مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در بحبوحه موضعگیری ضد برجامی مقامهای کاخ سفید به تهران سفر کرد. این سفر که با تأکید دو طرف بر حفظ همکاری متقابل ایران و آژانس برای اجرای مسالمتآمیز توافق هستهای همراه بود، در شرایطی صورت گرفت که مقامهای کاخ سفید این روزها در مواضعی مدعیجویانه از آژانس انرژی اتمی خواستهاند تا روند نظارت بر مراکز هستهای و نظامی ایران را شدت بخشد؛ درخواستی که مورد پذیرش این نهاد ناظر بر برجام و هیچ یک از قدرتهای غربی قرار نگرفته است.
با حسن بهشتیپور، کارشناس مسائل بینالملل درباره اهمیت سفر یک روزه آمانو به تهران گفتوگو کردیم.
***
آقای آمانو در شرایطی به تهران آمد که ترامپ با تأیید نکردن تعهدات هستهای ایران، عملاً مسئولیت تصمیمگیری دراین باره را به کنگره واگذار کرده و در عین حال خواستار بازرسیهای بیشتر از مراکز هستهای و غیر هستهای ایران شده است. حضور مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در چنین شرایطی چه اهمیتی دارد؟
آقای آمانو در حالی به ایران آمد که پیش از سفرش با توجه به مواضعی که از سوی مقامهای امریکایی مبنی بر درخواست از مراکز نظامی ایران مطرح شده بود، این شائبه شکل گرفته بود که او تحت فشار قرار گرفته و میخواهد با حضورش در تهران، شرایط تازهای را درباره برجام به کشورمان تحمیل کند. چرا که موضعگیریهای اخیر ترامپ درباره برجام، اهمیت نظارت آژانس بر برجام را زیر سؤال برده و این بحث را به وجود آورده بود که آیا ایران و آژانس تحت این فشارها با یکدیگر همکاری خواهند داشت یا خیر.
آمانو در چنین شرایطی سراسیمه به تهران آمد تا موضع حمایتجویانه آژانس از برجام را تقویت کند. او نه تنها هیچ طرح و شرط جدیدی را در ایران مطرح نکرد بلکه کوشید نشان دهد همچنان به دنبال این است که همکاری ایران و آژانس در چارچوب توافقنامه «انپیتی»، هم «پروتکل الحاقی» و هم برجام ادامه پیدا میکند و نشان دهد آژانس تحت تأثیر فشارهای امریکا قرار نمیگیرد و میتواند به عنوان نهادی که از منظر فنی و حقوقی صلاحیت بینالمللی دارد، درباره برنامه هستهای کشورها اعلام نظر کند. این سازمان در واقع همکاریاش با ایران را در همه زمینههایی که در برجام مشخص شده ادامه خواهد داد.
به هر حال همواره تأثیرپذیری آژانس از رویکرد سیاسی امریکا نسبت به ایران مطرح بوده است... با توجه به اینکه امریکا در شرایط کنونی فشار مضاعفی را بر آژانس وارد کرده تا آن را وادار به بازرسیهای خارج از توافق با ایران کند، این سازمان تا چه اندازه میتواند نقش بیطرفانه خود را حفظ کند؟
درست است که وظیفه آژانس بررسی مسائل حقوقی و فنی برنامه هستهای کشورهاست اما این یک واقعیت است که این سازمان در بازهای تحت تأثیر فشارهای سیاسی قرار گرفته و ممکن است باز هم قرار گیرد. ولی از طرف دیگر باید توجه داشت که عملکرد جمهوری اسلامی ایران در چند سال اخیر بخصوص بعد از برجام بسیار شفاف و روشن بوده و عملاً بهانهای به طرف مقابل نداده است.
زمانی که امریکا و اسرائیل دنبال پروندهسازی هستهای علیه ایران بودند، استنادشان به گزارشی بود که آقای آمانو در سال ۲۰۱۱ تهیه کرده بود و پرونده مطالعات ادعایی «پیامدی» را به طور مفصل در ۱۲ سرفصل و ۶ بند باز کرده و موضوعات مختلف را مطرح کرده بود. خب ایران و مجموعه کشورهای غیر متحد میدانستند اینها پروندهسازی و بر اساس اطلاعاتی است که در کشور امریکا و سازمانهای جاسوسی فراهم شده است.
اما واقعیت این است که آنها یک گزارش مکتوب در اختیار داشتند که بهانه لازم را به آنها میداد تا بر اساس همین گزارشها قطعنامههای شورای حکام و امنیت را بر ایران تحمیل کنند، اما الان آژانس برای اینکه ایران را تحت فشار قرار دهد، چنین مدارکی ندارد. از طرف دیگر اسناد آژانس کاملاً روشن است.
این سازمان به مراکزی سر میزند که در آنها فعالیتهای هستهای صورت میگیرد و چون ایران در مراکز نظامیاش اساساً فعالیت هستهای ندارد بنابراین موضوع بازرسی از مراکز نظامی از نظر آژانس منتفی است مگر اینکه کشورهای مخالف و دستگاههای اطلاعاتی امریکا یک گزارش جدیدی را علیه ایران درست کنند یا پروندهسازی جدیدی را شروع کنند که تاکنون نتوانستهاند.
یعنی موفق نشدهاند مدارکی را دال بر اقدامات مشکوک ایران ارائه دهند. در هر صورت امریکاییها الان دستشان از همیشه خالیتر است. پس برای فشار سیاسی باید بستری وجود داشته باشد تا بتوانند آن را آماده کنند و بر آن مانور تبلیغاتی دهند. یکی از خدماتی که برجام کرده، این است که دست دشمنان ایران را برای این نوع بازیها خالی کرده و همه بهانهها را از دست آنها گرفته است.
بنابراین امروز آقای آمانو در موقعیتی است که براحتی میتواند تأکید کند ایران تمام تعهداتی را که در مر برجام مشخص شده اجرایی کرده و بر آن تأکید میکند اما اینکه انتظار داشته باشیم آمانو بیاید امریکا را محکوم کند، انتظار درستی نیست. کار آمانو محکوم کردن نیست زیرا میخواهد موضع مستقلی داشته باشد یا حداقل نشان دهد که مستقل است و نه امریکا و نه هیچ کشور دیگری را محکوم نمیکند.
یعنی پیام حضور آقای آمانو را میتوان در مواجهه با فشار امریکا معنا کرد؟
بله پیام روشن سفر آقای آمانو به تهران این است که آژانس انرژی اتمی همچنان بر اجرایی شدن برجام و همکاری با ایران تأکید دارد و نهادی بیطرف است. چون این همکاری ارزشمند است، این همکاری نمونه بسیار موفق عدم اشاعه سلاح هستهای است و تحقق بخشیدن به آنچه آژانس سالها تبلیغ کرده است.
مقامات آژانس میگویند مثلاً اگر ایران همکاری سودمندی با این سازمان داشته باشد، خود به ایران کمک میکند تا بتواند دانش هستهای خود را داشته باشد. به هر حال آمانو در این شرایط نیاز داشته با آمدنش به ایران بر این موضوع تأکید کند که موضع آژانس همچنان باوجود همه فشارهایی که امریکا وارد میکند، بر تداوم همکاری با ایران است و همچنان معتقد است ایران تمام تعهداتی را که در برجام پذیرفته اجرا میکند و این طرف مقابل است که باید پایبند باشد.
نگاه آژانس به موضع ادعاجویانه امریکا مبنی بر اینکه ایران کاربری موشک های بالستیک خود را برای حمل کلاهک هستهای تغییر دهد، چیست؟ موضعی که بر مبنای آن خواستار بازرسیهای بیشتر از ایران شده است؟
آژانس به این موضوع، رویکردی فنی دارد.اولاً در خود برجام صحبتی از سلاح هستهای و موشک هستهای نشده است. البته در مقدمه برجام به ایران تأکید کرده نه الان و نه در آینده نباید سلاح هستهای داشته باشد و این یکی از مهمترین تعهداتی است که ایران در همان ورود برجام داده است اما درباره این موضوع دونکته مطرح است؛ یک آنکه ایران درباره بحث موشکها اعلام کرده است در زمینه فناوری مطلقاً به سمت ساخت کلاهکهایی که بتواند بمب هستهای حمل کنند، نرفته و نخواهد رفت. نکته بعد هم این است که این ادعا در شرایطی مطرح شده که تمام مراکز هستهای ایران کاملاً تحت نظارت آژانس است.
یعنی معادن گچی و ساغند ایران که اورانیوم خالص دارند و ورودی و خروجی این اورانیوم کاملاً طبق پروتکل الحاقی تحت نظارت است که چه مقدار استخراج شده و به چه تولیدی تبدیل شده است. از طرف دیگر باید توجه داشت که اساساً ایران واردات اورانیوم ندارد تا با آن بخواهد بمب تولید کند. یعنی تمام مجاری ای که در ایران میتوانستند مشکوک باشند، کنترل و نظارت شده است. پس اصلاً طرح این دغدغه که ایران موشک هستهای تولید میکند، بهانهای بیشتر نیست.
پاسخی که آژانس به امریکا میدهد بر این مبانی است که وقتی ما بر ورودیها و خروجیها کاملاً نظارت داریم بنابراین دغدغه اقدامات پنهانی ایران محلی از اعراب ندارد. چه آنکه مراکز مورد ادعای امریکا نیاز به سوخت و تجهیزات دارد و تمام اینها تحت نظارت آژانس است. به همین دلیل آژانس اطمینان میدهد فعلاً در این مرحله چنین چیزی امکانپذیر نیست و بر مبنای چنین شرایطی است که میتوان پیشبینی کرد که آژانس بعداً بتواند بعد از اجرای مسالمتآمیز برجام و پایبندی کامل ایران، وضعیت آن را مانند کشور ژاپن سفید یا مثبت اعلام کند. بنابراین همکاری نزدیک ایران و آژانس میتواند هر بهانهای را از امریکاییها بگیرد.
مریم سالاری
- 14
- 6