به گزارش نامه نیوز، روند تحولات در هم ریخته و به هم پیوسته خاورمیانه و ارتباط دادن آن به یک جنگ نیابتی بین ایران و عربستان فضای جدیدی را پدید آورده است. فضایی که مدیریت آن سخت به نظر می رسد و هر آن امکان رخدادی جدید وجود دارد. این موضوع با توجه به حضور ترامپ و حمایت او از سیاستهای عربستان و حضور بن سلمان جوان در راس تحولات داخلی و بیرونی عربستان اجتناب ناپذیر جلوه می کند. چه راهکاری برای کنترل نسل جدید روی کارآمده در عربستان وجود دارد؟ شرایط متشنج کنونی به چه سمتی خواهد رفت؟
در این باره با علی بیگدلی کارشناس مسائل بین المللی گفت و گو کرده ایم که از نظر می گذرانید.
ارزیای شما از فضای کنونی پیش آمده و تحولات به هم پیوسته خاورمیانه چیست؟آیا این فضا قابل کنترل است؟
باید یادآوری کرد که نسل جدیدی که در عربستان بر سر کار آمده،تحصیل کرده آمریکا و انگلیس هستند و به نوعی به این نتیجه رسیدند که این شرایط و این ساختار قدرت دیگر پاسخگوی اوضاع و احوال امروز دنیا نیست. اگر عربستان می خواهد رهبری دنیای عرب را به دست بیاورد، باید تغییراتی در ساختار سیاسی، اجتماعی و فرهنگی خود بدهد.
محمدبن سلمان هم که جوانی است تحصیل کرده و از دوران کودکی در آمریکا بوده، به این نتیجه رسیده که این ساختار با دنیا ناسازگار است یعنی با دنیای کنونی انطباق ندارد. یک مرتبه هم اوباما در یک سخنرانی در استرالیا اعلام کرد که عربستان از وضعی که دارد باید خارج شود و این وضع قابل تحمل برای خود عربستان و دنیا نیست.
این زخم زبان را اوباما به عربستان زد. بنابراین الان محمدبن سلمان دنبال برنامه های شدیدی میگردد که تحققش بسیار سخت است. یعنی با توجه به این که این ساختار، بسیار پیچیده و در هم تنیده است ،تغییر کار سختی است.
عربستان مرکز توجه دنیای اسلام است، محل حرمین شریفین است اگر بخواهد خودش را این قدر تغییر بدهد که این تغییرات ارزشهای تعریف شده قبلی ارا از بین ببرد، برایش سخت خواهد بود. در راستای برنامه های توسعه ای، عربستان حتی تلاش می کند بیرون از خاک عربستان و با خرید دو جزیره از مصر، تحولات بسیاری را پیش بگیرد.
گفته می شود که شهرکهای جدیدی قرار است ساخته شود و با امتیازهای خاصی سرمایه گذاری بسیار عجیب و غریبی در آنها شکل گیرد. به هر حال این کار از لحاظی شدنی هست ولی در کنارش مسائل دیگری هم وجود دارد.این کشور به هر حال کانون تفکر وهابیت است و گروههای سلفی و تندرو زیادی هم دارد. با روال خاصی سعی می شود که همه اینها را نادیده بگیرند و اقدامات اصلاحی را پیش ببرند.
حالا تا چه اندازه موفق باشد این هم جای شک و تردید است ولی به هر حال این اقدامات را شروع کرده اند. قسمتی از این روند هم یک نمایش قدرت است که هم نشان بدهد و هم به اینها بفهماند که جای مقاومت کردن نیست، آنهایی که در اندازه و قد و قواره و مدعی او بودند بازدداشت میشوند، یکی دو نفر هم در نتیجه سوانح ساختگی و اینها کشته شدند که به عنوان مبارزه با فساد اصلاحاتی صورت می گیرد.
بنابراین عربستان در این راه قدم گذاشته و این راهی است که نمی تواند با واکنش های درونی عربستان مواجه نباشد اگر چه اجازه و چراغ سبز آن را از آمریکا گرفته و آمریکا هم او را حمایت می کند . از این رو مجموعه این شرایط نشان میدهد که عربستان در حال تغییر است و این تغییر بسیار وسیع و گسترده ای در ذهنیتها و عملکردها است که از سوی محمد بن سلمان پیش گرفته شده است.
ایشان احتمالاً همه ناهمواریها را به جان خریده است و مسیر پیش رو را در نظر گرفته است. حتی ایشان در یک سخنرانی در نیویورک از پنج هزار سرمایه گذار، دعوت کرده برای سرمایه گذاری به عربستان بیایند. حالا تا چه حدی موفق باشد هنوز شک و تردید وجود دارد .
چرا در راستای این تغییرات مواضع خیلی تندی علیه ایران گرفته می شود و آیا باید یک جنگی شکل بگیرد تا این تغییرات داخلی بتواند محقق شود و از لحاظ داخلی و بین المللی توجیه شود؟
برای تحقق این اصلاحات قسمتی از موانع، مشکلات درونی است که یک جنگ بین شاهزادگان وجود دارد که باید سر و سامان بگیرد . این موضوع به هر حال با توجه به فضای پیچیده داخلی روند خود را دارد و موضوعات جدیدی است.
مشکل بعدی، یمن است. عربستان تا موضوع یمن را حل و یکسره نکند نمی تواند دست به سرمایه گذاری بزرگ برند، باید توجه کرد که یک موشک یمنی تا چه اندازه روی فضای امنیتی عربستان تأثیر گذاشت. یعنی ثبات سیاسی را به هم ریخته است. عربستان کشوری است که به عنوان یک کشور محافظه کار و سنتی انتظار چنین حوادثی را ندارند.
مسئله سوم هم ایران است. در این مورد یک مثلث به وجود آمده است. یعنی عربستان، اسرائیل و آمریکا .اینها به شدت به دنبال تقویت عربستان هستند که عربستان را تشویق و ترغیب بکنند که به نوعی با ایران به تنش و تشنج برسد، عربستان هم زمینه ها را فراهم می کند. بنابراین این امواج تهدیدی که به سمت ایران شکل گرفته است، بسیار جدی است، اما اینکه چه زمانی وچگونه باشد این قابل پیش بینی نیست.
ایران چه کنشی را باید در پیش بگیرد؟ این کنش هم باید به نوعی اصولی باشد که به معنای جدی نگرفتن تهدید باشد و هم به معنای رفتاری تند تلقی نشود.
این موضوع را مقامات ما باید جدی تلقی کنند که ما در یک مسیر طوفانی از تهدید هستیم که باید خویشتنداری کنیم، به هر روی ایران برنده تحولات اخیر بحرانهای عراق، سوریه و یمن بوده است.
محمد اکبری
- 13
- 4