از زمان به قدرت رسیدن ترامپ تهدیدات بسیاری متوجه برجام شده است. ایالات متحده با گذاشتن شرط مذاکره موشکی برای ایران، وصل شدن مذاکره موشکی به برحام را شرط تایید برجام می داند. امریکا بجز این، تهدیدات بسیاری را متوجه فعالیتهای منطقه ایران کرده و استدلال می کند برجام با یک ایران آرام و سر به راه معنا پیدا می کند و اگر ایران در منطقه به فعالیتهای ثبات زدای خود ادامه دهد ادامه و حفظ برجام معنا پیدا نمی کند و از این رو باید از بین برود.
در این بین اروپایی ها در فضای دوگانه ای قرار گرفته اند. هم تلاش می کنند حضور امریکا در برجام ادامه پیدا کند و هم ایران برای برخی مذکرات به پای مذاکره بیاید. روند آینده این منازعه به چه سمت خواهد رفت؟ ایران راضی خواهد شد فعالیتهای شروط امریکا را جدی بگیرد؟
در این باره با سید محمد علی حسینی سخنگوی اسبق وزارت امور خارجه و سفیر سابق ایران در ایتالیا در کافه خبر خبرآنلاین گفت و گو کرده ایم که از نظر می گذرانید.
به نظرتان کلیت برجام در حال حاضر از هر دو سو زیر سوال نرفته است؟ برخی می گویند برجام شکل گرفت که منازعهای که بین ایران و آمریکا وجود داشت حل شود، اصلیت مذاکره هم بین ایران و آمریکا بود؛ اروپاییها، روسیه وچین هم بودند، ولی وقتی ایران و آمریکا به نتیجه رسیدند، کلیت برجام شکل گرفت، ولی در حال حاضر رفتار آمریکا عوض شده و آنها رژیم چنج را دنبال میکنند، از این طرف نگرانی آمریکا این است که برجام شکل گرفته است که یک ایران آرام را در منطقه داشته باشیم. اما برجامی که در سایه آن ایران بتواند در منطقه و در سوریه، عراق و یمن حضور داشته باشد، به درد نمیخورد، پس باید عوض شود و باید در موردش صحبت شود. ارزیابی شما چیست؟
اساسا آنچه که تحت عنوان مذاکرات برای رسیدن به توافق هستهای صورت گرفت، فقط گفتگو و مذاکره پیرامون برنامه هستهای جمهوری اسلامی ایران، و نه حل و فصل منازعه میان ایران و آمریکا،بود؛ یک بحران ساختگی که به هر حال طرفهای غربی نقش بسیار عمدهای در آن داشتند . از ابتدای مذاکرات هم برای همه مشخص بود، یعنی هم برای طرف ایرانی، هم روسی، هم چینی، هم اروپاییها و هم آمریکاییها که موضوع مذاکرات برجام صرفا هستهای است و هیچ ارتباطی به موضوعات دیگر ندارد. آن چیزی که اروپاییها هم بارها روی آن تاکید و تصریح کرده اند، همین است که آنچه شکل گرفته، فقط به مسائل هستهای جمهوری اسلامی ایران میپردازد ؛
و لذا این توافق هم هیچ ارتباطی به موضوعات دیگر مثل مسائل حقوق بشر یا فعالیتهای جمهوری اسلامی ایران در منطقه و اینها ندارد و نخواهد داشت؛ توان موشکی ایران هم همینطور. طرف آمریکایی هم پذیرفته و این توافق را امضاء کرده و همه محتوای برجام، اشاره به مسائل هستهای دارد. بنابراین جمهوری اسلامی آنچه که بهعنوان موضع خود تا به حال مطرح کرده و مطرح میکند، یک موضع اساسی است . مطالبی که اکنون طرف آمریکایی مطرح می کند، یکسری اتهامات بیپایه و بیاساس و یکسری خواستهها و زیادهطلبیها است که به تهدیدات و لفاظیها و به قول معروف لجنپراکنیها نیز آمیخته شده . دولت آمریکا در دوره آقای ترامپ هم از ابتدا این موضوع را پردهپوشی نکرده که ما برجام را اساسا نمیخواهیم. بلکه تصریح ورده که نابودش می کنیم ویا به هم می ریزیم.این رفتار و مدل برخورد کاملا غیرمتعارف و غیرمنطقی است، خودخواهانه ،قلدرمآبانه وغیرقانونی است و هیچ پشتوانهای ندارد.
بنابراین مسائل دیگری که مطرح میکنند و نسبت میدهند به برجام، اصلا موضوعیت ندارد. ضمن اینکه دست جمهوری اسلامی ایران در حوزههای دیگر مانند حوزههای حقوق بشر، حوزههای مربوط به تحولات منطقهای، موضوع تروریسم، موضوع داعش، چگونگی پیدایش افراطگرایی و گروههای تروریستی در این منطقه، حامیان آنها و آنچه که در منطقه گذشته، پراست و حرف و صحبت زیادی دارد. لذا پیونددادن بین برجام با مجموعه ای ازتوقعات غیرمنطقی ویا زورگوییها یا خواستهها و زیادهطلبیها اساسا هیچ توجیهی ندارد و نباید زیر بار این زورگویی دولت آمریکا رفت. شاهد هستیم که طرفهای دیگر برجام هم اتفاق نظر دارند روی اینکه برجام صرفا یک توافق هستهای است و قرار بوده که این مناقشه هستهای را حل و فصل کنند و به مسائل دیگری نپرداخته و نمیپردازد.
به نظرتان برجام منهای آمریکا برای ایران صرف میکند؟ اگر در سررسید بعدی برجام آمریکا آن را لغو کند برای ایران صرف میکند در این فضا با اروپاییها کار کند؟ این روند میتواند باعث شود که آمریکا منزوی شود و ما با اروپا روابط ویژه تر با کارویژههای دیگر تعریف کنیم؟ برجام منهای آمریکا برای ایران قابل ادامه است یا بهتر است ایران هم بلافاصله از برجام خارج شود؟
برجام به هر حال تعهداتی را و مسئولیتهایی را برای طرفهای مختلف پیشبینی و تعریف کرده و در قبال آن هم یکسری حقوق و منافعی را مورد توجه قرار داده است. لذا وقتی که این دو با هم همراه باشند، ماندن برجام، ماندگاری برجام معنی پیدا میکند. اگر یک طرف بخواهد با دخالت و با یک اعمال نفوذ این توافق را ناکارآمد کند، برای جمهوری اسلامی ایران هم انگیزه و دلیلی باقی نمیماند که بخواهد حتما برجام را به هر قیمتی نگه دارد. لذا آنچه که اصل است، دو نکته است؛ یکی انجام تعهدات برجامی، یکی برخورداری از منافع و آثار مثبت آن.
جمهوری اسلامی ایران به شهادت همه طرفها، تعهدات و مسئولیتهای خودش را بهطور کامل انجام داده و اگر قرار باشد آن منافعی که پیشبینی شده وآن آثار مثبتی که پیشبینی شده، از آن برخوردار نباشد/ چه آمریکا در داخل برجام باشد، چه نباشد؛ یا اروپاییها موفق به جلب رضایت طرف آمریکایی برای ماندن در برجام شوند یا نشوند و یا اینکه خودشان در عمل و اجرای تعهداتشان مسامحه و سهلانگاری کنند/ جمهوری اسلامی ایران هم حتما در رویکرد فعلی خود تجدیدنظر خواهد کرد، یعنی این چیز منطقی و بدیهی است که ایران هم نسبت به آن تجدیدنظر کند. این است که اروپاییها باید تلاش کنند و بتوانند هم رفتار آمریکا را مدیریت کنند و هم اینکه راهکارهای مختلفی را برای حفظ برجام و تشویق و ترغیب ایران، یعنی طرفی که کاملا پایبند و متعهد بوده، به ماندن در برجام پیدا کنند.
الان با هنرنمایی آقای ترامپ در ایفای نقش یک رئیس جمهور نامتعادل ، روان پریش و غیر قابل پیش بینی ، صحنه طوری طراحی شده، یعنی آمریکاییها طوری بازی کردند که گویی اولویت اصلی واهتمام اساسی طرفهای اروپایی این است که آمریکا در برجام باقی بماند. این باید کاملا روشن باشد که این گام اول است؛ باقیماندن آمریکا در برجام، حتما باید همراه با پذیرش تعهدات و مسئولیتها باشد؛ حتما باید آن فضایی که برجام پیشبینی کرده بود، آن را حفظ کند. واگرنه اگر قرار باشد آمریکا در برجام باقی بماند و خلاف تعهدات خود عمل کند، بندهای مختلف برجام را مکرر نقض کند،
تحریمها را در حوزههای دیگر تشدید کند و مانع از این شود که تعاملات جمهوری اسلامی ایران با مناطق مختلف دنیا شکل بگیرد، ماندن یا نماندن آمریکا در برجام چه تاثیری دارد. بیرون برود یک جور شیطنت می کند و در برجام بماند طور دیگری شرارت می کند. در حقیقت این همان ناکارآمدسازی برجام است. لذا تلاش اروپاییهاباید این باشد که رژیم آمریکا دست از عهد شکنی ها بردارد و علاوه بر آن به تعهدات و وظایف خود نیز عمل کند؛ضمن اینکه خود اروپاییها هم تلاش کنند که بیش از گذشته نسبت به انجام تعهدات خود در زمینه اجراییشدن مسئولیتهایشان اقدام کنند.
پیشبینی شما چیست؟ به نظرتان ترامپ بلوف زده و فعلا برجام را نگه میدارد یا احتمال اینکه این بار از آن خارج شود، زیاد است؟
به نظرم میآید که آمریکاییها تلاش میکنند که به نحوی خودشان را در برجام حفظ کنند؛ اما فشارها، تهدیدها و تحریمهای خودشان را داشته باشند، حتی در برخی حوزهها آن را تشدید کنند. مخصوصا در حوزههای مالی و بانکی، بی اطمینانی را تشدید کنند و مانعتراشیها را دنبال کنند و از این که یک تعامل مناسب سازنده بین جمهوری اسلامی ایران و سایر کشورها در حوزه تجاری و اقتصادی شکل بگیرد، جلوگیری کنند. در زمینه مسائل موشکی و حقوق بشر و تحولات منطقه و نقش ایران و همچنین توان دفاعی و بازدارندگی کشورمان، سیاستهای آمریکا در همه دورهها خصمانه بوده و این اتهاماتی که مطرح میکنند، اتهامات جدیدی نیست، اتهاماتی است که در طول ۴۰ سال گذشته و در دولتهای مختلف آمریکا مطرح بوده است.
در حالی که واقعیتها نشان می دهد که فعالیتها و اقدامات جمهوری اسلامی ایران در مسائل منطقه، منطقهای که خودش در آن حضور دارد، همواره سازنده بوده، مثبت بوده، امنیتساز و ثباتساز بوده و در مخالفت و مبارزه با تروریسم هم که مورد حمایت همین کشورهای مدعی بوده، کاملا جدی و صادقانه عمل کرده و از این میدان هم موفق بیرون آمده است.
مسائل بینالمللی را نمیشود گاهی از هم تفکیک کرد. ما درست است برجام را داریم و میگوییم برای ایران در مورد مسائل هستهای ما است و از مسئله منطقهای ما جدا و از مسائل موشکی ما جدا است، ولی موضوع اعتماد یک چیزی است که تمام رفتارهای یک کشور را باعث میشود که آن اعتماد باشد یا نباشد؛ یک روابط بینالمللی، یک فضای مسالمتآمیز شکل بگیرد یا نگیرد. از لحاظ حقوقی این است که ما موضوع برجام را یک موضوع جدا میدانیم و مسائل موشکی ما جدا است. منتها این فضایی که در منطقه وجود دارد،
فضایی که مخصوصا بین ایران و عربستان وجود دارد، یک جنگ نیابتی شکل گرفته در منطقه، به هر حال این روی برجام هم تاثیر دارد و عربستانی که همپیمان آمریکا است، باعث میشود که این نگرانی برای آمریکا وجود داشته باشد، روابط استراتژیک بین عربستان، اسرائیل و آمریکا، باعث میشود برجام از مسائل ایران و اینکه ایران یک تهدید تلقی شود، تاثیر داشته باشد. آیا در موضوعات منطقهای نباید با عربستان حرف بزنیم، صحبت کنیم تا کل این معادله را به صورت پکیج حل کنیم، یعنی بتوانیم با عربستان و کشورهای عربی، تنش مان را کم کنیم، از آن طرف هم خود به خود موضوع برجام و مسائل هستهایمان روی روال خودش باشد و آمریکا هم کارشکنیهایش را کمتر کند؟
من تاکیدم روی این است که اصلا این موضوعات را به برجام ارتباط ندهیم. در توافق برجام، تلاش جمهوری اسلامی ایران و مجموعه تعهداتی که پذیرفته بخاطر این بوده که اعتماد طرف مقابل جلب شود و اگر محدودیتهایی را پذیرفته، به لحاظ زمانی و به لحاظ فعالیتهایش در حوزه هستهای، همه اینها اقدامات اعتمادسازی بوده که نگرانیهایی /نگرانیهای ساختگی از نظر ما/ که آنها مطرح میکردند و پایه و اساس درستی هم نداشت، آنها رفع شود و در مقابل این اقدام ایران، حق ایران در برخورداری از فعالیت های مسالمت آمیز هسته ای محترم شمرده شود و تحریمها هم مرتفع و لغو شود.
لذا آنچه در چارچوب برجام ،ایران باید برای اعتمادسازی انجام میداده، انجام داده. بی اعتمادسازی را نباید به طرف متعهد و پایبند و مسئولیت پذیر توافق موجود نسبت دهیم و از او بخواهیم که در سایر مسائل مهم و حیاتی از جمله مسائل مرتبط با امنیت و دفاع از تمامیت ارضی و توان بازدارندگی کشور اجازه ورود بدهد و کوتاه بیاید و یا از موضع حق خود عدول کند. بلکه طرفی که فرصت های اعتماد سازی را سوزانده و دیوار بی اعتمادی را به سقف رسانده باید تحت فشار و مطالبه گری قرار بگیرد و از گزافه گویی و زیاده طلبی دست بردارد.
مسائل منطقهای، یک مسائل جداگانه ای است. البته در حوزه منطقهای هم، ما همواره به کشورهای منطقه اعلام کردیم که آمادگی داریم برای مذاکره و برای طراحی و برنامه ریزی مشترک با هدف تقویت ثبات و امنیت منطقه ای و در جهت خدمت به منافع مشترک کشورهای منطقه. سیاست خارجی ما هرگز به دنبال حذف سایر همسایگان نبوده
. معتقد هستیم که خیلی از این اختلافنظرها و مناقشات میتواند با گفتگو و مذاکره حل و فصل شود. بارها مسئولان ذیربط ما طرفهای مختلف ازجمله طرف عربستان را دعوت به این مذاکره کردهاند، دعوت به رفتار معقول و مبتنی بر حفظ منافع دسته جمعی کردهاند؛ با این وجود سیاستی که عربستان دنبال کرده و بر آن پافشاری می کند، سیاستی مبتنی بر حذف جمهوری اسلامی در همه تحولات و معادلات منطقهای است؛ یعنی یک سیاست کور، غیرواقعبینانه ، کینهتوزانه و خصومتآمیز . این رویکرد باید تغییر کند تا یک اتفاقی بیفتد یا یک تفاهمی حاصل شود.
تا زمانی که دیدگاه طرف مقابل مبتنی بر حذف طرف دیگر است، طبعامذاکره ای هم شکل نخواهد گرفت . بنای عربستان بر این است که همین سیاستهای خصمانه و نظامیگرانه را با پشتوانه آمریکا و رژیم صهیونیستی در منطقه دنبال کند. اما آنچه مربوط به جمهوری اسلامی است و از زبان وزیر محترم امور خارجه هم مطرح شده، شکلگیری یک مجمع برای گفتگوهای منطقهای برای رفع مشکلات منطقه و ازجمله تروریسم و افراط گرایی است و اینکه کشورهای منطقهای ظرفیت این را دارند که بنشینند دور هم، نسبت به منافع خودشان، مصالح خودشان و امنیت منطقهای گفتگو کنند و به نتیجه برسند.
بنابراین در این عرصه هم شما مشاهده میکنید که جمهوری اسلامی ایران پیشگام بوده، پیشقدم بوده واز بسیاری از سوابق و اقدامات سویی که این کشورها علیه جمهوری اسلامی ایران از ابتدای پیروزی انقلاب، مخصوصا در دوران دفاع مقدس در حمایت از رژیم متجاوز و جنایتکار بعث صدام انجام دادند، چشمپوشی کرده وبرای باز کردن فصل جدیدی از روابط اعلام آمادگی کرده است. در حال حاضر هم ما با کشورهای حوزه خلیج فارس؛ با عمان، با کویت و با قطر روابط خوبی داریم .
جمهوری اسلامی ایران علیرغم همه این دشمنیها که از طرف سعودی صورت گرفته ، هنوز آن طرح منطقهای را که مطرح میکند، آن طرحی نیست که عربستان را از آن حذف کرده باشد ، بلکه بهعنوان یک کشور مهمی که میتواند با تغییر رویه خود ،نقشآفرینی کند و نقش مثبتی در تحولات منطقهای ایفا کند، نسبت به آن توجه داشته و همه طرفهای منطقهای را ، برای گفتگو و مشارکت جمعی در باره تقویت ثبات، امنیت و در پرتو این ثبات و امنیت، توسعه منطقهای دعوت کرده است.
محمد اکبری
- 11
- 5