در روزهای گذشته عکسی از مرزبندی میان سیستان و کشور همسایه یعنی افغانستان همراه با این خبر منتشر شد که ایران در مرزبندی جدیدی که انجام داده، بخشی از زمینها را به طالبان داده است. این تصویر همراه با نقلقولی از نماینده زابل فراگیرتر شد که سال ۹۹ گفته بود:«هزاران هکتار از اراضی منطقه سیستان در پشت دیوار مرزی قرار گرفته و عملا دسترسی کشاورزان به این مزارع قطع شده است» البته سخنگوی وزارت امور خارجه در نشست خبری دیروز (دوشنبه) درباره دیوار مرزی سیستان توضیح داد که « زمینی را به کسی ندادیم که دریافت کنیم. جمهوری اسلامی ایران حاکمیت کامل خود را بر مرزهای بینالمللی تعریف شده خود اعمال کرده و میکند؛ در این زمینه کسی تردید نکند.»
با این حال امر مسلم این است که طالبان که دقیقاً ۲ سال پیش بعد از ۲۰ سال با حمایتهای آمریکا به قدرت بازگشت؛ از همان ابتدا هرچند بهطوررسمی از سوی دستگاه دیپلماسی به رسمیت شناخته نشد، اما طیف خط فکری کیهان و صداوسیما شروع به حمایت از این حکومت خودخوانده کردند و در ادامه نیز شاهد تحویل کنسولگری افغانستان به این جریان، دعوت از دیپلماتهای طالبان برای شرکت در نمایشگاه کتاب تهران و ... بودیم که بهرسمیت شناختن تلویحی آنها تلقی میشد؛ اقداماتی که تبعات آسیبزای آن در حقابه هیرمند و درنمونهای دست به نقدتر در دیوار مرزی زابل بهروشنی عیان شده است.
امتیازدهی با امید واهی به انعطاف طالبان
یک تحلیلگر مسائل بینالملل در گفتوگو با توسعه ایرانی در این رابطه گفت: بر اثر اشتباهی که بهراحتی قابل جلوگیری بود، زمینهای کشاورزان ایرانی آن سوی دیواری است که برای تعیین مرز توسط ایران کشیده شده است و نماینده طالبان هم از این فرصت سوءاستفاده کرده و درصدد تصرف زمینها است. این اتفاق بخشی از ناکارآمدی ملموس مدیریتی است که به دلیل فقدان تجربه و تخصص برای کشور هزینهسازی میکند.
سید جلال ساداتیان در ادامه با اشاره به دو سالگی حاکمیت دوباره طالبان در افغانستان گفت: آمریکا در سال ۲۰۲۱ گروه رادیکال و جنجالی طالبان را در افغانستان مستقر کرد تا از یک طرف موی دماغ چین شود و از طرف دیگر ایران را به زحمت بیندازد. اما به دلیل اینکه از سوی جامعه به رسمیت شناخته نشدهاند، به قول معروف دست به عصا راه میروند.
او درباره رابطه ایران و افغانستانِ طالبان گفت: ایران با استقبال از استقلال طالبان بنا را بر همکاری گذاشت به طوریکه به این کشور سفیر اعزام کرد و در مراسم رسمی، از سران آنها به عنوان میهمان ویژه دعوت به عمل آورد. اما با گذر زمان مشخص شد که قرار نیست تعاملی برقرار شود. در واقع مطلوب ایران این بود که طالبان در داخل کشور با همه اقوام همکاری کند که البته گوش آنها به این حرفها بدهکار نیست و توجهی به مطالبه ایران نشان ندادند. انگار نه انگار که ایران با معرفی سفیر یکی از معدود کشورهایی است که حاکمیت طالبان را به رسمیت شناخته است.
وی توضیح داد: در واقع جمهوری اسلامی سعی داشت، طالبان را راضی به انعطاف در برخی از دیدگاهها کند که امیدی واهی و بدون نتیجه بود. همچنین ایران نسبت به رفتار طالبان با شیعیان و زنان اعتراض جدی دارد که درباره این ۲ مورد هم نباید در انتظار تجدیدنظر طالبان باشیم.
این تحلیلگر بینالملل افزود: طالبان همچنین درباره «حقابه هیرمند» بنا را بر نادیده گرفتن حق ایران گذاشت که البته اخیراً آقای کاظمی که نماینده ویژه رئیسجمهوری در افغانستان است، مطرح کرده که قرار است هیأتهایی بروند و از وضعیت آب آن منطقه بررسی های لازم را به عمل بیاورند. البته این اقدام ها خیلی مهم نیست. در واقع دو طرف باید بتوانند با یکدیگر بنشینند و مشکلات را حل و فصل کنند. اما با این حال به نظر میآید، به تدبیر و درایت ایران هم مربوط میشود که با طالبان چگونه تعامل و مسائل را مدیریت میکند. با این توضیح که حرف ما از طرف طالبان پذیرش لازم را ندارد.
او خاطرنشان کرد: ایران این را قطعاً و حتماً در رفتارش لحاظ کند که به احتمال قریب به یقین طالبان بر اساس توافقی که با آمریکا داشته است، بنا را بر این گذاشته که به هیچ وجه و تحت هیچ شرایطی با ایران تعامل نکند و به همسویی نرسد. اگر این فرضیه درست باشد که به احتمال زیاد درست است، معنی ندارد ایران در مواجهه با طالبان این همه کوتاه بیاید و تعامل کند. البته شاید دولت میخواهد بخشی از ارز داخل افغانستان را به اقتصاد کشور تزریق و از این رهگذر با ایجاد اشتغال مشکل عدهای را به لحاظ معیشتی حل کند.
مدیریت روابط با طالبان در اختیار «میدان» است
وی در پاسخ به این سئوال که «اگر طالبان در دولت روحانی به قدرت میرسید، چه شرایطی بین ایران و افغانستان به وجود میآمد» توضیح داد: به نظر من رویکرد طالبان به قدری رادیکال است که تفاوت چندانی مشاهده نمیشد. در واقع مدیریت روابط با طالبان و افغانستان در اختیار «میدان» است و دولت به عنوان قوه مجریه کارهای نیست. یعنی وزارت امور خارجه در این رابطه تصمیمگیر نیست.
او افزود: بنای طالبان تکیه بر تفکر تند و افراطی است که این عملکرد باعث شده است، حدود ۸ میلیون افغان در ایران ساکن شوند. با این توضیح که حضورشان ساماندهی شده است. حالا سئوال این است، در شرایطی که این تعداد شهروند افغانی در ایران هستند، ما برای امنیتمان چه کردهایم؟ اگر دری به تخته بخورد و تنشی به وجود آید، این گروه از مهاجران میان ایران و افغانستان چگونه قرار میگیرند؟
ساداتیان در پایان گفت: نکته معلوم و غیرقابل انکار چیزی جز این نیست که طالبان آمده تا علیه ایران باشد و برای ایرانیها زحمت ایجاد کند. حالا ما برای جلوگیری از قاچاق در مرز دیوارکشی کردهایم و بخشی از زمینهای کشاورزان زابلی را در خاک افغانستان جا گذاشتهایم. تا به این نتیجه برسیم که قرار نیست کشور از شر هزینهسازیهای داخلی خلاص شود.
- 10
- 4
علی
۱۴۰۲/۵/۲۴ - ۱۷:۰۴
Permalink