همان طور که دکتر ظریف پیش از این وعده داده بود، هیأت دیپلماتیک ایران در کنفرانس امنیتی مونیخ پیام تازهای را به همراه داشت. پیام وزیر امور خارجه ایران یکی از شفافترین مواضع جمهوری اسلامی ایران پیرامون سرچشمه آشفتگیهایی است که منطقه و جهان را در بر گرفته و راه حلهای واقع بینانهای را برای برطرف کردن آنها پیشنهاد میدهد.
وزیر امور خارجه ما، جهان در حالگذاری را ترسیم کرد که در آن نه تنها همه کوششها برای کسب چیرگی بر مناطق و جهان بدون کمترین تردیدی شکست خواهد خورد بلکه فائق آمدن بر مشکلات در جهان پساغربی با دورنمایی از فرارسیدن یک نظام چندقطبی همراه با بازیگران غیردولتی و افقی مبهم، بدون ابتکار عملهای دسته جمعی به سرانجام نخواهد رسید. در فقدان این جهان شناسی علمی و تواضع استراتژیک متعاقب آن، مقصر قلمداد کردن دیگران آسان است. «برای ما در غرب آسیا، ساده است که غرب را مقصر غایی مشکلاتمان بدانیم... برای غرب هم راحت است که ما مسلمانان را بیتوجه به تنوع میان ما، مقصر بداند. اتهام زدن سادهترین راه به انحراف کشاندن است». این مسأله نه تنها در روابط ایران و غرب بلکه در مناسبات ما و همسایگانمان نیز صادق است.
در سالهای اخیر شماری از دولتهای منطقه در ادامه خطاها و کژاندیشیها در شناخت دقیقتر از صورت مسائل، جمهوری اسلامی ایران را مقصر ناکامیها در داخل و جاه طلبیهای منطقهای دانستهاند و به یاد نمیآورند که بدون مشارکت ایران در صف مقدم مبارزه علیه خشونت و افراطی گری، چه بسا تاکنون بربریت و تروریسم، سرزمینهای آنها را نیز بلعیده بود. آنها توجه ندارند که ایران در این مقام، نه فقط از شیعیان بلکه از جوامع سنی مذهب مدیترانه و خلیج فارس هم دفاع کرده است و از همه بدتر، دقت ندارند که انتقاد از ایران به اتهام مبارزه با تروریسم و توحش تکفیری، نمیتواند معنایی جز خشم و غضب آنها از ناتوانی در حمایت ثمربخش از این گروههای تروریستی داشته باشد. با وجود این شواهد آشکار، وزیر خارجه ایران ترجیح داد که با کنار گذاشتن این علائم، پیشنهاد سخاوتمندانهای را در میان بگذارد: «کشورهای منطقه خلیج فارس باید بر این وضعیت تشتت و تنش فائق آمده و به جای آن، به سمت ایجاد ترتیبات امنیتی واقع گرایانه حرکت کنند. شاید این حرکت بتواند در یک مجمع گفتوگوی منطقهای، بر اساس اصول کلی مورد قبول و اهداف مشترک آغاز شود. این مجمع میتواند در طیف وسیعی از مسائل شامل اقدامات اعتماد و امنیت ساز، مبارزه با تروریسم، افراط گرایی و فرقهگرایی تفاهم ایجاد کند. این مجمع همچنین میتواند مشوق همکاری عملی در حوزههایی از حفظ محیط زیست گرفته تا سرمایهگذاری و گردشگری باشد. چنین مجمعی میتواند نهایتاً به یک ترتیبات رسمی برای عدم تجاوز و همکاری امنیتی منجر شود.»
این استنباط یک شبه حاصل نشده و فرجام تلاشها و رأی زنیهای سیاسی نفسگیری از جانب دولت اعتدالی حسن روحانی است. در سوی دیگر وزیران خارجه ترکیه و عربستان سعودی در اتحاد ساده لوحانه با اسرائیل و ادامه اتهام زنیهای بیفایده علیه ایران اثبات کردند که نه تنها هنوز به این سطح از بلوغ در درک واقعیتها و شریک شدن در یافتن راه حلهای جامعی نرسیدهاند ،که اکوسیستم در حال نابودی منطقه را نجات میدهد بلکه متوجه پنجره فرصتهایی نیستند که پیام وزیر امور خارجه ایران گشود و البته تا ابد باز نخواهد ماند. آنها احتمالاً در این سوءتفاهم غوطه ورند که دولت جدید ایالات متحده آمادگی افزایش دادن فشارهای دیپلماتیک و حتی نظامی بر ایران را دارد و سوار شدن این کشورها بر گرده امریکا، برای جمهوری اسلامی ایران چارهای جز عقب نشینی و تن دادن به زیاده خواهیهای نابودکننده آنها نخواهد گذاشت.
اگر عربستان سعودی و ترکیه تنها یکی از این دو واقعیت را فهمیده بود که اولاً دولت تازه امریکا برخاسته از نارضایتی رأی دهندگان امریکایی نسبت به ماجراجوییهای پرهزینه و کم فایده واشنگتن در بیش از یک دهه گذشته است که صرفنظر از شعارها و نمایشها، رغبت و کششی برای باز کردن یک جبهه جدید علیه هیچ کشوری در جهان را ندارد و ثانیاً حتی اگر این گونه نباشد، افزایش فشار همچون گذشته نتیجهای جز افزایش مقاومت جمهوری اسلامی ایران نخواهد داشت، به این سوءتفاهم گرفتار نمیشدند. حتی اگر جمهوری اسلامی ایران به دنبال چیرگی بر منطقه بود، آنقدر قوی نیست که همه همسایگانش را به تابعیت وادار کند اما آنقدر ضعیف هم نیست که در برابر فشارهای اقتصادی و تهدیدات نظامی به زانو بیفتد. در همین نقطه از صورتبندی قدرت ملی در التقاط با برآوردی از اوضاع آشفته منطقه است که چشماندازی از موازنه قوا با هدف بازگرداندن اعتماد، ثبات و امنیت به منطقه در پیشنهاد جدید ایران ظاهر میشود.
جمهوری اسلامی ایران از مدتها پیش به این استنباط رسیده است که ادامه وضع موجود نه تنها امنیت تک تک کشورهای منطقه بلکه زیستگاه سیاسی و مشترک ما را در ابعادی کم سابقه به ویرانی خواهد کشاند و تنها راه حل در دسترس، توافقی مبتنی بر توازن نه در میدان جنگ بلکه در پشت میزهای مذاکره است. مفهوم محوری در این برداشت، دست یافتن به منطقه قویتر به جای تبدیل شدن به قویترین دولت در منطقهای از هم گسیخته است. در سفر اخیر رئیس جمهوری به عمان و کویت که نشانهای از پاسخ گرم ایران به نامه آشتی جویانه شماری از دوراندیشترین کشورهای حاشیه خلیج فارس بود، این دیدگاه ایران به اطلاع سران این کشورها رسید. پیام ساده و روشن ما به ریاض و آنکارا این است که یا دست دوستی ایران را صادقانه بفشارید یا مراقب باشید که چه آرزویی میکنید.
- 17
- 5