به گزارش روزنامه شرق، این روزها که سکوت سنگینی بر مذاکرات وین و احیای برجام حاکم است، ادعاهایی مبنی بر احتمال آزادشدن اموال بلوکهشده ایران و تلاش کشورهای همسایه درباره پرداخت بدهیهایشان در فضای سیاسی و رسانهای شکل گرفته؛ ادعاهایی که بیش از آنکه نزدیک به واقعیت باشد، تدبیری از جانب دولت برای مدیریت جنون ارزی کشور در دو هفته اخیر است. آنگونه که مطرح است تا زمان تعیین تکلیف احیای برجام و حل اختلافات باقیمانده خبری از دسترسی ایران به داراییهایش در دیگر کشورها نیست.
شاید بههمیندلیل هفته گذشته شاهد موضعگیری تند کیهان علیه کره جنوبی و تهدید به بستن تنگه هرمز روی کشتیها و نفتکشهای این کشور بودیم. سخنانی که کار دست وزارت امور خارجه دولت رئیسی داد و به احضار سفیرش در سئول منجر شد. با این حال کیهان به تکرار مواضع خود ادامه داد. در آن سوی داستان بازار ارز هم که هفته گذشته کانال ۲۸ هزار تومانی را فتح کرده بود، واکنشی نسبت به ادعاهای داخلی درخصوص آزادسازی اموال بلوکهشده ایران از سوی وزارت امور خارجه و بانک مرکزی نشان نداد و کماکان سیر صعودی قیمتها را طی کرد تا این هم گواهی باشد بر زیر سؤال رفتن این مهم.
با این حال «شرق» برای کندوکاو هرچه دقیقتر ادعای مسئولان کشور که مذاکرات وین را مستقل از تلاش برای آزادسازی اموال بلوکهشده یا مذاکره بر سر تبادل زندانیان دوتابعیتی میدانند، به گفتوگو با چند نفر از کارشناسان این حوزه نشسته تا نظر آنان را دراینباره جویا شویم که در ادامه تحلیلشان را به تفصیل میخوانید.
کارشناس ارشد مسائل بینالملل در ادامه بر این نکته تأکید داشت که ساختار سیاسی کنونی و دولت فعلی کره جنوبی براساس یک نگاه نئورئالیستی کلاسیک در انطباق جدی با سیاستهای ایالات متحده آمریکا قرار دارد. پس سئول سعی میکند خود را با هنجارهای دیپلماتیک مدنظر واشنگتن بهخصوص در قبال ایران هماهنگ کند. بدیهی است که کره جنوبی بدون هماهنگی با ایالات متحده هیچگونه اقدامی درخصوص آزادسازی اموال بلوکهشده ایران انجام نمیدهد. در چنین شرایطی حتی اگر شاهد تداوم هشدارهای ایران نظیر واکنش کیهان باشیم، سئول بین نگرانی از تهدیدهای ایران و همراهی با آمریکا، دومی را انتخاب کرده است؛ بنابراین با وجود نگرانی کره جنوبی از تکرار اتفاقاتی نظیر توقیف نفتکش از سوی ایران که نهایتا به حضور نمایندهای در پایینترین سطح دیپلماتیک به تهران در دولت دوازدهم منجر شد، سئول بیش از آنکه سیاستهای خود را براساس هشدارها و تحلیلهای ایران تعریف کند، در سایه ایالات متحده عمل خواهد کرد. با در نظر داشتن این واقعیت هرگونه ادعای سیاسی، رسانهای و دیپلماتیک از طرف دولت، رئیسجمهور، بانک مرکزی، وزارت امور خارجه و رسانههای منتسب در این زمینه به دور از واقعیت است.
قیهباشی در ادامه خاطرنشان کرد: اگرچه کره جنوبی به طور کامل در مسیر و ریلگذاری ایالات متحده آمریکا عمل میکند؛ اما در طرف دیگر همه تلاشهای دیپلماتیک را برای آرامکردن جو متشنج تهران- سئول به کار خواهد بست؛ کمااینکه پیشتر هم با پرداخت بدهیهای ایران به سازمان ملل و مسائلی از این دست توانست فضای کنونی را قدری مدیریت کند. با این حال به دلیل آنکه مذاکرات وین اکنون در یک توقف و حتی سکون و انسداد قرار گرفته و بیم شکست مذاکرات و احیای برجام نیز میرود و به تبع آن آمریکا هم در چنین شرایطی به دنبال دادن امتیاز به جمهوری اسلامی نیست، قطعا کرهایها هم هیچگونه امتیازی به ایران نخواهند داد و فقط سعی خواهند کرد با وعدههای دیپلماتیک تهران را حداقل تا زمان تعیین تکلیف مذاکرات وین آرام کنند، بدون آنکه امتیازی به تهران داده شود.
این پژوهشگر پسادکترای آیندهپژوهی دانشگاه تهران به تفاوت و تبعیض واکنشهای دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران درباره آزادسازی اموال بلوکهشده خود در کره جنوبی با کشورهایی نظیر چین، عراق، ژاپن و... پرداخت و در این زمینه اذعان کرد: به دلیل آنکه کره جنوبی در قیاس با دیگر کشورها به جدیترین بازیگر حامی سیاستهای کاخ سفید ضد تهران در منطقه شرق آسیا بدل شده است، شرایطی را رقم زده که شاهد نوعی تبعیض آشکار و عیان ذیل شدت تفاوت واکنش دیپلماتیک تهران با سئول در مقایسه با پکن و حتی توکیو باشیم. در کنار آن نباید سایه ایدئولوژی بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را فراموش کرد.
بههرحال دیپلماسی ایران در ۴۳ سال گذشته عملا در مسیر نوعی ایدئولوژی خاص قرار گرفته است که با روی کار آمدن دولت سیزدهم شدت این ایدئولوژی و سنگینی آن بر دیپلماسی افزایش پیدا کرده است. از این رو قطعا شاهد انفعال تهران در برابر عدم پرداخت بدهیهای کشوری چون عراق به مانند ادوار گذشته خواهیم بود، چنانکه ایران هیچگاه نتوانست یا نخواست واکنش جدی به عدم پرداخت خسارات ناشی از جنگ هشتساله از سوی عراق از خود نشان دهد. این در حالی است که بغداد تمام خسارات حمله و اشغال کویت را به این کشور پرداخت کرد. به دلیل همین عملا فرصتهای گوناگونی در منطقه و جهان از ایران سلب شده است. با درنظرگرفتن این مهم که جمهوری اسلامی ایران کشورهایی مانند لبنان، سوریه، یمن، فلسطین و بهخصوص عراق را جزء محور مقاومت در خاورمیانه و بازیگران فرامنطقهای مانند روسیه، چین، ونزوئلا، کره شمالی و... را هم در زمره محور ایدئولوژیک ضدآمریکایی تعریف میکند، تعامل جدی با مسکو، پکن، بغداد و... دارد. کمااینکه اخیرا ادعاهایی مبنی بر تلاش بغداد برای پرداخت بخشی از بدهیها به ایران مطرح شده است که به نظر میرسد با توجه به سایه سنگین آمریکا بر اقتصاد و مناسبات بانکی عراق این مهم بدون چراغ سبز ایالات متحده امکان وقوع ندارد.
این تحلیلگر ارشد حوزه بینالملل آسیبشناسی جدیای درخصوص عملکرد سیاست خارجی دولت سیزدهم در هشت ماه گذشته داشته و پیرو آن تصریح کرد که متأسفانه دستگاه سیاست خارجی دولت رئیسی نوعی تعجیل ناشی از نگاه ایدئولوژیک را در دیپلماسی به کار میبرد تا جایی که با کوچکترین اتفاق و موضعگیری سعی دارند یک واکنشی را با هدف موازنهسازی دیپلماتیک در برابر آمریکا مطرح کنند. در این بین واکنشهای موازی برخی نهادها هم چالش مذکور را بهمراتب پررنگتر میکند. البته در آن سوی داستان اینگونه به نظر میرسد که بخشی از این موضعگیریهای عجولانه مقامات دستگاه سیاست خارجی دولت رئیسی برای مدیریت فضای داخلی باشد. برای مثال احتمالا دستگاه سیاست خارجی با اتخاذ موضع سریع در رابطه با آزادشدن اموال بلوکهشده ایران در کره جنوبی که پیشتر ذیل تبادل با سیامک نمازی، محمدباقر نمازی و مراد طاهباز مطرح شده بود یا تلاش عراق برای پرداخت بخشی از بدهیهای خود نوعی گفتاردرمانی برای کنترل بازار ارز را در دستور کار قرار داده باشند که این روزها مرتب سیر صعودی را طی میکند. این در حالی است که این واکنشهای عجولانه دیپلماتیک در دیگر کشورها مانند آمریکا دیده نمیشود. برای مثال در تبادل انوشه آشوری و نازنین زاغری با بدهی ما تا زمانی که هواپیمای این دو نفر از خاک ایران خارج نشد و در فرودگاه عمان بر زمین ننشست، دولت بوریس جانسون از موضعگیری رسمی در این زمینه اجتناب کرد. در همین راستا نیز مقامات دولت آمریکا، هم درخصوص آزادشدن اموال بلوکهشده ایران، احتمال تبادل زندانیان دوتابعیتی، احیای برجام، توقف مذاکرات وین، سپاه و... هیچگونه موضعگیری عجولانهای نداشته و ندارند.
قیهباشی کالبدشکافی عمیقی روی موضعگیری تهران در قبال استقلال مذاکرات مربوط به آزادسازی اموال ایران با مذاکرت مربوط به تبادل زندانیان دوتابعیتی و نیز مذاکرات وین داشت و دراینباره صراحتا عنوان کرد که به هیچ عنوان مذاکرات مربوط به آزادسازی اموال ایرانی در کشورهای دیگر با مذاکرات مربوط به زندانیان دوتابعیتی و همچنین مذاکرات وین بیارتباط نیست. هرچند تهران اصرار دارد که این مذاکرات را مذاکراتی مستقل و در عین حال موازی بداند اما بیشک هرکدام از این مذاکرات با دو مذاکره دیگر ارتباط داشته، از آنها تأثیر میپذیرد و بر آنها تأثیر میگذارد. البته در این بین نقش محوری بر مذاکرات وین است. بنابراین اگر مذاکرات احیای برجام فضای مثبتی پیدا کند، میتواند روی مذاکرات درباره آزادسازی اموال بلوکهشده ایران و به تبع آن تبادل زندانیان دوتابعیتی اثر بگذارد و این مذاکرات را هم اصطلاحا روی غلتک بیندازد. ولی چون ما شاهد بنبست در احیای برجام هستیم، بیشک مذاکرات مربوط به آزادسازی اموال بلوکهشده ایران و نیز تبادل زندانیان دوتابعیتی هم کنار گذاشته شده است.
این پژوهشگر پسادکترای آیندهپژوهی دانشگاه تهران در پایان بخش تحلیل خود روی نکته مهمی دست گذاشت و در این راستا اذعان داشت که از نگاه ایالات متحده هر زمان توافقات به آزادشدن بخشی از اموال بلوکهشده ایران منجر شده این داراییها در تحرکات منطقهای ضد منافع و امنیت آمریکا و بازیگران همسو با واشنگتن صرف شده است؛ بنابراین دولت بایدن که اکنون تحت فشار سیاسی جدی کنگره ذیل خروج سپاه از لیست FTO، آن هم در آستانه انتخابات میاندورهای قرار دارد، فعلا درباره نشاندادن چراغ سبز به کشورهایی مانند کره جنوبی، چین، ژاپن یا عراق برای آزادسازی اموال بلوکهشده ایران، حداقل تا زمان تعیین تکلیف برجام و سپاه دست نگه داشته است.
در عین حال برخی اقدامات و تصمیمات داخلی درخصوص افراد دوتابعیتی سبب شده است که علاوه بر نادیدهگرفتن درخواستهای مکرر دولت روحانی و رئیسی مبنی بر سرمایهگذاری خارجیها و حتی ایرانیان در داخل کشور، جامعه جهانی هم در ترسیم چهرهای خاص از ایران تا جایی پیش رود که سخنان وزیر ورزش دولت رئیسی مبنی بر پذیرایی از گردشگران جام جهانی قطر در کیش با واکنش گستردهای همراه شود، چنانکه بیشتر کاربران شبکههای اجتماعی بهخصوص در توییتر بارها این ادعای سجادی را به باد انتقاد گرفتهاند و عنوان کردهاند اگر کسی دوست دارد به ایران سفر کند و هیچگاه بازنگردد، میتواند به کیش برود. مجموعه این شرایط به ما یادآوری میکند مذاکرات وین نباید به هیچ وجه تحتالشعاع برخی اقدامات و مسائل قرار گیرد. بنابراین اگرچه برجام دارای بُعد سیاسی یا بهتر بگویم خوانش سیاسی داخلی است، اما متفاوت از آن است که توافق هستهای «بازیچه سیاسی» شود. این دو مقوله باید از هم تفکیک شوند؛ بله برجام سیاسی است اما بازیچه سیاست نیست. برای احیای برجام و لغو تحریمها با هدف پدیدارشدن آثار مثبتش بر اقتصاد جمهوری اسلامی ایران باید دست به یک بازبینی و بازتعریف در رفتارهای خود، چه در داخل، چه در سطح منطقه و در نگاه جهانی بزند. چون احیای برجام به تنهایی چهره ایران را در فضای بینالملل عوض نمیکند. به دیگر سخن احیای برجام شرط لازم است اما شرط کافی نیست.
هر چه زمان را از دست بدهیم برجام شکنندهتر خواهد شد
احسان کیانی، کارشناس ارشد مسائل آمریکا و تحلیلگر حوزه بینالملل در آغاز اشارهای به تأثیر مذاکرات برجام بر روند گفتوگوها برای آزادسازی اموال و داراییهای بلوکهشده ایران داشت و دراینباره چنین بیان کرد: همواره در مذاکرات برجام همکاریهای مقطعی درخصوص آزادشدن برخی از اموال بلوکهشده ایران در دستور کار قرار گرفته است تا یک فضای مثبت و تنفسی برای تهران در قبال سیاست فشار حداکثری آمریکا و تحریمهای این کشور با هدف پیشبرد مذاکرات وین و احیای برجام شکل گیرد.
ضمن اینکه دولت بایدن، هم به تهران و هم به دیگر اعضای ۱+۴ این پالس مثبت دیپلماتیک را داده است که کاخ سفید با تلاش برای آزادسازی بخشی از اموال بلوکهشده ایران به دنبال تغییر رویه و انعطاف در سیاست فشار حداکثری است. بااینحال نرمش ظاهری دولت بایدن درخصوص آزادسازی داراییهای ایران در صحنه عمل به خروجی ملموسی ختم نشده است و نهایتا شاهد نشاندادن چراغ سبزهایی از سوی واشنگتن مبنی بر دادن حوالههایی برای صادرات برخی کالاها و اقلام مورد نیاز ایران از سوی کشورهایی چون کره جنوبی، ژاپن، چین، روسیه و... هستیم که البته این کالاها و اقلام نباید مغایر با سیاستهای فشار حداکثری، تحریمهای آمریکا و خطوط قرمز وزارت خزانهداری باشد.
تحلیلگر ارشد مسائل آمریکا در ادامه خاطرنشان کرد که تفاوت و تضاد مواضع دو طرف تهران و واشنگتن درخصوص آزادسازی اموال بلوکهشده ایران تا اندازهای به تشدید تعارض منافع این دو ذیل توقف مذاکرات وین به دلیل اختلاف بر سر خروج سپاه از لیست گروههای تروریستی و همچنین دیگر اختلافات باقیمانده درباره این مسئله بازمیگردد.
بنابراین به هر اندازه این توقف به درازا بکشد، روی تلاشها برای آزادسازی اموال بلوکهشده ایران هم آثار مخرب خود را دارد. به همین دلیل در شرایط کنونی که شاهد توقف بیش از ۴۰ روزه مذاکرات وین هستیم و در عین حال نیز روزبهروز دامنه اختلافات بین جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا درخصوص احیای برجام بیشتر میشود، دولت بایدن اکنون به این نتیجه رسیده است که در فضای بنبست کنونی هیچگونه امتیازی، ولو مقطعی و کوچک به تهران ندهد. خصوصا که اکنون کاخ سفید، هم در داخل با مخالفان جدی درخصوص نحوه مذاکرت با تهران با محوریت خروج سپاه از لیست گروههای تروریستی مواجه است و هم در سطح منطقهای تلاشهای کشورهایی مانند عربستان و بهخصوص اسرائیل هم فشار را بر دولت بایدن بیشتر کرده است. بنابراین تا زمانی که مذاکرات وین در توقف به سر میبرد، به نظر نمیرسد که هیچگونه اقدام روشن و ملموسی برای آزادسازی اموال و داراییهای بلوکهشده ایران صورت بگیرد.
کیانی گریزی هم به تلاشها و مواضع ایران داشت و درباره آن تصریح کرد که توقف مذاکرات وین و تداوم فضای بنبست کنونی برای احیای برجام نیز تهران را به این نتیجه رسانده است که حداقل تا تعیین تکلیف این مذاکرات نمیتواند به اموال بلوکهشده خود دست پیدا کند. ازهمینرو است که دولت سیزدهم بهصراحت عنوان کرده است که باوجود مذاکرات و تلاشهای دیپلماتیک برای آزادسازی بخشی از این اموال بلوکهشده در کشوری مانند کره جنوبی نهایتا این مذاکرات به مرحله نهایی و اجرائی نرسیده است. بدیهی است که تنها عامل و مانع بر سر آزادسازی اموال و داراییهای بلوکهشده ایران به احیای برجام بازمیگردد.
این کارشناس مسائل بینالملل در ادامه با یادآوری پروسه تبادل دو زندانی دوتابعیتی (انوشه آشوری و نازنین زاغری) در قبال بدهی انگلستان به ایران تصریح کرد که در تبادل مذکور طرف مقابل جمهوری اسلامی، بریتانیا بود و چون دولت بوریس جانسون چراغ سبز آمریکا را پیش از توقف در مذاکرات وین کسب کرده بود، این تمایل و توان را داشت که با پرداخت بدهی خود به ایران آزادی این دو نفر را رقم بزند. اما به دلیل آنکه اکنون از آن فضای مثبت روزهای پایانی اسفندماه سال گذشته دور شدهایم و به موازاتش هر لحظه فضای منفی بر مذاکرات سنگینی میکند، دیگر دولت بایدن به دنبال تکرار تبادل زندانیان دوتابعیتی و آزادکردن اموال بلوکهشده ایران تا زمان تعیین تکلیف مذاکرات وین نیست.
این تحلیلگر ارشد مسائل آمریکا، عدم آزادسازی اموال بلوکهشده ایران را بیارتباط به جنگ اوکراین نمیداند و دراینباره بیان میدارد که چون با وقوع جنگ اوکراین و نقش مخرب روسیه در وین، فضای لازم و مثبت برای احیای برجام سختتر شده است. دولت بایدن هم به دلیل فشارهای داخلی و منطقهای سعی میکند جایگاه و نفوذ خود را در ساختار سیاسی آمریکا با دادن امتیاز به مسکو و تهران تضعیف نکند.
خصوصا اینکه علاوه بر جریان قاطع جمهوریخواهان حتی هسته مرکزی دموکراتها در کنگره هم انتقادات جدی به نحوه مذاکرات دولت بایدن داشته و دارند. در چنین شرایطی بایدن تمایل کمتری برای آزادسازی اموال بلوکهشده ایران دارد؛ بهویژه آنکه از نگاه واشنگتن در جنگ اوکراین، تهران بازیگری است که نهتنها موضع قاطعی در برابر مسکو اتخاذ نکرد بلکه حتی به نحوی حمایت سیاسی، دیپلماتیک، رسانهای و حتی نظامی از کرملین در حمله به اوکراین را در دستور کار خود قرار داده است. بنابراین این نکته هم هزینه نرمش و انعطاف دولت بایدن در برابر ایران را بهواسطه تصمیم برای آزادسازی اموال بلوکهشده در کشورهایی مانند کره جنوبی بالا میبرد.
کیانی به واکاوی اختلافات در بدنه دولت بایدن درباره مذاکره و نحوه تعامل با ایران پرداخت و تصریح کرد که با توقف در مذاکرات وین شاهد تشدید اختلاف نظر بین مشاور امنیت ملی کاخ سفید با محوریت جک سولیوان و تیم مذاکرهکننده وزارت امور خارجه با محوریت رابرت مالی درخصوص مذاکره با ایران هستیم. در پی تشدید اختلاف نظرها، جک سولیوان، مشاور امنیت ملی کاخ سفید منتقد جدی انعطاف در برابر ایران است. بنابراین مخالف سرسخت هرگونه امتیازی مبنی بر خروج سپاه از لیست گروههای تروریستی یا آزادسازی بخشی از اموال بلوکهشده ایران است؛ چراکه به باور سالیوان در شرایط توقف مذاکرات نباید امتیازی به ایران داده شود. در همین راستا بیانیه چند روز پیش کاخ سفید مبنی بر گرفتن امتیازات فرابرجامی در ازای خروج سپاه از لیست گروههای تروریستی معنای خاص خود را دارد؛ چراکه بسیاری معتقدند اصرار تهران بر خروج سپاه از لیست گروههای تروریستی و گرفتن انتقام موضوعات فرابرجامی هستند که ایران باید درخصوص آن تضمینهای لازم را بدهد. به همین دلیل دولت بایدن تا زمان تعیین تکلیف این اختلافات باقیمانده مهم به هیچ وجه اقدامی برای آزادکردن اموال بلوکهشده ایران نخواهد داشت؛ چراکه به باور آنها این اموال و داراییها در صورت آزادشدن صرف اقدامات منطقهای ضدآمریکا خواهد شد. پس هرچه زمان را از دست بدهیم، بیشک پروسه احیای برجام سختتر و در عین حال شکنندهتر خواهد شد.
این کارشناس ارشد مسائل بینالملل حسن ختام تحلیل خود را به تأثیر مناسبات منطقهای بر عدم دسترسی ایران به اموال خود اختصاص داد و درباره آن تصریح کرد باوجود برخی ادعاهای داخلی مبنی بر تلاش دولت عراق برای پرداخت بخشی از بدهیهایش به ایران، این مهم با واقعیتهای جاری اقتصادی کشور چندان منطبق نیست؛ چراکه بغداد بدون اجازه و چراغ سبز واشنگتن نمیتواند اقدامی درخصوص بازپرداخت بدهیهای خود به ایران داشته باشد.
با این حال در شرایط کنونی و با وجود اختلافات جدی بین تهران و واشنگتن بر سر سپاه، برجام و توقف در مذاکرات، آمریکا تمایل جدی دارد که مناسبات ایران و عراق به نحوی پیش رود که منافع ایالات متحده در این کشور (عراق) و کل منطقه خاورمیانه حفظ شود. منتهی چالش دیگر اینجاست که فضای سیاسی داخلی عراق هم به نحوی حرکت میکند که احتمال پرداخت بخشی از بدهیهای ایران را کمرنگ میکند.
به هر حال دولت کاظمی یک دولت مستعجل است و به موازات آن پارلمان جدید عراق دچار نوعی سکون و انسداد شده و چون نخستوزیر عراق این باور را دارد که نیروهای همسو و وابسته به ایران در تداوم و تشدید بنبست کنونی عراق دخیلاند و حتی مانع از رسیدن مجدد وی به پست نخستوزیری هستند، تمایلی به دادن امتیاز به ایران ندارد، مگر اینکه وضعیت دولت عراق به یک وضعیت باثبات برسد. پس مواضع دولت سیزدهم درخصوص پرداخت بخشی از بدهیهای عراق به ایران دور از واقعیتهای میدانی است، مگر اینکه پارامترهای اقتصادی بهویژه در بازار ارز این مسئله را تأیید کند و چون بازار ارز تاکنون هیچ واکنش مثبتی درخصوص آزادشدن اموال بلوکهشده ایران در دیگر کشورها یا پرداخت بخشی از بدهیهای عراق به ایران نشان نداده، مؤید آن است که این ادعاها از اساس زیر سؤال است.
عبدالرحمن فتحالهی
- 17
- 5