همزمان با اتمام گفتوگوهای غیرمستقیم تهران- واشنگتن در دوحه و صحبتهایی که درباره از دست رفتن این فرصت میشود، بدبینیها به آینده مذاکرات احیای برجام افزایش یافته است.
طبیعتا در این شرایط توجهها به سمت مقصریابی جلب شده و سهم هر یک از عوامل مانع از توافق اهمیت بسزایی پیدا میکند. پیرو همین اوضاع است که نگاهها به سوی تیم مذاکرهکننده و مشخصا علی باقریکنی که به عنوان یک چهره ضدبرجام شناخته میشد، برگشته است.
شاهدش آنکه روزنامه جمهوری اسلامی دیروز پیشنهاد تغییر تیم مذاکرهکننده را مطرح کرده و نوشته بود: «کسانی که به اصل برجام اعتقاد ندارند یا نمیخواهند به این واقعیت تن بدهند که احیای برجام و رفع تحریمها میتواند بسیاری از مشکلات مردم را حل کند، نمیتوانند مذاکرات برجامی را به نتیجه برسانند.
نتیجه کار آنها حداکثر این میشود که مطالبه درست ایران در مورد لغو تحریمهای ظالمانه آمریکا توسط اروپا مطالبهای غیرواقعی دانسته میشود و موضوع فعالیتهای موشکی کشورمان به شورای امنیت سازمان ملل کشانده میشود. ما نباید مساله را از آنچه بوده پیچیدهتر کنیم. این روش به زیان کشور است. راه درست این است که مسوولیت مذاکرات برجامی برعهده کسانی باشد که اولا به اصل برجام اعتقاد دارند، ثانیا به نظر اکثریت مردم که خواهان رسیدن به توافق هستند احترام بگذارند و ثالثا این واقعیت را درک کرده باشند که با احیای برجام و لغو تحریمها بسیاری از مشکلات مردم حل خواهد شد. اگر واقعا خواهان احیای برجام هستید، به این پیشنهاد عمل کنید.»
اینکه توجه روزنامه جمهوری اسلامی و دیگران معطوف به تیم مذاکرهکننده شده اما میتواند تا حدی متاثر از اخبار و شایعات اخیر باشد. میدانیم که از همان پارسال و وقتی که ادعا شد اخبار مذاکرات توسط افرادی که در کنار تیم مذاکرهکننده هستند به سعید جلیلی و برخی اعضای جبهه پایداری داده میشود شائبه اختلاف در تیم مذاکره نیز مطرح شده بود اما این بار این گمانه از زاویه دیگری مطرح شده است.
کانال سایبری عماریون خبر داده که وزیر خارجه در نامهای به ابراهیم رییسی تقاضای تغییر در تیم مذاکرهکننده را کرده و با حضور علی باقری مخالف است و به جای وی مهدی صفری و محمدرضا غائبی را پیشنهاد داده است.
این کانال اصولگرا نوشته: «از ابتدای حضور باقریکنی در تیم مذاکرهکننده و چینش تیم توسط وی افراد متخصص بارها نسبت به عدم کفایت او در مدیریت روند مذاکرات و عدم اطلاعرسانی دقیق وی به مجلس و دولت در مورد روند مذاکرات هشدار دادند اما رییس دولت مخالف این نظریه و درصدد پیش بردن مذاکرات با تیم فعلی بود.»
به نوشته عماریون: «عبداللهیان معتقد است تیم فعلی روند مذاکرات را به سمت فرسایش پیش برده و باید با روی کار آمدن یک تیم هماهنگ با دولت و مجلس از طرف مقابل امتیازگیری حداکثری کرده و به یک توافق پایدار رسید.»
ناگفته نماند که پس از انتشار این خبر، امیرعبداللهیان در واکنش به گمانههای اینچنینی توئیت کرد: «دکتر باقری با جدیت و در هماهنگی کامل با من به مذاکرات منطقی، مستدل و فعال برای لغو تحریمها ادامه میدهد.»
تکذیب اختلاف بین امیرعبداللهیان و علی باقری اما مانع از توجه به این مهم، یعنی سهم تیم مذاکرهکننده در وضعیت فعلی مذاکرات نمیشود. به خصوص که در این باره اختلافنظرهایی هم وجود دارد.
نقش کارگزار
صادق زیباکلام فعال سیاسی اصلاحطلب تیم دیپلماسی را تنها مسوول وضعیت فعلی مذاکرات نمیداند اما سهم آن را هم نادیده نمیگیرد. او به «جهانصنعت» گفت: «در جامعهشناسی بحثی تحت عنوان ساختار- کارگزار وجود دارد و طبق آن خیلی اهمیتی ندارد که کارگزار کیست و این ساختارها هستند که تعیین تکلیف میکنند. برخی دیگر اما معتقدند که اگرچه ساختار نقش ویژهای دارد اما کارگزاران نیز میتوانند در یک ساختار منشاء تغییر و تحول شوند. به نظر میرسد که این بحث به طور عجیبی به موضوع مذاکرات هستهای در ایران گره خورده است.»
وی افزود: «باید از خودمان بپرسیم که آیا واقعا اینکه چه کسی مذاکره میکند اهمیت دارد؟ یا اینکه تصمیمات در تهران اتخاذ میشود و تیم دیپلماسی اجراکننده آن است؟ یعنی باید پرسید که اگر مثلا در سال ۹۴ به جای ظریف فرد دیگری مسوول مذاکرات بود، امکان حصول توافق وجود داشت؟ به نظر من نمیتوان به طور قطعی گفت که تیم مذاکرهکننده اهمیتی ندارد و تصمیمات در تهران گرفته میشود. مقدار این اثرگذاری را نمیتوان به طور دقیق تخمین زد اما تا حدودی اهمیت دارد که چه کسی در حال مذاکره است. اینکه آقای باقریکنی و تیم او چقدر موفق بوده یا اینکه اگر مثلا عراقچی و ظریف یا دیگران مشغول مذاکره بودند چه نتیجهای به بار میآمد و… مسائل قابل توجهی است.»
زیباکلام با اشاره به نقش تیم مذاکرهکننده گفت: «حتی میتوان پرسید که اگر آقای باقریکنی مسلط به زبان انگلیسی بود یا آن دانشی که ظریف طی دهها سال زندگی در آمریکا از جامعه آمریکا و طرز فکر آمریکاییها کسب کرده بود را داشت؛ باز هم به اینجایی میرسیدیم که امروز هستیم؟! به نظر من هم ساختار و هم کارگزاران اهمیت دارند. اینکه ایران میخواهد توافق کند یا خیر خیلی مهم است اما این به معنی آن نیست که اگر ایران خواستار توافق باشد، هر کسی که مسوولیت مذاکرات را به عهده بگیرد، خواهد توانست توافق کند. در سال ۹۴ هر دو عامل کنار هم بود. یعنی هم ایران خواستار توافق بود و هم تیم ظریف تسلط کافی را داشتند.»
او در پاسخ به اینکه آیا صرفا توانایی و تسلط تیم مذاکرهکننده اهمیت دارد و یا نگرش و رویکرد سیاسی آنها نیز اهمیت دارد؟ گفت: «قطعا بعد از تواناییهای تکنیکی کارگزار، گرایشات سیاسی او هم خیلی اهمیت دارد. آقای ظریف از اساس معتقد به تنشزدایی با غرب بود. یعنی اگر دست ظریف بود شاید الان سفارتخانه آمریکا در تهران دایر شده بود. ما نمیتوانیم این را با آقای باقریکنی که محصول تفکر دانشگاه امام صادق، تفکر رادیکال تندروها و سعید جلیلی است، یکی کرد. نگاه اینها به آمریکا اساسا پر از کینه و عداوت است. بنابراین نمیتوان گفت که فرقی ندارد چه کسی مسوولیت انجام مذاکرات را به عهده گرفته باشد.»
این فعال سیاسی اصلاحطلب با تاکید بر اهمیت دانش دیپلماسی و ایدئولوژی تیم مذاکرهکننده گفت: «من تیم دیپلماسی فعلی را هم فاقد دیپلماتیک لازم میدانم و هم فکر میکنم که نگاه خصمانه آنها به غرب کمکی به حصول توافق نمیکند.»
زیباکلام در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه تیم فعلی یکدست است یا باید بین رویکرد امیرعبداللهیان و علی باقریکنی تفاوت قائل شد؟ گفت: «قطعا میان اصولگراها نیز تفاوتهایی وجود دارد. این تفاوتها فقط هم درباره آمریکا و برجام نیست. الان تفاوت را بین آقای امیرعبداللهیان و بسیاری از تندروهای دیگر شاهدیم. مثلا درباره عربستان و عادیکردن روابط با سعودیها نیز شاهدیم که آقای امیرعبداللهیان تلاشهای زیادی میکند. بنابراین در همین حدود یک سال که از دولت جدید گذشته، به نظر میرسد که آقای امیرعبداللهیان به نسبت آقای باقری و جلیلی و دیگران به ظریف و آن تفکر غیرخصمانهای که در وی سراغ داشتیم، نزدیکتر است.»
نقش ساختار
فریدون مجلسی دیپلمات پیشین اما سهم چندانی برای تیم دیپلماسی قائل نیست و اصالت را به تصمیمات کلان ایران در حوزه سیاست خارجی میدهد. او در گفتوگو با «جهان صنعت» گفت: «تیم مذاکرهکننده وظیفهای که به او محول شده را دقیقا انجام داده و سزاوار است که از سوی افرادی که به او ماموریت داده بودند، تقدیر شود.»
وی درباره اینکه مسوولیت وضعیت فعلی مذاکرات به عهده کیست؟ گفت: «به عهده همان کسانی است که در آستانه هر دور از مذاکره شروع به سخنرانیها و آزمایشها و بالا بردن قیمت دلار و… میکنند.»
مجلسی که مدتهاست به این مذاکرات بدبین است و امیدی به حصول توافق ندارد، ادامه داد: «به نظر من هدف توافق نیست. هدف زمان خریدن برای رسیدن به شرایطی است که شاید بتوانند در آن موقعیت مناسب و بهتری برای معامله داشته باشند، درحالی که هدف طرف مقابل اصلا معامله نیست. هدف آنها تضمین اهدافی است که در منطقه دارند.»
این تحلیلگر مسائل بینالمللی در پاسخ به اینکه «آیا اگر به جای امیرعبداللهیان و علی باقری، هنوز هم ظریف و عراقچی یا افراد دیگری مذاکره میکردند، نتیجه همین بود؟» گفت: «وضعیت دقیقا همین طور بود. آقای ظریف و همکارانش در شرایطی مذاکره کردند که اولا تسلط بیشتری به مسائل بینالمللی، آیین مذاکره و زبان انگلیسی داشتند و دوما ماموریت یافته بودند که برجام را به امضا برسانند چون ایران از نظر اقتصادی تحت فشار بود و آنها میتوانستند با استفاده از تسلط و توان خود به آبرومندانهترین شکل ممکن کشور را از آن وضعیت نجات دهند. به همین دلیل تصور نمیکنم که فردی مثل ظریف بار دیگر آمادگی پذیرش چنین ماموریتی را داشته باشد. او با مصاحبه خود که فایل صوتی آن منتشر شد نشان داد که تفاوت دیپلماسی و میدان را میداند و جدی گرفته است. بنابراین افرادی که الان این ماموریت را میپذیرند در خدمت تصمیمات کلان هستند و باید دید که آنها چطور منافع را تعریف میکنند. میدانیم که آنها آرمانگراتر هستند و در تعریف منافع به مسائلی میپردازند که افراد دیگری که نگاه آکادمیک دارند اگرچه افراد مومنی باشند، با آنها اتفاق نظر ندارند.»
وی واکنش به اینکه به هرحال تیم فعلی مذاکرهکننده با تیم قبلی تفاوت دارد، چطور میشود که برای این تیم سهمی در وضعیت فعلی مذاکرات قائل نبود؟ گفت: «هرقدر که سطح تسلط تیم از نشر روابط بینالمللی و زبان و… کمتر باشد، اتفاقا برای این ماموریتی که به عهده دارند بهتر است.»
غیرقابل انکار
همانطور که مشخص است، در بدبینانهترین شرایط یعنی با این فرض که اصلا قرار نیست توافقی حاصل شود و طرفین ارادهای در این راستا ندارند، باز هم نقش تیم مذاکرهکننده قابل انکار نیست. چه به اندازه زیباکلام به تاثیرگذاری تسلط تکنیکی و نگرشهای سیاسی این تیم باور داشته باشیم و چه مثل مجلسی تیم مذاکرهکننده را یک مجری صرف بدانیم. نمیتوان منکر شد که تواناییها و باورهای سیاسی این مجری بر روند مذاکرات و نتایج آن سایه میاندازد.
انتقاد کیهان از منتقدان باقری و سکوت درباره سفر او به مسکو در سکوت خبری
کیهان با اشاره به واکنش های متعدد به شکست مذاکرات قطر نوشت:در شرایطی که آمریکاییها به ادامه کارشکنی و باجخواهی خود ادامه میدهند اما برخی پادوهای داخلی غرب در تلاشاند تا ضمن پیش بردن سیاست سازش و تسلیم، در افکار عمومی القا کنند که تیم مذاکرهکننده ایران نابلد بوده و باید برای حل مشکلات اقتصادی در مذاکرات هستهای کوتاه بیاید!
با اینکه ترامپ از برجام خارج شد و بایدن هم نمیخواهد به برجام برگردد اما مدعیان اصلاحات که روزی در مسلک و قامت منجیان اقتصاد ظاهر میشدند و میگفتند امضای کری تضمین است، مقصر اصلی وضعیت فعلی برجام یعنی آمریکا را رها کرده و تیم مذاکرهکننده کشور را آماج حملات خود قرار دادهاند.
آرزو فرشید
- 17
- 3
مهرداد
۱۴۰۱/۴/۱۲ - ۱۲:۵۰
Permalink