اهمیت و لزوم سیاست خارجی متوازن و برقراری روابط با تمام دنیا بر کسی پوشیده نیست اما در کمال تاسف شاهدیم که مدیران کشور در عرصه عمل توجهی به این مهم ندارند. آنها در مواجهه با آن شعار «نه شرقی، نه غربی» هم گزینشی عمل کرده و صرفا بر «نه غربی» تاکید دارند! همزمان با استقرار دولت سیزدهم اما شاهد گسترش این رویکرد و تمرکز بیشتر بر سیاست نگاه به شرق هستیم. شاهد آنکه مشاور امور بینالملل مقام رهبری بهتازگی در مصاحبه مفصلی که به فاصلهای اندک از سفر رییسجمهوری روسیه به تهران، توسط وبسایت دفتر رهبری انقلاب تهیه و منتشر شده، به تبیین سیاست «نگاه به شرق» نشسته است.
سیاستی که علیاکبر ولایتی معتقد است نهتنها در تعارض با آن راهبرد و شعار انقلابی «نه غربی، نه شرقی» سیاستخارجی جمهوری اسلامی مورد نظر بنیانگذار انقلاب اسلامی نیست، بلکه عینا تحقق همان آرمان دیپلماتیکی است که هم امام(ره)، هم رهبری بر آن تاکید داشته و دارند. چنانکه بهگفته ولایتی از «لزوم نگاه بهسمتیکه درحال طلوع است» سخن گفته و بر «اهمیت کشف شرق درحال طلوع» تاکید دارند. ولایتی در ادامه ولادیمیر پوتین را فردی توصیف کرده که اولا «اعتقاداتش بهروشنی در اعمالش نمایان است» و ثانیا آنچه در «رفتار» دیده میشود «اعتقاد به معنویت» است.
مصاحبه و اظهارات او اما با واکنشهایی نیز همراه بوده و بعضا مورد نقد قرار گرفته است. مثلا علی مطهری، فعال سیاسی اصولگرا در یادداشتی که برای «اعتماد» نوشت، با اشاره به اینکه ولایتی گفته بود «عقل چه میگوید؟ به سمت غرب برویم که همواره دشمنی کرده یا روسیه که تا توانسته کمک کرده؟» نوشته است: «این سوال را به این صورت هم میتوان مطرح کرد: «به سمت غرب برویم که همواره دشمنی کرده و هرگاه هم که خواسته دوستی کند از داخل برنامهای پیاده شده که این اتفاق نیفتد، یا روسیه که در مقابل امتیازاتی که در دریای خزر و استفاده از پایگاه نظامی و مانند اینها به او دادهایم گاهی کمک کرده و گاهی هم مثل مناقشه آذربایجان و ارمنستان ایران را به بازی نگرفته است؟»
او در ادامه تاکید کرده که «امر دایر نیست بین اینکه به سمت غرب برویم یا به سمت شرق و حتما یکی را باید انتخاب کنیم، زیرا باید به سمت هر دو برویم و از رقابتی که بین آنها ایجاد میشود به سود منافع ملی بهره ببریم بدون آنکه تحت سلطه آنها قرار بگیریم.»
مطهری خطاب به ولایتی نوشته: «فرمودهاید «چگونه بعضی از افراد با سادهلوحی میگویند به سمت غرب برویم؟» هیچکس نگفته است فقط به سمت غرب برویم، بلکه همه میگویند علاوه بر نگاه به شرق، به سمت غرب هم برویم و یک سیاست متوازن میان غرب و شرق برقرار کنیم تا به هیچکدام باج ندهیم. این امر مستلزم آن است که از ژست انقلابیگری دست برداریم و منافع و مصالح مردم و انقلاب اسلامی را بیش از این بازیچه شعارهای بیمنطق قرار ندهیم.»
پیرو این مجادله کلامی بین مطهری و ولایتی از کارشناسان حوزه سیاسی دو، سه سوال مشخص را پرسیدهایم. آیا غرب واقعا همیشه با ما دشمن و روسیه همیشه دوست ما بوده است؟ لازم است که بین شرق و غرب انتخاب کنیم یا میتوان سیاست خارجی متوازن اتخاذ کرد؟ دلیل تمرکز و توجه ویژه مسوولان کشورمان به همکاری و نزدیکی با روسیه آنچنانکه علی مطهری میگوید «ژست انقلابیگری» است یا دلیل دیگری دارد؟
خلاء استراتژیک
افشار سلیمانی سفیر اسبق ایران در جمهوری آذربایجان در گفتوگو با «جهانصنعت» به این پرسشها پاسخ داده است. او با تاکد بر اینکه «سیاست خارجی هر کشور باید متوازن باشد و این یک اصل منطقی در علم بینالملل است» گفت: «هر کشوری باید بر اساس مولفههای قدرت، سیاست خود را به نحوی شکل دهد که بیشترین منافع را تامین کند. وابستگی متقابل در دنیا مرسوم است و حتی آمریکا که یک ابرقدرت به حساب میآید نیز در این قاعده قرار دارد اما وابستگی یکطرفه به یک کشور مردود است.»
وی افزود: «تمرکز بر نگاه به شرق نیز اساسا هم با سیاست نه شرقی، نه غربی سازگار نیست و هم منافع ملی ما را تامین نمیکند. ضمن اینکه ما با روسیه سابقه همکاری خوبی نداریم. البته دو دیدگاه وجود دارد و برخی معتقد هستند که روسیه غیرقابل اعتماد است، من اما بر اساس دیدگاه دوم معتقدم که ادوار مختلف مسوولان و حاکمان در ایران اشتباهاتی داشتند که نتیجه آن تاوان دادن به روسیه بوده است. از قضیه ترکمنچای گرفته تا همین مسائل اخیر مثل حمایت از عراق یا قطعنامههایی که علیه ایران رای دادند یا بازی دوگانه در خزر، عدم اجازه ورود ایران به قفقاز و… .»
این دیپلمات پیشین تاکید کرد: «به نظر من لازم است که آقایان مدافع روسیه به صورت شفاف بگویند که روسیه در ایران چه کرده است؟ آنها دهها سند امضا کردهاند که هیچیک انجام نشده است. در موردی هم که انجام شده مثل نیروگاه بوشهر مدام مشکلاتی دارد و از جهات مختلف به آنها وابسته است.»
وی با اشاره به اینکه روسیه از نظر تاریخی و در چهار دهه اخیر سابقه روابط خوبی با ایران نداشته است، گفت: «اکنون اما چون یک اشتباه استراتژیک کرده و به اوکراین تجاوز کرده است و حمایت غیرمستقیم غرب از اوکراین را دیده، ناچار شده است که به نحوی با ایران همکاری کند. البته من در این همکاریها هم تردید دارم چون روسیه همیشه از ایران به عنوان کارت بازی استفاده کرده است. تاکید میکنم که در این زمینه روسیه صرفا مقصر نیست و ما به خاطر سیاستهای غیرمتوازنی که به کار گرفتهایم، مقصر هستیم.
ما اجازه دادهایم که روسیه از بالای سر ما موشک بفرستد، از پایگاه نوژه استفاده کند و عملیات انجام دهد و… در نتیجه شاهد همکاری از سوی آنها نبودهایم.»
سفیر اسبق ایران در جمهوری آذربایجان تمرکز ایران به نگاه به شرق را ناشی از یک خلاء استراتژیک دانست و گفت: «این حرفهایی که آمریکا شیطان بزرگ و سلطهگر است به جای خود اما نباید اینطور سیاستگذاری کرد. مگر چین سلطهگری نمیکند، حتی همین روسیه هم در پیرامون خود سلطهگر است. اصلا ناتو به منطقه آمده چون روسیه این جمهوریهای اطراف خود را ترسانده است. حرف این است که ایران در پی یک خلأ استراتژیک نتواند از اختلاف آمریکا و روسیه نیز استفاده کند. اسمش را نمیتوان اختلاف گذاشت اما ایران از این شکرآب شدن روابط روسیه و رژیم صهیونیستی هم نمیتواند استفاده کند. در حالی که اگر رابطه متوازن داشتیم از این فرصتها بهره میبردیم. ما با سیاستها و اقدامات خود اغلب منافع دیگران را تامین کردهایم. همه کشورهای پیرامون و همسایه ما از سیاست خارجی ما منتفع شدهاند چون ما به آنها میدان دادهایم.»
وی ادامه داد: «ضمن اینکه خودمان برای خود هزینه سیاست خارجی را بالا بردهایم. سیاستهای ما دائما هزینهها را افزایش داده است. مثلا آقایان بحث حضور در سوریه را به عمق استراتژیک تعبیر میکنند اما اگر یک سیاست خارجی درست داشته باشیم، تهدیدها را کم خواهیم کرد. اکنون اما با اقدامات خود تهدیدات را افزایش میدهیم.»
بازی روسیه با کارت ایران
تحلیلگر مسائل بینالمللی با بدبینی به اراده روسیه در همکاری با ایران گفت: «روسیه میخواهد ایران را به دامن جنگ بکشد و موقعیت ما را ضعیفتر کند تا نتواند از برجام استفاده کند. در ثانی روسیه که بیشتر از آمریکا با اینکه ایران زمانی بمب هستهای داشته باشد، مخالف بود. اما ما به جای تقویت موقعیت خود به آنها کمک کردهایم! در کل با روش فعلی قادر نخواهیم بود که منافع ملی خود را تامین کنیم و بیش از قبل به روسها وابسته میشویم.»
سلیمانی با اشاره به اینکه «روسیه نفت خود را ارزانتر از ما میفروشد و رقیب ما شده است» گفت: «ما چه بهرهای از روسیه میبریم؟! آقایان مدافع نگاه به شرق فکر کنند که ما چیزی نمیفهمیم و برای ما توضیح دهند. چرا باید به امید اینکه روزی به نفع ما در شورای امنیت وتو کنند، اینطور برخورد کنیم. آن هم درحالی که اگر برجام به آن مرحله برسد دیگری نیازی به رایگیری نیست و قطعنامههای علیه ایران برخواهد گشت.»
وی سیاست خارجی ترکیه را به عنوان یک سیاست خارجی درست و مبتنی بر منافع ملی مثال زد و گفت: «سایت خارجی آقای اردوغان را ببینید. با همه ارتباط دارد و از همه میبرد. از رژیم صهیونیستی، روسیه، عراق، آذربایجان، قفقاز و… میبرد اما ما چه میکنیم؟! حجم تجارت ما با روسیه به دو میلیارد هم نمیرسید و حالا به خاطر شرایط تحریمی آنها به چهار میلیارد رسیده است. ترکیه با روسیه در همین شرایط به نوع دیگری تعامل دارد. یعنی از یک طرف به تحریمها علیه روسیه نمیپیوندد و از طرف دیگر از اوکراین حمایت میکند! ایران اما رای ممتنع داده و از تجاوز روسیه حمایت میکند درحالی که این خلاف سیاست خارجی ما در قانون اساسی است. مثلا دیگر چین است که به هیچ مسالهای وارد نشده و فقط اقتصاد خود را گسترش میدهد.»
او همکاری روسیه با ایران را شعاری دانست و گفت: «آن خریدن پهپاد از ایران هم دروغ و کارت بازی است. روسیه همیشه این کار را کرده و میخواهد به دنیا نشان دهد که اگر با من در اوکراین کنار نیایید با ایران همکاری نظامی میکنم و چنین و چنان خواهد شد. یک تفاهمنامه که ضمانت اجرایی ندارد که مبنا قرار داده و از همکاری میگویند درحالی که یک قراداد باید زمان و مبلغ و جزئیات آن مشخص باشد.»
وی خاطرنشان کرد: «در جامعهشناسی سیاسی بحث عقلانیت ابزاری داریم. در این بحث یک عقلانیت معطوف به هدف داریم یعنی اول باید هدف را عاقلانه تعریف کنیم و در مرحله بعد برای رسیدن به آن هدف، ابزارها را فراهم کرد. عقلانیت ما در حوزه حکمرانی یعنی اینکه بدانیم منافع ملی ما چیست. متاسفانه در نگاه ایدئولوژیک هم تعارض داریم. من با نگاه پراگماتیسمی معتقدم که سیاست خارجی باید معطوف به منافع ملی باشد. اگر این نگاه را داشتیم همین روسیه بیشتر دنبال همکاری با ما بود نه مثل حالا که آقای پوتین برای یک سفر دوجانبه به ایران نمیآید. بنابراین نگاه فعلی و تمرکز به شرق در سیاست خارجی ما بر اساس عقلانیت ابزاری درست نیست، همچنین از نگاه پراگماتیسمی نیز درست نیست.»
افشار سلیمانی تاکید کرد: «باید سیاست خارجی خود را از خلاء استراتژیک نجات دهیم و بر اساس واقعیات و بر پایه منافع ملی عمل کنیم. منافع ملی نیز البته تعریف خاص خود را دارد.»
پایان دوره ارباب- رعیتی
فریدون مجلسی دیپلمات پیشین نیز در گفتوگو با «جهانصنعت» به سوالات پاسخ داده و از ضرورت سیاست متوازن و منطبق بر منافع ملی سخن گفت. او با اشاره به اینکه «موضع کشورها در عرصه بینالمللی بستگی به موقعیت زمانی دارد» گفت: «در دورانهای گذشته روسیه با آزمندی بسیاری که بارها امتحان خود را پس داده قصد تسلط بر ایران را داشته است. یا تسلط مستقیم با اشغال ایران برخلاف قرارداد سهجانبه و تلاش برای تجزیه آذربایجان و نفوذ در ارتش ایران و فریب دادن ۷۰۰ تن از بهترین عناصر نظامی ایران برای انجام کودتای نظامی یا به صورت غیرمستقیم. رفتارهای روسیه نیز همواره نسبت به ایران به دلیل پیروزیهایی که در دو جنگ با قاجار به دست آورده بودند همواره شکل ارباب- رعیتی بوده است. به نظر من باید اینگونه رفتارها حتی اگر عادت شده باشد، از سوی دو طرف خاتمه پیدا کند. ما نیز باید مثل مردم متمدن جهان کینهها را فراموش کرده و سعی کنیم که با مذاکره در شرایط برابر با همه کشورهای دنیا حتی با بزرگترین دشمن تاریخی خود یعنی روسیه نیز رفتار متعارف و مبادلات بینالمللی داشته باشیم.»
وی توضیح داد: «مساله این است که در دورانی که روسها به اشغال ایران چشم داشتند، ایران چارهای غیراز این نداشت که زیر چتر حمایتی غرب قرار بگیرد و موقعیت خود را حفظ کند. البته کسانی که کمونیست و تابع و علاقهمند شوروی بودند با این امر مخالف بوده و ترجیح میدادند که در سلطه نظامی قرار بگیرند که اعتقاد ایدئولوژیک به آنها داشتند. از نگاه ایران مستقل اما نیاز به همکاری با غرب و خروج از یک بیطرفی سنتی رفتاری بود که از طرف شوروی به ایران تحمیل شد. اکنون خوشبختانه دولت شوروی فروپاشیده و ایران به جز مرز آبی دریای خزر ارتباط مستقیمی با آنها ندارد و بین ما و روسیه کشورهای حائلی قرار گرفتهاند که تا حدی خطر را منتفی میکنند. به عبارت دیگر ایران اکنون در شرایطی است که میتواند مطابق منافع خود در هر زمان به تعامل با غرب و شرق بپردازد و چنانچه بخواهد خود را به تعامل با یکی از دو طرف محدود کند، در واقع خود را اسیر و تابع قدرتهای بزرگتر کرده است. به این خاطر که قدرتهای بزرگتر در شرایط اتحاد اسارتآمیز رعایت منافع ما را نخواهند کرد. آنها کالاهای خود را گرانتر فروخته و کالاهای ما را ارزانتر میخرند. پولهای ما را با تبعیت از تحریم آمریکا نمیپذیرند و در واقع از شرایط ضعف ایران به دلیل انزوای بینالمللی کمال بهرهبرداری را میکنند.»
چرایی دوستپنداری روسیه
تحلیلگر مسائل بینالمللی گفت: «فکر میکنم که این دوستپنداری روسیه یک توجیه است. اگرنه ما در دنیا و سیاست نیاز به دشمن نداریم ولی دوستپنداری هر یک از دو طرف شرق و غرب خطا است. منتها طرفی که همواره توانسته طرف تجاری و بازرگانی بهتری برای ما باشد، همیشه غرب و چین بوده است.»
مجلسی در پاسخ به اینکه آیا اصرار به نزدیکی با روسیه آنطور که علی مطهری گفت به خاطر ژست انقلابیگری و نگاه ایدئولوژیک است؟ گفت: «تصور نمیکنم که روسها خودشان هم یک نظام ایدئولوژیک داشته باشند. در آنجا هم اولیگارشهایی که سابقا غالبا وابسته به کگب و سازمان جاسوسی شوروی بودند، برگشتند و با امکانات خود مقدرات مالی کشور را در اختیار گرفتند. اینها دیگر ایدئولوژی غیر از منافع جیبی خود ندارند. چین نیز عملا با تحول شدید در دیدگاه ایدئولوژیک و جایگزین کردن منافع به هر قیمت و هر وسیله کاملا خود را از آن دیدگاه ایدئولوژیک جدا کرده است. چین در کجای دنیا نماینده کمونیسم بینالملل است و خواهان آن جهانگیری ایدئولوژیک است؟! »
وی همچنین گفت: «از سوی دیگر پندار اینکه بتوان در برابر غرب و بر سر هیچ و پوچ موضع خصمانه گرفت، توهم است، زیرا چین هرگز تابع روسیه نیست. چین مستقلترین کشور دنیا است. غرب به گستردگی تجارت چین حسادت میکند و چین از گستردگی تجارت خود کمال بهرهبرداری و سودجویی را دارد و برایش فرقی ندارد که طرف آن آمریکا است یا روسیه. لذا اینکه تصور کنیم جبههای بین ایران و روسیه و چین تشکیل میشود یک توهم است، زیرا روسیه و چین نیازی به ایران ندارند. در برابر آنها ما فقط مورد سوءاستفاده قرار میگیریم. البته در برخی زمینهها و برای خروج از زیر سلطه دیکتاتوری دلار شاید همکاری ممکن باشد. البته این هم فعلا ربطی به ایران ندارد و اگر ایران در سازمان همکاری بریکس پذیرفته شود، میتوان آن را یک همکاری مالی برای خروج از انزوا دانست.»
این دیپلمات پیشین خاطرنشان کرد: «به نظر من اکنون با از بین رفتن خطر سلطه مستقیم ایدئولوژیک روسیه و نبودن آن چتر محافظتی غرب، ایران میتواند با استقلال بیشتری از روابط خود با همه جهان بهرهبرداری کند. اما باید این را نیز مورد توجه قرار داد که غرب با ایران دشمنی ندارد. یک زمانی منافع مالی بین ایران و انگلستان بر سر نفت مطرح بود که آن هم هفتاد سال قبل حل و فصل شد و پایان یافت. ایران همیشه از بهترین صنایع دنیا که متعلق به غرب و ژاپن بوده است بهرهمند بوده و حالا دیگر برزیل و هند و چین هم وارد شدهاند.»
کو گوش شنوا؟
دلایل مبسوطی که افشار سلیمانی و فریدون مجلسی بر لزوم برقراری روابط متوازن با دنیا، احتیاطی که باید در همکاری با روسیه لحاظ کرد، دست برداشتن از خصومت با غرب که در شرایط فعلی لازم به نظر میرسد و… پیش از این نیز بارها بیان شده است اما کو گوش شنوا؟! بدیهی است که اگر ارادهای برای در نظر گرفتن این نظرات کارشناسی وجود داشت امروز شاهد این وضعیت نبودیم و کفه سیاستهای نزدیکی به شرق سنگینی نمیکرد.
اگرچه که برخی از مقامات در حوزه دیپلماسی حرف دیگر زده و مدعی تلاش برای برقراری روابط متعادل با دنیا هستند. مثلا امیرعبداللهیان همین اخیرا در مصاحبهای گفته بود: «در حوزه استقلال سیاسی، نه شرق، نه غرب، نه آمریکا، نه روسیه و نه هیچ طرف دیگر اما در حوزه منافع کشور، منافع ملت، در حوزه استفاده از امکاناتی که در جهان وجود دارد و ما با ظرفیتهایی که داریم و میتوانیم در جهان ارائه دهیم اتفاقا شعار ما در دستگاه دیپلماسی هم شرق و هم غرب است، کار با همه بخشهای جهان است.»
- 20
- 6