شصت روز از سخنرانی ترامپ و ارجاع برجام به کنگره گذشته است. اما کنگره علیرغم همه گمانه زنی ها در مورد لغو برجام و برگشت تحریمهای هسته ای، در این مورد سکوت کرد. توپ دوباره به زمین ترامپ بر می گردد. ترامپ و نماینده امریکا در سازمان ملل تلاشهای بسیاری کردند در این دو ماه گذشته برگه حضور منطقه ای ایران و برنامه موشکی آن را در چشم رسانه ها و شرکای اروپایی خود بزرگ و غیر قابل بخشش جلوه دهند تا شاید فاتحه برجام را از این مسیر بخوانند. آخرین بار آن نیز نمایش نیکی هیلی با ارائه اسنادی ادعایی و نسبت دادن موشک یمنی به ایران بود. سوال این است که کنگره چرا در این باره سکوت کرد و تصمیم آمریکاییها دربارۀ برجام چیست؟
در این باره با علی خرم، نماینده پیشین ایران در سازمان ملل و کارشناس مسائل بین المللی گفت و گو کرده ایم که در ادامه میخوانید:
موضع فعلی کنگره درباره برجام را چگونه ارزیابی می کنید؟ به نظرتان چرا کنگره در این باره سکوت کرده است؟ نباید سازوکاری برای این موضوع تعیین کند؟
ترامپ پس از اینکه برجام را به کنگره ارجاع داد، کنگره باید درباره آن تصمیم می گرفت تا راجع به این موضوع رئیس جمهور بررسی و اظهارنظر کند و اگر در فاصله ۶۰ روز اظهارنظر نکرد، موضوع یا مسکوت گذاشته میشود و یا اینکه رئیس جمهور تصمیم شخصی خودش را اعلام میکند. این وضعیت حاکم بر دونالد ترامپ و کنگره است.
کنگره موقعی که موضوع توافق هستهای یا برجام به او محول شد، به خوبی میدانست که اگر بخواهد هرگونه واکنش منفی به توافق هستهای نشان دهد، چند تاثیر منفی بهجا خواهد داشت. اول اینکه برجام را لغو کند. ترامپ هم مایل بود برجام توسط کنگره لغو شود، نه توسط خودش.
دوم اینکه متحدین اروپایی آمریکا همه مخالف این نقض برجام بودند و هستند و از این جهت میخواستند کنگره چنین کاری را نکند، هیئتهای متعددی به واشنگتن فرستادند و روسای کمیسیونهای مختلف و رئیس کنگره نمایندگان آمریکا با روسای دموکرات و جمهوریخواه صحبت کردند و همه سعی کردند کنگره را برحذر بدارند. این هم دومین عامل بود.
سومین عامل اینکه اگر بر اثر این نقض ایران هم واکنش نشان میداد و اقدام علیه امنیت و صلح جهانی صورت میگرفت، و در نهایت کنگره بود که مسئول این کار بود. پس کنگره احساس میکرد دونالد ترامپ کاری را که باید خودش انجام دهد یا خودش ادعا دارد انجام دهد؛
اما جو غالب حاکم بر جمهوریخواهان اینگونه نشان میداد که آنها خواهان لغو برجام هستند...
درست است در مجلس نمایندگان تعدادی جمهوریخواه تندرو هستند، اما این نظر همه اعضای کنگره نبود. بنابراین کنگره به این نتیجه رسید که نه در مجلس سنا و نمایندگان آمریکا به اندازه کافی رأی وجود دارد که علیه برجام موضعگیری کنند یا تحلیل و تفسیر کنند و نه اینکه اگر چنین کاری را کنند با حقوق بینالملل و با نقش آمریکا مساعد است. پس کنگره این دو ماه را گذراند، هیچ چیزی نگفت و الان توپ در زمین دونالد ترامپ افتاده است.
خب چه اتفاقی قرار است بیفتد؟
حالا دونالد ترامپ ممکن است خودش تصمیم دیگری بگیرد؛ در پانزدهم ژانویه موقعی که دونالد ترامپ قرار است موضوع تحریمها یا لغو تحریمها را تمدید کند، در آن موقع ممکن است این را امضاء نکند. و اگر لغو تحریمها را امضاء نکند، یعنی عملا برجام را نقض کرده است. یا اینکه ممکن است آن را امضاء کند، اما بیاید تحریمهای مشابه آنها را به نامهای غیر از هستهای؛ مثلا به بهانه برنامه موشکی ایران ارائه دهد. همان راه برای کنگره هم باز است، یعنی کنگره میتواند به اسم تروریسم، به اسم توسعه موشکی ایران، به اسم دخالت مثلا در یمن یا هر بهانه دیگری تحریمهایی را تصویب کند.
اولا این تحریمها اولاً باید غیرهستهای باشد، در واقع تحریم هایی که باعث نقص برجام میشوند، ثانیا این تحریمها جنبه دوجانبه خواهند داشت، نه جنبه بینالمللی. پس از نظر ساختار حقوقی، از نظر حقوق بینالملل، حتی اگر کنگره یا دونالد ترامپ تحریمی را تصویب کند، این تحریم برای بقیه اعضای جامعه جهانی لازمالاعتبار و لازمالاجرا نخواهد بود. مگر اینکه دونالد ترامپ قادر باشد اجماع جهانی علیه ایران به وجود آورد، یعنی کاری که در دوره جورج بوش شد. ولی از این بابت هم نسبت به سال ۱۳۸۵ شرایط جهانی فرق کرده، شرایط ایران هم فرق کرده است. در آن دوره آقای احمدینژاد بود که حرفهای ساختار شکنانه میزد، و با کشورها و قدرتهای جهانی تنش داشت ، الان دکتر روحانی این کار را نکرده، نمیکند، بلکه چنین سابقهای ندارد، اروپا هم مخالف آمریکا است، روسیه و چین مخالف آمریکا هستند، همچنین یک چنین زمینهای برای تایید یک تحریم جهانی بر مبنای تصمیم شورای امنیت سازمان ملل متحد وجود ندارد. این وضعیتی است که ما در حال حاضر شاهد هستیم.
به نظرتان کنگره میتواند تصمیم بگیرد ترامپ را از آن تاییدهای سهماهه معاف کند؟ یعنی اینکه با توجه به اینکه سررسیدهای تایید برجام توسط رئیس جمهور یک قانون داخلی آمریکا است، کنگره قانون دیگری تصویب کند که رئیس جمهور از این موضوع معاف شود؟
اینها برمیگردد به اینکه یک بحث همیشگی که من داشتم و آن داشتن لابی در آمریکا است. یعنی اگر ما یک لابی جاندار پروپاقرصی در آمریکا داشتیم که میتوانست در داخل مجلس نمایندگان یا مجلس سنا دوستانی داشته باشد که توصیه کند و آنها یک چنین نظری را پیش ببرند، بله، میتوانستند جلوی دونالد ترامپ را بگیرند و اصلا یک قانونی تصویب کنند که نیازی نیست رئیس جمهور این کار را کند؛ مثلا در مورد توافق هستهای برجام. ولی متاسفانه چون ما چنین اهرمی را در آمریکا نداریم و هیچ وقت هم دنبالش نبودیم، هیچ وقت هم حاضر نشدیم امنیتش را به رسمیت بشناسیم، در نتیجه یهودیها، اسرائیلی، عربها، عربستان، مصر، ترکیه، ارمنیها، هندیها، چینیها و همه در داخل مجلس نمایندگان و سنا دارای لابی هستند، ولی ایران چنین چیزی ندارد. به این خاطر ایران از این نظر بیسلاح است، بیدفاع است و کسی نیست که دنبال کار ایران باشد. همه کارت ایران را برای دشمنی بهکار میبرند، در حالی که باید کسانی باشند که مدعی یک چنین اقدامات تندروانه از سمت جمهوریخواهان یا لابی اسرائیل در داخل مجلس نمایندگان و سنا باشند.
به نظرتان اینکه کنگره کاری را انجام نداده و سکوت کرده، ترامپ در موضع ضعفی قرار دارد و شرایط برای او مطلوب میلش نیست؟
بله. عرض کردم که مجلس نمایندگان نخواست شوتی که دونالد ترامپ توپ را فرستاده به داخل کنگره، اینها به بازی آن تن دهند. آنها هم سکوت کردند. حالا این دو ماه تمام شده و میخواهند بگویند آقای دونالد ترامپ تو اگر میخواهی این کار را بکنی، خودت باید تصمیم بگیری. یعنی در حقیقت بیاعتباری یا اعتبارش، میافتد گردن ترامپ، به جای اینکه گردن مجلس نمایندگان بیفتد. ترامپ هم چون از عهدهاش برنمیآمد، میدید که هر اقدامی کند از نظر سیاسی، اروپاییها چه با روسیه مخالفت کنند و حقوق بینالملل با آن مخالفت میشود، پس ترامپ میخواست زرنگی کند و این توپ را شوت کرد به سمت دروازه کنگره نمایندگان. آنها هم او را تحویل نگرفتند.
موضوعی که خانم موگرینی در رابطه با متن برجام به آن اشاره کرده بود که به عنوان یک راز از آن یاد کرده بود آیا بار معنایی خاصی دارد؟ اینکه در مقدمه برجام یک نیم جمله به درخواست ایران گنجانده شده که مضمون آن این است که این توافق میتواند زیربنایی برای تعامل بر سر مسایل دیگر باشد؟
باید گفت که این به خودی خود موضوع منفی برای ایران و برجام نیست. به هر حال ایران تمایل دارد ترتیبات منطقه ای برای ایجاد صلح منطقه ای و گفت و گوهای منطقه ای ایجاد شود تا فضای تنش آمیز منطقه ای رفع شود. آقای ظریف بارها طرح صلحی برای یمن پیشنهاد داده و راه پایان جنگ را گفت و گو قلمداد کرده است. همچنین بارها گفته شده است همه مسائل و تنشهای منطقه ای راهی جز گفت و گو و راه حل سیاسی ندارد. از این رو اینکه در برجام منطقه ای به تعبیری شکل بگیرد و یا گفت و گو ها و مذاکراتی شبیه مذاکرات برجام برای پایان دادن به مسائل منطقه ای شکل گیرد روند مثبتی می تواند باشد.
محمد اکبری
- 17
- 4