صلاحالدین هرسنی در روزنامه همدلی نوشت: به دنبال صدور ارائه پیشنویس قطعنامه سنای آمریکا علیه جمهوری اسلامی در به گفته خودشان «محکومیت سرکوب اعتراضات ناشی از مرگ مهسا امینی» حالا برخی از اعضای پرنفوذ مجلس نمایندگان از حزب جمهوریخواه، طرحی را بهنام (مهسا امینی) ارائه کرده که در صورت تصویب آن رهبر انقلاب و افراد نزدیک به ایشان تحریم میشوند.
آنگونه که گفته شده است، تلاش برای تصویب این قانون، بخشی از تلاش بزرگتر رهبران جمهوریخواه در کنگره برای تدوین طیفی از تحریمها علیه جمهوری اسلامی ایران در جهت تامین امنیت ملی آمریکا و سپس تامین امنیت ملی مردم ایران(!) است. آنگونه که حامیان این طرح مدعیاند، نقض فاحش حقوق بشر از سوی حاکمیت در ایران و حمایت ایران از گروههای تروریستی و همچنین کمک مستقیم ایران به روسیه در تهاجم به اوکراین و مشخصا در قالب کمکهای پهپادی، علت دنبال کردن و در نتیجه تصویب چنین طرحی است
. اما در شرایط حاضر، تصویب چنین طرحی و تبدیلش به یک قانون آهنین و غیرقابلتغییر، به مثابه تیر واحدی است که دو هدف را نشانه رفته است. اول آنکه تصویب چنین طرحی بتواند دولت بایدن را از دستیابی به یک توافق هستهای اصلاح شده با ایران منصرف کند. دوم آنکه این طرح همچون عنصری شتابزا بتواند دستمایه پشتگرمی معترضان در شعلهور کردن آتش ناآرامیهای جاری در ایران شود.
از منظر علتشناسی، به نظر میرسد که دلایلی را که حامیان تصویب طرح مهسا اقامه کردهاند، همه اسباب و دلایل تصویب این طرح نیست. با استناد به برخی شواهد و نشانگان پیداست که تصویب این طرح از دلایل مهمتری آب میخورد. در واقع میتوان گفت که تلاش برای تصویب طرح مهسا و تبدیل آن به قانون، اگر چه در تداوم سیاست خصمانه غرب و متحدان و در نتیجه مولود سیاست آزار و ایذای واشنگتن در قبال برجام است و در آمریکای عصر بایدن نیز رفتارهایی نظیر رفتارهای آمریکای عصر ترامپ دیده میشود، اما مهمتر از همه تلاش برای تصویب این طرح از آبشخوری چون سیاست تعلل برجامی دولت سیزدهم و کاستیهای تیم مذاکره کننده و همچنین پیوند زدن احیای برجام به منافع روسیه آب میخورد.
در واقع فقط در یک شرایط م توانست چنین اقدامی در دستور کار گنگره قرار گیرد و آن این بود که ما نخواسته باشیم برجام را به مثابه یک واقعیت و ضرورت بپذیریم و آنکه نخواسته باشیم به مدت ۳ ماه مستمر و بدون وقفه در وین جهت احیای برجام به میز مذاکره نرفته باشیم.!! با این همه، نمیتوان از نقش برجامستیزان وطنی مانند مانعتراشیهای اعضای جبهه پایداری و مخالفت تزایدی برخی از جریانهای رادیکال دست راستی برای تصویب چنین طرحی از سوی کنگره آمریکا غافل ماند. به ویژه آنکه در شرایط حاضر شایعه ورود غیرمستقیم ایران به جنگ اوکراین در قالب کمکهای پهپادی، موجب شده است که عزم کنگره آمریکا در برجامستیزی و امحای کامل برجام جزم شود.
اگر چه مسئله کمکهای پهپادی ایران به روسیه از سوی وزیر امور خارجه و همچنین از سوی سخنگوی آن تکذیب شده است، اما شائبه چنین کمکی عزم واشنگتن را در تصویب لایحه مهسا در برجامآزاری بیشتر جزم کردهاست. حال و اگر چه معلوم و مشخص نیست که تصویب این طرح تا چه میزان جدی است، اما اگر چنین طرحی تصویب شود، به مثابه میخی بر تابوت برجام خواهد بود و ما باید شاهد مرگ و امحای برجام باشیم.
تحت این شرایط شاید تصویب چنین طرحی بر وفق مراد و ذوقزدگی برجامستیزان وطنی از جمله جبهه پایداری و جریانهای اصولگرا و دست راستی در ایران شود، اما عمق تراژیک ماجرا آنجاست که چرا برجامی که تنها روزنه و تنفسگاه اقتصادی ایران است، باید به منافع روسیه گره زده شود؟ آیا پیوند زدن برجام به منافع روسیه، نشان دهنده و بیانگر روابط استراتژیک تهران- مسکو است که ما باید بدون دلیل تاواندهنده سیاستهای ابزارگرایانه و فرصتطلبانه و جاهطلبانه مقامات کرملین باشیم؟
باید از مقامات تصمیمساز و تصمیمگیر دستگاه دیپلماسی پرسید که مسکو تا چه میزان خود را برای ما هزینه کرده است که ما باید اینگونه خراجپرداز سیاستهای جاهطلبانه روسیه باشیم؟ مگر مسکو رابطه خود را با تلآویو به جهت روابط با ما تغییر داده که ما باید اینگونه به دنبال منافع مسکو باشیم؟ و از همه مهمتر آنکه باید پرسید که روسیه تا چه میزان از تا جنگافروزیهای تلآویو و حمله به مواضع ایران در جنوب سوریه جلوگیری کرده که حالا ما باید اینگونه و البته سینهچاک مدافع سیاستهای مقامات کرملین باشیم؟ محققا در شرایط جدید و در عصر اعتراضات و همچنین عصر ورود غیرمستقیم ایران به جنگ اوکراین، موجب تغییر راهبردی اعلامی و اعمالی تروئیکای اروپایی برجام در قبال ایران و برجام خواهد شد. برگزاری راهیپمایی برخی ایرانیان در برلین آلمان و محتملا برگزاری همان راهپیماییها در فرانسه و انگلستان مهمترین نمود چنین تغییری است.
- 14
- 4