نيكي هيلی، نماينده امريكا در سازمان ملل متحد سهشنبه شب در سخنرانياي كه در موسسه امريكن اينترپرايز انجام داد، ضمن زير سوال بردن كارايي برجام به عنوان يك قرارداد بينالمللي، ايران را به نقض برجام متهم و تاكيد كرد كه دولت امريكا به دنبال اين است كه اين قرارداد را كنار بگذارد و در مقابل اقدامات ايران واكنش نشان دهد.
دكتر داود هرميداس باوند، استاد دانشگاه و تحليلگر مسائل بينالملل معتقد است كه اظهارات خانم هيلي به نوعي بازتاب موضعگيريهاي بدون مبنا و بدون منطق رييسجمهور امريكاست. باوند معتقد است كه رييسجمهور امريكا قصد دارد براي نشان دادن قدرت سياسي خود بر اساس قضاوت شخصي از امنيت ملي امريكا دست به اقداماتي بزند.
باوند ميگويد كه پيش از اين در قضيه حمله امريكا به عراق نيز شاهد اين بوديم كه دولت امريكا بر اساس قضاوت شخص رييسجمهور و بدون در نظر گرفتن نظر ديگر كشورها و مجامع بينالمللي به اقدام نظامي در عراق دست زد. اين استاد دانشگاه اما تاكيد ميكند كه شرايط امروز جهان با شرايط سال ٢٠٠٣ بسيار متفاوت است.
باوند ميگويد كه در زمان حمله عراق بسياري از كشورهاي جهان با توجه به فضاي مبارزه با تروريسم، منافع مشخصي در عدم تقابل با تصميم دولت امريكا داشتند، اما ١٤ سال بعد در دوران ترامپ اين شرايط وجود ندارد و قطعا در صورت تصميم دولت ترامپ براي كنار گذاشتن توافق هستهاي با ايران، كشورهاي جهان به خصوص كشورهايي كه مستقيما در رسيدن بهبرجام نقش داشتند، با امريكا مخالفت خواهند كرد.
روز گذشته نماينده ايالات متحده امريكا در سازمان ملل متحد سخنراني كرد و حملات تندي را عليه برجام انجام داد، به اعتقاد شما آيا اين سخنراني را ميتوان شاهدي بر اين دانست كه دولت امريكا قصد دارد از توافق هستهاي با ايران خارج شود؟
مطالبي كه خانم هيلي بيان كرد بيش از هر چيز اين ادعا بود كه ايران روح برجام را رعايت نميكند. در واقع بخش عمده ادعاهاي نماينده امريكا در سازمان ملل متحد بر اين اساس بود كه ايران از گروههايي كه امريكاييها آنها را تروريست ميدانند، حمايت ميكند.
همانگونه كه چند روز پيش هم خانم هيلي بعد از سخنان يكي از مقامات حماس در مورد حمايتهاي ايران از اين گروه به رفتار ايران در منطقه حمله كرده بود، اينبار هم به همين مسائل اشاره كرد و بيشتر تاكيد داشت كه ايران با روح برجام همراه نيست. در واقع خانم هيلي در گفتههاي خود بيش از هر چيز بر اين تاكيد داشت كه رفتارهاي امريكا براي تامين منافع اين كشور است و تاكيد داشت كه برجام را موافق منافع كشور نميداند.
موضوع اين است كه ديپلماتهاي دولت جديد امريكا آنچه از منافع امريكا تعريف ميكنند، براساس قضاوت شخصي رييسجمهور اين كشور است. بر اين اساس نياز به هرگونه اقدام جديد از سوي امريكا، بر اساس برداشت شخص رييسجمهور از منافع امريكا تشخيص داده ميشود. مضاف بر اين مقامات دولت امريكا معتقدند كه در صورت تشخيص رييسجمهور، هر اقدامي كه براي حفظ امنيت امريكا انجام بگيرد، نه نيازي به تاييد و تصويب كشورهاي ديگر و مجامع بينالمللي دارد و نه حتي نيازي به تصويب كنگره.
يعني بنا بر تصميم شخصي رييسجمهور امريكا كه برجام را قرارداد بدي ميداند، امريكاييها ممكن است تصميم به لغو اين توافق بگيرند؟
من معتقد نيستم كه امريكاييها بتوانند بنا بر متن برجام يا متهم كردن ايران به نقض متن برجام اقدامي انجام دهند. آنچه خانم هيلي و در مجموع دولت امريكا به آن اشاره ميكند نقض روح برجام و نقض برداشتهايي است كه دولت امريكا از برجام دارد. در واقع دولت امريكا در حال بازگشت به گذشته است، به نوعي با تكرار اتهامهايي مبتني بر ادعاي حمايت ايران از تروريسم تلاش ميكنند تا ايران را تحت فشار قرار بدهند.
آنچه امريكاييها از آن به عنوان تروريسم ياد ميكنند در واقع همان گروههايي هستند كه اسراييل آنها را به عنوان تروريست ميشناسد، يعني گروههاي حماس، جهاد اسلامي و حزبالله لبنان، هر چند اخيرا كشورهاي عربي منطقه هم در همين راستا حزبالله لبنان و در مقطعي حماس را در فهرست گروههاي تروريستي قرار دادهاند.
يعني هدف امريكا اين است كه بر اساس متهم كردن ايران به حمايت از تروريسم، توافق هستهاي با ايران را كنار بگذارد؟
من فكر نميكنم كه ايشان اختصاصا در مورد برجام موضع گرفت. اصل بحث مطرح شده اين است كه اگر رييسجمهور امريكا تصميم بگيرد كه موردي خلاف امنيت ملي امريكاست، آنگاه اصولا پايبند به نظر كشورهاي ديگر نخواهد بود.
اين دقيقا همان استدلالي است كه بوش پسر براي حمله به عراق آورد. زماني كه بوش تصميم گرفت به عراق حمله كند، ابتدا تلاش كرد از طريق شوراي امنيت اجازه حمله را بگيرد، قطعنامهاي هم از سوي شوراي امنيت سازمان ملل متحد صادر شد، اما دولت بوش معتقد بود كه اين قطعنامه چون به صورت خودكار اجازه حمله امريكا به عراق را نميدهد ارزشي ندارد.
چراكه آن قطعنامه تاكيد كردهبود كه ابتدا بايد گزارش بازرسان در مورد سلاحهاي كشتار جمعي عراق به شوراي امنيت برسد و سپس بر اساس آن شوراي امنيت تصميم بگيرد كه آيا اجازه جنگ عليه عراق را به امريكا ميدهد يا نه. دولت بوش با اين استدلال كه براي حفظ امنيت ايالات متحده امريكا نميتواند منتظر تصميمات شوراي امنيت بماند، بدون تاييد شوراي امنيت تصميم گرفت به عراق حمله كند.
در زمان بوش هم استدلال اين بود كه اگر شخص رييسجمهور تشخيص بدهد كه شرايط امنيتي تهديدي براي امريكا ايجاد ميكند، ميتواند فارغ از تصميم سازمانهاي بينالمللي و ديگر كشورهاي جهان دست به اقدام بزند. چه در مورد حمله به عراق و چه در مورد اظهارنظر خانم هيلي در مورد برجام، رييسجمهور امريكا حتي اين اختيار را براي خود قايل است كه بر اساس تشخيص شخصي، بدون كسب نظر كنگره امريكا اقداماتي را انجام دهد.
خانم هيلي در عين حال در صحبتهايش اشاره كردهبود كه برجام قراردادي است كه مختص برنامه هستهاي ايران نيست، بلكه دروازهاي براي گفتوگوهاي گستردهتر با ايران بود. اين موضع خانم هيلي سهشنبه شب با واكنش وزير امورخارجه فرانسه هم مواجه شد كه گفتهبود برجام فقط با برنامه هستهاي ايران ارتباط دارد؛ فكر ميكنيد خانم هيلي با برجام آشنايي ندارد يا عامدانه آن را با مسائلي فراتر از مسائل هستهاي ارتباط ميدهد؟
واقعيت اين است كه تلاش امريكاييها اين است كه بر اساس تشخيص شخص رييسجمهور برجام را تعيين تكليف كنند. آنچه نيكي هيلي بيان ميكند هم بازتابي از سخنان رييسجمهور امريكاست. ترامپ شخصا نشان داده است كه ديدگاه منطقي و مبتني بر واقعيت ندارد. ترامپ تلاش ميكند كه بر اساس برداشت خودش از شرايط تصميماتي را اتخاذ كند و خيلي هم مدعي است كه با قدرت آنها را اجرا ميكند.
اما هر تصميمي كه تاكنون گرفته است يا مجبور شده عقبنشيني كند يا اينكه تصميم را اصلاح كرده يا با مانع كنگره مواجه شده است. خانم هيلي هم براي اينكه نظر رييسجمهور خودش را تامين كند، سعي ميكند نسبتهايي را به برجام و ايران بدهد، اما واقعيت اين است كه درست مانند ديگر ديدگاههاي رييسجمهور امريكا اين گفتهها بر اساس هيچ مبناي واقعي و منطقي نبود. براي مثال اينكه خانم هيلي ادعا ميكند كه نسل آينده يا بعد از پايان مهلت ١٠ ساله قرارداد چه اتفاقي قرار است بيفتد، اصولا مبناي منطقي صحيحي ندارد.
امريكاييها قراردادي بستهاند و اگر چندين سال بعد مهلت قرارداد تمام بشود، در آن زمان ميتوان در مورد آن صحبت كرد. هيچ كس نميتواند پيشبيني كند شرايط سياسي و امنيتي جهان در ١٠ سال آينده چگونه خواهد بود و اصلا حتي مشخص نيست كه طرفها پيش از پايان يافتن اين مدت ١٠ ساله تا چه حد به شرايط توافق پايبند باشند. شرايط بينالمللي و منطقه در ١٠ سال آينده كاملا متفاوت خواهد بود، كسي نميتواند بر اساس احتمالات و پيشفرضهاي بيپايه در مورد ١٠ سال بعد تصميمي را امروز اتخاذ كند و به اجرا بگذارد.
اشاره كرديد كه امريكا در حمله به عراق و بر اساس تشخيص رييسجمهور بدون در نظر گرفتن نظر مجامع بينالمللي و متحدانش اقدامي را انجام داد. آيا چنين اقدامي ممكن است در شرايط حاضر هم از سوي دولت ترامپ انجام شود؟
شرايط جهان در حال حاضر با شرايط دوران بوش پسر كاملا متفاوت است. دولت بوش از فضاي پس از حادثه ١١ سپتامبر استفاده كرد. در آن دوران امريكا اين بهانه را داشت كه خاك اين كشور مورد تهاجم خارجي قرار گرفته است. شرايط خاص جهان در سال ٢٠٠١ و ٢٠٠٣ متفاوت بود. در همان دوران شوراي امنيت يك كميسيون را تشكيل داد كه آنجا هم اتحاديه اروپا، هم روسيه و هم چين از تصميم رييسجمهور امريكا حمايت كردند.
هر يك هم دليلي براي اين كار داشتند، اتحاديه اروپا بر اساس ماده ٥ اساسنامه ناتو از حمله امريكا به عراق حمايت كرد. كشورهاي مختلف جهان مانند چين يا هند در آن زمان منافعي را در حمايت يا دست كم عدم مخالفت با اقدمات دولت بوش داشتند.
استفاده از فضاي ضد تروريسم بينالمللي كه در ابتداي قرن بيست و يكم پيش آمدهبود به چين اجازه ميداد كه دست بازتري براي مبارزه با گروههاي تبتي داشتهباشد يا هنديها اين امكان را پيدا ميكردند كه در مساله كشمير با آزادي عمل بيشتر اقدام كنند.
اگر در شرايط امروز ترامپ تصميم به كنار گذاشتن برجام بكند، واكنش ديگر كشورهايي كه در اين توافق حضور داشتند چه خواهد بود؟
من فكر ميكنم كه واكنش جهاني بسيار منفي خواهد بود. اول از همه بايد توجه داشت كه بر اساس كنوانسيون جانشيني دولتها، هر دولت در هر كشوري متعهد به اجراي تمامي تعهدات بينالمللي توافقهاي دولت قبلي است. به اضافه اينكه قانون اساسي ايالات متحده امريكا هم تاكيد ميكند كه قراردادهاي بينالمللي Supreme Law of Land يا ماوراي قوانين سرزمين هستند.
مضاف بر اين برجام قرارداد سياسي ايالات متحده امريكا نبوده، بلكه پنج عضو دايم شوراي امنيت سازمان ملل متحد در كنار آلمان و نماينده سياسي اتحاديه اروپا، در جهت حمايت از منافع جامعه بينالملل اين توافق را با ايران انجام دادهاند. همه اعضاي دايم شوراي امنيت در اين قرارداد مشاركت داشتهاند. در نتيجه قرارداد بين ايران و امريكا نبوده، بلكه يك قرارداد بينالمللي براي حفظ صلح و امنيت جهان بوده است.
اگر امريكا بخواهد تعهدات خودش در مورد برجام را زيرپا بگذارد اعتبار خودش را در همه قراردادهاي بينالمللي از بين خواهد برد. من بعيد ميدانم كشورهاي ديگر حاضر باشند كه چنين اقدامي را بپذيرند. پيش از اين شاهد بوديم كه خانم هيلي به وين هم سفر كرد و در آستانه انتشار گزارش آژانس بينالمللي انرژي اتمي تلاش كرد تا نظر آژانس را تغيير دهد.
اما ديديم كه آژانس هم نظر خودش را مستقلا داد و تعهد ايران به برجام را تاييد كرد و در عين حال بر خلاف نظر دولت امريكا تاييد كرد كه ضرورتي بر بازديد از مراكز نظامي ايران وجود ندارد. در واقع تحركات دولت امريكا در اين راستا از سوي ديگر سازمانهاي بينالمللي و دولتهاي جهان پذيرفته نميشود.
به اعتقاد شما واكنش دولت جمهوري اسلامي ايران چه بايد باشد؟ آيا معتقديد كه بايد به هر اقدام و اظهارنظر امريكا واكنش نشان دهند؟
به نظر من لزومي ندارد كه به هر اقدام امريكا واكنشي نشان دادهشود، فكر ميكنم كه دستگاه سياست خارجي ايران بايد توپ را به زمين جامعه بينالملل بيندازد. به هر حال از آنجا كه قطعنامه شوراي امنيت سازمان ملل در تاييد برجام تصويب شده است، بهتر است كه ايران به شوراي امنيت مراجعه كند.
ايران ميتواند به شوراي امنيت بگويد كه به تعهداتش مطابق برجام عمل كرده است و حال انتظار دارد كه تعهداتي كه اعضاي دايم شوراي امنيت بر اساس اين توافق داشتند، عملي كنند. در قبال نقض اين تعهدات، شوراي امنيت است كه بايد از امريكا توضيح بخواهد، لزومي ندارد كه ايران راسا با امريكا روبهرو شود.
شهاب شهسواري
- 10
- 2