به گزارش جهان صنعت، نزدیک به سه ماه از شروع به کار دولت رییسی گذشته و هنوز معلوم نیست که آقایان در عرصه سیاست خارجی چه رویکردی و در عمل قصد انجام چه اقداماتی را دارند! با دست پس زده و با پا پیش میکشند؛ یک روز از ترک نکردن میز مذاکره گفته و در لفافه یا صریح شرط گذاشته و ماجرای آزادسازی پولها را پیش میکشند، فردا هم دوباره سر خانه اول برگشته و تاکید میکنند که ما شرطی نداریم غیر از لغو همه تحریمها و راستیآزمایی و چه و چه!
این بلاتکلیفی اما آرام آرام صبر طرف غربی را سرآورده و خوشمان بیاید یا نیاید، عواقب بدی خواهد داشت.
چنانچه آمریکاییها اخیرا چند باری تاکید کردهاند بیش از این نمیتوان منتظر ماند و تحلیلگران داخلی و خارجی هم بر این باورند که طرفین باید تصمیم نهایی خود را بگیرند.
کلیگویی و تکرار هزارباره مسائلی مثل اینکه چه کسی از برجام خارج شد و چه کسی نیاز به لغو تحریم دارد و… هم در شرایطی ادامه دارد که نفس اقتصاد و به تبع آن، نفس مردمی که زیر فشار مشکلات معیشتی در حال له شدن هستند، درحال بند آمدن است.
برخی البته معتقدند که این حرفها سیاهنمایی و یا متاثر از منافع جناحی است و اتفاقا وضعیت اقتصادی کشور خیلی هم خوب است و فقط یک مدیریت جهادی و انقلابی کم داشتیم که شکر خدا الان در مجلس و دولت و سایر ارکان حاضر است لذا به زودی که نه اما آرامآرام مشکلات حل میشود! اینکه در این بین چند نفر از طبقه متوسط به طبقه محروم سقوط کرده و چند نفر از طبقه فرودست به زیر خط فقر که هیچ، به قعر فقر و بدبختی برسند هم خیلی اهمیتی ندارد!
چند صباح دیگر وقت ارزیابی و حسابکشی از دولت میشود و باید دید که آقایان چه کردهاند. بدیهی است که دست خالی ماندن آقای رییسی و تیم اقتصادی او در آن روز عواقب خوشی ندارد.
دولت باید هرچه سریعتر این موقعیت خطیر را درک کرده و اگر نه به خاطر مردم، به خاطر خود و منافع جناحی و گروهی خودشان هم که شده فکری کنند.
آنطور هم که کارشناسان و تحلیلگران در هر دو جریان سیاسی میگویند موفقیت دولت و حل و فصل نسبی مشکلات در گرو لغو تحریمها و چاره آن هم در توافق و احیای برجام است.
در دام ترامپیسم بایدنی
احمد شیرزاد فعال سیاسی اصلاحطلب و نماینده ادوار مجلس از جمله افرادی است که تاکید میکند احیای برجام به نفع همه از جمله مردم و دولت است.
او در گفتوگویی با «جهانصنعت» با تاکید بر اینکه «به هیچ وجه بیش از دو، سه ماه آینده نمیتوان این مساله را در ابهام گذاشت» گفت: «اگر چنین شود، طرف مقابل تصمیم خودش را میگیرد و ما یک دور جدید از ترامپیسم را خواهیم داشت اما چرا باید با دست خودمان شرایط را به سوی یک ترامپیسم بایدنی که به مراتب خطرناکتر از ترامپیسم ترامپی است، سوق دهیم.»
وی افزود: «دولت و جریان حامی آن در یک وضعیت متناقض قرار گرفتهاند. مشکل آنها این است که چهار سال، بلکه بیشتر فقط به دولت روحانی بابت امضای برجام سنگ پراندند و الان میبینید که سنگری قدرتمندتر از برجام نیست. اینکه دو، سه سال در فشار ترامپیسم بایدنی قرار بگیریم و معلوم نباشد که در مذاکرات به نتیجه میرسیم یا خیر، به نظر نمیتواند رویکرد دولت رییسی باشد. پس این راه باقی میماند که از سنگر برجام کار را شروع کنند.»شیرزاد ادامه داد: «مشکلشان برای این کار هم در خارج از کشور نیست. مشکل این است که چهار، پنج سال به روحانی بابت برجام بد و بیراه گفته و برجام را سوژه طنز و تمسخر کردند. لذا احساس میکنند که اگر الان بر مبنای همان برجام مذاکره کنند با یک سرافکندگی سیاسی در داخل کشور روبهرو خواهند شد. به همین دلیل هم استنکاف میکنند. اما به نظر من چارهای ندارند و دیر یا زود باید بپذیرند که اشتباه کردهاند و طی کردن مسیری که دولت روحانی در سیاست خارجی میرفت، بیشتر به صلاح مردم و صلاح سیاسی و اقتصادی آنها است.»
این فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: «اگر آقای رییسی واقعا به سمت توافق برود که بعید هم نیست، حتما هجمههایی به دولت از سوی اصولگرایان افراطی وارد خواهد شد اما در عوض محبوبیت و کارآمدی دولت خیلی بالاتر رفته و برخی از مشکلات اقتصادی تخفیف پیدا کرده و جا برای کار مدیران باقی میماند. هرچند که لنگه کفشهایی همان طور که به سوی لاریجانی پرت شد، به سوی رییسی هم پرت خواهد شد اما کسی که وارد این عرصه شده باید پی این چیزها را هم به تن خود مالیده باشد.»او در شرح عواقب عدم احیای برجام هم گفت: «مردم معمولا پنج، شش ماه اول را به هر دولتی مهلت میدهند اما اگر دولت از این فرصت استفاده نکرده و وارد یک مذاکرات جدی، سازنده و با اراده قوی نشود قطعا از خودش چهره یک دولت بیاراده و بدون برنامه را نشان میدهد و مشکلات اقتصادی هم تشدید میشود. چهره سیاسی دولت او هم بسیار تضعیف میشود و این نتیجه قطعی این فرصتکشیها خواهد بود.»
تاثیر تحریمها
لزوم و اهمیت توافق و احیای برجام که مشخصترین ثمره آن لغو تحریمهاست اما تنها از سوی اصلاحطلبان مورد تاکید نیست و تحلیلگران در جناح اصولگرا نیز اگرچه سعی میکنند هنوز نقشی برای توان داخلی و مدیریت جهادی و امثال آن قائل بوده و از حرفهای انتخاباتی خود عقبنشینی نکنند؛ به این امر معترف هستند که مهمترین و لازمترین دستاورد دولت رییسی احیای برجام است.به عنوان مثال، ناصر ایمانی تحلیلگر اصولگرا در گفتوگو با «جهانصنعت» در این باره گفت: « قطعا لغو تحریمها برای دولت اهمیت سیاسی دارد. این یک موفقیت نسبتا قابل توجه است زیرا توانایی دولت را به ملت نشان خواهد داد. صرف نظر از اینکه آثار اقتصادی رفع تحریمها به طور عملی و بلند مدت چقدر است، تردیدی نیست که لغو تحریمها از نظر سیاسی یک دستاورد بزرگ محسوب میشود. بنابراین طبیعی است که دولت تمایل به لغو تحریم داشته باشد و از نظر حیثیتی، سیاسی و اقتصادی دنبال آن باشد.»
وی در پاسخ به اینکه چالشهای دولت در صورت عدمتوافق با طرفهای برجامی چیست؟ گفت: «مسلم است که اولین چالش دولت در صورت عدم لغو تحریمها، چالش اقتصادی خواهد بود و چالشهای سیاسی در مرحله بعدی قرار میگیرد. مثلا اینکه مردم میگویند دولت آنقدر قدرت دیپلماسی و چانهزنی نداشت که بتواند تحریمها را رفع کند. بیش از آن اما مساله چالشهای اقتصادی است که دولت را در تنگنا قرار میدهد، به خصوص در شرایط موجود. البته باید به این هم اشاره کنم که بسیاری از اقتصاددانان کشور طی سالهای گذشته و بدون هیچ گرایش سیاسی این نظر را داشتهاند که تحریمها در درازمدت حداکثر بیست تا سی درصد در اقتصاد کشور اثر دارد.»ایمانی در پاسخ به اینکه آثار عدم لغو تحریمها برای دولت چیست؟ گفت: «در شرایط موجود، اگر دولت موفق به لغو تحریم نشود، از نظر اقتصادی و سیاسی آثار بسیاری خواهد داشت. البته دولت اگر بتواند در عرصه اقتصاد به خصوص در زمینه کنترل تورم و رشد نقدینگی خوب عمل کند هفتاد درصد راه را رفته است زیرا بیست، سی درصد مسائل اقتصادی به تحریم مربوط است.
ضمن اینکه این دولت شانس داشته و قیمت نفت هم بالا رفته است و اگر خوب عمل کند، بخش زیادی از راه را رفته است.»وی ادامه داد: «آثار سیاسی و اجتماعی عدملغو تحریم هم بستگی به این دارد که دولت در کاهش شکاف بین دولت و ملت چقدر موفق باشد. اگر بتواند این اقدام را هم انجام دهد و مردم یک درک قابل فهمی از دولت و رفتار دولت داشته باشند، ممکن است بتوانند آثار سیاسی و اجتماعی عدم رفع تحریم را هم کنترل یا قابل تحمل کند.»
آخر راه
دولت رییسی اما با وجود همه تاکیدها و تحلیلها بلاتکیف است و یا حداقل با عدم اطلاعرسانی دقیق از آنچه در سر دارد، ما را بلاتکلیف نگهداشته است. این وضعیت اما خیلی نمیتواند ادامه داشته باشد و به زودی مشخص خواهد کرد که خوشبینی تحلیلگرانی مثل ایمانی به کاهش شکاف بین دولت و ملت و در پی آن کاهش تبعات اجتماعی و سیاسی عدمتوافق با غرب، درست بوده یا بدبینی گروهی که نگران هستند و هر لحظه هشدارهای لازم را به دولت میدهند.
آرزو فرشید
- 14
- 5