به گزارش نامه نیوز، عراق پساداعش با عراق روزهای جنگ و درگیر پس گرفتن مناطق در دست داعش متفاوت است. هم نگاه عراق و هم نگاه دیگر بازیگران به معادلات عراق دچار تغییر و تحول شده است. العبادی در روزهای اخیر با چند سفر به کشورهای منطقه از جمله عربستان، مصر، ترکیه و ایران در تلاش است تا مناسبات جدیدی را پس از اخراج داعش از این کشور پیش ببرد.
سفر به عربستان با توجه به اختلافات گذشته دو کشور پس از چندین سال و در حالی که عربستان و ایران روابط پر تنشی را دنبال می کنند، از اهمیت بیشتری برخوردار است. در حالی که به نظر می رسید عربستان با هماهنگی امریکا تلاش می کند عراق را از ایران دور کند و برنامه جدیدی برای آن بچیند، اما عراق تلاش می کند سیاستهای عمل گرایانه تری را در جهت ثبات و توسعه عراق شکل دهد و نوعی موازنه روابط را در منطقه دنبال کند. این سفرها چه دستاوردهایی را برای عراق شکل خواهد داد؟ عراق می تواند بازیگران منطقه ای را برای خروج خود از بحران هماهنگ کند؟
در این باره با نصرت الله تاجیک دیپلمات بازنشسته و کارشناس مسائل خاورمیانه گفت و گو کرده ایم که از نظر می گذرانید.
با توجه به فضای عراق در حال حاضر و سفرهایی که العبادی پیش گرفته است، به نظرتان بغداد چه سیاستی را دنبال می کند؟ با توجه به فضای پساداعش، آیا العبادی به دنبال رویکردهای عملگراتر در منطقه است؟
ابتدا باید توجه کنیم که مسائل ژئوپلتیکی را نه با یک سفر نه سفرهای متعدد نمی توان تغییر داد. بعد ژئوپلتیکی یک کشور درحقیقت قدرتی است که فضای سرزمینی آن کشور در حالت یک جانبه و فضای سرزمینی کشورها با یکدیگر، تعامل دو جانبه، عمق تاریخی و پیوند جغرافیایی با همدیگر می سازد. به این خاطر است که سفر ترامپ یا تیلرسون به منطقه نمی تواند به واقع تغییری در اوضاع کنونی منطقه دهد. در این میان نقش ایران مهم است. سرزمین ایران فارغ از هر حکومتی دارای ظرفیتهای بالای ژئوپلتیکی است که در حال حاضر به خاطر عوامل گوناگونی برمسائل سیاسی برتری پیدا کرده است.
بنابراین مسائل ژئوپلتیکی مسائلی هستند که عمق تاریخی و ریشه جغرافیایی دارند و اینها را با یک سفر و رفت و آمد نمی توان تغییر داد. جمهوری اسلامی سرمایه گذاری عظیمی در مسائل منطقه ای کرده است، هزینه عظیمی در مسائل منطقه ای داشته که درحقیقت حق دارد از این سرمایه گذاری استفاده بهینه کند. منافع امنیتی و سیاسی ما ایجاب می کند که از این قدرت سرزمینی و ژئوپلتیکی که ایجاد کردیم، استفاده کنیم. هر کشوری چه ابرقدرت باشد مانند آمریکا، چه قدرت منطقه ای باشد، مانند عربستان، سیاست ما را چه بپذیرند و چه نپذیرند، در معادلات منطقه ای تغییری حاصل نمی شود. بلکه افرادی که می خواهند در صحنه سیاست تعامل داشته باشند و اثر مثبت بر جای بگذارند و باعث توسعه منطقه و بهبود شرایط زیستی و رفاه مردم باشند باید واقع بین باشند نه اینکه قدرت تخریبی خودشان را به کار بگیرند.
رویکرد امریکا و همپیمان منطقه ای آن عربستان به این شکل نبوده و نیست؟
در حال حاضر آمریکا و عربستان در برهه پساداعش به دلیل سرمایه گذاری که جمهوری اسلامی در مسائل منطقه ای کرده است، تلاش می کنند قدرت تخریبی شان را علیه آن به کار گیرند. مثل این می ماند که مثلا آمریکا در نفت شِل سرمایه گذاری کند و الان که بخواهد بهره برداری کند با اوپک برخلاف منافعش بخواهیم لشکرکشی کنند که این جوابگو نیست. یعنی وقتی ما یک سرمایه گذاری عظیمی در مسائل خاورمیانه کرده ایم حق داریم که بهره برداری بهینه داشته باشیم، ولی خوشبختانه ایران به دنبال بکار بردن قدرت تخریبی در مسائل منطقه ای نیست. یعنی ما به دنبال این هستیم که صلح، ثبات وامنیت و رفاه در منطقه باشد.
لذا ما به دنبال تحقق ایده ژئو اکونومی در منطقه هستیم که کشورها از موقعیت ژئوپلیتیکی شان برای توسعه منطقه ای استفاده کنند. اگر بتوانیم این عامل را به شکل یک تعریف سیاسی مدون داشته باشیم، یعنی آن را به شکل یک الگوی سیاسی دربیاوریم و به دنیا ارائه دهیم و مورد قبول و پسند افکار عمومی مردم جهان قراربگیرد که البته این موضوع یکی از کارویژه های دست اندرکاران سیاست خارجی است، در این صورت می توانیم از این سرمایه گذاری مادی و معنوی خود ، درجهت رفاه مردم منطقه و خودمان استفاده بهینه کنیم. یعنی تولید شغل و ایجاد اشتغال داشته باشیم و درحقیقت یک سرمایه گذاری را تبدیل به سوددهی کنیم.
این مجموعه کاری است که جمهوری اسلامی ایران در این مقطع انجام می دهد و نقطه متقابلش متاسفانه آمریکاست، با ترجمه غلط این رفتار جمهوری اسلامی یعنی سرمایه گذاری و حق بهره برداری از این سرمایه گذاری را یک برداشت غلط می داند که مجموعه این عوامل باعث می شود اینگونه تلقی کنیم که سفر ترامپ به عربستان و سفر تیلرسون به عراق و عربستان در جهت فاصله انداختن بین ما و عراق است.حتی با صد سفر تیلرسون به منطقه مناسبات بغداد - تهران تغییر نمی کند
ارزیابی شما این است که ایران و عراق با ظرفیتهای بالای ارتباطی خود اجازه چنین موضوعی را نمی دهند؟
ما و عراق دارای یک ارتباطات عمیق تاریخی هستیم. عراق عمق استراتژیک جمهوری اسلامی است. حتی اگر نخواهیم به شکل طایفه ای نگاه کنیم که نباید بکنیم. روابط ما با عراق فقط ارتباط شیعی و مذهبی نیست. خود عراق، فی نفسه سرزمین عراق دارای پتانسیل های بسیاری است که یکی از این پتانسیل ها حضور شیعیان و عتبات عالیات و است، ولی این همه ظرفیتها و نگاه ما در سیاست خارجی نیست.
عراق عمق استراتژیک ماست و هرگونه ناامنی و تعرض سیاسی به آن بر منافع ملی و مصالح مردم کشور ما اثر می گذارد فلذا این ما هستیم که باید گفتمان سازی کنیم. ما باید یک گفتمان را اغاز کنیم که بحث آن فقط نظامی نباشد بلکه گفتمان رایج بین ملت ها مخصوصا براساس فرهنگ و عمق تاریخی ایران، عراق، لبنان باشد. ما باید یک مدل اقتصاد منطقه ای را تعریف کنیم.
این سرمایه گذاری که دنیا می کند و حتی مباحث ژئوپلتیک را به سمت ژئواکونومیک هدایت می کند. یعنی ما باید تعریفی داشته باشیم که تمام مزایای اقتصادی مان مخصوصا مزایای نسبی مان برای تبدیل به مزایای رقابتی را به کار بگیریم و صحنه را برای بهره برداری از سرمایه گذاری هایی که کرده ایم، آماده کنیم. این مجموعه تحولاتی است که در منطقه صورت می گیرد و باید به آن توجه شود.
- 12
- 5