ناکامی امریکا در متوقف کردن اجرای برجام، دولتمردان این کشور را به سمت و سوی تصویب تحریمهای جدیدی علیه ایران کشانده است. تحریمهای «قانون کاتسا» که واشنگتن بر مبنای آن نام ایران، کره شمالی و روسیه را در فهرست تحریمها نشانده و هدف آن را مواجهه با آنچه تهدیدهای متعارف و غیر متعارف ایران در منطقه میداند را در گفت و گو با یوسف مولایی، استاد حقوق بینالملل مطرح و درباره ابعاد حقوقی این تحریمها گفتوگو کردیم.
امریکا تحریمهای جدیدی را تحت عنوان «کاتسا» با هدف مقابله با برنامههای نظامی جمهوری اسلامی ایران تصویب و به مرحله اجرا گذاشته است... ارزیابیتان از هدف واشنگتن برای اعمال چنین تحریمهایی چیست؟
از منظر حقوق بینالملل فقط شورای امنیت میتواند اقدام به تحریم کشورها کند و تحریمهایی که کشورها علیه یکدیگر اعمال میکنند بیشتر یک عمل سیاسی است که در یک قالب حقوقی معرفی میشود و هم هدف و هم جهتش عمدتاً برای دستیابی به یک منظور سیاسی است. در واقع از منظر حقوق بینالملل فقط سازمان ملل میتواند ذیل فصل هفتم کشوری را هدف تحریم قرار دهد.
اما بقیه کشورها بیشتر علیه یکدیگر موضعگیری سیاسی دارند و هم از ابزار اقتصادی دیگر برای رسیدن به اهداف خود استفاده میکنند. تحریمهایی که تحت عنوان کاتسا از سوی امریکا به تصویب رسیده است با واژه «مقابله»(Countering) شروع میشود یعنی مقابله با اعمالی که از نظر امریکا به نوعی دشمنی تلقی میشود و کانونی است برای مقابله با دیگر اعمالی که از نظر امریکا دشمنی است.
مبنای حقوقی تصویب این تحریمها چیست؟ بهعنوان مثال در زمینه موضوع هستهای یک توافق بینالمللی عدم اشاعه وجود دارد که ایران هم عضوی از آن به شمار میآید و سایر کشورها میتوانند به دلایلی که از نظر آنها نقض این توافق به حساب میآمد، ادعاهایی راعلیه ایران مطرح کنند اما مبنای حقوقی طرح ادعا علیه برنامه موشکی ایران کجاست؟
در چارچوب برجام و در ضمایمی که الزام آور نیست بحث موشکی مطرح شده است اما الزام حقوقی که ایران را متعهد به رعایت استانداردهای مورد نظر امریکا و سایر کشورهای غربی کند، وجود ندارد. بنابراین دستورالعملهای خاصی نیست اما توصیههایی شده است. حال هر دولتی ممکن است آن متن را مطابق با خواستهها و اهدافی که در قبال آن کشور پیگیری میکند، تفسیر کند.
چنانکه امریکاییها در این زمینه تفسیر خاص خود را از ضمایم برجام به عمل آوردهاند و در این تفسیرها میگویند چون هدف از برجام رفع نگرانی جامعه بینالملل از فعالیتهای مضر ایران برای صلح و امنیت بینالملل بوده است بنابراین تمامی فعالیتها و برنامههای هستهای ایران که برای سایر کشورها از جمله امریکا دغدغه ایجاد میکند، باید مدیریت و حل شود. آنها مدعیاند اگرچه فعالیتهای هستهای ایران مدیریت و مهار میشود ولی فعالیت موشکی هنوز وجود دارد این دغدغه هنوز به جای خود باقیست و این نگرانی وجود دارد که از آن مسیر نیز صلح و امنیت بین المللی به خطر بیفتد بویژه که از نظر آنها توسعه سلاحهای موشکی ایران میتواند به نقطهای برسد که دارای قابلیت حمل کلاهک هستهای باشد از این جهت خب امریکاییها شاید در آن زمانی که هم مذاکرات هستهای جریان داشت، ادعای خود را پیگیری میکردند اما در آن فضایی که حاکم بود نتوانستند به متن حقوقی الزامآوری که ایران را مجبور کند فعالیتهای موشکی خود را محدود کند، دست یابند.
بنابراین آنها اینک از امکاناتی که به صورت یک جانبه در اختیارشان است حداکثر بهرهبرداری را میکنند که بتوانند فشارها علیه ایران را بیشتر کنند تا ایران در مسیری قرار گیرد که عکس العملی نشان دهد و این واکنش برابر اسناد بینالمللی تخلف حساب شود و امریکا از آن بتواند حداکثر بهرهبرداری را انجام دهد. بحث درباره برنامههای موشکی ایران در چنین قالبی پیش میرود.
آژانس بهعنوان مرجع بررسی پایبندی ایران به برجام تأیید کرده که هیچ یک از فعالیتهای هستهای و نظامی ایران به سمت و سوی ساخت تسلیحات هستهای نمیرود. بنابراین این ادعای امریکا علیه برنامههای موشکی ایران که با تصویب تحریمهای جدیدی همراه بوده، به معنای زیر سؤال بردن مرجعیت آژانس نیست؟
این نخستین بار نیست که امریکا اعتبار یک نهاد بینالمللی که خودش هم عضوی از آن است را زیر سؤال میبرد. این کشور بارها این اقدام را در رابطه با شورای امنیت انجام داده است. قطعنامهای که امریکا در حمله به عراق پیگیرش بود تصویب نشد با این حال امریکا به طور یکجانبه و باوجود اینکه قطعنامه تصویب نشده بود به عراق حمله کرد. همچنین امریکا در مورد یونسکو هم اقداماتی انجام داده که مغایر با تعهدات یک عضو این نهاد بینالمللی است.
بنابراین بار اول نیست این کشور با استفاده از منابع قدرتی که دارد و نفوذ و منابع قدرتی که در نهادهای بینالمللی تجهیز و بسیج میکند این اقدام را انجام میدهد و این بیشتر بر میگردد به اینکه ساختار جامعه جهانی از استحکام و قدرتی برخوردار نیست که بتواند در مقابل نقض قوانین، یک عکسالعمل و ضمانت اجرای مؤثری داشته باشد. هر قدرتی چنانچه منافعش ایجاب کند، در مسیر حفظ منابع و حتی علایق خود از تعهداتش در برابر سازمانهای بینالمللی سرپیچی میکند.
حتی این نهادها را هم تحت فشار میگذارد و اگر بتواند از طریق فشار، آنها را در مسیر تصمیمهای خود هدایت میکند و اگر نتواند این کار را بکند برخی وقتها با تهدید و عدم پرداخت حق عضویتش و برخی مواقع ممکن است با پرونده سازی برای آن رؤسا و نهادهای بینالمللی و استفاده از اهرمهای مختلف آنها را تحت فشار قرار دهد. اینکه بگوییم امریکا اینجا تعهداتش را نقض میکند چیزی را پاسخ نمیدهد، زیرا ما ضمانت اجرای مؤثری برای مقابله با این نقضها در حقوق بینالملل نداریم مگر بحث شرمندهسازی و منزوی کردنش در سطح بینالمللی.
آیا ایران در این زمینه توانسته است اقدام مؤثری انجام دهد؟ کما اینکه کشورهای اروپایی هم در مخالفت با برنامه موشکی ایران با امریکا هم نظر هستند.
معتقدم ایران تلاش خود را کرده و تا اینجا هم به هر حال با همراهی اروپاییها توانسته علیه یکجانبه گرایی، سلطهجویی و قانون شکنی امریکا صدای اعتراض بلندی را ایجاد کند.
این صدای بلند حتی در داخل امریکا هم بازتاب دارد، در سطح اروپا هم همینطور و بقیه قدرتهای بزرگ و اعضای ۱+۵ به غیر از امریکا هم این صدا را بلند کردهاند. افکار عمومی جهان هم متوجه این صدا شدهاند و در نتیجه این تلاشها به ثمر رسیده است.
آیا اجرای تحریمهای کاتسا میتواند به نقض فاحش برجام بینجامد؟
هر کشوری در مسیر منافع خود میتواند تفسیرهای خودش را داشته باشد اما اگر اختلافی درباره تفسیرها وجود داشته باشد باید حتماً به مکانیسم حل اختلافی که در خود برجام در ماده ۳۶ تعبیه شده است رجوع شود و از آن مسیر قانونی موضوع را دنبال کنند.
مسلماً منفعت و مصلحت ایران این نیست که با تفسیرهای خود قبل از اینکه آن مکانیسمها به اجرا گذاشته شود تصمیم بگیرد یا عملی انجام دهد که آن اقدام هم به امریکا و هم سایر کشورهای اروپایی بهانه دهد و ایران را از این اسلحه و قدرت نرمی که ایجاد کرده در مسیر محکوم کردن امریکا دور کند و ایران هزینه تخلف امریکا را از جیب خود بدهد.
مریم سالاری
- 12
- 4