هنوز آتش تروریستهای تکفیری داعش از تارک دامن خاورمیانه کاملاً زدوده نشده است که در نفسهای آخر حیات آنها عربستان سعودی و حاکمان نوخاسته آن اقدامات بحران افزای دیگری را در دستور کار قرار دادهاند. این بار نه سوریه و عراق به عنوان حوزههای نفوذ ایران که حزبالله لبنان و مستقیماً خود ایران سیبل این هدفگیری هستند که در اجرای نمایش استعفای خارج از کشور نخست وزیر لبنان و برگزاری نشست اضطراری اتحادیه عرب در قاهره نمود یافته است.
به همین دلیل با محمدرضا رئوف شیبانی، دیپلمات صاحب نظری که مسئولیت سفارت ایران در لبنان در خلال جنگ ۳۳ روزه و سفارت کشورمان در سوریه را از ابتدای بحران این کشور به مدت ۵ سال برعهده داشته است، پیرامون آخرین تحولات جاری در منطقه گفتوگو کردیم.
در سالهای اخیر به کرات شاهد تلاش عربستان برای اجماعسازی کشورهای منطقه علیه ایران بودهایم و به نظر میرسد با توجه به دعوت از اعضای اتحادیه عرب برای نشست قاهره دور جدیدی از این تلاشها آغاز شده، فضای منطقه تا چه حد مستعد نتیجه دادن این تلاشها است؟
تلاش عربستان برای اجماع سازی منطقه علیه ایران با موانع جدی مواجه است. عربستان اخیراً همزمان با حضور ترامپ در منطقه در نشست شورای همکاری خلیج فارس تلاش کرد تا اجماع مورد نظر را ایجاد کند لیکن این تلاش به دلیل مخالفت برخی کشورهای عربی منطقه خلیج فارس ناکام مانده و با شکست مواجه شد و نهایتاً به بحران جدیدی میان عربستان و کشورهای عربی دیگر تبدیل شد. بدون تردید در نشست اتحادیه عرب رویکرد عربستان با اعتراضها و مخالفتهای جدی دیگر اعضای این اتحادیه مواجه است هر چند همواره عربستان این استعداد را دارد که اقدامهای بتنی تهدید و تطمیع را در دستور کار قرار دهد.
به نظر میرسد در بیانیه روز یکشنبه اتحادیه عرب آنچه تحت عنوان پیگیری اتهامات ادعایی علیه ایران در شورای امنیت سازمان ملل مطرح شده است به نوعی تلاش برای خارج کردن محتوای این بیانیه از چارچوب بیانیههای شعاری است که طی دو سال اخیر صادر شده است. از این منظر ارزیابیتان از ظاهر و محتوای آنچه در قاهره مطرح شد، چیست؟
این نشست بیش از آنکه بتواند مشکلی از جهان عرب را حل کند، اعترافی بود به ضعف حاکم بر اتحادیه و کشورهایی که در شرایط خلأ رهبری حاکم بر جهان عرب مدعی به دست گرفتن زمام امور آن هستند. فراموش نکنیم که نشست قاهره در شرایطی تشکیل و ایران در آن به تهدید امنیت عربی متهم شده که شهر البوکمال سوریه به عنوان آخرین سنگر داعش به دست نیروهای مورد حمایت ایران و دولت سوریه آزاد شد و قبل از آن نیز دمشق، بغداد و موصل و اگر نبود نبرد سخت با تروریسم، شاید پایتخت بسیاری از کشورهای عربی حاضر در این نشست خواهان کمک ایران برای اخراج تروریسم از شهرهایشان بودند.
همچنین در این نشست حزبالله در شرایطی متهم به تروریسم شد که عربستان سعودی مرحله جدیدی از تنش و ناآرامی در لبنان و منطقه را کلید زده است اما در مقابل حزبالله با رفتاری مسئولانه طرح عربستان و رژیم صهیونیستی در وارد ساختن لبنان به بحران داخلی را ناکام ساخت.
با وجود این ناکامی عربستان در تحقق اهداف خود در یمن با وجود گذشت بیش از سه سال نبرد سنگین، عدم موفقیت در ساقط کردن حکومت در عراق و سوریه، ناکامی ریاض در مواجهه و حل چالشهای جدی جهان عرب بویژه خطر تروریسم و در مقابل موفقیتهای چشمگیر محور مقاومت در سرکوب تروریسم در جبهههای مختلف و شکلگیری کمربند جدیدی در منطقه با رویکرد ایجاد ثبات و امنیت دلایلی بود که حکمرانان نوخاسته سعودی را به برگزاری چنین نشستی سوق داد.
همچنین در یک تحلیل سریع باید گفت که تحتالشعاع قرار دادن ضعف حاکم بر جهان عرب بویژه عربستان به عنوان مدعیالعموم کشورهای عربی در مبارزه با تروریسم، همراهی با سیاست جدید امریکا و نظام سلطه در برجستهسازی امکانات دفاعی و موشکی ایران و امنیتی کردن وضعیت منطقه با هدف بازاریابی برای تسلیحات امریکایی میتوانست از اهداف پنهان این نشست باشد. اما در مورد ادعای پیگیری اتهامات واهی که علیه ایران مطرح میشود، بعید است عربستان موفق شود که در رویکرد شورای امنیت بتواند به هدف مورد نظر خود دست یابد و اجماع لازم در این رابطه را در صحن شورا ایجاد کند.
چنان که شما هم اشاره داشتید، به نظر میرسد ایجاد موج جدیدی از ایرانهراسی در دستور کار سعودیها است. این هدف و اهداف دیگری که در نشستهای ضد ایرانی چون نشست قاهره پیگیری میشود، تا چه حد تحقق یافتنی است؟
بله یک هدف پنهان چنین نشستهایی جایگزین ساختن خطر وهمی ایران به جای خطر واقعی رژیم صهیونیستی به عنوان عامل اصلی بیثباتی و ناامنی منطقه است. اما واقعیت آن است که برخلاف توقعات سعودی در تحقق اهداف خود در نشست اخیر اتحادیه عرب چندان طرفی بر نبست. زیرا اتهامات عربستان علیه ایران با واقعیات میدانی فاصله بسیار دارد و در نتیجه افکار عمومی جهان عرب با این ادعا همراهی نخواهد کرد.
شاهد آن بودیم که پروژه اخراج لبنان از اتحادیه به دلیل مخالفت صریح برخی کشورهای عربی عملاً در دستور کار قرار نگرفت و ناکام ماند همچنان که وزیر خارجه لبنان نیز در مخالفت با رویکرد عربستان در نشست حاضر نشد و مخالفت خود با بیانیه پایانی نشست را اعلام داشت. عراق هم به بیانیه رأی نداد و در نهایت باید گفت که طرح عربستان حوزهای فراتر از چهار کشور عربی به دست نیاورد.
البته باید اذعان کرد که عربستان در اتخاذ گامهایی در جهت منحرف ساختن اتحادیه از اهداف اصلی آن موفق عمل کرده لیکن به نظر میرسد که این روند با قدرتگیری سوریه و بازگشت مجدد مصر و الجزایر به جایگاه تاریخی خود عملاً متوقف شود. شاید یکی از دستاوردهای عربستان از این نشست زمینهسازی برای کلید خوردن مجدد روند سازش در مسأله فلسطین باشد.
اظهارات مقامهای سعودی دارای کلیدواژههایی است که میتواند به معنای تمایل به رویارویی نظامی با ایران تلقی شود. کمابیش چنین نگرانیهایی نیز از سوی برخی رسانهها در جامعه دامن زده شد. وقوع درگیریهایی فراتر از درگیریهای لفظی تا چه حد محتمل است؟
این احتمال بسیار ضعیف است، زیرا اولاً عربستان ظرفیت این کار در ابعاد مختلف را ندارد، ثانیاً کشورهای عربی منطقه خلیج فارس اجازه چنین ریسک خطرناکی را به عربستان نخواهند داد و احتمالاً با ماجراجویی عربستان همراهی نخواهند کرد و در نهایت باید گفت که کشورهای اروپایی و حتی امریکا به دلایل متعدد مجوز چنین کاری را برای عربستان صادر نخواهند کرد.
به اعتقاد من، عربستان از طریق ایجاد تنشهای سیاسی و امنیتی متعدد در تلاش است تا محیط ناامنی را در منطقه و حوزههای نفوذ ایران ایجاد کند و با به راه انداختن جنگهای نیابتی در جهت تحقق اهداف خود حرکت کند.
البته یک معادله رقابتی میان عربستان و رژیم صهیونیستی حاکم است. از یک طرف عربستان در تلاش برای راضی کردن رژیم صهیونیستی به حمله علیه ایران و حزبالله است و در این رابطه تأمین تمامی هزینههای این عملیات و ایجاد پوشش تبلیغاتی لازم و آمادهسازی افکار عمومی منطقه را تضمین میکند، از طرف دیگر اسرائیل در تلاش است با نشان دادن باغ سبز عربستان را وارد ورطه خطرناک جنگ با ایران کند و منطقه را در بحران جدید و گستردهای وارد نماید. لیکن هر دو طرف از ورود به این میدان خطرناک بشدت نگران و متردد هستند.
گفته شد که با آزادسازی «راوه» در عراق، عمر داعش در عراق پایان یافت، آیا به باور شما پایان داعش در سوریه نیز نزدیک است؟ پس از آن سرنوشت احتمالی این گروه تروریستی– تکفیری چه خواهد بود؟
پایان نظامی داعش همان طور که سردار حاج قاسم سلیمانی وعده داده بود، بزودی اعلام خواهد شد. داعش هم اکنون در آخرین سنگرهای خود در بوکمال در حال نبرد است. لیکن باید توجه داشت که پایان عمر نظامی داعش به مفهوم پایان نهایی داعش نخواهد بود. مرحله سختتر و دشوارتر منطقه مواجهه با مفاهیم فکری و فرهنگی این جریان تروریستی است که با حضور چند ساله جریانهای تکفیری و افراطی در اذهان مردم منطقه عربی به جای گذاشته است. بررسی ابعاد ناشی از دگردیسی این گروهها امری بسیار ضروری و مهم میباشد.
در بسیاری از ارزیابیها و تحلیلها تحولات اخیر خاورمیانه از جمله آنچه در استعفای سعد حریری و نیز دور جدید اتهامزنیهای ریاض علیه ایران رخ داده است، در پیوند با شکلگیری مثلث امریکا– اسرائیل و عربستان تعبیر میشود. ارزیابی شما از ریشهها و اهداف این ائتلاف چیست؟
منطقه استراتژیک غرب آسیا شرایط خاص و بسیار حساسی را سپری میکند. تا آنجا که بسیاری معتقدند که این منطقه در حال تجربه شرایط پوستاندازی استراتژیک یا تغییرات مهم ژئوپلیتیک است. در چیدمان نیروها در وضعیت فعلی منطقه دو اردوگاه قابل رؤیت است که در رقابت و در جهت مدیریت تحولات جاری منطقه به نفع خود اقدام میکنند.
مثلثی که به آن اشاره کردید، در واقع یکی از برون رفتهای این دو اردوگاه و هسته اصلی اردوگاه نظام سلطه است. این اردوگاه به دلیل اشتباهات پی درپی استراتژیک خود در قبال تحولات منطقه با چالشهای جدی و متعددی مواجه شده که قدرت حل و فصل نهایی آن را ندارد.
اولویتهای مثلث مذکور را به طور خلاصه میتوان در پنج اولویت «امنیتی کردن وضعیت منطقه و ایجاد بحرانهای مدیریت شده»، «ایرانهراسی»، «به حاشیه راندن مسأله فلسطین به عنوان اصلیترین مسأله منطقه و جهان عرب و حل و فصل آن از حساب و جیب مردم فلسطین»، «مقابله با اردوگاه مقاومت و حرکت در جهت دستیابی به هژمون سیاسی و امنیتی بر منطقه» و «متوقف ساختن روند موفقیتهای رو به پیشرفت ائتلاف واقعی ضد تروریسم» دستهبندی کرد.
به طور ویژه ارتباطی را که میان ریاض و تلآویو در حال شکلگیری است با توجه به سابقه روابط میان عربستان و رژیم اسرائیل در ادوار گذشته چگونه تبیین میکنید، چه دلایل احتمالی ریاض را به چنین تغییر رابطهای سوق داده است و پیشبینیتان از تأثیرات احتمالی نضج گرفتن این رابطه چیست؟
به اعتقاد من عربستان با روی کار آمدن محمد بن سلمان در آستانه تغییرات و تحولات مهمی قرار گرفته که براساس آن تغییرات استراتژیکی را در داخل و در رویکردهای خارجی خود تجربه خواهد کرد. پشت پا زدن به تمامی ارزشهای گذشته و شکستن خطوط قرمز گذشته که ذیل شعار امت عربی شکل گرفته و طی دهههای گذشته جهان عرب بدان پایبند بوده، از آن جمله است.
این طیف، بی تفاوت نسبت به تمامی ارزشهایی است که جهان عرب طی سالیان گذشته برای حفظ آن هزینه کرده است؛ از تبدیل این مفاهیم به مفاهیم ضد ارزشی ابایی ندارد. چنانکه شاهدیم، بهسازی روابط ریاض و تلآویو از یک سو و متهم کردن جریانهای مقاومتی در منطقه به تروریسم و برخورد فیزیکی و نظامی با این حرکتها در دستورکار قرار گرفته است.
محمدبن سلمان در آستانه به دست گرفتن قدرت در عربستان است و بشدت نیازمند همراهسازی همپیمانان خارجی از یک سو و ایجاد بحرانهای متعدد با هدف متوجه ساختن افکار عمومی داخل خود به دشمنان فرضی از سوی دیگر است. او برای هموار کردن راه در مرحله به دست گرفتن قدرت، شکستن تابوهای گذشته را در دستور کار قرار داده و در این راستا حرکت سریع وی به سمت بهسازی رابطه با تلآویو قابل تفسیر است.
ارزیابیتان از روند اتفاقاتی که طی روزهای گذشته در مورد استعفای سعد حریری رخ داد و نیز اهداف برنامهریزان این بحران چیست؟
نسبت به استعفای سعد حریری بین بسیاری از تحلیلگران این اتفاق نظر وجود دارد که این استعفا در داخل لبنان طراحی نشده و زمانی که سعد حریری وارد ریاض شد، از این تصمیم باخبر شد یا این تصمیم را اتخاذ کرد. در رابطه با اهداف مورد نظر این استعفا دو احتمال اصلی قابل ذکر است؛ اول آنکه این استعفا در راستای سیاست اعمال فشار علیه محور مقاومت و جمهوری اسلامی ایران توسط عربستان طراحی و سعد حریری نیز با آن همراهی کرده است.
احتمال دیگر نیز مبنی بر آن است که در چارچوب تحولات داخلی عربستان بویژه دستگیری و بازداشت تعدادی از شاهزادگان سعودی، سعد حریری نیز در این زنجیره جای گرفته بود. در عین حال با این فرض که هر دو احتمال در حادثه استعفا مد نظر باشد، عربستان و سعد حریری کارکردهای مورد نظر خود را به دست خواهند آورد؛ «ایجاد موج جدیدی از ایران هراسی و اعمال فشار گسترده علیه محور مقاومت و حزبالله» و «به هم ریختن وضعیت آرام سیاسی و امنیتی داخل لبنان.»
لبنان بیش از دو سال در بلاتکلیفی سیاسی بود، چرا باید در فاصله کوتاهی پس از سامان نسبی ایجاد شده به هم ریختن وضعیت آرام سیاسی و امنیتی داخل لبنان در دستور کار قرار بگیرد؟
در این مسیر عربستان و جریان مورد حمایت آن در لبنان چند هدف را پیگیری میکنند. آنها میخواهند با ایجاد شرایط بغرنج برای حزبالله و نیروی مقاومت، آنها را به مسائل داخلی مشغول کنند و در مقابل فضا را برای شروع دور جدیدی از چانهزنی برای تشکیل حکومت با شروط جدید و بالا بردن سقف مطالبات سعد حریری و جریان ۱۴ مارس فراهم کنند.
در کنار این اهداف آنها هدفهای دیگری چون «شروع دور جدید تنشها پیرامون قانونی یا غیر قانونی بودن سلاح مقاومت و احتمال شروع دور جدید گفتوگوهای ملی پیرامون تعیین سرنوشت سلاح مقاومت»، «فراهم ساختن فضای مناسب برای ارتقای جایگاه سعد حریری نزد افکار عمومی اهل سنت لبنان که طی سالهای گذشته بشدت لطمه خورده بود» و در نهایت «اعمال فشار به حزبالله و ایران برای خروج از سوریه» را نیز پیگیری میکنند.
به عنوان دیپلماتی که سالها در کشورهای مختلف منطقه حضور داشتهاید، کلید حل اختلافهای منطقه را در چه میدانید؟ آیا تغییر در رویکردهای سیاست منطقهای ایران ضروری است؟
شکلدهی به یک گفتمان جدی، شفاف و استراتژیک بین قدرتها و بازیگران مهم منطقه از یک سو و حذف فاکتورهای ثالث فرامنطقهای از معادله حاکم بر روابط بین کشورهای منطقه از سوی دیگر میتواند در فراهم کردن زمینههای مناسب برای کاهش تنش و بحران در منطقه خاورمیانه مؤثر واقع شود.
پاسخ ایران به بیانیه نشست اضطراری اتحادیه عرب در قاهره
حل مشکلات منطقه در گرو پایان دنبالهروی عربستان از رژیم صهیونیستی است
بیانیه فرمایشی نشست اضطراری اتحادیه عرب و اظهارات مقامهای برپاکننده آن از سوی وزارت خارجه کشورمان بی پاسخ نماند.سخنگوی وزارت امور خارجه، معاون عربی- آفریقای وزیر امور خارجه و رئیس شورای راهبردی روابط خارجی کشورمان در موضعگیریهای خود نشست روز یکشنبه در قاهره را «اقدام نمایشی» و «دنبالهروی از سیاستهای رژیم صهیونیستی اسرائیل» تعبیر کردند.
به گزارش ایرنا، بهرام قاسمی سخنگوی وزارت امور خارجه روز گذشته در واکنش به بیانیه پایانی نشست اتحادیه عرب، گفت: «راه حل مشکلات منطقه که بخش عمده آن نتیجه سیاستهای عقیم عربستان است، صدور بیانیه نیست بلکه راه حل، دست برداشتن از دنبالهروی از سیاستهای رژیم صهیونیستی است.»
قاسمی از دولتمردان سعودی که در اجرای سیاستهای رژیم صهیونیستی برای تشدید اختلافات درون منطقهای و انحراف ملت اسلامی از پیگیری موضوع فلسطین با اعمال فشار و جوسازیهای گسترده سیاسی و تبلیغاتی موفق شده بیانیهای سراسر دروغ و تحریف را به نام وزیران خارجه اتحادیه عرب صادر کند، خواست برای نتیجهبخش بودن این گونه بیانیهها، هر چه سریعتر به تهاجم وحشیانه علیه همنوعان عرب خود در یمن پایان دهند.
وی افزود: جمهوری اسلامی ایران همچنین از عربستان سعودی میخواهد به سیاست مبتنی بر فشار بر برادران عرب خود در لبنان و قطر و کل منطقه خاتمه دهد و با پایان دادن به لشکرکشی در بحرین اجازه دهد مردم این کشور با یکدیگر گفت و گو کنند و به یک راه حل مسالمتآمیز برای حل بحران جاری دست یابند.
حسین جابری انصاری، معاون عربی و آفریقای وزارت خارجه کشورمان نیز با بیان اینکه با صدور بیانیههای تکراری و دروغین هیچ اتفاقی نمیافتد، از دولتمردان ریاض خواست اگر کوچکترین ارادهای برای حل مشکلات منطقه دارند، به دنبالهروی از سیاستهای صهیونیستها خاتمه دهند.
جابری انصاری تصریح کرد: بیانیه اتحادیه عرب که با فشار عربستان و جوسازی گسترده سیاسی و تبلیغاتی این کشور صادر شد، خلاف سیاست بسیاری از کشورهای عربی در زمینه گسترش همکاریها با ایران است. کمال خرازی رئیس شورای راهبردی روابط خارجی نیز برگزاری جلسه فوقالعاده اتحادیه عرب گفت: «چنین نشستهایی اقداماتی نمایشی است که به نتیجه نخواهند رسید.»
دبیرکل اتحادیه عرب: علیه ایران اعلام جنگ نخواهیم کرد
روز یکشنبه در نشست اضطراری اتحادیه عرب که به دعوت عربستان و در غیبت وزیران خارجه لیبی و لبنان برگزار شد، وزیر خارجه عربستان و وزیران خارجه کشورهای مصر، امارات و بحرین به عنوان پیروان ریاض به بیان اظهارات ادعایی علیه ایران پرداختند. عادل الجبیر در سخنرانی روز یکشنبه در قاهره ضمن متهم کردن ایران به حمایت از تروریسم، مدعی شد که در برابر آنچه که وی تجاوزهای ایران عنوان میکرد، سکوت نخواهند کرد.
او با اشاره به اینکه در دوره اخیر بیش از ۸۰ موشک به عربستان اصابت کرده است، مدعی شد: «قبول سریع شرکت در این نشست از سوی وزیران خارجه کشورهای عربی نشان میدهد که این کشورها خطرات ایران بر منطقه را احساس کردهاند.»
احمد ابو الغیط، دبیرکل اتحادیه عرب نیز در اظهاراتی با بیان اینکه «امکان آن وجود دارد که پرونده نقش ایران در منطقه را به شورای امنیت انتقال دهیم»، گفت: «ما در مرحله کنونی علیه ایران اعلام جنگ نخواهیم کرد، کشورهای عربی با ایران نخواهند جنگید و هدف از این نشست محکوم کردن ایران است.»
همکاری محرمانه اسرائیل و عربستان علیه ایران
کلید درک تمام آنچه در نشست یکشنبه با صحنه گردانی عربستان رخ داد را اما در خبری دیگر میشد جست و جو کرد. روز گذشته یک وزیر کابینه رژیم صهیونیستی همکاری محرمانه این رژیم و عربستان سعودی علیه ایران را فاش کرد.به گزارش ایسنا به نقل از خبرگزاری رویترز، «یووال اشتاینیتز»، وزیر انرژی رژیم صهیونیستی در گفت و گو با رادیو ارتش رژیم صهیونیستی ضمن اذعان به اینکه ما با بسیاری از کشورهای اسلامی و عربی روابطی داریم که تا حدودی مخفی بوده است، گفت که تلآویو درخصوص نگرانیهای مشترکش با سعودیها درباره ایران، علیه این کشور با ریاض تماسها و همکاری محرمانه داشته است.
موشه یعلون، وزیر جنگ سابق رژیم صهیونیستی نیز در اظهاراتی بیان داشت: «این تصادفی نیست که ما همان چیزیهایی را از عادل الجبیر (وزیر خارجه عربستان) به زبان عربی میشنویم که خودمان به زبان عبری میگوییم.»شبکه تلویزیونی المیادین نیز گزارش داد: «رسانههای صهیونیستی اعلام کردهاند که محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی معتقد است برای مبارزه با گسترش نفوذ ایران چارهای جز پیشبرد مذاکرات با اسرائیل ندارد.»
موشک شلیک شده به ریاض کرهای بود
نشست نمایشی قاهره روز یکشنبه در حالی با بهانه اتهامزنی عربستان به ایران با ادعای دست داشتن ایران در حمله موشکی انصارالله یمن به فرودگاه ملک خالد ریاض بنیان گذاشته شد که علاوه بر واکنش شدید مقامات کشورمان در رد این اتهام روز گذشته نشریه نشنال اینترست در گزارشی تحقیقی منبع تأمین موشکهای بالستیک حوثیهای یمن را نه ایران بلکه کره شمالی اعلام کرد و افزود که پیونگ یانگ فناوری این نوع موشکها را به نوبه خود از مصر به دست آورده است.
این گزارش علاوه بر آن است که هیأت تعیین شده از سوی شورای امنیت سازمان ملل نیز اعلام کرده است که هیچ سندی که ثابت کند ادعای سعودیها مبنی بر مسئولیت ایران در حمله موشکی اخیر حوثیهای یمن به ریاض به دست نیاورده است.
مهراوه خوارزمی
- 12
- 6