ايثارگري و دگرخواهي از ويژگيهاي بيشتر ايرانيان است. اين موضوع در طول تاريخ سبب سربلندي شده است ولي برخي در اين ميان از اين ويژگي خوب مردم كشورمان سوءاستفاده كردهاند. در اين بين مردم كشورمان با وجود آنكه دلشان براي مردم مظلوم فلسطين ميسوزد و به دنبال رهايي آنها از دستان رژيم صهيونيستي هستند، به برخي گروههاي فلسطيني نگاهي اينچنيني دارند. براي مثال ميتوانيم حماس را نام ببريم؛ گروهي كه سالها خلاف منافع ايران و جمهوري اسلامي عمل كرد ولي گويي اين روزها كه آبها از آسياب افتاده است و دشمنان نظام اسلامي در منطقه به اهداف خود نرسيدهاند و به تبع آن حماس نيز به مقصد خود نرسيد، اسماعيل هنيه، ريیس دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) در نامهاي به رهبرمعظم انقلاب اسلامي سعي ميكند تا خود را پشيمان نشان دهد.
هنیه در اين نامه با اشاره به ابعاد توطئه بزرگ استکبار علیه قدس و ملت فلسطین با هدف سرنگونکردن غزه بهعنوان قلعه مقاومت و پایان دادن به مبارزه علیه رژیم اشغالگر و عادیسازی روابط حکام وابسته منطقه با آن، از حمایتهای ملت ایران و هدایتهای رهبر انقلاب اسلامی از جنبش مقاومت قدردانی و تاکید کرد:« ما با شروع انتفاضه خروشان مردمی در داخل کرانه باختری و قدس، به اذن خداوند توطئه طاغوتِ عصر (ترامپ) و حاکمان نفاق در پایتختهای دور و نزدیک را در پایان دادن به مساله فلسطین، خنثی خواهیم کرد».
هنیه در این نامه با اهدای سلام فرماندهان و مجاهدان جنبش حماس و همه مردم فلسطین به رهبر انقلاب اسلامی و ملت ایران، از ایرانیان بهعنوان مردمی اصیل که در کشوری با ثبات، مقاوم و استکبارستیز زندگی میکنند، یاد کرده و افزوده است:« تمامی مردم پایدار فلسطین مواضع ثابت و ارزشمند جمهوری اسلامی در مساله فلسطین و قدس و حمایت از مقاومت مردمی فلسطین با انواع کمکها را میستایند. در این نامه به دسیسههای بزرگ و خطرناکی که علیه امت اسلامی و بهویژه قدس شریف در جهت نابود کردن پایههای مقاومت در جریان است، اشاره و افزوده شده است:
« اگرچه این توطئهها از گذشته برای ما واضح بود اما در ماهها و روزهای اخیر با کنفرانس ریاض و سخنان ترامپ که ایران، حزب ا... و حماس را دشمنان صفکشیده خود خواند و بر نگرش صهیونیستیاش در مساله قدس بهعنوان پایتخت یهود تاکید کرد، این حقیقت آشکارتر از قبل شده است.هنیه در ادامه با برشمردن بخشی از آلام مردم فلسطین و محاصره و تحریم همهجانبه دارویی، پزشکی و اقتصادی علیه ساکنان غزه با هدف ایجاد بحران انسانی و تضعیف مهمترین قلعه مقاومت، گفته است:«آمریکا و برخی حاکمان شکستخورده درصددند به مساله فلسطین و مقاومت در مقابل رژیم اشغالگر پایان دهند تا رهبرانی که برای رضایت آمریکا و اسرايیل لَهلَه میزنند بتوانند روابط خود را با رژیم صهیونیستی عادی و برملا کنند و در مقابل، با جهتدادن دشمنیها به سمت ایران و تحریک تعصبات شیعه و سنی، قطبنمای امت اسلامی را منحرف کنند».
ريیس دفتر سیاسی حماس در این نامه، اعلام پایتختی قدس برای رژیم صهیونیستی از جانب آمریکا را گامی در جهت برداشتن موانع از راهِ حکام منطقه برای همپیمانی عربی- اسرايیلی و خلع سلاح مقاومت دانسته و خطاب به رهبر انقلاب اسلامی افزوده است:« بنده به نقش بزرگ حضرتعالی در هدایت جمهوری اسلامی و فرماندهان مومن آن برای رویارویی با پروژه تمامکردن مساله فلسطین و همچنین به بیاناتتان برای خیزش امت و پرهیز از پرتگاهی که حاکمان نفاق و توطئه به آنسو سوق میدهند، ایمان عمیق دارم». در ادامه نامه از حضور ایران در کنار فلسطین در مراحل دشوار و عمل به وظیفه اسلامیِ حمایت از مقاومت، قدردانی و گفته شده است:« بیشک ایران با هدایتهای بزرگوارانه رهبر معظم انقلاب اسلامی، برتری بزرگی در تقویت مجاهدان و ریشهدار کردن گزینه مقاومت و مبارزه در فلسطین داشته و خواهد داشت».
هنیه راه خنثیکردن توطئه جاری علیه فلسطین و مساله قدس را انتفاضه خروشان مردمی در داخل کرانه باختری و قدس خوانده و افزوده است:« ما این تصمیم را با حضور مردم خود در داخل و خارج حمایت خواهیم کرد تا تصمیم طاغوت عصر یعنی ترامپ در توطئه بزرگی که در پایتختهای دور و نزدیک برای پایان دادن به مسئله فلسطین بهویژه نماد دینی آن یعنی قدس ایجاد کرده است، خنثی شود و به اذن خداوند هرگز اجازه نخواهیم داد این توطئه تحقق یابد».
آزموده را آزمودن خطاست
اينكه حماس عين يك ابزار استفاده شده، اين روزها كارايي خود را از دست داده و از حمايتهاي عربي محور-غربي نااميد شده است در نامه هنيه احساس ميشود ولي بيشك مسئولان ما مانند اين سالها كه به اين گروه توجهي نكردند در ادامه نيز اهميتي به آنها نخواهند داد زيرا اين گروه خود جنبش خوانده امتحانش را در گذشته پس داده است. همه به خاطر داريم كه در اوج درگيريهاي سوريه، حماس به دليل ايدئولوژي اي كه داشت چگونه با بودن اسد مخالفت ميكرد و حتي گاهي نيز در ميان اخبار مطالبي منتشر ميشد كه بيانگر نزديكي تفكر بخشي از فلسطينيها با داعش بود؛ زيرا در مراسمهاي خود از پرچم آن دولت فروپاشيشده استفاده ميكردند. شايد يكي از مستندترين بخش اين ماجرا به موضوع فلسطینیاني بازگردد كه در نوار غزه تشييع شدند.
در آن زمان جنگ داعش و حاميان اسد به شدت فضاي رسانهاي را به خود اختصاص داده بود و اينكه برخي از فلسطينيها با پرچم اين گروه خود دولتخوانده تروريست، اينگونه همگرايي كنند جاي نقد داشت. در همان زمان رسانههاي داخلي محافظهكار در اين باره نوشتند:«ساکنان نوار غزه روز شنبه پیکر دو جوان فلسطینی را از در اردوگاه الشاطی تشییع کردند در حالی که پرچمهای سیاه داعش را در دست داشتند.خودروی این دو در نزدیکی منزل «اسماعیل هنیه» معاون ريیس دفتر سیاسی حماس و نخست وزیر سابق دولت فلسطین در اردوگاه الشاطی واقع در غرب شهر غزه در حرکت بود که جنگندههای صهیونیستی آن را هدف قرار دادند. «اسامه حسن موسى الحسومی» ۲۹ ساله ساکن بیت لاهیا و «محمد فصیح» ۲۴ ساله ساکن محله شیخ رضوان که هر دو از مبارزان گروههای ناصر صلاحالدین، شاخه نظامی کمیتههای مقاومت فلسطین هستند، در این حمله جان خود را از دست دادند.مراسم تشییع پیکر این دو فلسطینی درحالی که پیکر آنها در تابوت در پرچم گروه تروریستی داعش پیچیده شده بود تشییع شد. تعداد بسیاری پرچم داعش نیز در دست تشییع کنندگان بود. پایگاههای خبری وابسته به تکفیریهای داعش نیز مدعی شدهاند که این دو فلسطینی از اعضای این گروه بودهاند».
رد خون مردم يمن بر دامان حماس!
اندكي بعد و زماني كه دومين سناريوي عبري-عربي-غربي براي زمين زدن جمهوري اسلامي، يعني ماجراي جنگ يمن آغاز شد نيز، اين جماعت راهبردي متفاوت با سياستهاي ايران را در منطقه پيش گرفتند و به نوعي با دشمنان ما همراهي كردند. در همان روزهاي ابتدايي سال ۹۴ كه عربستان تجاوز خود را به يمن آغاز كرد، حماس با حمايت اين جنايت، برگ ننگيني ديگر در كارنامه خود به ثبت رساند. در همان زمان خبرگزاري فارس در خبري نوشت:« حماس ضمن اعلام حمایت قاطع از حمله نظامی علیه یمن افزود که برخی اخبار مبنی بر اختلافات داخلی درباره این موضع حماس صحت ندارد.حماس هرگونه اختلافات داخلی پیرامون حمایت از تجاوز نظامی عربستان و متحدانش علیه یمن را تکذیب کرد و بر همراهبودن این جنبش با عملیات عربستان علیه حوثیهای یمن تاکید کرد.
سامی ابوزهری، سخنگوی حماس گفته است كه برخی گمانهزنیها پيرامون اختلافات داخلی حماس در قبال عملیات «توفان قاطع» صحت ندارد و آنچه روزنامه های مصری در این خصوص منتشر کردند کذب محض است. تمامی مواضع حماس پس از بحث و گفتوگوی اعضای آن اتخاذ میشود و با وجود اختلاف نظرها در نهایت یک موضع ثابت اعلام میشود و کسی با آن مخالفت نمیکند.حماس از همان ابتدای آغاز تجاوز نظامی عربستان علیه یمن در ۱۳ روز پیش(به تاريخ روزگزارش كه اوايل سال ۹۴ نگارش شده بود) حمایت خود را از آن اعلام کرد».
پولپرستي
در همان بازه زماني بود كه سيدحسننصرا...، دبيركل حزبا... لبنان در سخنراني اي كه برخي رسانهها آن را تاريخي و كوبنده خواندند از پشتپرده حماس رونمايي كرد. رهبر مقاومت لبنان در سخنرانی خود که بهصورت مستقیم از چندین شبکه پخش می شد به بررسی تحولات منطقه پرداخت و گفت:«هنگامی که سعودیها در دیدار با هیاتی از حماس از آنها خواسته بودند تا رابطهشان را با ایران قطع کنند، آن ها در پاسخ گفته بودند که ایران از ما حمایت مالی، تسلیحاتی، آموزشی کرده است، اما اگر عربستان ما را حمایت کند و به ما سلاح دهد ما نیز با ایران قطع رابطه میکنیم. وی در مورد یمن گفت: در یمن چه کار کردید؟
عربستان دهها سال است که بر یمن سیطره دارد و در هر موضوعی دخالت میکند، پس رفاه و ثبات در یمن کجاست؟ پیوستن یمن به شورای همکاری خلیج فارس را رد کردید و با مردم این کشور با استکبار و خواری برخورد کردید، آیا شما ۶ جنگ علیه انصارا... یا به قول شما، حوثیهای محاصره شده در صنعابه راه نینداختید؟ و پس از آن از آن ها خواستید تا نزد شما بیایند و با شما به گفتوگو بنشینند، شما در یمن جز حمایت از جماعت تکفیری و تغییر مذاهب چه کار دیگری انجام دادید؟»
سند خيانت
قبل از شروع شدن بحران يمن و حتي قدرت گرفتن داعش، رسانههاي مختلفي از سياستهاي اين گروه يا به قول دوستدارانش جنبش، رونمايي و اعلام كردهبودند كه اين جماعت هرجا پول باشد بنده پول هستند و نبايد اجازه داد به بازي خود ادامه دهند. در همين راستا، تابناك از رسانههاي جريان محافظهكار در گزارشي كه اوايل دولت اول روحاني منتشر شده بود خطاب به مسئولان نوشت كه خالد مشعل را به ايران راه ندهيد! در اين گزارش آمده بود:«چند روزی است که خبرهایی مبنی بر سفر ريیس دفتر سیاسی حماس به تهران شنیده میشود و آن گونه که از خبرها برمیآید، وی قرار است در این سفر، «توضیحاتی چند» به مقامات مسئول در ایران بدهد. از آخرین باری که خالد مشعل راهی ایران شد، دو سال میگذرد. او دو سال پیش(سال ۹۰) به ایران آمد و به مانند همیشه، مورد استقبال گرم مقامات ایرانی قرار گرفت، اما آنچه او در این دو سال کرد و آنچه گفت، مصداق بارز «نمک خوردن و نمکدان شکستن» بود؛
امری نکوهیده و ناپسند که خود او در این دو سال بهتر از همه، میزان این ناسپاسی را میداند. خالد مشعل پس از سرنگونی محمد مرسی تاکنون حرفی نزده است. او در دوحه و در ویلایی که سران قطر به او دادهاند زندگی میکند و دلداریهای نخستوزیر خودخواه ترکیه هم نتوانسته او را از کنج عزلت بیرون بیاورد. مشعل که چند سال پیش در دانشگاه تهران به طور ضمنی از حمله ایران به رژیم صهیونیستی انتقاد کرده و از ایرانیها خواسته بود تا «اسراييل را بر سر فلسطینیها خراب نکنند» پس از آن همه خرابکاری در سوریه و وارد کردن اعضای حماس و گردانهای قسام به درگیریهای این کشور، اکنون که بوی شکست به مشامش رسیده، مسیر «بادبان» را عوض کرده و میخواهد با همان زبان پر از تملقش به تهران بیاید که «گذشتهها گذشته» است و روابط تهران ـ غزه دوباره باید تجدید شود و آنچه روی داده، یک سوءتفاهم بوده است!بیگمان آنچه مشعل و برخی اطرافیان او در این دو سال انجام دادند،
«خیانتی» بزرگ نه تنها در حق محور مقاومت بود که شاید آن همه میهماننوازی سوریها را نيز به باد هوا داد و باعث شد، کسی دیگر به این جماعت اعتماد نداشته باشد. مشعل در حالی راهی تهران میشود که هنوز «تیپ احفاد الرسول» ـ که با پول قطریها و عضویت اعضای حماس تشکیل شد ـ در سوریه در حال نبرد با ارتش و ملت سوریه است. خالد مشعل اندیشه آزادی فلسطین را به کناری نهاد و به اندیشههای پوسیده اخوانالمسلمین تکیه کرد که حتی توان یک سال حکومت در مصر را هم نیافت و در ترکیه هم داد مردم این کشور را درآورده است.
او گمان میکرد با پیروزی اخوانیها در مصر، دیگر نیازی به ایران و سوریه و حزبا... ندارد و در حالی فلسطین را واگذاشت و سرمست از پیروزی محمد مرسی در مصر «گونههای» گلانداختهاش را جلوی دوربینهای تلویزیونی میآورد که در غزه کمبود شدید مواد غذایی، دارویی، سوخت و نرسیدن دلارهایی که قطر و عربستان تقبل کرده بودند، صدای مردم و کارمندان دولت حماس را درآورده بود و مرسی خود دستور تخریب تونلهای غزه را صادر کرد.متاسفانه در دو سال گذشته، این رفتارهای زشت و البته نه چندان دور از انتظار، از سران حماس سر زده و همین امر چند بار به علت رفتارهای مشعل تا مرز جدایی و چنددستگی پیش رفت.
ناگفته نماند که وجود هزاران سند و مدرک، نشان میدهد اعضای حماس سازمان یافته راهی سوریه شده و علیه ارتشی که آنها را برای نبردهای ۲۲روزه و هشت روزه علیه رژیم صیهونیستی آموزش داده و موشک و سلاح در اختیارشان گذاشته بود، وارد نبرد شدند. گفتنی است، تاکنون بیش از ۱۲۰۰ فلسطینی عضو حماس به دست ارتش سوریه به هلاکت رسیدهاند که شوربختانه برخی از آنها از افسران پلیس و فرماندهان گردانهای قسام است. شاید بتوان هر چیز را فراموش کرد، ولی دور افتخار زدن مشعل و دیگر رهبران حماس با پرچم تروریستهای سوری در غزه را نمیتوان به هیچ عنوان از یاد برد. مشخص نیست که مشعل با چه رویی میخواهد به ایران بیاید و در تهران نیز با چه استدلالی میخواهند از او استقبال کنند؛ اما آنچه مشخص است، «آزموده را آزمودن خطاست». ابو ولید امتحان خود را پس داده و نشان داد که به جریان اخوانی بیشتر از جریان مقاومت اعتقاد دارد؛
بنابراین، بهتر است راهی خیابانهای قاهره شود و برای آزادی مرسی و محمد بدیع و خیرتالشاطر شعار دهد و کار نبرد با ارتش رژیم صهیونیستی و آزادی قدس شریف را به اهلش بسپرد. در این میان نخست از مقامات کشور انتظار میرود که مشعل را به دلیل رفتارهای نامعقول و آگاهانهاش در برابر محور مقاومت که باعث به شهادت رسیدن صدها جوان رعنای شیعه شده، به تهران راه ندهند و اگر قرار است به تهران بیاید، در حد مدیرکل یکی از دفاتر وزارت خارجه از او استقبال شود و در پایان نیز تجدید رابطه با حماس را به برکناری او، موسی ابومرزوق و همه کسانی که در این دو سال خون به دل محور مقاومت کردند، منوط کنند. چنین افرادی به هیچ عنوان قابل اعتماد نیستند، چرا که سلاحهای اهدایی ارتش سوریه را از خانههای خود بیرون کشیدند و در اردوگاههای یرموک و الحسینیه، نه تنها فلسطینیکشی کردند، بلکه صاحبان سلاح را هم از پای درآوردند و امروز در به در دنبال جایی هستند تا یک بار دیگر دفتر و دستک خود را در آنجا راه بیندازند. در پایان باید گفت، هیچ کشور عربی به دلیل رفتارشان در قبال دولت و مردم سوریه، حاضر به راه دادن به آنها نیست، چرا که به شدت از خیانت آنها میترسند».
روند دورويي
البته «قانون» نيز در مطلبي تفكر اين گروه را زير سوال برده بود و در گزارشي با تيتر«حماس؛ شمارهحسابي در تهران، سنگري در رياض» خطر اعتماد به اين گروه را گوشزد كرده بود.در اين گزارش آمده بود:« بیداری اسلامی یا همان بهارعربی از تحولات بزرگ در منطقه بود که تعریف جدیدی را وارد معادلات خاورمیانه کرد.کشورها و گروههای سیاسی موثر در منطقه با یارکشیها، مرزبندیهای خود را با یکدیگر مشخص کردند. در این بین عربستان وترکیه در یک سو بودند، قطر در یک سمت و جمهوری اسلامی ایران نیز جایگاه ویژه خود را داشت.
این بازی برای زمانی بود که هنوز بحران سوریه به وجود نیامده بود.بعد از حوادث سوریه، جمهوری اسلامیایران مواضعی را اتخاذ کرد که به مذاق برخی همپیمانان ایران در منطقه خوش نیامد و حماس نیز در آن دستهبندی قرار میگرفت.حماس از آنجایی که جزو اخوان المسلمین به حساب میآید و ازتفکرات آنها پیروی میکند،حمایت نظام جمهوریاسلامی را از دولت سوریه که برخی مخالفان آن از اعضای اخوان بودند برنتابید و با مخالفان دولت اسد همکاسه شد و این آغاز افزایش تنشهای تهران با حماس بود.
حال بعد از سالها که مناقشات سوریه از یک روند مشخص و رو به رشدی به نفع اسد در حال شکلگیری است، حماس به سرکردگی خالد مشعل برای تلافی تلاشهای جمهوری اسلامی در راستای حل بحران سوریه و حمایت از دمشق، به سمت ریاض نیلپیدا کرده است تا سعودی ها را در غلبه به یمنیها کمک کند. بازی حماس در این برهه حساس منطقه را نمیتوان در راستای کمکهای مادی یا حمایتی ریاض دانست چراکه در جنگ اخیر صهیونیستها با غزه بیشترین کمک را سعودیها به تل آویو کردند و تنها حمایتیکه از مردم غزه داشت، ارسال کفن برای شهدای غزه بود!نزدیکی حماس به عنوان نهادی که عنوان «حامی حقوق مردم فلسطین» را بر دوش میکشد به آل سعود جز با تفکرات ایدئولوژیکی وهابیگری هیچ توجیه دیگری ندارد.اوایل سال جدید شمسی که حمله سعودیها به یمن در صدر اخبار جهان قرار گرفت.
این رویداد در نوع خود قابل توجه و تامل بود ولی بعد از در فضای سیاسی بحث کمک حماس به آل سعود در جنگ با یمن مطرح شد ولی در آن زمان هیچ یک از مقامات ایرانی و منطقه ای این خبر را تايید نکردند تا روز آخر ماه رمضان که خالد مشعل عازم ریاض شد و همدستی حماس با سعودیها را علنی کرد. همانطور که در گذشته نیز رسانهها اعلان کرده بودند حماس با اعزام نیرو به یمن برای عربستان تونل حفر می کند و میجنگد. شنیده ها حاکی از آن است که در این سفر نیز قرار شدهاست حماس نیروهای ویژهای رابرای مبارزه با گروه های مردمی انصارا… به یمن اعزام کند.البته هنوز اطلاعات کاملی از جلسه خالد مشعل، رييس دفتر سیاسی حماس با سلمان بن عبدالعزیز منتشر نشده است ولی اسماعیل هنیه، معاون ریاست دفتر سیاسی حماس اعلام کرد سفر هیاتی از این جنبش به عربستان موفق و مثمرثمر بوده است.
به گزارش فارس،بر اساس گزارش خبرگزاری فلسطینی «صفا» هنیه گفته بود كه این سفر خوب و موفقیتآمیز بود و امیدواریم که آغازی برای بازگشت روابط تاریخی و برادرانه با برادران سعودیمان باشد! وی افزود ما از نتایج این سفر خوشحالیم و از مقامات عربستان به ویژه پادشاه، ولیعهد و ملت این کشور به دليل موضع حمایتگرایانه همیشگی از مساله فلسطین قدردانی میکنیم.این یک رابطه طبیعی میان ما و عربستان و برادران عرب است زیرا حماس یک جنبش آزادیبخش ملی-عربی- فلسطینی است و همه امت و تمام کسانی که روی خاک فلسطین هستند باید از میراث آن دفاع کنند.این اظهارات و موضعگیری های حماس در حالی که تهران دوران بحرانی خود را با ریاض پشتسر میگذارد، بسی جای تامل و درنگ دارد».
سابقه بد حماس
در همان زمان، محمداسماعیل کوثری، از فرماندهان اسبق سپاهپاسداران و عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس وقت كه امروز معاون قرارگاه ثارا... تهران است در پاسخ به «قانون» در رابطه با این نوع اقدامات حماس گفته بود:«چنین اشتباهاتی را حماس در گذشته نیز انجام داده است و در بحث سوریه درس نگرفت و دچار اشتباهات استراتژیک شده اند. حماس باید بداند که ملت فلسطین از طریق بده بستان با مسئولان رژیم عربستان به حق خود نمی رسد. خالد مشعل باید تصمیم دقیقتری بگیرد و برای دوروز دنیا به دامان جنایتکار سعودیها نرودتا مردم فلسطین نسبت به اطمینانی که کرده اند پشیمان نشوند. جمهوری اسلامی ایران این اقدامات را تحمل میکند و در زمان مناسب تصمیمی را خواهد گرفت که به نفع مردم مظلوم فلسطین باشد».
نگاه ابزاری
از سوی دیگر نوذرشفیعی، عضو کمیسیون امنیت ملی وسیاستخارجی مجلس وقت نیز در گفت و گو با «قانون»با انتقاد از عملکرد حماس تاکید کرد:با این اقدامات حمایتهای ایران از مردم مظلوم فلسطین قطع نمی شود. حماس آشکار و پنهان با عربستان رابطه داشت و همواره سعی کرد از هر دو کشور ایران و عربستان با هم استفاده کند. حماس نباید نگاه ابزاری به دو کشور داشته باشد. نگاه ایران به حماس به دلیل دفاعی که از مردم فلسطین میکند، ایدئولوژیکی است و حماس هم باید همین نگاه را به ایران داشته باشد و از منظر اسلامی به مسائل نگاه کند. عربستان یک نگاه ابزاری به حماس دارد وامیدواریم حماس نیز همین دیدگاه را داشته باشد و اگر غیر از این باشد و حماس به آل سعود سوق پیداکند، گرایش به سمت وهابیت است و این برای اسلام و صلح بین الملل خطرناک است».
اقدام عليه ايران
منصور حقیقت پور نيز كه در آن زمان نایب ريیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس بود در این راستا به «قانون» گفت:«این اولین اشتباه حماس نیست و در طول سالها این اقدامات را انجام داده و متنبه شده ولی متوجه نشدهاست. حماس بارها علیه ایران با کشورهای مختلف مانند ترکیه و قطر همپیمان شدهاست ولی باید توجه داشت که ما آرمانمان در راستای حمایت از فلسطین را رها نمیکنیم. اگر حماس سوگیری خود را اصلاح نکند از توان جمهوری اسلامی ایران نمیتوانداستفاده کند. خاطرمان هست در زمانی که مردم غزه نیازمند غذا و داروبودند عربستان برای غزه کفن ارسال کرد و این نشانگرآن است که آل سعود نسبت به مردم فلسطین موضع مثبتی ندارد و حماس باید متوجه این امر باشد».
اعتماد ممنوع!
همينگونه كه شاهد هستيم حماس پيشينه مناسبي نداشته و امروز كه در منطقه جايگاهي ندارد نبايد به اواعتماد كرد. مردم ايران دفاع از مردم مظلوم فلسطين را بر مبناي قانون اساسي وظيفه خود ميدانند ولي نبايد به گونهاي عمل كرد كه هردسته و گروهي به خود اجازه دهد كه مدتي به ايران پشت كند و هرگاه دستش خالي شد دوباره به سمت ايران بازگردد.
- 19
- 1