جهان وجود دارد به کجا رسيدهايم؟ جوانان اين کشور به کدام آينده اميدوار باشند؟ بنده براي بيان مقصودم يک داستان روايت ميکنم. دو دزد وارد اصطبل فردي ميشوند و اسب وي را ميدزدند. هنگامي که اسب را به مکان امني منتقل ميکنند متوجه ميشوند دستمالي به گردن اسب آويزان است که يک آيه قرآن در آن قرار گرفته است. دراين لحظه دزد بزرگتر به کوچکتر ميگويد اسب را قبل از آنکه صاحبش بيدار شود سرجايش برگردان. دزد کوچکتر دليل اين کار را سوال ميکند. بزرگتر پاسخ ميدهد من و تو سارق پول و سرمايه هستيم نه سارق دين.
بهدليل اينکه صاحب اسب سرمايه خود را با دين خود مرتبط کرده اسب را سرجايش برگردان. سارق باتجربهتر در پايان ميگويد:«واي به حال کسي که ايمان مردم را بدزدد، اگر کسي بدزدد خدا همه چيزش را ميگيرد». امروز براي همه مردم اين مساله مسجل شده که برخي سارق مال مردم شدهاند. در اين شرايط نبايد اجازه داد دين مردم سرقت شود. ديني که ما داريم که مربوط به قبل و بعد انقلاب نبوده است. اين دين هميشه بوده است. اسلام در اين کشور ريشه دارد. برخي که امروز با پول مردم در کشورهاي خارجي زندگي ميکنند هنگامي که در ايران بودند اجازه نميدادند کسي بدون وضو وارد اتاقشان بشود. کدام وزارتخانه ما موفق و در حد انتظار عمل کرده است؟ تا کي ميخواهيم به بهانه تحريم واقعيتها را انکار کنيم؟ دولت گذشته هشت سال درجام بود اين دولت شش سال است در برجام است.
اين در حالي است که نه «درجام» آن دولت به درد مردم خورد نه «برجام» اين دولت. مگر کشور سوئيس برجام دارد که يکي از ثروتمندترين کشورهاي جهان است؟ چرا وقت مردم را صرف مسالهاي حاشيهاي ميکنيد؟ بايد به داد مردم برسيد. زنجيري که دور گردن خود انداختهايم هر روز يک دانهاش کم ميشود. در نهايت نيز روزي گلوي خودمان را ميگيرد. هر کدام از اين دانههاي زنجير بخشي از مردم ايران هستند. اگر امروز به خواسته بحق مردم پاسخ مناسبي ندهند دوباره مطالبهگري مردم آغاز خواهد شد.
چرا بين مطالبات مردم با عملکرد مسئولان فاصله افتاده است؟
قدرت را مردم به مسئولان دادهاند. قرار بود مردم تصميم گيرنده نهايي درباره سرنوشت خود باشند. اين در حالي است که برخي هنگامي که قدرت را از مردم گرفتند در مقابل مردم ايستادند. اگر به دو سال پاياني دوران رياست جمهوري همه روساي جمهور نگاه کنيم متوجه ميشويم که در دو سال آخر تلاش ميشود روساي جمهور را له کنند. اين اتفاق در همه دولتها رخ داده است. اين کار نيز تعمدي صورت ميگيرد.
بنده سياسي نيستم اما سياست را درک ميکنم. همه منتظر ميمانند تا دوران رياست جمهوري تمام شود و سپس ميگويند فلاني خورده و برده است. چرا تا زماني که بر سر کار است به پروندهاش رسيدگي نميشود؟ دوباره يک نفر ديگر هشت سال رئيسجمهور ميشود بدون اينکه يک نفر پرونده رئيسجمهور قبلي را بازخواني کند! چرا کسي بررسي نميکند مديراني که در گذشته سر کار بودند چرا به وعدههايي که به مردم دادهاند عمل نکردند؟ چرا مديراني که سر کارند ديگران را ميکوبند. چه کسي ميکوبد؟ کساني که امروز دولت را ميکوبند بگويند زماني که سر کار بودهاند چه کار کردهاند؟ براي اصلاحطلب و اصولگراي قدرتطلب منافع شخصي، ثروت و شهرت اهميت بالايي دارد.
مردم نميدانند ديگر به چه کسي رأي بدهند. رأي بدهند که ديگري بيايد همان رويه قبلي ادامه يابد؟ در بين اصلاحطلبان و اصولگرايان افراد سالم هم وجود دارد. افرادي مانند رئيس دولت اصلاحات وارسته و دلسوز هستند. اما برخي افراد از موقعيت ايشان در بين مردم سوءاستفاده ميکنند. اين افراد نيز نه به اصول اعتقاد دارند نه به اصلاح. بنده سه سوال از مسئولان دارم که به مردم پاسخ بدهند. اول اينکه فرزندان آنها کجا زندگي ميکنند؟ دوم در خانواده آنها چه کسي جانباز يا شهيد شده و سوم اينکه منزلشان در گذشته کجا بوده و امروز کجاست؟
برخي فرزندانشان کانادا، انگليس، فرانسه و آمريکا هستند. در خانواده مسئولان چه کسي شهيد همت، شهيد باقري يا شهيد حججي شده است؟ برخي عنوان ميکنند فرزندان ما در خارج تحصيل ميکنند تا پس از مدتي به کشور بازگردند و خدمت کنند. بله؛ اگر خدمتي که خودتان کرديد فرزندانتان هم خواهند کرد. فرزندانتان را به آمريکا فرستادهايد که بعدا به مردم ايران خدمت کند؟! سوال ديگر من اين است که مسئولي که امروز در خانههاي آنچناني در شمال شهر تهران زندگي ميکند تا ديروز در کجا زندگي ميکرد؟ اين پولها از کجا آمده که يک مسئول با۲۰ يا۳۰ميليارد تومان خانه خريده است؟ چرا از چنين افرادي سوال نمي شود؟
اين چرخه تا کجا قرار است ادامه پيدا کند؟
«سم» فساد در پاي همه است. امروز در ورزش، سياست، اقتصاد و بخشهاي اجتماعي اين وضعيت وجود دارد.
کساني که در زمينه فساد اقتصادي دستگير کردند و اعدام کردند شاخه و برگ بودند. تنه و ريشه درخت فساد کجاست؟ تا زماني که ريشه و تنه درخت فساد در کشور وجود داشته باشد بايد منتظر جوانههاي جديد باشيم. رئيس بانک مرکزي عنوان ميکند ما۲۲ ميليارد دلار ارز پرداخت کردهايم در حالي که۱۱ ميليارد دلار آن برنگشته است. چرا رسيدگي نميشود بقيه اين پولها کجا رفته است؟ دو چيز يک جامعه را زمين ميزند و آن دو چيز دروغ و افراد نالايق است و دو چيز جامعه را به عرش ميبرد که عدالت و آزادي است. آيا ما اين مسائل را در دهههاي گذشته رعايت کردهايم؟ برخي هر زمان مدير شدند فقط رفقاي خود را سرکار گذاشتند کشور را به اين نقطه رساندهاند که جوانان کشور براي احقاق حقوق خود به خيابانها ميآيند. آيا اينها پاسخ ندارد؟
خواسته اين جوان چيزي بجز شغل، ازدواج و آيندهاي مطمئن نبود. امروز براساس آمار رسمي که اعلام شده۶۵درصد ازدواجهاي جامعه به طلاق منجر ميشود. آيا اين آمار متعلق به يک جامعه اسلامي است؟ کانون گرم خانواده کجا رفت؟ مشکل اين است که اجازه نميدهيم انسانهاي سالم و مديران توانمند و دلسوز در رأس کار باشند و به سود مردم عمل کنند. وضعيت امروز جامعه نتيجه اين است که اجازه نميدهند افراد دلسوز حرف بزنند. هنگامي که انسانهاي خوب سکوت کنند جامعه به سمت فساد حرکت خواهد کرد. بجز چند سال ابتداي انقلاب در بقيه سالها برخي هرچه توانستند از سفره انقلاب برداشتند. بسياري بهدنبال اين هستند که با گروه خود سر کار بيايند. دين مردم در گذشته بهتر از امروز بود و مردم باورهاي عميقتري داشتند.
چرا چنين شده است؟
زماني که بنده قبل از انقلاب ميدانستم دين واقعي و ظلم يعني چه، پارهاي از مسئولان کنوني «يکقل دوقل» بازي ميکردند. دين مردم در قبل از انقلاب به اندازهاي قوي بود که رژيم پهلوي را سرنگون کرد. چرا کساني را وکيل، وزير و مدير ميکنيد که توانايي و لياقت آن را ندارند؟ چرا افراد متخصص را سر کار نميگذاريد؟ وزير ورزش و جوانان قبل از انتخاب شدن به خبرنگاران ميگويد من قرار نيست وزير شوم اما در نهايت وزير ميشود. بنده از روساي فدراسيوني تعجب ميکنم که رأي ميدهند اغلب نيز بهدليل اينکه دو سال صندلي رياست خودشان بيشتر شود رأي ميدهند. واي به حال مسئولي که ميز رياست به آن شخصيت بدهد. در حالي که يک مدير بايد بتواند با تواناييهايي که دارد، به ميز رياست شخصيت بدهد. در مجموع در بدترين دوران ورزش ايران قرار داريم.
چرا در بدترين دوران ورزش قرار داريم؟
امروز۳۸ ورزشکار دوپينگي در دوران مديريت آقايان وجود دارد که کسي آن را افشا نکرده است. تاکنون۱۳ ورزشکار ايراني يا پناهنده شدهاند يا بهدنبال پناهندگي هستند. اغلب اين افراد نيز پس از پناهندگي عليه کشور حرف زدهاند. پس از باخت تيم ملي فوتبال به ژاپن بنده يک گفتوگو در اين زمينه انجام دادم. پس از اين گفتوگو آقاي تاج با من تماس گرفت. بنده به ايشان گفتم اجازه ندهيد آقاي کيروش از ايران برود و همچنان ايشان را حفظ کنيد. به آقاي تاج گفتم حتي اگر ناملايمتي نيز ايجاد کرده به دلايل فني و موفقيت تيم ملي وي را نگه داريد. آقاي تاج به صراحت به بنده گفت بنده با آقاي کيروش مشکل دارم اما دوست دارم ايشان در تيم ملي بماند. با اين وجود وزارت ورزش چنين اجازهاي به ما نميدهد. امروز بحث حضور آقاي برانکو در تيم ملي مطرح شده است.
اين در حالي است که بنده چنين انتخابي را صحيح نميدانم. اگر برانکو به پرسپوليس نميآمد و موفقيت به دست نميآورد گزينه خوبي براي تيم ملي بود. انتخاب برانکو به معناي اين است که آقاي تاج از چاله به چاه خواهد افتاد. برانکو کاربلد است و به درد تيم ملي هم ميخورد. با اين وجود فدراسيون تماشاگران پرسپوليس و استقلال را از دست خواهد داد. هواداران استقلال بهدليل پرسپوليسيبودن وي با ايشان زاويه دارند و هواداران پرسپوليس عنوان ميکنند فدراسيون برانکو را از پرسپوليس برداشت تا به تيم ملي ببرد. به همين دليل نيز از فدراسيون حمايت نميکنند.
حجت سپهوند / احسان انصاری
- 17
- 7