فضای پس از رفتار جدید ترامپ با برجام فضای جدیدی است یا شاید کمتر در معادلات بین قدرتها می توان چنین صحنه ای را مشاهده کرد. ترامپ پس از دوبار تایید برجام در سومین مرحله از تایید آن سر باز زد و آنرا به کنگره ارجاع داد. نوع برخورد کنگره با برجام تکلیف آنرا روشن خواهد کرد.
اگر کنگره دست به تصویب تحریمهایی جدید بزند که در برجام یا همان برنامه جامع مشترک روی تعلیق آنها توافق شده است، تحریمهای مختلفی شروع به کار دوباره خواهد کرد که به معنای واقعی زیر میز برجام می زند. این تحریمها شامل تحریمهای مختلف بانکی، نفتی، بیمه ای و حمل و نقل است که قبل از برجام به شکل هوشمندانه ای ساختار اقتصادی ایران را هدف قرار داده و وجود آنها باعث می شد شرکتهای متعدد کشورهای مختلف از جمله کشورهای اروپایی که سود بسیاری از روابط با ایران داشتند نتوانند به فعالیت خود ادامه دهند.
اروپا ایران را انتخاب می کند یا امریکا را
سوالی که این روزها بارها و بارها تکرار می شود و از کارشناسان مختلف مورد سوال قرار می گیرد این است که اگر برجام از طرف امریکا رد شود و دوباره سیستم تحریمها برقرار گردد اروپا چه واکنشی نشان می دهد. آیا همچنان که در حال حاضر از آن دفاع می کند و امریکا را به پایبندی به برجام دعوت می کند و نوعی هماهنگی و همسویی خاصی بین آنها دیده می شود، آیا پس از نقض آن توسط امریکا نیز همچنان به آن پایبند می مانند؟
عده ای از کارشناس با استدلال اینکه اروپا همپیمان قدیمی امریکاست و بخاطر حجم بالای مبادلات اقتصادی و تجاری دو جانبه در مقایسه با سود ناچیز عایدی از ایران، اروپا مجبور است به سمت امریکا برود. این کارشناسان می گویند، اروپایی ها با اینکه برجام را دستاورد خود می دانند اما تا به آخر پشت ایران نمی مانند و اکنون هم که از برجام حمایت می کنند به خاطر سود اقتصادی حاصل از قراردادها پسابرجامی است. وقتی آن قراردادها را پا در هوا ببیند خود به خود به سمت لقمه بزرگتر خواهند رفت.
گروهی دیگر اما نظرشان این است که به هر روی ترامپ که نتوانسته است برجام را خود نقض کند و آنرا به کنگره ارجاع داده است، در نهایت امر هم هیچ اتفاقی برای آن نخواهد افتاد و کنگره هر چند تحریمهای سنگین غیر هسته ای تصویب خواهد کرد و بخاطر مسائلی چون برنامه موشکی ایران و فعالیتهای منطقه ای فشار بسیاری روی آن خواهد داشت، اما برجام را مورد صدمه جدی قرار نخواهد داد.
این گروه معتقدند امریکایی ها چراغ سبز تجارت با ایران را به دوستان اروپایی خود نشان داده اند و از دیگر سو روی موضوع فشار بر ایران در موضوعات غیر هسته ای حساب می کنند. این شرایط مطلوب امریکایی است که از طرفی دوستان خود را از دست ندهد و از سویی ایران را نیز مورد آزار و اذیت قرار دهد.
چه کسی انتخاب می کند
اما سوال اینجاست که در صورت نقض برجام از طرف امریکا، این اروپاست که باید بین ایران و امریکا یکی را انتخاب کند یا موضوع را می توان از بعدی دیگر هم نگریست؟ صورت مسئله این است که اروپا بر سر دو راهی قرار گرفته است. اما واقعیت این است که امریکا بر سر دوراهی سخت تری نسبت به اروپا قرار دارد.
به نظر می رسد همه این وقت تلف کردنها و زمان خریدن ها از سوی ترامپ، بخاطر تردید سنگینی است که در آن قرار گرفته است. این تردید و دو راهی همان دو راهی شکستن و یا نشکستن نظامی است که تا کنون ساخته شده و از قضا قدرت و هیبت امریکا هم برساخته همان نظم است. امریکای ترامپ درگیر دوراهی زدن یا نزدن زیر میزی ست که مهره های خود بر آن نه تنها وضعیت بدی ندارد بلکه میزی بر ساخته تفکرات و منویات خود امریکا ست. حال تردید بر این مسئله استوار است که آیا پس از ضربه به این نظم گذشته می توان نظمی جدید ولی با رضایت بیشتر از گذشته ایجاد کرد.
ترامپ و تیم او بواقع می داند که برجام توافقی دو جانبه نیست و قطعنامه شورای امنیت و امضای پنج کشور قدرتمند دیگر آنرا ضمانت می کند. اما ترامپ پس از به قدرت رسیدن، برد و نفع خود را در پیش بینی ناپذیری و عدم تعهد یافته است. همچنان که بسیاری از توافقات گذشته امریکا را براحتی ملغی کرده و همچنان پیش بینی ناپذیر می نماید. ترامپ نظم جدید را در بی نظمی و عدم پایبندی خلاصه می کند.
اکنون یکی از نظم ها گذشته و شکل گرفته در قالب نظم تعریف شده گذشته برجام است. او باید انتخاب کند. آیا به نفع نظم و در حقیقت بی نظمی جدید تعریف شده اوست که آنرا نقض کند یا نه.
محمد اکبری
- 12
- 5