پنجشنبه ۰۸ آذر ۱۴۰۳
۰۹:۳۸ - ۰۸ مرداد ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۵۰۱۷۷۱
سیاست خارجی

تعبیر وارونه رؤیای احمدی‌نژاد

اخبار سیاسی,خبرهای سیاسی,سیاست خارجی,احمدی نژاد

در یک گروه طنز تلگرامی، تصویر حضور محمود احمدی‌نژاد کنار تابوت چاوز را می‌بینم که دستش را به نشانه همراهی مشت می‌کند. زیر تصویر نوشته شده «دلم برای همین کارهایش تنگ می‌شود». و از خودم می‌پرسم واقعا دلمان برای کارهایشان تنگ شده است؟ 

 

رفراندوم علیه رفراندوم

 آن‌ سوی اقیانوس‌های بی‌کران، در سرزمین رنگ و شادی و پایکوبی، معترضان در حال ورق‌زدن سرنوشت ونزوئلا هستند؛ یا سر‌راست‌تر بگویم، در حال تعیین سرنوشت نیکلاس مادورو، رئیس‌جمهور فعلی این کشور که ادامه‌دهنده همان خط هوگو چاوز است. آنها به برگزاری همه‌پرسی - به تشکیل مجلس مؤسسان و افزایش اختیارات رئیس‌جمهوری - اعتراض دارند؛ درحالی‌که دولت همچنان قصد دارد رفراندومی را که از پیش اعلام شده بود، برگزار کند. این رفراندوم برای بازنگری در قانون اساسی در حالی قرار است امروز برگزار شود که اپوزیسیون آن‌ را پیشاپیش تحریم کرده و انتظار می‌رود که ٢٠ درصد مردم این کشور نفت‌خیز در آن شرکت کنند؛ اما این پرده آخر از تنش‌ها در این کشور نیست.

 

اپوزیسیون پر‌قدرت در این کشور، راه سرنگونی دولت مادورو را بلد است و این کشمکش پرالتهاب ادامه دارد. برای کشوری که تجربه اعتصاب‌های دو‌ماهه را نیز دارد، اکنون این التهاب چیز عجیبی نیست؛ اما ونزوئلا از آنجا برای ما اهمیت پیدا می‌کند که سالیانی نه‌چندان دور، یکی از میهمانان پر‌تردد تهران، رئیس‌جمهوری درگذشته‌اش یعنی هوگو چاوز بود.

 

اکنون میزبان او یعنی محمود احمدی‌نژاد هم با گعده دوستانی که در نارمک و دانشگاه ایرانیان دور خود جمع کرده است و به صورت زیرپوستی این اعتراض را دارد که چندی پیش (٤ سال بعد از پایان کارش) صلاحیت او برای حضور در انتخابات ریاست‌جمهوری تأیید نشد.  یکی از مهم‌ترین اقدامات محمود احمدی‌نژاد در عرصه سیاست خارجی، تلاش او برای تحکیم رابطه ایران و آمریکای لاتین بود. در بین کشورهای پرشمار آن منطقه، دیدگاه‌های چپ‌گرایانه هوگو چاوز موجب شد که عجیب به دل احمدی‌نژاد بنشیند.

 

آن‌چنان که حتی مراسم بدرقه با پیکرش نیز از قلم سفرهایش به کاراکاس نیفتاد و حتی برای تسلی دل مادر چاوز، دقایقی سرش را بر شانه‌ گرفت؛ اما چاوز و احمدی‌نژاد هر دو از عرصه سیاست دو کشور رفته‌اند. محمود به نارمک، محله سکونت پیشینش، بازگشته و هوگو، درگذشته‌ است. معترضان در خیابان‌ راه را بر نفس‌های مادورو تنگ کرده‌اند و ایران فعلا نقش ناظر بی‌طرف را پیش گرفته‌ است؛ اما این هم پرده آخر نیست. 

 

در سال‌های تلاش برای تحکیم رابطه با ونزوئلا که از اواخر دولت اصلاحات آغاز شد، سرمایه‌های زیادی از ایران راهی ونزوئلا شد و زمینه‌هایی برای کار در این کشور فراهم آمد، تکلیف آنها چیست؟ بهتر است کمی به عقب بازگردیم. 

 

امضای جهانگیری، انتفاع احمدی‌نژاد 

بین ایران و ونزوئلا قرارداد جامع همکاری‌اي به امضا رسیده است که اتفاقا در دولت هشتم (دولت دوم سیدمحمد خاتمی) مورد رایزنی قرار گرفت. این قرارداد در تاریخ دهم شهریور ١٣٨٣ (٣١ آگوست ٢٠٠٤ میلادی) در تهران به‌عنوان «قرارداد جامع همکاری بین دولت جمهوری اسلامی ایران و جمهوری بولیواری ونزوئلا» به امضای اسحاق جهانگیری، وزیر وقت صنایع و معادن و خسوس آرنالدوپرز، وزیر امور خارجه جمهوری بولیواری ونزوئلا، رسید. اسفند همان سال هم، موافقت‌نامه‌ای بین نمایندگان دو کشور امضا شد. لایحه همکاری بین دو دولت در مجلس شورای اسلامی نیز به تصویب رسید و همه مراتب و مراحل قانونی اندیشیده شد تا دو کشور به هم نزدیک شوند.

 

 اگرچه دو کشور از دهه ٥٠ میلادی با هم ارتباط داشتند؛ اما گروه خونی هوگو چاوز برای مقامات ایرانی جذاب‌تر از پیشینیان بود. اندکی زمان لازم بود تا چاوز بر مشکلات داخلی کشور فایق‌ آید. کودتای نظامی سال ٢٠٠١، خرابکاری‌های نفتی و اعتصاب‌های عمومی موضوعاتی بود که چاوز توانست آنها را از سر بگذراند و حالا نوبت تحکیم دوستی‌ها در جهان بود. 

 

در همین راستا سیدمحمد خاتمی سه بار به ونزوئلا سفر کرد. یک سفر برای حضور در اجلاس اوپک، ‌یک سفر برای حضور در اجلاس سارن ١٥ و یک سفر هم برای راه‌اندازی خط تولید تراکتور‌سازی ایران در این کشور که یکی از اولین همکاری‌های اقتصادی دو کشور بود. 

 

حضور در کاراکاس میان آشوب و گاز اشک‌آور

همکاری اقتصادی بدون راهبرد سیاسی محقق نمی‌شد. اجلاس سران ١٥ در اسفند ٨٢ بعد از دو سال تأخیر سنگ محکي برای چاوز بود؛ درحالی‌که معترضان در مقابل سفارتخانه‌ کشورهایی که سرانشان قصد داشتند در این اجلاس شرکت کنند، تجمع کرده‌ بودند و در خیابان‌ها از سوی پلیس، گاز اشک‌آور زده می‌شد، سیدمحمد خاتمی راهی کاراکاس شد؛ درحالی‌که رؤسای برخی کشورها در آخرین دقایق، حضورشان در این کنفرانس را لغو کرده‌ بودند.

 

یک تحلیلگر که سال‌هاست روابط دو کشور را بررسی می‌کند، می‌گوید آن اجلاس موجب شد که چاوز به این نتیجه برسد که روی ایران می‌تواند حساب کند و همکاری‌های اقتصادی دو کشور بعد از آن اوج گرفت. پروژه‌های اقتصادی بسیاری با همکاری دو کشور کلید خورد؛ سال ٨٣ شرکت تراکتور‌سازی ایران با مشارکت شرکت CVG ونزوئلا، فاز اول خط مونتاژ و تولید تراکتور را با ظرفیت پنج ‌هزار دستگاه در این کشور به بهره‌برداری رساند که سیدمحمد خاتمی رئیس‌جمهور وقت برای افتتاح آن به کاراکاس رفت. 

 

گفتمان رفاقت

محمود احمدی‌نژاد که راهی پاستور شد، میوه‌چین این درخت بود. او با چند موضوع مواجه بود که می‌توانست نتیجه معادله را به رفاقت با چاوز رقم بزند. سخن‌گفتن از عدالت و توزیع ثروت. احمدی‌نژاد مدعی این مفاهیم بود و چاوز هم درصدد تغییر وضعیت زندگی حاشیه‌نشین‌ها و زاغه‌نشین‌های کشورش. احمدی‌نژاد مدعی آمریکاستیزی و تغییر نظم جهانی بود و این را رسالت هرساله‌اش در نیویورک می‌دانست و اندیشه‌های چپ‌گرایانه چاوز نیز بر این باور بود.

 

احمدی‌نژاد با تحریم‌های سخت و نفس‌گیر مواجه بود که دوستان کمی برای ایران باقی گذاشته ‌بود و چاوز آن‌قدر ریسک‌پذیر بود که در زمان تحریم بنزین ایران، به ما بنزین بفروشد. ایران درگیر مسئله هسته‌ای و اجماع جهانی در شورای حکام بود و دیپلمات‌هایش در حال رایزنی برای جلب یکی، دو نظر مخالف اجماع بودند که ونزوئلا با رفاقت‌هایش، نقش مخالف اجماع را ایفا کرد تا بالاخره تابوی «اجماع شورای حکام» شکسته شود و دولت ایران در داخل خود را موفق اعلام کند. فروش بنزین به ایران همراه با مخالفت با قطع‌نامه‌های شورای حکام درباره حقوق ‌بشر،

 

تروریسم و مسائل هسته‌ای موجب می‌شد که اگرچه قطع‌نامه تصویب شود اما تنها عنوان اجماع از آن برداشته می‌شد که به نظر تیم احمدی‌نژاد کار شایانی می‌آمد. این را باید کنار سفرهای پرتعداد دو رئیس دولت گذاشت. احمدی‌نژاد شش بار به ونزوئلا سفر کرد که بار آخرش برای حضور در مراسم تشییع جنازه چاوز بود. هوگو چاوز رئیس‌جمهوری ونزوئلا در ١٤سالی که بر مسند ریاست‌جمهوری نشسته بود، ٩ بار به تهران، عسلویه و حتی مشهد سفر کرد. اولین سفر او به تهران در دوره دولت اصلاحات انجام شد. 

 

طلب‌ها و بدهی‌های ما

این سفرها و دیدوبازدیدها اهداف اقتصادی و تجاری بلندمدتی را دنبال می‌کرد که اکنون با ونزوئلای آشوب‌زده بعید است بتوان افق روشنی برای آن دید. برنده بازی شرکت‌هایی هستند که در دوره زمانی کوتاهی آنچه را در قرارداد برعهده‌شان گذاشته ‌شده بود، انجام و پروژه را تحویل داده و طلبشان را ستانده و از ونزوئلا خارج شده‌اند. اگرچه برخی شرکت‌های ایرانی این‌گونه بوده‌اند اما تعدادی از آنها هم تجربه خوشایندی از این همکاری اقتصادی در خاطر ندارند. اما از رهاورد آن همکاری، خطوط تولیدی در ونزوئلا راه‌اندازی شده که به دلیل بحران‌های سیاسی و اقتصادی این کشور رها شده و بلاتکلیف مانده است. اگرچه نباید تأثیر تحریم‌های فلج‌کننده بر پیشبرد اهداف اقتصادی در ونزوئلا را نیز نادیده گرفت. برخی از پروژه‌‌ها به دلیل تلاقی‌شان با تحریم‌ها قابل ادامه‌دادن نبود. 

 

پتروپارس دست از پا درازتر به خانه بازگشت

یکی از بزرگ‌ترین پروژه‌هایی که قرار بود ایران به‌عنوان یک کشور نفتی در سرزمین برادر نفتی‌اش اجرا کند، مشارکت در بلوک نفت سنگین دوبوکوبی در ونزوئلا بود. پروژه‌ای که در دولت احمدی‌نژاد منشأ تبلیغات فراوانی از همکاری خارجی بر سر پروژه‌های نفتی بود درحالی‌که شرکت پتروپارس در فازهای ١، ٦ و ١٢ پارس جنوبی درگیر تحریم‌ها و کشمکش بر سر خرید تک‌تک قطعات بود، گروهی را برای مطالعه گسیل کمربند نفتی اورینوکو در ونزوئلا کرد. این شرکت توسعه ۲۶ میدان نفتی دوبوکوبی در ونزوئلا و ساخت سکوهای نفتی در این کشور را برعهده گرفت. قراردادها توسعه پیدا می‌کرد و پتروپارس دنبال توسعه فعالیت خود در این کشور، پروژه‌های بیشتری را برعهده می‌گرفت.

 

اما شرایط آن‌چنان که باید مثبت پیش نمی‌رفت. قیمت تمام‌شده پروژه، نوسان پیدا می‌کرد و توجیه اقتصادی آن کم شد. افت میدان نفتی و کاهش میزان تولید، نفوذ آمریکایی‌ها و تغییر شرایط از سوی ونزوئلا موجب شد تجربه همکاری نفتی دو کشور بی‌نتیجه بماند. پروژه مدتی در تعلیق ماند و بعد تعطیل شد. همه اینها در کنار مشکل اقتصادی ونزوئلا چهره‌ای پیچیده پیدا کرد. سال ٢٠١٦ میزان بدهی شرکت ملی نفت ونزوئلا به رقمی بیش از ۱۳‌ میلیارد دلار رسید و در آستانه ورشکستگی قرار گرفت. عباس تقی‌پورنیا، مدیر توسعه کسب و کار شرکت پتروپارس ماه گذشته در گفت‌وگو با «ایران‌پترولیوم» علت شکست پتروپارس در ونزوئلا را این‌گونه توضیح داده است: «به دلیل محدودیت منابع مالی ناشی از تحریم‌ها نتوانستیم منابع مالی اجرای این پروژه را تأمین کنیم».

 

خط مونتاژ رهاشده

سال ٨٩ قرار شد «ایران‌خودرو» و سایپا در ونزوئلا شرکتی مشترک راه‌اندازی و برای ونزوئلایی‌ها سمند و پراید مونتاژ کنند. اگرچه استقبال از این دو ماشین به‌ویژه سمند خوب بود اما با بدقولی ونزوئلایی‌ها بر سر پرداخت‌ها کشتی مونتاژ به گل نشست. چه آنکه کاراکاس از ابتدا با پیش‌پرداخت‌های هنگفت، سرمایه‌گذار ایرانی را جلب کرده‌ بود و حالا عدم پرداخت برای آنها قابل هضم نبود. یک مقام آگاه می‌گوید نزدیک به ١٥ تا ١٦‌ هزار دستگاه سمند و پراید تولید و فروخته شد و در مقطعی سود هنگفتی نصیب ایران شد. اما کاهش قیمت نفت موجب شد ونزوئلا هم با شکست اقتصادی مواجه شود و این پروژه‌ها نیز با مشکل مواجه شدند. 

 

کیسون برنده شد

دو شرکت خانه‌سازی در کاراکاس و شهرهای دیگر آن دست به خانه‌سازی زدند. این خانه‌سازی‌ها همراه بود با اجرای مسکن مهر در ایران که استقبال چندانی از آن نمی‌شد. اما زاغه‌نشین‌های ونزوئلا، از آپارتمان‌های ایرانی‌ساز راضی بودند. دولت ونزوئلا با کمک شرکت‌های خانه‌سازی ایران در حال اجرای اهدافش در تغییر سبک زندگی حاشیه‌نشینی مردم کشورش بود. شرکت «کیسون» در دو مرحله ٢٠‌ هزار واحد مسکونی در ونزوئلا ساخت و به‌موقع تحویل داد و از مشکلات اقتصادی ونزوئلا جست.

 

حتی این پروژه جایزه بهترین شرکت بین‌المللی را در سال ٢٠١٢ گرفت و گفته می‌شود کیفیت ساخت‌وسازهایش راضی‌کننده بود. اما شرکت «خانه‌سازی ایرانیان» از هفت ‌هزار واحدی که برعهده گرفته، تنها توانسته سه‌هزارو ٥٠٠ واحد را تحویل بدهد و اکنون ادامه همکاری‌اش با این کشور با مشکلاتی مواجه شده است. یک مقام مطلع در این مورد گفت موضوع این پروژه در حال مذاکره است و هنوز مشخص نیست چگونه به پایان می‌رسد. چون دو طرف ادعاهای متفاوتی نسبت به موضوع دارند. 

 

صدرا  کشتی نساخت

شرکت کشتی‌سازی صدرا قرار بود چهار کشتی با مقیاس ١١٣‌ هزار تن برای ونزوئلا بسازد که با اینکه مبلغ هنگفتی از رقم قرارداد را به‌عنوان پیش‌پرداخت، دریافت کرده اما هنوز یک کشتی هم به طرف ونزوئلایی تحویل نداده است. این شرکت تحریم‌ها را علت این تأخیر اعلام می‌کند.  درحالی‌که ونزوئلا در دوران اعتصاب ٦٣روزه سال ٢٠٠٣، تجربه اعتصاب گاوداران و ریختن شیرها بر زمین و تعطیل لبنیاتی‌ها را دارد، دست به جلب همکاری خارجی در این زمینه زد.

 

کارخانجات سوت ماشین و آٰرد ماشین در ونزوئلا ١٨ کارخانه تولید لبنیات و کارخانه تولید آرد راه‌اندازی کردند. عده این همکاری‌ها هم تا قبل از سال ٢٠١٠ به پایان رسیده است.  بانک ایران و ونزوئلا که سال ٨٧ با حضور احمدی‌نژاد و چاوز در خیابان احمد قصیر تهران افتتاح شد، هنوز یک مراوده بانکی با کاراکاس نداشته است.

 

«به دلیل مشکلاتی از جمله عدم ارتباط کارگزاری و عدم درخواست از جانب آن کشور به علت پایین‌بودن حجم تجاری دو کشور» این بانک قصد دارد از فرصت برجام استفاده کرده و از بانکی دوملیتی به بانکی چندملیتی تبدیل شود.

 

کشورهای آمریکای لاتین هنوز هدف این بانک هستند. یک مقام آگاه که نخواست نامش فاش شود، می‌گوید اغلب این پروژه‌ها در حالی از سوي شرکت‌های ایرانی گرفته شد که شرکت‌های بزرگ چینی و آلمانی و روس نیز دنبال آنها بودند اما عمده آنها با ترک مناقصه و به دنبال رفاقت سیاسی به شرکت‌های ایرانی واگذار شده است. اما اکنون می‌توان گفت همکاری اقتصادی ایران در ونزوئلا نیمه‌کاره و در حال کم‌‌شدن است. 

 

دولت یازدهم نیز از همکاری با آمریکای لاتین سخن گفت اما دیپلماسی این دولت آن‌چنان درگیر مذاکرات هسته‌ای و مسائل منطقه بوده که کمتر به این حوزه توجه شد. اگرچه معاون وزیر خارجه، وزیر خارجه و رئیس‌جمهور به آمریکای لاتین و ونزوئلا سفر کردند و در ملاقات‌هایشان از لزوم همکاری بیشتر سخن گفتند. سفر حسن روحانی به ونزوئلا با هدف تحویل سمت ریاست جنبش عدم تعهد به کاراکاس انجام شد و اگرچه از تعمیق روابط دوجانبه سخن رفت اما درگیری‌های داخلی ونزوئلا موجب شده فعلا نیکلاس مادورو میراث‌دار مسائلی باشد که او را در کاراکاس آشوب‌زده محبوس کرده است. 

 

آزمون دموكراسي در سرزمين چاوز

هادي آذري: تنش و آشوب در ونزوئلا امروز با برگزاري انتخابات مجمع مؤسسان براي بازنويسي قانون اساسي به مرحله‌اي سرنوشت‌ساز وارد مي‌شود. اعتصاب، راهپيمايي و برگزاري رفراندوم غيررسمي ازجمله شيوه‌هايي بوده که مخالفان نيکلاس مادورو، رئيس‌جمهور اين کشور، در چهار ماه اخير به آنها متوسل شده‌اند تا دولت را از اين اقدام منصرف کنند. مادورو از انتخابات مجمع مؤسسان به عنوان عامل ايجاد ثبات و راه نجات کشور از وضعيت کنوني ياد مي‌کند و هوادارانش اين اقدام را در ادامه انقلاب بوليواريايي و خط سوسياليستي هوگو چاوز، رئيس‌جمهور سابق ونزوئلا، مي‌دانند که اجازه نمي‌دهد بار ديگر طبقه سرمايه‌دار بر سياست کشور حاکم شود.

 

به نظر برخي تحليلگران، اپوزيسيون ونزوئلا يعني «ميزگرد اتحاد دموکراتيک» معروف به «ماد» نيز آلترناتيو مشخصي براي اين وضعيت نداشته و فقط مي‌خواهد از اين اعتراضات مردمي براي تثبيت جايگاه خود و پياده‌سازي نسخه نئوليبرالي در اقتصاد بهره بگيرد. هرچند همين حالا نيز ونزوئلا باوجود حضور سوسياليست‌ها در قدرت، با تورم ٧٠٠درصدي دست‌وپنجه نرم مي‌کند. شايد به همين دليل باشد که مخالفان، تشکيل مجمع قانون اساسي را کوششي براي حضور بيشتر در قدرت از سوي مادورو مي‌دانند که به واسطه همين مشکلات عديده، شانس زيادي براي رياست‌جمهوري مجدد براي خود متصور نيست.

 

تمام ابهامات مجمع ملي

اصلاح و بازنويسي قانون اساسي امر بديعي در تاريخ معاصر ونزوئلا نيست. هوگو چاوز، سلف و پدر سياسي مادورو نيز اندکي بعد از به‌دست‌گرفتن قدرت در سال ١٩٩١، خواستار بازنويسي و اصلاح قانون اساسي ونزوئلا ازسوي يک مجمع ملي شد، با اين تفاوت که چاوز با برگزاري يک رفراندوم خيال خود را از بابت حمايت مردمي راحت کرد ولي اين بار، مادورو دستور تشکيل مجمع قانون اساسي را صادر کرده است.

 

از ديگر سو، دقيقا مشخص نيست که روند بازنويسي قانون اساسي قرار است چقدر به طول بينجامد و در فاصله يک سال مانده به انتخابات رياست‌جمهوري ونزوئلا، اين مسئله شائبه‌هايي را ايجاد مي‌کند چراکه اين مسئله بدون ترديد، به‌تعويق‌افتادن انتخابات رياست‌جمهوري را به دنبال خواهد داشت. ازجمله انتقاداتي که به تشکيل مجمع مؤسسان قانون اساسي وارد مي‌شود، اين است که مادورو تاکنون جزئياتي درباره تغييرات قانون اساسي و اينکه چطور اين تغييرات مي‌تواند به مشکلات اقتصادي و سياسي اين کشور پايان دهد، ارائه نداده و به گفتن حرف‌هايي کلي بسنده کرده است.

 

اما شايد از ميان اظهارات نزديکان او بتوان به سمت‌وسوي قانون اساسي جديد پي برد؛ براي نمونه، طبق گفته «ديوسدادو کابلا»، قائم‌مقام اول حزب سوسياليست ونزوئلا، سلب مصونيت قضائي قانون‌گذاران يکي از تغييرات قانون اساسي جديد خواهد بود. علاوه بر بازنويسي قانون اساسي، مجمع مؤسسان ملي مي‌تواند جايگزين مجلس ملي کنوني شود يعني تنها شاخه‌اي از دولت که در کنترل مادورو نيست. برخي منتقدان بر اين باورند که قانون اساسي جديد با ايجاد يک کنگره به سبک و سياق کوبا، قوه مقننه را به «بله قربان‌گوي» قوه اجرائي بدل خواهد کرد.

 

جنگ شهر و روستا

درواقع يکي از علل مخالفت با انتخابات مجمع مؤسسان، نحوه انتخاب نمايندگان است که به زعم منتقدان نتايج آن به سود حزب حاکم رقم مي‌خورد. در اين سيستم، ٣٦٤ نماينده از تمامي ٢٣ ايالت ونزوئلا، انتخاب مي‌شوند که هر بخش شهري، يک نماينده و مراکز ايالت، دو نماينده خواهند داشت. اما برخي از پرجمعيت‌ترين ايالت‌هاي ونزوئلا داراي بخش‌هاي شهري اندکي بوده در حالي که ايالت‌هاي کوچک‌تر ممکن است تعداد زيادي بخش شهري داشته باشند.

 

اين به آن معني است که ايالتي مانند ميراندا که حدود سه ميليون جمعيت دارد، از فالکون که يک ميليون جمعيت دارد، چهار نماينده کمتر خواهد داشت. بر اين اساس، از مناطق روستايي که مادورو از محبوبيت بيشتري برخوردار است، نمايندگان بيشتري به مجمع مؤسسان راه خواهند يافت و از شهرهاي بزرگي مانند کاراکاس، نمايندگان کمتري. بسياري از احزاب اپوزيسيون به همين علت اين رأي‌گيري را بايکوت کرده‌اند. با اين اوصاف، فارغ از هر نتيجه‌اي که در اين انتخابات رقم بخورد، بدون ترديد روز يکشنبه پايان کشمکش ميان دولت و معترضان نخواهد بود.

 

هدف از برگزاري اين رفراندوم انتخاب ٤٥٤ نماينده براي تشکيل مجمع قانون اساسي به منظور بازنويسي قانون اساسي کشور است. ٣٤٦ عضو اين مجمع با رأي مستقيم و مخفي مردم انتخاب خواهند شد و ١٨١ عضو ديگر نيز ازسوي اعضاي هفت بخش اجتماعي ازجمله گروه‌هاي بومي، کسبه، دهقانان و دانشجويان انتخاب مي‌شوند که عموما به عنوان گروه‌هاي وفادار به مادورو شناخته مي‌شوند. به عبارت دقيق‌تر، دهقانان و ماهيگيران (١٦ نماينده)، کارگران (٧٩ نماينده)، دانشجويان (٢٤ نماينده)، معلولان (پنج نماينده)، بازنشستگان (٢٨ نماينده)، کسبه (پنج نماينده)، اعضاي شوراي شهر (٢٤ نماينده) و افراد بومي (هشت نماينده) در اين مجمع خواهند داشت.

 

 داویسون بلم لوپز. استاد روابط بین‌الملل

نئولیبرالیسم برای عده زیادی یک کلمه ممنوعه محسوب می‌شود؛ نگرشی که فی‌الذاته خوب یا بد نیست، بلکه بیشتر وسیله‌ای است برای رسیدن به یک هدف. با اعمال سیاست‌های نئولیبرالی از قبیل ریاضت اقتصادی، مقررات‌زدایی مالی، تجارت آزاد و خصوصی‌سازی دارایی‌های عمومی، حوزه و قلمرو عملکرد دولت به شکلی هدفمند به حداقل می‌رسد تا چیزی نتواند مانع بازار و عوامل سودجوی آن شود.

 

طبق گفته مدافعان این دیدگاه، این وضعیت چیزی نیست جز یک «شر ناگزیر».  در آمریکای‌لاتین نیز نئولیبرالیسم بارها به کار بسته شده و نه‌تنها تاکنون جواب نداده، بلکه در عمل، نتایج فاجعه‌باری را رقم زده است. بااین‌حال، به‌جای عبرت‌آموزی از اشتباهات گذشته و جست‌وجوی یک مسیر سیاسی متفاوت، نخبگان سیاسی در آمریکای‌لاتین در جست‌وجوی همان سیاست‌های فاجعه‌بار نئولیبرالی‌اند. در کمال تعجب، بزرگ‌ترین و ثروتمندترین کشورهای منطقه آمریکای‌لاتین از جمله برزیل، مکزیک و آرژانتین بار دیگر به این سیاست‌ها روی آورده‌اند.

 

شکست‌های دهه ١٩٩٠

لطماتی که نئولیبرالیسم به مردم آمریکای‌لاتین وارد آورد، هنوز از خاطره‌ها پاک نشده است. در اواخر دهه ١٩٨٠ و سال‌های آغازین دهه ١٩٩٠، برزیل، آرژانتین، مکزیک، ونزوئلا و پرو همه از سوی رؤسای‌جمهوری دست‌راستی اداره می‌شدند که فرمول نئولیبرالی به‌اصطلاح «اجماع واشنگتن» را در دستور کار داشتند. در آن دوران، این ایده‌ها اندکی معنادار بودند زیرا که ایالات متحده (با رونالد ریگان) و اروپا (علی‌الخصوص بریتانیا با مارگارت تاچر)، این ایده‌ها را به کار بسته و نتایج مثبتی نیز به دست آورده بودند.

 

بااین‌حال، نتایج سیاست‌های اجماع واشنگتن در آمریکای‌لاتین فاجعه‌بار بود: رکود تولید ناخالص داخلی، افول تدابیر حمایت اجتماعی، تمرکز درآمد و افزایش فقر، بی‌کاری و افزایش چشمگیر جرم و جنایت. در برخی از این کشورها، حتی تورم نیز مهار نشد. در نتیجه، فرناندو کولار دی ملو، رئیس‌جمهور وقت برزیل، استیضاح شد؛ آلبرتو فوجی‌موری، رئیس‌جمهور وقت پرو، به ژاپن فرار کرد و کارلوس پرز، رئیس‌جمهور وقت ونزوئلا، در پی درگیری‌های خونین کاراکاس از قدرت کنار گذاشته شد. اینها تنها بخشی از نتایج فاجعه‌بار اتخاذ سیاست‌های نئولیبرالی در آمریکای‌جنوبی بود.

 

حال در کمال تعجب و بعد از ٢٥ سال، دوباره سروکله نئولیبرالیسم در این منطقه پیدا شده است. در برزیل، آرژانتین، مکزیک، کلمبیا، پاراگوئه و پرو، نئولیبرال‌هایی مغرور در مقام رئیس‌جمهور بر سر کار هستند و این در حالی است که در مابقی جهان، حمایت از تولید داخلی در دستور کار قرار گرفته است؛ دونالد ترامپ در ایالات متحده، ترزا می ‌در بریتانیا، نارندرا مودی در هند، ولادیمیر پوتین در روسیه و رجب طیب اردوغان در ترکیه، مشتی نمونه خروار از طرفداران تولید داخلی و ملی‌اند.

 

درواقع، پس از بحران مالی ٢٠٠٨، آمریکای‌لاتین نتوانست خود را با سایر کشورهای درحال‌توسعه همگام کند و به همین خاطر به راه‌حل‌هایی نابهنگام روی آورد، اما بعد از مدتی، کشورهای درحال‌توسعه در نیمکره غربی به‌خاطر جلوگیری از ریسک عقب‌افتادگی، تصمیم گرفتند اقتصادهای خود را روی جهان بیرون باز کنند. اما چرا؟ با وجود تمامی آن خاطرات تلخی که نئولیبرالیسم در آمریکای‌لاتین زنده می‌کند، رهبران سیاسی در آمریکای‌لاتین خیره‌سرانه مصر به قدم‌گذاشتن در مسیری اشتباه‌اند: این تنها راه رهایی اقتصادی است. هیچ آلترناتیو دیگری وجود ندارد.

 

«اجماع   برازیلیا»

درحال‌حاضر، بزرگ‌ترین فصل از دوره جدید نئولیبرالیسم در آمریکای‌لاتین در برزیل نوشته می‌شود. میشل تمر برای فرار از عزل و زندانی‌شدن، تمام توان خود را معطوف به اجرای برنامه‌ای از اصلاحات نئولیبرالی در زمینه قانون کار، نظام حقوقی و روال‌های حاکمیت کلان اقتصادی کرده است. درحالی‌که دو بخش نخست دستور کار تمر برای قانونی و اجرائی‌شدن به تأیید کنگره برزیل بستگی دارد، مورد آخر  تقریبا در حال اجراست: برزیل خواستار عضویت کامل در سازمان توسعه و همکاری اقتصادی (OECD) شده است تا نشان دهد که چقدر این کشور تشنه سرمایه‌گذاری است.

 

جالب اینکه بازگشت نئولیبرالیسم در آمریکای‌لاتین این‌بار بعد از یک دهه امیدبخش و همراه با رفاه نسبی صورت می‌گیرد. در دهه ٢٠٠٠ و بعد از شکست اجماع واشنگتن، برزیل به الگو و سرمشقی برای مدیریت دولتی بدل شد؛ این موفقیت نتیجه ترکیب محافظه‌کاری در سیاست‌های اقتصادی (یعنی ترکیبی از ریاضت، کنترل تورم و استقلال بانک مرکزی) با برنامه‌های حمایت اجتماعی قوی بود.

 

از آن پس، بسیاری از کشورهای درحال‌توسعه، این مسیر را در پیش گرفته‌اند و به همین خاطر برخی روزنامه‌نگاران و دانشگاهیان به آن لقب «اجماع برازیلیا» داده‌اند.  در این دوره، در بخش وسیعی از آمریکای‌جنوبی، تدابیر اجتماعی به یک برگ برنده در انتخابات بدل شدند. علاوه‌براین، برنامه وزارت بهداشت برزیل به منظور جلوگیری و درمان ایدز به الگوی بسیاری از کشورهای آفریقایی بدل شد. به اینها باید درخواست بسیاری از رهبران کشورهای عربی و آسیایی برای همکاری با برزیل در زمینه کشاورزی را نیز اضافه کرد.

 

حتی گفته می‌شود که اجرای برنامه امنیت غذایی تحت عنوان «گرسنگی صفر» علت انتصاب خوزه گرازیانوی برزیلی به سمت ریاست سازمان فائو بوده است. البته با توجه به رکود اقتصادی و بحران سیاسی در دوران ریاست‌جمهوری دیلما روسف و میشل تمر، برزیل نه‌تنها دیگر آن نقش الگویی را ندارد، بلکه داستان خوش آن دوران کوتاه‌مدت نیز به دست فراموشی سپرده شده است.

 

درواقع، چرخش ١٨٠ درجه‌ای در این منطقه تنها دو یا سه سال به طول انجامید. حال سؤال اصلی این است که چطور می‌توان انتظار داشت نئولیبرالیسم این‌بار به خیر آمریکای‌جنوبی تمام شود؟ این یک باور فراگیر است که انجام چندباره یک کار و انتظار به‌دست‌آوردن نتایج متفاوت، دیوانگی است. به‌عبارت‌دیگر، انسان عاقل دو بار از یک سوراخ گزیده نمی‌شود. بااین‌حال، به نظر شاهد حاکم‌شدن همین «دیوانگی» بر سیاست در آمریکای‌لاتین هستیم.

 

آمریکای‌لاتین به‌جای چرخش به سوی سیاست‌های ویرانگر نئولیبرالی، به نظر باید در فکر بازگشت به سیاست‌هایی باشد که در دهه گذشته چتر حمایتی بر سر محروم‌ترین اقشار جامعه گستراند. اکنون وقت زنده‌کردن پروژه رفاه برای یک آمریکای‌لاتین مستقل است.

زینب اسماعیلی

 

 

 

 

 

sharghdaily.ir
  • 17
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه

مجلس

دولت

ویژه سرپوش