روحانی بهزودی به روسیه سفر میکند. حمید ابوطالبی، معاون سیاسی دفتر رئیسجمهور دیروز در صفحه توییتر خود نوشت: «با توجه به جایگاه جهانی، توانمندیهای استراتژیک و قدرت منطقهای ایران، ضرورت بررسی تحولات بینالمللی و تعامل میان قدرتهای اصلی منطقه برای ارتقاي ثبات منطقهای؛ مقابله با تروریسم و... به دعوت رسمی ولادیمیر پوتین، سفر رسمی مهم و تاریخی دکتر روحانی به روسیه بهزودی انجام میشود».
آنطور که قبلا اعلام شده این سفر در اوایل فروردین انجام میشود و محمود واعظی، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات و رئیس ایرانی کمیسیون مشترک همکاریهای ایران و روسیه همین هفته برای فراهمآوردن مقدمات آن از جمله آمادهسازی اسنادی که قرار است امضا شود، به مسکو رفت.
بدون شک گفتوگوهای روحانی و پوتین تنها پیرامون مناسبات دوجانبه نیست؛ زیرا دو کشور در ماههای اخیر همکاریهای گسترده و فشردهای در حوزه منطقه و حول محور سوریه و مبارزه با تروریسم با یکدیگر داشتهاند. سیاستهای نفتی، مشارکت اقتصادی تهران و اتحادیه اوراسیا و بررسی تبدیل عضویت ناظر جمهوری اسلامی در سازمان همکاری شانگهای به رسمی نیز از دیگر مواردی است که در این سفر مورد مذاکره قرار میگیرد.
بهرام امیراحمدیان، تحلیلگر مسائل بینالمل در حوزه سوریه که چشمانداز رو به رشدی را در روابط دو کشور متصور است، در گفتوگو با «شرق» سفر روحانی به مسکو را بسیار مهم ارزیابی کرد. او معتقد است روابط غیرراهبردی اما رو به رشد ایران و روسیه تحت تأثیر عواملی همچون انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و پیروزی ترامپ قرار نمیگیرد.
روابط ایران و روسیه اخیرا رشد درخورتوجهی داشته است. رفتوآمدهای دیپلماتیک در سطوح مختلف بیش از قبل بوده و آقای روحانی نیز در فروردین ماه به مسکو سفر خواهد کرد. به نظر شما میتوان این تعبیر را داشت که روابط دو کشور در دولت یازدهم وارد فصل تازهای شده است؟
دولت تدبیر و امید، بهویژه بعد از موفقیت در برجام توانسته است جایگاه ایران را در محیط بینالملل ارتقا دهد. طبیعی است که این اتفاق برای ایران خیلی خوشایند است. برای روسیه نیز خوشایند است؛ زیرا هر دو طرف به گسترش روابط علاقهمند بودند، اما موانعی بر سر راه داشتند که اکنون رفع شده است.
مثال ساده آن کریدور ترانزیت شمال - جنوب بین روسیه، ایران و هندوستان است که در دوره تحریم بود و نبود آن به حال ارتقای جایگاه ایران و کسب درآمد از راه ترانزیت کالا فرقی نمیکرد. شرایط کنونی در روابط ایران و روسیه برایند مشکلاتی است که سالها موجود بود و حالا رفع شده است.
اما نکتهای که کمتر به آن پرداخته میشود، این است که روابط ایران و روسیه، بهویژه در بخش تجارت با محدودیتهایی مواجه است؛ یعنی شما در بازارهای ایران هیچ کالای مصرفی با برند روسی پیدا نمیکنید یا در روسیه برند کالاهای ایرانی را نمیبینید؛ زیرا هر دو کشور صادرکننده انرژی (نفت و گاز) هستند و مشتریها و طرفهای مبادلاتی خاص خود را دارند.
ایران و روسیه از این منظر ظرفیتهای محدودی برای همکاری دارند، اما در حوزه گاز پتانسیلهایي دارند؛ از جمله اینکه روسیه میتواند در صنایع سنگین، حملونقل و... با ایران کار کند؛ کمااینکه در این زمینهها همکاری داریم. درحالحاضر روابط ما با روسیه روابط بسیار متعادلی است.
منظورتان از متعادل چیست؟
منظور از متعادل این است که وزارت امور خارجه براساس مطالعاتی که انجام شده بهخوبی در این حوزه عمل کرده است. سفارت ایران در روسیه نیز زمینهساز همکاریهای نوینی است که موجب میشود ایران و روسیه از ظرفیتهای یکدیگر استفاده کنند. این موضوع جایگاه ایران را در روسیه ارتقا داده است.
این نکته را هم در نظر داشته باشیم که در روسیه نیز نیروهایی هستند که مایلاند این کشور به جای ایران با اروپا مبادله و تعامل داشته باشد. البته ما توانستهایم بر محدودیتهای موجود در روابط دو کشور فائق آييم و روابط ایران و روسیه نسبت به دو سال قبل بسیار تغییر کرده است.
گذشته از مسائل اقتصادی، یکی از وجوه همکاری ایران و روسیه بعد از همکاریهای سیاسی، به حوزه نظامی مربوط میشود. در سال گذشته سامانه اس-٣٠٠ را از روسیه تحویل گرفتیم و مسئله خرید سوخو مطرح شد. ماجرای پرواز جنگندههای روس از نوژه نیز باعث شد بسیاری از مقامات ایران تأکید کنند روابط ایران و روسیه راهبردی و استراتژیک است. اما آقای رحیمپور، معاون آسیا و اقیانوسیه وزارت امورخارجه در مصاحبه اخیر خود (با خبرگزاری ایسنا) گفته بودند ما با هیچجا روابط راهبردی نداریم و درباره روسیه نیز جانب احتیاط را داشته و همه تخممرغهای خود را در یک سبد نمیگذاریم. نظر شما چیست؟
من با نظر آقای رحیمپور خیلي موافق هستم. کارشناسان مستقل و آزاد که بیطرف هستند، همین مسئله را مطرح میکنند. ما بر این باور هستیم که جمهوری اسلامی ایران کشوری با سیاست خارجی مستقل است و براساس آنچه در قانون اساسی آمده است، نمیتواند و نمیخواهد به هیچ کشوری وابسته باشد.
ما در گروه غیرمتعهدها فعال هستیم؛ بنابراین نمیخواهیم با کشوری روابط استراتژیک به شکلی که ما را وابسته به فعالیت و حضور در یک گروه خاص یا اتحاد خاص کند، داشته باشیم. ما از نظر نظامی با روسیه همکاری داریم و تسلیحات روسی میگیریم. سامانه اس-٣٠٠ را تحویل گرفتیم و ممکن است هواپیماهای جنگی نیز از این کشور بخریم، اما خرید سلاحهای استراتژیک دلیلی برای همکاریهای استراتژیک نیست.
ایران دارای شرایط ویژهای است که بر مبنای آن و ساختار ویژه سیاسی خود موفق شده با روسیه بدون پیمان استراتژیک با این کشور در حوزه بحران سوریه که متحد استراتژیک ایران است، همکاری کند. همکاری ایران و روسیه درباره سوریه به معنی همسویی منافع ما در همه جهات با یکدیگر نیست. در برخی نقاط اتفاق نظر داریم و با یکدیگر کار میکنیم اما اختلافنظرهایی نیز موجود است. حضور ما در سوریه به خاطر نزدیکی به لبنان و داشتن ارتباط با جبهه مقابل رژیم اشغالگر قدس است.
درحالیکه روسیه در سوریه با ما همکاری میکند اما با اسرائیل روابط نزدیک دارد. باید از کسانی که درباره همکاری استراتژیک و راهبردی ایران و روسیه صحبت میکنند پرسید که با عامل فلسطین اشغالی چه میکنند؟ به اعتقاد من همکاری با یک کشور دیگر در جهت وابستهشدن به آن در منطقه نیست زیرا ایران خود در منطقه دارای مؤلفههای قدرت است و باید آن را تبدیل به اقتدار کند. البته در این مسیر موانعی از جمله اختلافات با ترکیه، عربستان و مصر وجود دارد که باید آن را حل کرد.
به اختلافات ایران با برخی از کشورهای منطقه اشاره کردید. روابط ما با روسیه نیز همیشه خوب و در مسیر توسعه و گسترش نبوده است. بهلحاظ تاریخی با فراز و نشیبهایی مواجه بودهایم. اکنون با رویکارآمدن آقای ترامپ در آمریکا، برخی از تحلیلگران از نزدیکی آمریکا و روسیه و اثرگذاری آن در روابط ایران و روسیه صحبت میکنند. نظر شما دراینخصوص چیست؟
به نظر من در سیاست خارجی نمیتوان احساسی برخورد کرد و گفت دوست من نمیتواند با دشمن من دوست باشد. همه کشورها به دنبال منافع ملی خود هستند.
روسها طی سالها و به دليل سبقه قدرتمند خود از قرن ١٩ به بعد در همکاری با کشورهای دست دو نگاه از بالا به پایین دارند و نمیخواهند از موضع همردیف صحبت کنند. حتی اگر منافع را به شکل برد- برد تعریف کنند نیز میخواهند سهم بیشتری داشته باشند. کشورها نیز با این شرایط ویژه با روسها ارتباط برقرار میکنند.
به نظر من اختلاف آمریکا و روسیه اختلافی نیست که با یک دیدار و سخنرانی حل شود زیرا این تضاد حلشدنی نیست. نخست اینکه روسیه از نظر آمریکا دولتی مهاجم به حساب میآید زیرا در قرهباغ حضور دارد و مانع حل مسائل بین آذربایجان و ارمنستان میشود. در گرجستان دو دولت تشکیل شده که فقط روسیه آنها را به رسمیت شناخته است. در کریمه که مجمع عمومی سازمان ملل آن را به رسمیت نمیشناسد نیز رفراندوم برگزار کرده است.
بنابراین اگر رئیسجمهور آمریکا نیز موافق باشد، در کنگره و سنای آمریکا با نزدیکی به روسیه مخالفتهایی خواهد شد و از نظر حقوقی مسئله پیچیده است زیرا اگر این رویه مورد تأیید قرار بگیرد، آمریکا در روابط خود با چین نیز با مشکل مواجه میشود. آیا چین نیز میتواند تایوان را بگیرد؟ به همین سبب گمان نمیکنم روابط روسیه و آمریکا به حد نرمال گذشته برسد، حتی اگر آقای ترامپ رضایت بدهد تا روابط عادی شود.
از یک طرف روسیه اخیرا یکی از قویترین سامانههای موشکی اتمی خود را آزمایش کرده است. از طرفی نیز آقای ترامپ اعلام کرده باید سلاحهای استراتژیک خود را افزایش دهیم و قدرت اول جهان باشیم. به این ترتیب در حال ورود به یک رقابت تسلیحاتی هستیم که در آن هر کشوري سعی میکند برای توازن استراتژیک خود هزینه بیشتری به سلاحهای هستهای اختصاص دهد.
منظورتان این است که آمریکا و روسیه به یکدیگر نزدیک نمیشوند و رویکارآمدن ترامپ در روابط ایران و روسیه تأثیری ندارد؟
میخواهم این را بگویم که عامل آمریکا نمیتواند در روابط ایران و روسیه تأثیرات ویژهای داشته باشد. روابط ایران و روسیه در همین سطح ادامه دارد. شاید کمی بالا و پایین شود اما به وخامت نمیگراید، حتی اگر بر فرض محال روابط آمریکا و روسیه نزدیک شود.
زیرا برخی از استراتژیستهای روس معتقد هستند که روسیه وقتی قدرتمندتر میشود که ایران در جنوب منطقه قدرتمند باشد. آنها بر این باور هستند که در جبهه جنوبی روسیه که آسیاي مرکزی قرار دارد، یک کمربند شکننده وجود دارد و در صورت وجود یک ایران قدرتمند، باثبات خواهد شد و در غیر این صورت با مسائلی مثل تروریسم، افراطگرایی اسلامی، قاچاق مواد مخدر و... مواجه خواهیم بود.
روسها به همین سبب به تضعیف ایران علاقهمند نیستند؛ البته قدرتمندی ایران را نیز به معنی مانعی در مسیر قدرتمندی روسیه در منطقه نمیبینند و خواستار برقراری تعادل هستند. ایران نیز ظرفیت این را ندارد و نمیخواهد که دولت برتر منطقه باشد بلکه میخواهد در منطقه خود یک دولت معتدل باشد و بازدارندگی خود را به جایی برساند که کسی نتواند ایران را تهدید کند.
درباره جایگاه در منطقه صحبت شد. آیا با توجه به رفتوآمدهای اخیر به روسیه مثل سفر نتانیاهو یا اردوغان میتوان گفت جایگاه روسیه در منطقه تغییر کرده است و اکنون ما با یک روسیه جدیدتر مواجه هستیم؟
طبیعی است که در روسیه نیز تغییراتی ناشی از شرایط موجود، ایجاد شده است. نزدیکی ترکیه به روسیه بیشتر اقتصادی است. درباره مسئله روابط روسیه با اسرائیل نیز فکر میکنم که اسرائیل قدرت اثرگذاری بر روابط ایران و روسیه را ندارد. لابی یهودیها در روسیه قوی است اما نه آنقدر که بتواند در روابط ایران و روسیه اثرگذار باشد.
همانطور که ذکر شد ایران مؤلفههای قدرت منطقهای را دارد و این هیچ جایگزینی ندارد. اگر اسرائیل میتوانست جایگزین ایران باشد تاکنون لابی یهودیها روسیه را به سمت اسرائیل کشانده بود. مطمئنا هیچ قدرتی در منطقه ما حتی ترکیه، پتانسیل آلترناتیوبودن برای ایران را ندارد.
اجازه دهید برای جمعبندی بحث به میزان اهمیت سفر آقای روحانی به روسیه و مذاکره با پوتین بپردازیم. این گفتوگو چقدر در روابط دو کشور و حتی حلوفصل موضوع سوریه که مهمترین وجه از همکاریهای سیاسی ایران و روسیه است، اثرگذار خواهد بود؟
روشن است که این دیدار در فضای سیاسی بین دو کشور و منطقه اهمیت بسیاری دارد. اگر سوریه به ثبات برسد، با توجه به اینکه در موصل نیز پیروزیهایی حاصل شده است، نیازمند یک بازمهندسی در منطقه هستیم. در اینجا سوریه و عراق نیازمند بازسازی هستند.
انتظار میرود آقای روحانی در دیدار با پوتین درباره بازسازی منطقه نیز صحبت کند. ایران ممکن است از نظر نرمافزاری بتواند در این بازسازی کمک کند اما از نظر مادی نمیتواند زیرا خودش در داخل مشکلات مادی دارد بنابراين به سرمایه خارجی نیاز است.
ترکیه و روسیه نیز این سرمایه را ندارند. بنابراین باید به دنبال یک بازیگر دیگر باشند که ممکن است اتحادیه اروپا یا چین باشد. این سرمایه حتی میتواند از آمریکا جذب شود. روحانی میتواند درباره آن با پوتین رایزنی و گفتوگو کند. به نظر من این سفر خیلی مهمی است و ازهمینرو تدارکات بسیاری براي آن دیده شده است.
چشمانداز روابط ایران و روسیه چیست؟
من آینده روابط دو کشور را روشنتر از گذشته میبینم و امیدوار هستیم ایران براساس استراتژیهای خود بتواند در منطقه یک ثبات بدون حضور قدرتهای بزرگ ایجاد کند.
- 10
- 6