روزنامه جهان صنعت نوشت: روسیه در هفتههای گذشته با ایران درباره یک «توافق موقت» با هدف احیای برجام مذاکره کرد. طبق این توافق پیشنهادی روسیه، ایران میتواند در ازای اعمال برخی محدودیتها بر فعالیتهای هستهای خود، شاهد کاهش برخی تحریمها علیه خود باشد. البته بازگشت تهران به تعهدات برجامی در ازای لغو برخی تحریمها، همه ابعاد این توافق پیشنهادی روسیه نیست. توافق پیشنهادی روسها وجه و سویه دیگری نیز دارد و آن این است که ایران باید طبق این پیشنهاد روسیه، فعالیتهای غنیسازی ۶۰ درصدی را متوقف کند و ذخایر کنونی اورانیوم غنیشده را به روسیه بفرستد.
افزون بر این تهران باید محدودیتهایی در رابطه با غنیسازی ۲۰درصدی و سانتریفیوژهای پیشرفته خود را بپذیرد. آنگونه که روسها ادعا کردهاند، تهران خواهد توانست با پذیرش این توافق پیشنهادی روسیه، به حدود ۱۰ میلیارد دلار منابع بلوکهشده خود در کرهجنوبی، ژاپن و عراق برسد و از برخی تحریمها معاف شود. بر اساس برخی شواهد و نشانگان چنین پیشنهادی آن هم با چنین سمت و سوهایی به عنوان یک گام موقت برای خریدن زمان به منظور ادامه مذاکرات احیای برجام در وین به ایران ارائه شده است چراکه طرفهای غربی مذاکرات احیای برجام مدعی هستند که با ادامه سرعت پیشرفت کنونی برنامه هستهای ایران طی هفتههای آتی، دیگر امکان بازگشت به توافق هستهای سال ۲۰۱۵ میسر نبوده و پنجره دیپلماسی در چارچوب مذاکرات احیای برجام بسته خواهد شد. اگرچه این پیشنهاد روسیه واکنش منفی تهران را به دنبال داشته، اما منطق برخی گمانهها و همچنین شناخت از پیشینه و سوابق کنشها و الگوهای رفتاری روسیه در قبال تهران به ویژه در قضیه برجام نشان میدهد که روسیه در ارائه چنین پیشنهادی هدف مهمتری را دنبال میکند. در واقع هدفی را که روسیه از رهگذر ارائه این پیشنهاد دنبال میکند، اغوای ایران و همچنین قرار دادن آن در نقطه ضعف و جایگاهی است که نتواند از پیشرفت برنامههای هستهای خود برای امتیاز گرفتن از غرب در مذاکرات وین استفاده کند.
در این شرایط دیپلماتهای ایران به درستی از پذیرش چنین تفاهمی سر باز زدند. در واقع روسیه به این باور رسیده که سیر فعالیتهای هستهای ایران یعنی از زمان به قدرت رسیدن بایدن و مشخصا از پایان ژوئن تا اواخر نوامبر سال گذشته، سرعت و پیشرفت بیشتری در قبال اتخاذ سیاست صبر و مماشات و ابتکارات دیپلماسی مقامات کاخ سفید داشته و همین اسباب نگرانی روسیه شده است. سیاست اغفال روسیه آنجا خود را نشان میدهد که میداند خواست و مطالبه تهران در مذاکرات وین، لغو همه تحریمها و مشخصا تحریمهای مغایر با برجام است نه برخی از آنها. این وضعیت و بروز و ظهور چنین نشانگان و پیشنهاداتی به معنای فرصتطلبی روسها و همچنین ناپایداری و شکنندگی روابط تهران- مسکو است.
اگر ارائه چنین پیشنهاداتی از سوی ژاپن که فاقد سابقه منافع استعماری و یا حتی از طرف «ریچارد نفیو» طراح تحریمهای ضدایرانی دوران باراک اوباما شده بود، پذیرفتنیتر بود. بنابراین وقتی چنین پیشنهادی از سوی روسیه مطرح میشود باید کمی تردید کرد، چراکه میداند یک رابطه پایدار تهران با غرب هیچگاه به نفع روسیه نیست. در سطحی دیگر، گفتوگوی همزمان واشنگتن با مسکو در مذاکرات وین حول محور بحران اوکراین، قرینه دیگری است که نشان میدهد توافق پیشنهادی روسیه قابل راستیآزمایی نیست و جنبه جانبدارانه آن در حمایت از مواضع تهران در مذاکرات وین و احیای برجام بسیار ضعیف است، چراکه روسها مذاکرات خود با واشنگتن بر سر بحران اوکراین را به وسیله وزیر امور خارجه خود (سرگئی لاوروف) به عنوان یک دیپلمات کهنهکار و کارکشته از سر گرفته، در حالی که چنین مذاکراتی بر سر احیای برجام را از طریق «میخائیل الیانوف» یعنی یک دیپلمات دونپایه خود؛ دیپلماتی که هیچگاه خوشبینیها و پیشبینیهایش درست از آب درنیامد، دنبال میکنند.
به این ترتیب در شرایط اغفال ایران از طرف روسیه، شاید آنگونه که روسها پنداشتهاند بتوانند از غرب بر سر بحران اوکراین امتیاز بگیرند، چراکه در حال حاضر رابطه اوکراین با روسیه همانند منازعه عقابی است که پنجههای خود را بر گلوی خرسی فرو برده باشد و شاید دامنه مناقشه غرب و روسیه بر سر اوکراین موجب تزاید تحریمهای اعلامی غرب علیه مسکو شود.
***
مصلحت ایران در مذاکره مستقیم با آمریکا
مذاکرات برجامی در وین جاری است و همین دیروز هم روسای هیاتهای ایران و ۱+۴ با هم جلسه داشتند. اولیانوف، نماینده روسیه در وین درباره محتوای این گفتوگوها گفته بود که «پیشرفتهایی حاصل کردیم» اما از جزئیات خبری نداریم. در عین حال به نظر میرسد که وضعیت روزبهروز پیچیدهتر و مسیر توافق ناهموارتر میشود، اگرچه سعید خطیبزاده سخنگوی وزارت خارجه کشورمان معتقد است که از هر وقت دیگری به توافق نزدیکتر هستیم!
بر اساس آنچه تاکنون رسما اعلام شده اما ایران پیشنهاد طرف آمریکایی مبنی بر توافق موقت را پس زده و خواستار توافق جامع و پایدار است. آن هم در شرایطی که طرف آمریکایی به جای نرمش به خرج دادن شرط و شروط تازه مطرح میکند. مصداق آن هم اظهارات اخیر رابرت مالی است که گفته: «بعید است ایالات متحده بدون آزادی شهروندان آمریکایی که در ایران بازداشت هستند، در خصوص احیای برجام با تهران به توافق برسد.» این رویکرد آمریکاییها اما انگار از خوشبینی برخی تحلیلگران داخلی نکاسته است، مثلا جاوید قرباناوغلی، دیپلمات پیشین در گفتوگویی با «جهانصنعت» آخرین اتفاقات در زمینه مذاکرات برجامی را مرور کرده و معتقد است که توافق حاصل میشود اگر ایران و آمریکا مستقیم مشغول مذاکره شوند. آنچه در ادامه میخوانید، مشروح این گفتوگو است.
ایران به جد توافق موقت را رد کرده است و آمریکا هم به سوی افزایش شرط و شروط رفته و از لزوم آزادی زندانیان دوتابعیتی میگوید. با این وضعیت و در یک نگاه واقعبینانه امکان رسیدن به یک توافق جامع و پایدار آنطور که ایران مد نظر دارد، چقدر است؟
اتفاقی که اخیرا افتاده به بیان آقای رابرت مالی درباره دوتابعیتها که اتفاقا به شکل غیرالزامآوری به توافق هستهای گره زده شده، محدود نیست. اتفاق دیگر کنار گذاشتن آقای ریچارد نفیو از تیم مذاکرهکننده آمریکاست. به هر حال او مبتکر تحریمها بود و کتابی هم در این باره نوشت و از جمله عناصر بسیار تند در تیم آنها بود. اتفاق دیگر هم اعتصاب غذای برخی افراد از جمله آن گروگان سابق آمریکایی در کنار هتل کوبورگ است که خواهان آزادی دوتابعیتیها و به تعبیر خودشان گروگانها هستند. ضمن اینکه موقعیت آقای بایدن در داخل آمریکا هم خیلی ضعیف است و کنگره نیاز دارد که انتخابات آتی کنگره را ببرد یا حداقل نبازد. یکی از مسائل چالشبرانگیز در آنجا هم همین مساله زندانیان دوتابعیتی است. همانطور که اشاره کردم بیان رابرت مالی غیرالزامآور بوده و بعید است که این موضوع را به احیای برجام سنجاق کنند.
رد توافق موقت از سوی ایران چه تاثیری در وضعیت آنها دارد؟
ایران این گزینه را رد کرده و به نظر من هم کار درستی کرده است. به هرحال ممکن است آمریکاییها برای بالا بردن قدرت چانهزنی خود این مسائل را مطرح کنند. در دنیای دیپلماسی نیز مرسوم است که هر طرف برگهای جدید رو کند تا قدرت چانهزنی خود را بالا ببرد.
با پذیرش توافق موقت مخالف هستید؟
بله. این مساله یک پوست خربزه زیر پای ایران است و برای من تعجبآور بود که گفته شد از زبان روسها به ایران گفته شده چون قبلا آمریکاییها فقط دنبال این بودند و یعنی اینکه الان روسها را با خود همراه کردهاند. به هرحال ایران این مساله را رد کرده است. در مجموع این پازل را میتوان این طور دید که آمریکاییها میخواهند هرچه سریعتر با ایران به تفاهم برسند تا نگرانی خود از رسیدن ایران به مرحله گریز هستهای را رفع کنند. چون احساس میکنند توافق با توجه به مواضع حداکثری دو طرف به خصوص ایران دور از دسترس است و ایران در این فاصله همچنان به تولید اورانیوم غنیشده ۶۰ درصدی ادامه میدهد، به تعداد سانتریفیوژهای خود اضافه میکند و این برای آمریکاییها که زیر فشار سنگین رژیم صهیونیستیها نیز هستند، مسالهساز شده است. راهحلی که به نظرشان رسیده این است که توافق موقت صورت بگیرد که به نظر من به مصلحت ایران نیست.
چه چیزی به مصلحت ایران است؟
به نظر من مصلحت ایران این است که اولا با آمریکاییها مستقیما مذاکره کند و طرح جدیدی ارائه کند که متضمن بازگشت بیقید و شرط هر دو کشور به توافق ۲۰۱۵ باشد. هدف از این کار نیز آن است که آرایش بازی به هم بخورد و توپی که الان به ناچار و به دلیل اهمال ما بعد از شروع مذاکره به زمین ما افتاده و قبلا در زمین آمریکا بود، به زمین آمریکاییها بازگردانده شود. واقعیت این است که ما در قضیه بازگشت به توافق ۲۰۱۵ محق هستیم و گامهایی را هم که برداشتیم در حالی برداشته شده که اعلام کردهایم آماده عقبنشینی هستیم، منوط به اینکه آمریکاییها نیز به آن برگردند. طبیعی است که در چنین شرایطی دنیا استدلال ما را خواهد پذیرفت و سنجاق کردن هر مساله دیگری از جمله آزادی زندانیان دوتابعیتی بیاعتبار خواهد شد.
از مذاکره مستقیم میگویید، اما موضع ایران در این باره کاملا مشخص است و بارها نفی شده است.
نه مشخص نیست.
شما نشانهای از اینکه ایران بخواهد مذاکره مستقیم با آمریکا را آغاز کند، میبینید؟
بله، بعد از اینکه گفته شد مذاکره با دشمن به معنی تسلیم در برابر دشمن نیست ما نشانه را دیدیم و این به نظر من یک چراغ سبز روشنی به معنی امکان شکلگیری مذاکره مستقیم با آمریکا بود.
اما بعد از آن هم اقدامی در این راستا صورت نگرفت.
ممکن است که تیم ایران یا افرادی که در مدیریت صحنه مذاکرات هستند منتظر فرصت مناسب هستند اما به نظر من با آن حرف، مجوز لازم برای مذاکره مستقیم با آمریکا صادر شده و این واقعا به نفع ما است چون گفتوگوها بدون هیچ واسطهای و رودررو بهتر به نتیجه میرسد. من قبلا هم بارها گفتهام که آمریکاییها امتیازی از طریق واسطههایی مثل چین و روسیه و حتی متحدان اروپایی آمریکا به ایران نخواهند داد. اگر قرار به امتیاز دادن باشد میخواهند مستقیما این کار را انجام بدهند و در مقابل امتیازی از ایران بگیرند.
منظورتان این است اگر به مذاکره غیرمستقیم با آمریکا ادامه دهیم، در ادامه و با توجه به رویه موجود به نتیجه نخواهیم رسید؟
نمیخواهم بگویم که به نتیجه نخواهیم رسید اما معتقدم که هم ایران و هم آمریکا خواهان به نتیجه رسیدن مذاکرات هستند؛ عواملی که مانع تحقق این هدف میشود اولا ضعف تیم مذاکرهکننده ما است. دوما مذاکره غیرمستقیم از طریق واسطهها و سوما فشارهای داخلی که در داخل آمریکا به تیم بایدن و در ایران از طریق یک جناح مخالف برجام وارد میشود. با این حال اگر یک اراده ملی و عزم جزم برای مذاکره مستقیم با آمریکاییها وجود داشته باشد، به نظر من بایدن که تاکنون در برابر فشارهای داخلی تا حد ممکن ایستادگی کرده، چنانچه توافق را در دسترس ببیند آمادگی ایستادگی بیشتری خواهد داشت. به خاطر اینکه همانطور که گفتم مسائل داخلی برای بایدن بسیار حاد است و هرگونه موفقیت در احیای برجام یک موفقیت برای تیم بایدن خواهد بود.
بسیاری از کارشناسان داخلی میگویند مذاکرات از نظر فنی پیش رفته و آنچه نیاز است تصمیمات سیاسی است. به نظر شما این تصمیم باید در تهران گرفته شود یا واشنگتن؟ قدم اول را کدام طرف باید بردارد؟
من درباره گزاره اول شما مبنی بر اینکه همه مسائل فنی حل شده، تردید دارم، چون آنطور که شنیدهایم هنوز پرانتزهایی باز است که تیمهای مذاکرهکننده در حال چانهزنی بر سر آن هستند. اینکه به چه نتیجهای برسند باید مشخص شود تا بعد بتوان درباره سوال شما صحبت کرد. آن ارادهای که من گفتم اما در هر دو طرف وجود دارد. از طرف ایران برای پذیرش شجاعانه مذاکره مستقیم وجود دارد چون هیچ بار اضافهای بر دوش ما نخواهد گذاشت همانطور که در دوره مذاکرات آقای ظریف باری به ما تحمیل نکرد یا چیزی از ما کم نکرد.
اکنون هم برداشت من از صحبتهای مقام معظم رهبری این است که مجوز لازم برای این مذاکره مستقیم داده شده است. درباره اینکه چرا تاکنون اتفاق نیفتاده اما باید صادقانه بگویم که نمیدانم. اما از طرف دیگر شاهدیم که آمریکاییها بارها آمادگی و حتی اصرار خود برای مذاکره مستقیم با ایران را اعلام کردهاند و این ایران است که از این کار امتناع کرده است.
از فشارهای داخلی در آمریکا گفتید. اینجا در ایران اما شاهد سکوت مخالفان سرسخت برجام هستیم در حالی که بر اساس شنیدهها و اخبار غیررسمی توافقی که احتمالا در دولت رییسی حاصل خواهد شد از برجام امتیازات کمتری دارد، آیا سکوت فعلی میتواند ما را خوشبین کند که قرار است در نهایت توافقی صورت بگیرد؟
سکوت مخالفان برجام ناشی از دو مساله است. یک اینکه اینها قبلا منتقد سرسخت برجام بودند و میخواستند آن را آتش بزنند، پاره کنند و… اکنون اما خودشان زمام امور را به دست گرفته و شرایط و مشکلات را با پوست و گوشت و خون خود لمس میکنند. میبینند که پرداخت حقوق کارمندان، بازنشستگان و… مثل مساله بودجه چقدر دشواری دارد و همه اینها سبب شده که به سوی مذاکرات بروند منتها از اعلام آن ابا دارند. در حالی که یک سیاستمدار باید آنقدر شجاعت داشته باشد که اگر جایی اشتباه کرد، به خاطر مسائل مملکت و منافع ملی صادقانه اعتراف و اشتباهات قبلی را جبران و در مسیر تامین منافع کشور حرکت کند.
- 13
- 7