رضا سیمبر کارشناس مسائل منطقه ای در گفت و گو با خبرآنلاین روندهای پیش روی اربیل و بغداد را پس از چند هفته از گذشت همه پرسی استقلال مورد بررسی قرار داده است:
همه پرسی استقلال اقلیم کردستان آنچنان که در ابتدا نشان می داد برای رهبران اقلیم ساده و مطابق میل پیش نرفت. آنها شاید همه چیز را همه پرسی می دیدند و روندهای بعد از آن را به حساب نمی آوردند. اما طبق آنچه پس از روزهای همه پرسی می بینیم، روزهای بحرانی و متشنجی برای اقلیم و منطقه پیش رو بوده است.
مناطق مناقشه برانگیز چون کرکوک و باز پس گیری آن توسط دولت مرکزی عراق باعث شد فضای جدیدی برای اربیل- بغداد پیش آید. آیا درگیری و تنش در این مناطق می تواند به تنش و ناآرامی بینجامد؟ چه روندهایی در روزهای آینده برای اقلیم شاهد خواهیم بود؟
در این باره با رضا سیمبر کارشناس مسائل منطقه ای گفت و گو کرده ایم که از نظر میگذرانید:
هر بحرانی در ابتدا دارای بعد غافلگیری است که باعث می شود بازیگران از تصمیم دقیق در موضوع ناتوان بمانند. به نظر می رسد روزهای ابتدایی بحران اقلیم کردستان گذشته است. پس از چند هفته از گذشت همه پرسی چگونه می توان به آن نگاه کرد؟
بحث جدایی اقلیم کردستان عراق از عراق پیامدهای منفی ای که برای خود عراق و مردم عراق دارد بیشترین متغیر تاثیرگذار در این مسئله است و همچنین در سطح منطقه ای عوارض بسیار مختلفی را خواهد داشت. اول اینکه این استقلال خواهی و جدایی طلبی می تواند قابل سرایت و تسری به سایر کشورهای منطقه باشد.
از جهت متغیرهایی که عمق بیشتری در قضیه دارند، باید بیشتر موضوع را دارای اهمیت ببینیم. محیط قضیه جایی است که بازیگران خارجی، فرامنطقه ای و بویژه آمریکایی ها و از این طرف هم دولت اسرائیل خواهان واگرایی و تفرقه این منطقه هستند و این پازل برای اینها با جدایی اقلیم کردستان شروع خواهد شد.
حق تعیین سرنوشت و خودگردانی دو امر متفاوت هستند. دو امرخودگردانی با حق تعیین سرنوشت متفاوت اند و حقوق بین الملل حق تعیین سرنوشت را پذیرفته و نه جدایی را. دولت فعلی عراق یک دولت یکپارچه است و اگر قسمتی از آن اعلام جدایی کند برخلاف موازین حقوق بین الملل است. همان بحثی که الان به طور موازی در بحث کاتالونیای اسپانیا هم مطرح است.
متغیر سومی که باید در نظر گرفت، تاکید بر این است که به هر حال خود دولت عراق با توجه به این رخدادها باید به دنبال تقویت دولت با حکمروایی خوب باشد و تلاش کند که جمعیت خودش را به شکل خودی و غیرخودی محسوب نکند، بلکه به دنبال تامین حقوق شهروندی و تساوی حقوق ملت ها، قومیت ها و گروه ها را باشد. البته دولت عراق قدم های خوبی را در این زمینه برداشته ولی باید آسیب شناسی بیشتری داشته باشد و این مکانیزم وپروسه را تقویت کند.
پس از موضوع بازپس گیری کرکوک از سوی دولت به نظر می رسد که اقلیم و بارزانی در شوک فرو رفته اند. به نظرتان حرکت بعدی آنها چه خواهد بود؟
اکنون در این کشاکش با توجه به سوال مطرح شده به نظر می رسد که اقای بارزانی منتظر عکس العمل ها هستند تا بعد بتوانند تصمیم گیری کنند. طرح و موضوعی را مطرح کرده اند ولی اینکه چقدر بتوانند این موضوع را جا بیندازند به مسئله زمان احتیاج دارد. ولی قطعا هرگونه تصمیم گیری عجولانه که توسط اقلیم کردستان انجام شود هم پیامدهای سنگینی را برای خود منطقه خواهد داشت و هم برای مردم عراق و هم برای کردهای کردستان.
هرگونه تصمیم گیری باید با متانت، تدبیر و تمشیت انجام شود و دولت بغداد هم حق خودش می داند که روی منابع نفتی خودش که درواقع جزو پارامترهای اقتصادی و قدرتی و ملی اش است، مانور دهد و انها را مال خود بداند و تصاحب کند که این اتفاق در این روزها رخ می دهد.
مسیر مذاکره برای بغداد- اربیل می تواند هموار شود؟ کشورهای دیگر می توانند کمکی در این باره دهند؟
بهترین راه، راه مذاکره است و میانجیگری دولت ایران و دیپلماسی در این زمینه می تواند بسیار موثر باشد که بتوانیم از طریق سازش و میانجی گری کاری کنیم که بحران به پیچیدگی های بیش از این منتهی نشود. در حال حاضر یک علائم قبل از بحران را در تحولات عراق می بینیم که هرچه زودتر باید جلوی آن گرفته شود که به خون و خونریزی و بحران برخورد نظامی منتهی نشود.
این به نفع ما، به نفع عراق و به نفع ملت های منطقه و خود کردهای کردستان عراق و منطقه اربیل خواهد بود. راه حل نظامی کارساز نیست و طرفهای مقابل باید این را مدنظر داشته باشند. همانطور که گفتم در محیط منطقه هم عواملی هستند که می خواهند به نفع منافع ملی خودشان از این قضیه سوءاستفاده کرده و عمل کنند. نقش میانجیگرایانه ایران با توجه به سابقه خوبی که جمهوری اسلامی در عراق بعد از صدام داشته می تواند موثر باشد.
به نظرتان باتوجه به اینکه هم آقای ظریف در تشییع جنازه آقای طالبانی شرکت کرد و هم خبر سفر سردار سلیمانی به عراق و اقلیم را داشتیم، آیا ایران به این رویکرد رسیده که جدا از ترکیه و دیگران نقش آفرینی کند؟
ایران به هر حال می تواند نقش کلیدی در این جریان داشته باشد. کشورهای منطقه نیز باید از دیپلماسی ما و سیاست خارجی ما برای رفع بحران استقبال کنند و اگر ترکها هم در این زمینه مساعی و مشارکت داشته باشند به هرحال اشکالی ندارد و مذاکرات می تواند با حضور ترکها هم به نقطه ثباتی برسد. این تصمیم و توصیه ای است که در زمینه دیپلماسی می توان به کار برد.
چون ما با ترکها در این زمینه منافع مشترکی در زمینه امنیتی و دفاعی داریم ولی مسلما اعتقاد دارم که جمهوری اسلامی ایران با پیشینه ای که دارد و نقش بی طرفانه ای که در معادلات منطقه ای داشته و همچنین اینکه برگ برنده در بسیاری از جبهه ها با جمهوری اسلامی است و ایران به عنوان یک قدرت منطقه ای مطرح است، قطعا میانجیگری ما بسیار موثرتر خواهد بود.
این را از یاد نبریم که به هر حال ما هم مراودات زیادی را هم با دولت بغداد و هم با اربیل داریم و بسیاری از مراودات تجاری و صادراتی و اقتصادی مان با این منطقه است پس یک نیم نگاهی هم باید به منافع اقتصادی داشته باشیم، اما ترکها در این زمینه با چالش های متفاوتی مواجه هستند و نقش میانجیگری آنها به اندازه ما موثر نیست.
بخصوص نقش دوگانه ای که ترکها در زمینه سوریه داشتند و بحثهایی که درمورد ترکها و بحرانهای سوریه در قبال داعش وجود داشته بسیاری از مسائل وجود دارد که حل نشده باقی مانده و پرونده شان باز است. اما در مورد جمهوری اسلامی ایران احساس می کنم که این پرونده هم برای کردها و هم برای دولت بغداد شفاف تر است و بنابراین موضع میانجیگرایانه و سازش طلبانه ما بین دو طرف موثرتر خواهد بود.
محمد اکبری
- 14
- 1