وبسایت اندیشکده مطالعات عربی در مصر نوشت: روابط آمریکا-ایران از سال ها پیش تا کنون نشانی اساسی بر روی نقشه های خاورمیانه و یکی از عوامل اصلی تعیین توازن در منطقه بوده است. این مساله برای دو دولت جدید نیست، اما آنچه در این رابطه تازه به نظر می رسد، فهم طبیعت این روابط بویژه در سایه حالت تمایز بین سیاستهای اروپایی و سیاست ایالات متحده در قبال ایران، پس از حضور ترامپ در کاخ سفید است.
به گزارش انتخاب؛ روابط آمریکا-ایران شاهد فصل جدیدی از تشنج هاست؛ آنچه که پس از اعلام تمایل ترامپ برای عقب نشینی از توافق هسته ای و اعمال تحریمها علیه ایران، به اوج خود رسید.
روحانی تحریمهای کنگره امریکا علیه ایران را برای کشورش بی اثر می داند و از ادامه تقویت توانایی های دفاعی ایران خبر می دهد؛ چه بسا اختصاص بودجه ۲۶۰ میلیون دلاری برای حمایت از سامانه موشکی ایران، بودجه ۲۶۰میلیون دلاری برای حمایت از سپاه قدس، و همین میزان بودجه برای اجرای دو طرح دفاع هسته ای و ساخت وسایلی که با سوخت هسته ای فعالیت می کنند، در همین راستا باشد.
اما روابط اتحادیه اروپا با ایران، اغلب زمانها با سیاست آمریکا مغایرت داشته است و از زمان پیروزی انقلاب اسلامی تا حوادث ۱۱سپتامبر ۲۰۱۱، اتحادیه اروپا سیاستی کاملا مستقل از سیاست امریکا در رابطه با ایران داشت، در حالی که ایالات متحده به سمت قطع کامل روابط اقتصادی و تحریم ایران حرکت می کرد.
اتحادیه اروپا تلاشهایی بی سابقه را برای نزدیکی هر چه بیشتر با ایران اغاز کرده است؛ این اتحادیه علاوه بر استفاده از منابع انرژی ایران می تواند از جایگاه جغرافیایی، سیاسی و استراتژیک این کشور برای ایجاد نوعی از توازن نفوذ در خاورمیانه بهره گیرد. همانطور که اتحادیه اروپا برای کاهش فشارهای آمریکا بر ایران تلاش می کند.
در این میان، با وجود تحریمهای اقتصادی واشنگتن بر تهران، ایران می کوشد دیوارهای عزلت اقتصادی و سیاسی را از طریق تحکیم همکاریها با دولتهای عضو اتحادیه اروپا، بشکند و در اتحادیه اروپا نیز بر تقویت روابط اقتصادی خود با ایران اصرار دارد؛ آنچه که طی سه سال گذشته با نسبت ۵.۸درصد پیشرفتی چشم گیر داشته و همچنان به سرمایه گذاریهای اروپایی، برای حمایت از بخشهای اقتصادی و بویژه زمینه های نفتی و صنعتی، نیاز دارد.
پس از امضای توافق هسته ای و آغاز روند رفع تحریمها، نمایندگان کشورهای اروپایی رفت و آمد به ایران را شروع کردند، تا آنجا که گفته می شد فرش قرمز ایران همواره گسترده است تا پذیرای شتاب دیپلماتهای اروپایی باشد، که با هدف افزایش سرمایه گذاریها و مبادلات تجاری بین ایران و دولتهای اروپایی به این کشور سفر می کردند.
مبادلات اقتصادی بین ایران و اروپا به نفع هر دو طرف بود؛ بویژه آنکه قاره پیر از سال ۲۰۰۸ درگیر بحران مالی گسترده شده بود و به موازات آن، ایران بدنبال دست یابی به فرصتهای بیشتری برای مبادلات تجاری خود پس از آزاد شدن اموال بلوکه شده اش، است. در این بین، برخی دولتها و شرکتهای اروپایی علاقه بیشتری به گسترش فعالیتهای اقتصادی خود با بازار ایرانی دارند؛ چرا که این کشور صاحب سومین ذخایر گازی بزرگ و چهارمین ذخایر نفتی در جهان است و دولتهای آلمان، فرانسه، ایتالیا و اخیرا انگلیس، بیشترین مبادلات تجاری با ایران را دارند.
کمیساریای اروپایی امیدوار است بتواند با کمک برقراری روابط با ایران، از واردات روسی بی نیاز شود. اما تکیه ایران بر روابط با دولتهای اروپایی، تنها برای حفظ توافق هسته ای نیست، بلکه مساله مهمتر برای ایران، تضمین گشایش روابط بین المللی با دولتهای اروپایی و افزایش منافع اقتصادی در این روابط است.
البته باید به این مساله اشاره کنیم که با وجود تمایز سیاستهای اروپایی و سیاست های ایالات متحده در مورد مساله تحریم های اقتصادی ایران و با وجود تلاشهای مستمر آمریکا برای به عزلت کشاندن ایران، ترامپ با ادامه روابط و مبادلات تجاری بین دولتهای اروپایی با ایران اعتراضی ندارد.
در پایان می توان گفت اکنون ایران تحریمهای آمریکایی را فرصتی یافته است تا به روابط خود با دولتهای اروپایی را عمق بخشیده و سطح همکاریها و اطمینان دو طرف را در سایه موضع گیریهای عاقلانه خود در مورد مسائل مختلف، افزایش دهد. در واقع، اروپا فضای حمایتی خوبی را برای مقابله با فشارهای اخیر آمریکا فراهم کرده است؛ چرا که همواره بر پایبندی خود بر توافق هسته ای تاکید می کند تا از تشنج موجود بین ایران و ایالات متحده بکاهد.
بدین ترتیب، دولت آمریکا با سیاستهای خود باعث دوری اغلب هم پیمانانش شده است و آثار عمیق این مساله در آینده روابط آمریکایی اروپایی پدیدار خواهد شد.
- 11
- 6