در تلاطم حملات تبلیغاتی آمریکا، اسرائیل و عربستان علیه ایران که در یک سال گذشته با آمدن دونالد ترامپ، موقعیت ظهور پیدا کرده، اجلاس «داووس» سوئیس فرصت بینظیری برای طرفین اعم از ایران یا دشمنانش به شمار میرفت که بتوانند نظرات خود را مطرح و تبلیغ کنند. با اوجگیری تبلیغات دشمنان علیه ایران در این اجلاس، افکار عمومی کشورمان متوجه این سؤال شده که چرا ایران امسال در این اجلاس حضور نداشته است؟ نزدیک سه دهه از عمر مجمع اقتصادی یا اجلاس داووس میگذرد. مجمع اقتصادی داووس، نسل جدیدی از سازمانهای بینالمللی است که برخی از نرمهای گذشته این سازمانها را شکسته است. بزرگترین سازمان بینالمللی بعد از جنگ دوم جهانی، سازمان ملل متحد است که دستاوردهای فراوانی داشته ولی تعداد ناکامیهای آن هم کم نبوده است.
سازمان ملل متحد در حقیقت یک سازمان بیندولتی است که تعداد اعضای آن با تعداد کشورهای موجود در جهان تقریبا برابری میکند. در چهار دهه گذشته کانالی هم برای ابراز نظر سازمانهای غیردولتی و سازمانهای مردمنهاد در سازمان ملل متحد تعبیه شده ولی تصمیمات و ابراز نظرهای اصلی، کماکان برعهده دولتها است. مجمع اقتصادی داووس که اساس کارش را اقتصاد بهعنوان لوکوموتیو حرکت جهانی قرار داده، نیمنگاهی هم به مسائل سیاسی و بعضا اجتماعی و... دارد. دکتر شواب، از استادان دانشگاههای سوئیس که بنیانگذار این مجتمع است، در همان اوان با بسیاری از صاحبنظران در سرتاسر جهان مشورت و تبادلنظر کرد تا سازمانی جدید عرضه دارد که نقیصه سازمان ملل متحد را نداشته باشد. مهمترین نکتهای که در این مجمع اقتصادی مورد توجه قرار گرفته، تنوع و نقش بازیگران مختلف در صحنه بینالمللی است.
به عبارت دیگر در قرن بیستویکم، فقط دولتها نیستند که در عرصه جهانی نقشآفرینی میکنند بلکه سازمانهای غیردولتی، صاحبان شرکتها و کارخانجات بزرگ، صاحبنظران و متخصصان عالیرتبه در هر رشته، مقامات حاضر و سابق در ظرفیت شخصی و برخی دیگر در کنار دولتها، بر سرنوشت جهان تأثیرگذارند و این تأثیر سالبهسال افزونتر میشود. مجمع اقتصادی داووس نه ادعای جایگزینی سازمان ملل متحد را دارد و نه میتواند آن بار سنگین را بر عهده بگیرد ولی میتواند در اجلاس سالانه خود جمعی از بازیگران را دور هم جمع کرده و به بحث و تبادلنظر و تصمیمسازی برسد.
این اجلاس هیچ بیانیه یا قطعنامهای صادر و هیچ تصمیمی را اعلام نمیکند بلکه هر شرکتکننده و از جمله مقامات کشورها نتایج لازم را از این اجلاس میگیرند و برای اجرای آن با بازگشت به کشورشان، مقدمات لازم را در عرصه جهانی و از جمله در سازمان ملل متحد فراهم میکنند. اکنون با این شناخت میتوان گفت همه دشمنان ایران و از جمله دونالد ترامپ و نتانیاهو در این اجلاس شرکت کردند تا بتوانند بر روند تصمیمسازی جهان تأثیر گذاشته و سپس با تصمیمگیران در کشورهای خود بر اساس تبادلنظرها و کیفیت فضای افکار عمومی در سطح جهان، بهترین و مناسبترین تصمیم را اتخاذ کنند. دونالد ترامپ و نتانیاهو بر طبل شکستن یا اصلاحیهزدن بر توافق هستهای کوبیدند و موضوعات توسعه موشکی ایران، نقش و نفوذ ایران در خاورمیانه و اعتراضات مردمی در ایران را مطرح و سعی کردند فضای جهانی را علیه ایران تحریک کنند.
وزیرخارجه آمریکا که از تور دیدار با رؤسای کشورهای بریتانیا، آلمان و فرانسه بر میگشت، در داووس آخرین رایزنیها را به عمل آورد و اعلام کرد سه کشور مزبور با تشکیل کمیتههایی برای بررسی اصلاحیهزدن به توافق هستهای ابراز آمادگی کردند. اگرچه عربستان و یارانش همان لحن دشمنی را حفظ کردند ولی نسبت به لجاجت گذشته، پنجرهای گشودند که راه برای بازگشت به گذشته با ایران باز است. یقینا حضور دکتر روحانی، دکتر ظریف، دکتر نهاوندیان و سایر توانمندان دیپلماسی و اقتصادی آشنا به مراودات جهانی در داووس میتوانست کارساز باشد و ضمن رد اتهامات بیاساس، بر افکار تصمیمسازان جهان تأثیر جدی بگذارد.
اینکه وزارت امور خارجه، حضور دکتر ظریف در داووس را به صلاح ندانسته باشد، بعید است ولی امکان دارد نظام به دلایلی این حضور را امسال به صلاح ندیده است. شاید بتوان گفت یک دلیل احتمالی این است که ایران نخواسته در معرض رایزنی برای تشکیل کمیتههای مورد علاقه آمریکا قرار گیرد که برای بحث و بررسی مجدد روی برجام قصد تشکیل آن را دارند. در این صورت ایران باید تلاش مضاعفی صورت دهد تا بتواند تبلیغات سوء دشمنان در داووس را از ذهن تصمیمسازان و تصمیمگیران جهان بزداید و با اروپاییها به تفاهمی پذیرفتنی دست یابد.
سیدعلی خرم*نماینده سابق ایران در مقر اروپایی سازمان ملل
- 18
- 1