روز گذشته خیلیها تعجب کردند که چرا در تهران این همه ترافیک بهوجود آمد. از یک سو از مردم خواسته میشود که در خانه بمانند از سوی دیگر شرکتها و ادارهها باز شدند و بسیاری از مردم سرکار رفتند.
تصاویری كه در چند روز گذشته از سطح شهر تهران و ترافیک آن پخش شده، موجب شگفتی ناظران شده است. به ویژه اگر آن را با تصاویر روز سیزدهبهدر مقایسه كنیم، دچار تعجب میشویم كه چه اتفاقی رخ داده است كه فقط طی یكی دو روز شهر از حیث تراكم خودرو و حضور خیابانی مردم از اینرو به آنرو شده است؟
اتفاقا در همین روز تصاویری از پرجنبوجوشترین شهر جهان یعنی نیویورک مخابره شد كه سوتوكور بود! این رفتار و تفاوتها را چگونه میتوان سنجید و آیا راهحلی هم دارند؟ برای مردم اولویت چیست و مجموعه حاکمیت اولویت را در چه چیزی میداند؟ با مروری بر این دو ماه تقریبا میتوان تصویر روشنی از این وضعیت ارائه داد. یعنی همیشه مسئله حول مردم و مسئولان یا به عبارتی بین دولت و ملت گمانهزنی شده است. در اینجا به دو نكته مربوط به مسئولان و دو نكته مربوط به مردم و جامعه اشاره میشود. نخستین ایراد موجود مسأله فقدان شفافیت است. در خبرها آمده بود كه ٦٠٠ نفر فقط بر اثر كرونا طی یك روز در نیویورك جان خود را از دست دادند. ترامپ نیز سعی كرد تصویری از وحشتناكی اجساد كرونایی به مردم دهد و حتی گریه كرد.
علیرغم سادهگیریهای اولیه رئیسجمهوری آمریكا، اكنون او به راحتی میگوید که اگر ٢٠٠هزار نفر در این ماجرا فوت كنند و بیشتر نشوند، ما موفق هستیم! آنان تعداد تستها را بهسرعت بالا بردند و طی كمتر از دو هفته به حدود دو میلیون تست رساندند و همه و افكار عمومی متوجه اوضاع وخیم کرونا در ایالت نیویورك شدند. حالا اگر دولت هم بخواهد آنان به خیابان بیایند مردم با اختیار خود نمیآیند.در اطلاعیههای روزانه، خبرهای دقیقی از وضعیت مبتلایان و مرگومیر ارائه نمیشود؛ پیشتر هم که داده میشد، بدون منطق روشنی قطع شد. همچنان تعداد تستها پایین است و مردم درک دقیقی از ابعاد ابتلا و مرگومیر این اپیدمی در تهران ندارند؛ چون گمان میكنند كه هیچ مشكلی نیست.
نكته دوم نیز به ناهماهنگی برای اجرای سیاست فاصلهگذاری اجتماعی مربوط میشود. فاصلهگذاری اجتماعی متأثر از دو وجه است؛ وجه اول آن همراهی و همگامی مردم است، ولی این وجه به تنهایی برای اجرای آن كافی نیست. همانطور كه اكثریت قاطع مردم از دزدی بیزار هستند و دزد را محكوم میكنند و خودشان نیز مرتكب آن نمیشوند، ولی تمام اینها برای جلوگیری از دزدی كافی نیست، فقط شرط لازم است. حكومت نیز باید از قدرت پلیس و دادگاه و مجازات استفاده كند و دزد را مجازات کند؛ در غیر این صورت دزدی فراگیر خواهد شد.
نكاتی هم به مردم مربوط میشود و البته شامل همه مردم نیست، ولی آنقدر هست كه با آمدن خود به بیرون از منزل ترافیك ایجاد كنند. برخی از مردم از قدرت تخیل خود استفاده نمیكنند. بیماری و مرگ برای آنان در دوردستهاست. هنوز باور ندارند كه ویروس كرونا در حد نزدیکی به رگ گردن است؛ علت آن نیز همین كوچكبودن و دیدهنشدن با چشمهای عادی است. هر چیزی را كه نمیبینیم ولی وجودش به لحاظ علمی ثابت میشود باید جدی و خطرناک بدانیم، ولی بخشی از مردم حوصله تخیل و انتزاعی فكركردن را ندارند.نکته دیگر ضعیفبودن حس مسئولیت در برابر دیگران است. ممكن است ما گمان كنیم كه حق داریم نسبت به كرونا بیخیال باشیم، زیرا خودمان مریض میشویم؛ مثل كسی كه به اندازه كافی شنا بلد نیست و دل به دریای مواج میزند و درنهایت خودش غرق میشود. در قضیه كرونا زیان به فرد فرع بر زیانی است كه او به دیگران وارد میكند.
او باید در برابر انتقال ویروس به دیگران مسئولیتپذیر باشد. برخی از ما هنوز یاد نگرفتهایم كه چگونه در برابر جامعه و دیگران مسئولیتپذیر باشیم.با این حال به دنبال تصمیمها و برنامههای متناقض گرفته شده در سطح مدیریت بحران کرونا، این باور در بین افکارعمومی مطرح شده است که «دولت در دوراهی بین سلامت مردم و امنیت خودش، امنیت را انتخاب کرده است». اما این گزاره چقدر درست است؟ در ارتباط با این موضوع داریوش قنبری، فعال سیاسی به «همدلی» میگوید:«امنیت و سلامت دو وجه و دو مقوله مرتبط با همدیگر هستند و من این موارد را جدا از هم نمیدانم و نمیشود این دو را از هم تفکیک کرد. در واقع سلامت بدون امنیت معنی ندارد و امنیت بدون سلامت وجود ندارد؛ یعنی سلامتی بخشی از امنیت است.»
قنبری ادامه میدهد:«با توجه به تبعات دوجانبه سلامتی و اقتصاد که این ویروس در جامعه ایجاد میکند، تصمیمگیریها نیز دشوار شده است. البته موضوع از حالت عادی پیچیدهتر است. از یک سو با توجه به مشکلات اقتصادی و معیشتی که در جامعه وجود دارد، فعالیتهای اقتصادی ضروری به نظر میرسد که مسئولان نیز توجه به این بخش دارند اما از طرف دیگر پزشکان و متخصصان حوزه بهداشت و درمان نیز با بررسی وضعیت بیماری و احتمالات شیوع آن معتقدند باید فاصلهگذاریها با شدت قابل قبولی ادامه یابد تا کنترل بر بیماری محرز شود. در این زمینه به نظر میرسد شاهد نوعی تعارض هستیم که میان مسئولان و کارشناسان وجود دارد.»
او میگوید: برای برونرفت از این چالش در ابتدای امر لازم است توجه شود که تنها دولت نمیتواند یک تنه امور را پیش ببرد و نیاز است سایر ارکان و مسئولان نیز به همراهی بخش اجرایی کشور بشتابند، هرچند که دولت متصدی هم بخش اقتصادی و هم حوزه درمانی است. به هرحال مشکلات معیشتی وجود دارد که میتواند نارضایتی مردم را در پی داشته باشد، اما دولت از ظرفیت مالی بالایی برخوردار نیست که بتواند حمایتهای لازم را انجام دهد.
در این زمینه ضمن تلاش حداکثری باید همافزایی شود که نارضایتیهای معیشتی در مردم کاهش یابد و از طرف دیگر با تمکین از توصیههای متخصصان بهداشت و درمان روال کنترل بیماری پیش رود. بنابراین لزوم توجه به این موضوع باید در دستور کار قرار گیرد.»قنبری معتقد است:«من فکر میکنم آنچه که مربوط به بحران کرونا و راهبردهای دولت و حکومت بوده است، خوب تاکنون مدیریت شده است و دولت از عهده مدیریت آن برآمده است. ما درگیر برخی مشکلاتی که کشورهای توسعه یافته دچار آن شدند، نشدیم.
البته آنها حتی مشکلات ما را هم نداشتند. این واقعیت و نباید واقعیات را نادیده بگیریم. به هر حال در شرایط تحریم حکومت ما دارد با این بحران مقابله میکند. از این لحاظ اقداماتی که در ایران صورت گرفته است، با خیلی از کشورهای دیگر متفاوت است. کشورهایی که شرایط ما را نداشتند و در شرایط ایزولاسیون نبودند، مشکلات بسیار بیشتری پیدا کردند.»
این فعال سیاسی اضافه میکند:«بیماری کرونا، ویروس مبهمی است. خیلی از کشورها اطلاعرسانی درست نکردند و ما نمیدانیم در چه کشورهایی چه اتفاقاتی افتاده است و بنده هم در این باره نمیتوانم اظهارنظر تخصصی داشته باشم، اما به شکل کلی آنچه ما در ارتباط با کشورهای توسعه یافته میبینیم، هر چند متاسفانه ما تعدادی از عزیزان مان را از دست دادهایم و از این بابت هم دچار برخی از مشکلات شدیم، اما در کل و در نسبت با آمارهای جهانی اگر مقایسه کنیم، این تفاوت مدیریت مشهود است و عملکرد مجموعه مدیریتی کشور در این شرایط آشفته قابل قبول به نظر میرسد.»او در پایان میگوید:«این نکته را هم یادآوری کنم که در ارتباط با قرنطینه دولتها باید از پیش یک سری سازوکار در نظر گرفته باشند. یعنی لوازم و مایحتاج مردم باید تا حد ممکن تامین شده باشد.
آن قرنطینه خاص و مدل چینی و خاص کشور کمونیستی مانند چین است و در کشورهای دیگر خیلی کاربرد ندارد و نمیتواند اتفاق بیفتد. در هر حال طبیعی است که در ساختار یک کشور در ارتباط با موضوع مهم و بحرانی مانند کرونا، اختلاف نظرهایی وجود داشته باشد، اما این اختلاف نظر در سطح مدیریت نباید دودش در چشم مردم برود.»
آسو محمدی
- 19
- 4