امروز وعده ترامپ با برجام است؛ روزی که چندین ماه است وعده داده تا بالاخره تکلیفش را با این توافق روشن کند. اگرچه نزدیکانش اینروزها گفتند او تصمیمش را درباره برجام اتخاذ کرده و قرار است برخی ادعاهایش درباره مسائل منطقه و بهویژه اتخاذ موضع درخصوص سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را نیز به ملغمه گزارشش بیفزاید.
بسیاری معتقدند او میخواهد تأیید پایبندی سهماهه ایران به برجام را از دوش خود بردارد اما این توپ را به زمین کنگره شوت خواهد کرد. تا اینجای ماجرا شاید روشن به نظر بیاید و برجام را خیلی در معرض خطر نشان ندهد اما موضع او درباره سپاه پاسداران نگرانکنندهتر از این حرفهاست. بهویژه اینکه موضع ایران نیز دراینباره سخت و نگرانکننده بوده است. همزمان با نگرانیها درباره اینکه برجام چه روزی در پیش خواهد داشت، همچنان اروپاییها، در حال رایزنی دراینباره و تلاش برای تغییر نظر ترامپ هستند.
روز سهشنبه، بوریس جانسون با محمدجواد ظریف و بعد از او با رکس تیلرسون، وزیران خارجه ایران و آمریکا، تلفنی گفتوگو کرد. او در توییتر نوشته با ظریف صحبت کرده و انگلیس متعهد به توافق هستهای است. همچنین روز گذشته علیاکبر صالحی نیز با وزیر خارجه انگلیس ملاقات و درباره برجام و همکاریهای مشترک تهران و لندن گفتوگو کرد.
همزمان با این ملاقاتها، پایگاه اینترنتی «پولیتیکو» گزارش داد قانونگذاران دموکرات روز گذشته نشستی با مذاکرهکنندگان ارشد آمریکایی از جمله جان کری و ارنست مونیز، وزیران خارجه و انرژی دولت اوباما و نیز وندی شرمن، معاون سابق وزارت خارجه که در مذاکرات هستهای با ایران حضور داشتند، برگزار میکند. در این نشست نانسی پلوسی، رهبر اقلیت مجلس نمایندگان آمریکا هم حضور دارد. درهمینحال، در روزهای گذشته همه وزارتهاي خارجه اعضای ١+٥ بهغیر از آمریکا بر ادامه پایبندی همه طرفین به برجام تأکید کردهاند؛
روز گذشته یکبار دیگر وزارت خارجه روسیه بر این موضوع تأکید کرد. سفیر انگلیس در ایران نيز بار دیگر بر اجرای کامل و قوی برجام تأکید کرد. نیکلاس هاپتون در گفتوگو با ایسنا تأکید کرده که به گفتوگو و ترغیب تمام طرفها برای پایبندی کامل به توافق ادامه میدهیم. پیش از این هم او گفته بود در صورت واگذارشدن تصمیمگیری درباره برجام به کنگره، انگلیس با این نهاد رایزنی خواهد کرد. امروز همه اعضای ١+٥ در تلاطم تصمیم دونالد ترامپ هستند. گفتوگوي ما با يوسف مولايي، استاد حقوق بينالملل دانشگاه تهران را بخوانيد.
دونالد ترامپ و کنگره چه گزينههايي را در مواجهه با توافق برجام پيشرو دارند؟
اين بحث در دو ساحت قابلطرح است؛ از منظر حقوق بينالملل و حقوق داخلي کشورها. طبق حقوق بينالملل اگر کنگره هر تصميمي خلاف برجام، اصول، موازين و متن برجام اتخاذ کند، نقض برجام است؛ يعني طبق اين احکام، آمريکا مجبور به تعهد به اين توافق است، ولي کشورها در تصميمگيريهاي خود، حقوق بينالملل را هميشه رعايت نميکنند. مرز تعهد اين کشورها به حقوقبينالملل جايي است که منافع ملي آنها را تأمين کند يا با خواسته و علايق آنها سازگاري داشته باشد. آنها در اتخاذ تصميماتي که مغاير با حقوق بينالملل است،
هزينه و فايده ميکنند. اگر اين پرداخت هزينه با نقض حقوق بينالملل و برجام مناسب يا کمتر از حد انتظار تشخيص داده شود، معمولا تصميم مغاير اتخاذ ميشود يا اينکه اگر تنظيم سياستهاي داخلي بدون درنظرگرفتن الزامات حقوق بينالملل باشد، آمريکا مثل هر کشور ديگري، گزينههايي دارد. درواقع کشورها به تناسب ميزان و سقف قدرت خود، تصميمات متفاوتي ميگيرند. کنگره ميتواند براي اخذ تصميم، بررسي کارشناسي داشته باشد. يکي از اين راهها درنظرگرفتن گزارشهاي آژانس بينالمللي انرژي اتمي است.
اينها ميتوانند اعلام کنند که ايران به تعهدات خود در چارچوب برجام متعهد بوده، بنابراين کنگره بايد به تعهدات بينالمللي احترام بگذارد. يا ميتواند در چارچوب ملاحظات سياسي حرکت کند و براي اتخاذ تصميم سياسي، تعهدات و اقدامات حقوقي را کنار بگذارد و برخلاف واقعيت موجود اعلام نظر کند. يا بگويد ايران به تعهدات خود عمل نکرده و تصميمات به سمتي برود که تحريمهاي جديدي عليه ايران اتخاذ کند يا تحريمهايي را که در چارچوب برجام لغو شده فعال کنند. ما نميتوانيم هنوز به صراحت بگوييم که گزينه آمريکا و کنگره چه خواهد بود؟
طيف گستردهاي از تصميمات وجود دارد که در نهايت به صفآرايي نيروهاي داخل کنگره بستگي دارد؛ اينکه جناحهاي مختلف چگونه ابعاد موضوع را بررسي کرده و سود و زيان آمريکا را ارزيابي ميکنند يا تصميمات کلان را با سلايق شخصي خود، آميخته کنند.
ترامپ ممکن است پايبندي ايران به برجام را تأييد نکند و توپ را به زمين کنگره بيندازد؛ از طرفي با توجه به نامه ١٨٠ نماينده کنگره به ترامپ در تأکيد بر پايبندي به برجام، فکر ميکنيد ممکن است آمريکا به حقوق بينالمللي بيتوجه باشد؟
وفاداري نيروهاي داخلي آمريکا به حقوق بينالملل ميتواند بر خروجي تصميم کنگره تأثير بگذارد. خيلي از کشورها حقوق بينالملل را رعايت نميکنند، منتها هزينه و فايده را محاسبه ميکنند و با لحاظ هزينه از حقوق بينالملل عدول ميکنند يا تصميم سياسي ضدحقوقي خود را به تصميمات حقوقي ترجیح ميدهند. در مورد آمريکا هم ممکن است آنها تصميم بگيرند که به حقوق بينالملل پايبند باشند يا از اين تعهد عدول کنند. اگرچه ١٨٠ نماينده در کنگره به ترامپ نامه نوشتهاند که به برجام متعهد بماند، ولي ممکن است وزن اين نمايندهها به اندازهاي نباشد که در تصميمگيري نهايي تأثيرگذار باشند،
اما همين صدا نشان ميدهد که در کنگره، همه نمايندگان در يک صف نايستادهاند و صداهاي مختلفي دارند که ممکن است در روز تصميمگيري اين صداها بلند شود و در نهايت روي تصميمي که پيشبيني آن سخت است، تأثيرگذار باشد يا کنگره به دليل همين صداها نتواند سريع تصميم بگيرد. در اين صورت اين تصميم نهايي وقتگير خواهد بود و در تعامل با رئيسجمهوري تصميم خواهند گرفت تا منافع ملي آمريکا با رعايت حقوق بينالملل راهبري شود. اينها گزينههاي مختلفي است که در پيشبيني بايد به آنها توجه داشت. از طرفي بخشي از دولت ترامپ در مسير هماهنگي بيشتر با اروپا و بقيه کشورهاي ١+٥ هماهنگي نزديکي دارند.
کشورهاي اروپايي و آسيايي و بقيه کشورهاي عضو ١+٥ در مقابل تصميم ترامپ و کنگره براي حفظ برجام چه خواهند کرد؟
آنها تا امروز نشان دادهاند که قاطعانه از اجراي برجام و اعتبار آن دفاع ميکنند. آنها در سطح بينالمللي از منابع خود استفاده ميکنند تا در تصميم ترامپ تأثيرگذار باشند؛ تصميمي که در جهت منافع بينالمللي و تنشزدايي باشد و آمريکا به تعهدات بينالمللي خود متعهد بماند. اروپا رايزني خود را با آمريکا از خيلي وقت پيش شروع کرده و تأثيرگذار هم هست. البته بيشتر هم ميتوانند تأثيرگذار باشند تا ترامپ بدون ارجاع پرونده به کنگره، تعهد ايران به برجام را تأييد کند.
اگر شرايط به سمتي پيش برود که ترامپ تصميم به لغو برجام بگيرد، اروپا چه رويه عمليای در برابر ايران در پيش خواهد گرفت؟
برجام سندي است که علاوه بر امضاي هفت کشور در شوراي امنيت هم مورد تأييد قرار گرفته است. سندي است که بهراحتي با نقض يکجانبه کشوري بهلحاظ حقوقي از بين نميرود، اما در عمل آمريکا بعد از خروج يا لغو برجام ممکن است اقداماتي عليه ايران انجام دهد؛ يکي از اين راهها تشديد تحريم عليه ايران است.
با تشديد تحريمها عليه ايران، اروپا هم بررسي ميکند که ادامه مسير تعامل با ايران و آمريکا را چگونه پيش بگيرد. اين تصميمها سياسي خواهند بود. ايران اگر تصميمي اتخاذ کند، با توجه به دشمني ايران و آمريکا در حوزه سياست خارجي، حتما اين گزارهها را پس از مطالعه دقيق و رايزني با بقيه کشورهاي ١+٥ اتخاذ خواهد کرد.
ايران تلاش ميکند در مسير همراهکردن بقيه کشورها با مواضع خود، آمريکا را هرچه بيشتر منزوي و از بقيه ظرفيت برجام استفاده کند. اين به تداوم همکاري ايران با پنج کشور ديگر بستگي دارد، اما اينکه آنها در راستاي منافع ملي خود چقدر با ايران همراهي کنند به هزينه اين همراهي بستگي دارد. آيا اين هزينه همراهي در مقابل منافع اروپا با آمريکا ميارزد يا نه؟ البته اين با تحريم يکجانبه آمريکا عليه ايران هم ارتباط مستقيم دارد؛ اينکه آمريکا عليه شرکتهاي غيرايراني چه خواهد کرد و چقدر اين ادامه يا قطع رابطه به نفع اين کشورهاست. تا زماني که کنگره تصميم نهايي خود را اعلام نکند، دنيا و کشورهاي عضو ١+٥ هم بلاتکليف ميمانند. ما براي اظهارنظر دقيق به زمان بيشتري نياز داريم.
ايران با خيلي از کشورهای اروپايي قرارداد و روابط تجاري- اقتصادي شروع کرده است. سرنوشت اين تعهدها چه خواهد بود؟
به لحاظ حقوقي شرکتهاي اروپايي در همه قراردادهاي خود، اين مسئله را لحاظ کردهاند؛ يعني اگر شرايطي پيش آيد که به خاطر تحريم آمريکا، قراردادي لغو شود، آنها جريمه نميپردازند.
يعني به لحاظ اين موضوع برای شرکتها مشکلي پيش نميآيد؛ ولي به لحاظ منافع درازمدت اقتصادي امکان دارد که اينها تعهدها را لغو نکنند و به آمريکا جريمه بپردازند. بايد نفع سود و زيان اين شرکتها برآورد شود؛ حتما اين هزينه- فايده اقتصادي در تصميم نهايي تأثيرگذار خواهد بود. البته در سياست بينالملل هم ممکن است اتفاق ديگري بيفتد.
اينکه شايد کشورهاي اروپايي در برابر اين يکجانبهگرايي آمريکا مقاومت کنند و آرايش سياسي جديد و وضعيت جديدي را در مناسبات اقتصادي و سياسي خود با دنيا حاکم کنند.
به نظر ميرسد گزينه تحريم سپاه نسبت به گذشته جديتر شده است؛ دراينصورت چه شرايطي پيش خواهد آمد؟
من نسبت به مسائل سياسي و امنيتي آشنايي دقيقي ندارم. در اين موقعيت شوراي عالي امنيت ملي و مقامات بالاتر تصميم نهايي را اتخاذ ميکنند. البته آنچه مشخص است، اين است که فرماندهان سپاه و بقيه کساني که با اين مسئله درگير هستند، پاسخهايي ميدهند و خطوطي را ترسيم ميکنند که اگر آمريکا اين کار را بکند، ايران چگونه مقابله خواهد کرد.
اين در حوزه حقوق بينالملل قابلتعريف و تبيين نيست. ما، يعني حقوقدانها، آنجا نقشي نداريم و به لحاظ حقوقي نميتوانيم کمک کنيم. آنچه از دريچه حقوقي ميبينيم، اين است که هرچه تصميمها ايران منطبق با حقوق بينالملل باشد، اجراي آن راحتتر و هزينه و فايده اين تصميمها در سطح بينالمللي کمتر خواهد بود. هرچه ايران از حقوق بينالملل دور باشد، هر حرکتي ممکن است براي ايران هزينهاي جدي داشته باشد. بايد مقاماتي که ميخواهند تصميم بگيرند، حتما اين هزينه را لحاظ کنند.
براساس متن برجام، اگر آمريکا پايبندنبودن به توافق برجام را تأييد کند؛ ولي اروپا به آن متعهد باشد، آيا ايران به لحاظ حقوقي ميتواند اين مسئله را پيگيري کند؟
ببينيد ماده حل اختلافي که در برجام پيشبيني شده، بيشتر براين اساس استوار است که اگر ايران اين سند را نقض کند، چه اتفاقي ميافتد. ايران در صورت نقض برجام از سوی کشور ديگري مثل آمريکا بيشتر ميتواند براي بياعتبارکردن آنها اقدامات سياسي بکند؛ که [آمريکا] با وجود اينکه عضو دائم شوراي امنيت است و بايد بيشتر تلاش کند که اين سند به اجرا گذاشته شود، خودش تعهدات بينالمللي را زير پا ميگذارد و بهعنوان يک کشور عضو شوراي امنيت باعث بيثباتي جامعه بينالمللي ميشود. [نقض برجام] براي آمريکا هزينههايي خواهد داشت و ايران بايد با همکاري با اروپا و کشورهاي ديگر هزينه خروج از برجام را براي آمريکا بيشتر کند؛
اما به لحاظ حقوقي متأسفانه ايران خيلي سازوکار مناسبي در اختيار ندارد. در اينجا بيشتر بحث مقابلهبهمثل و بازگشت به نقطه قبل از برجام مطرح است. مسير حلوفصل اختلافات در ماده ۳۶ برجام شرح داده شده است؛ چه کميسيون مشترک برگزار بشود، چه هيئت مشورتي متشکل از وزراي سه کشور، نهايتا چون شوراي امنيت بايد تصميم بگيرد، رأيگيري انجام ميشود که واقعا به نفع ايران نيست؛ فکر ميکنم اين براي اولين بار است که در شوراي امنيت به اين صورت رأيگيري ميشود که آيا تحريمها تداوم پيدا بکند يا نه؛ اگر يک کشور عضو شوراي امنيت مثل آمريکا رأي منفي [به پايبندي ايران به برجام] بدهد، تمام تحريمها باز خواهد گشت؛ بنابراين تنها بايد هزينه سياسي را بالا ببرد.
اين در صورتي است که اروپا به برجام پايبند بماند و تنها آمريکا از برجام خارج بشود؟
اگر اروپا با ايران همراه باشد، ايران قدرت مانور بيشتري پيدا ميکند تا آمريکا را منزوي کند و هزينه را براي آنها بالا ببرد.
با توجه به اجماعي نسبي که عليه ترامپ بعد از سخنراني او در سازمان ملل به وجود آمد، آيا ممکن است که فضايي که عليه ترامپ به وجود آمده، سبب شود که کنگره و بقيه ديپلماتهاي تأثيرگذار اجازه ندهند ترامپ چنين هزينهاي را به آمريکا تحميل کند؟
اين به مدل سود و زياني که تصميمگيران و تصميمسازان آمريکا اتخاذ ميکنند، برميگردد. مسلما آمريکا فقط ترامپ نيست. آمريکا در ترامپ خلاصه نميشود. آقاي ترامپ در خود دستگاه دولتي هم مخالفانی جدي دارد. برجام هم اين شکافها را خيلي بيشتر کرده است. يکي از دستاوردهاي برجام که دوستان مخالف آن خوب نميبينند، اين موجي است که راه انداخته [و باعث شده] که بخشي از ضعفهاي دستگاه حکومتي آمريکا را کاملا برملا کند و اگر برجام نبود، آنها پوشيده ميماند. ظرفيت برجام به حدي بود که يک زلزله سياسي در دستگاه حکومتي آمريکا ايجاد کرد و آنها را در تصميمگيري با موانع و مشکلات جدي مواجه کرد.
شرايط جهان الان به صورتي است که آمريکا ديگر نميتواند يکجانبهگرايياش را به دنيا تحميل بکند. در مسائل منطقهاي مثل سوريه و جمعبندي اروپا مبني بر اينکه نميتوانند سرنوشت خودشان را به سرنوشت آمريکا گره بزنند، همه [در کنار هم] ظرفيتي ايجاد کردهاند که خود را در پرونده هستهاي و برجام به خوبي آشکار ميکند. ايران واقعا به لحاظ سياسي اگر بتواند بقيه اين پرونده را هم بهدرستي مديريت کند، برد زيادي ميکند، [اگر] دچار احساسزدگي و تصميمات عجولانه نشود. واقعا موقعيتِ بازي خوبي براي ايران به وجود آمده است که هم بتواند اعتبار بينالمللي خودش را بهعنوان يک کشور صلحطلب و تابع حقوق بينالملل به دست بياورد و هم هزينه ماجراجويي کسي مثل ترامپ را افزايش بدهد. من فکر ميکنم که نهايتا تأکيد ايران بر پايبندي به برجام، در درازمدت، به نفع ايران خواهد بود.
اينطور که شما فرموديد آيا برای ايران در برجام به لحاظ حقوقي اين امکان نيست که بتواند کاري بکند؟ در صورت نقض برجام بهلحاظ حقوقي کشورهاي عضو شوراي امنيت چه کاری ميتوانند انجام دهند؟
آن پنج عضو توافق برجام، بهعنوان عضو دائم در شوراي امنيت حضور دارند. مکانيسمي که در ماده ۳۶ [برجام] پيشبيني شده است، امتيازي براي اعضاي شوراي امنيت در نظر گرفته که همه اينها ميتوانند عليه ايران از اين ظرفيت استفاده کنند؛ ولي هيچيک از اين کشورها نميتواند عليه کشور ديگري که برجام را نقض کرده است (مثلا آمريکا) از اين ظرفيت استفاده کند.
شما فرموديد بهترين راهکار براي ايران اين است که در مجامع بينالمللي طبق حقوق بينالمللي تصميمگيري کند تا هزينهها عليه ايران کمتر شود...
براي اينکه متن برجام با هوشمندي ديپلماتهاي ما چنان تنظيم شده که رعايتکردن موازين بينالمللي براي ايران فرصت ايجاد ميکند، ولي نقض آن قطعا شرايطي را بدتر از زماني که برجام امضا شد براي ايران به وجود ميآورد. قواعد آن از نظر ضمانت اجرا ضعيف است و در مجموع استحکام ندارد ولي در اين مورد بهخصوص اتخاذ تصميمات در چارچوب حقوق بينالملل منافع ايران را بيشتر تأمين ميکند.
اگر برجام نقض شود، ايران به لحاظ حقوقي چه کاری ميتواند بکند؟
هميشه گفتهام که بهترين تصميم، همراهي با اتحاديه اروپا و بقيه اعضاي ١+٥، يعني روسيه و چين و ادامهدادن همکاري در حوزه فني و اقتصادي است. آژانس بينالمللي انرژي اتمي هم در اين بين ديده نميشود، اما نقش تأثيرگذاري دارد. خروج ايران از برجام تنشهاي جديدي با آژانس بهوجود خواهد آورد. درحاليکه ماندن ايران و ادامه اين مسير اجازه ميدهد که آژانس بهعنوان يک نهاد بينالمللي که متولي نظارت فعاليتهاي صلحآميز هستهاي است هميشه فعاليتهاي ايران را تأييد کند و ظرفيتهای آژانس در بحثهاي فني و غيره بتواند به ايران کمک کند.
بهعنوان آخرين سؤال، دکتر روحاني در آخرين صحبتشان در دانشگاه تهران، گفتند «۱۰ تا ترامپ هم نميتواند کاري کند که برجام نقض شود»، آيا اين يک اوتپوت سياسي است يا اينکه بر اساس پتانسيلِ خود برجام اين حرف زده شده است؟
بعضي وقتها ما ايرانيها در ادبياتمان اغراق و غلو داريم. اين حرف در فضاي خاص خودش زده شده و مقدمه و مؤخره داشته است؛ اما اينطور نيست که برجام اينقدر استحکام دارد که نميتوان نقضش کرد، يا اينکه ترامپ اينقدر ضعيف است که نميتواند کاري کند. منظور اين بوده که اين سند چندجانبه است، همانطور که من گفتم قطعنامه ۲۲۳۱ هم از آن پشتيباني ميکند، به اضافه مخالفتهاي جدي که در حاکميت [آمريکا] وجود دارد. خيلي نبايد با مدل رياضي اين بحثهاي سياسي را بررسي کرد. ببينید ما ميتوانيم آمريکا را کنار بگذاريم يا درواقع آمريکا کنار برود و بقيه کشورها ميتوانند همکاري کنند. شايد براي اولينبار بتوانند نشان دهند که دنيا بدون آمريکا ميتواند امنيت را برقرار کند. اتفاقا خوب است که ايران پرچمدار اين آرايش جديد در دنيا شود که بدون آمريکا هم ميتوان جهان را اداره کرد.
ليلا ابراهيميان
- 10
- 3