روی اعصاب مردم راه نروید. این یک درخواست عاجزانه از کسانی است که به تلویزیون میروند و هرچه میخواهند میگویند. مثل زینب ابوطالبی، نادر طالب زاده و محمد صادق کوشکی.
نظرات این سه که یکی در قامت مجری است و دو تن دیگر در لباس کارشناس، در فضای مجازی دست به دست میشود و مردم واکنشهای مختلفی به آن نشان میدهند. واکنشهایی که بسیاری از آنها منفی است.
قلب مردم درد دارد. آنها در این روزها هر روز که از خواب بیدار شدند، خبر بد شنیدند. برخی از این خبرها به خودی خود برای بد ماندن حال برای چندین سال کفایت میکند اما ما عرض یک هفته، شنیدیم و دیدیدم. حالا این حرفها، این نظرات مشعشع مثل نمکی است که به زخم میپاچند.
یادتان هست در یک برنامه تلویزیونی، کارشناس برنامه ابوالفضل بهرام پور، مفسر قرآن جرم شرکت کنندگان در اعتراضات آبان ۹۸ را محاربه و حکم آنان را بنابر آیات قرآن، زجر کش کردن، بریدن دست و پا، نفی بلد عنوان کرد. این سخنان بسیار درد آور است.
این حرفها قرار است دفاع باشد اما دفاعی بد است. دفاعی که بیشتر شبیه پنجهای است که به چهره اعتماد مردم کشیده میشود.
نمیدانم کسی این مهمانها را دعوت میکند. نمیدانم سازوکار دعوت از مهمانها چیست اما این را میدانم وقتی آقا و خانم تلویزیون برای مهمانها الک میگذارد و فقط افرادی خاص با ظاهری خاص و تفکرات خاص میتوانند به این قاب راه پیدا کنند باید هم شاهد اینگونه دُر افشانیها باشیم.
روی اعصاب مردم راه نروید. این یک درخواست عاجزانه از کسانی است که میخواهد از حوادث تلخ این روزها برای خود آینده بسازند. سیاسیون به اندازه کافی در این سالها نشان دادهاند، سازی که میزنند بر اساس نُتی نیست که مردم آن را تنظیم کردهاند.
نمایندگان مجلسی که در آستانه انتخابات دم از مردم و استعفا میزنند اما خود در این سالها کاری برای مردم نکردند. اگر بحث استعفاست شما باید زودتر از همه استعفا بدهید.
شما باید استعفا بدهید چون شأن مجلس ملی را به اندازه یک مجلس محلی پایین آوردهاید. مجلسی که زمانی در راس امور بود.
حالا که نزدیک انتخابات است، جریانهای سیاسی دوباره فیلشان یاد هندوستان کرده است و به یاد مردم افتادهاند و برای آنها سینه چاک میکنند. همین افراد چهار سال میروند پی کارشان و بعد دوباره از پشت ابر بیرون میآیند و دم از مشکلات میزنند.
خون ریخته شده از هواپیمای اوکراین بهترین فرصت برای رسیدن به اهداف سیاسی است.
روی اعصاب مردم راه نروید. این یک درخواست عاجزانه از کسانی است که میگویند همه چیز تحت کنترل است اما وقتی با مردم سیل زده حرف میزنید، میبینید که اتفاقا هیچ چیز تحت کنترل نیست و مردم با آب در حال کشتی گرفتن هستند.
کاش برخی میفهمیدند، گاهی حرف نزدن بهتر از حرف زدن است. گاهی حرف زدن همه چیز را خراب میکند. گاهی سکوت هزار کار نکرده میکند.
در پایان این یادداشت بازهم مینویسم لطفا روی اعصاب مردم راه نروید.
مصطفی داننده
- 18
- 5