گفتوگو با «ناتالی تاچی» مشاور ویژه «فدریکا موگرینی» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا که بهتازگی به ایران سفر کرده است و دست بر قضا سفر او با اعتراضات پراکنده در برخی شهرهای ایران همزمان شد- علاوهبر اینکه میتواند به دلیل جایگاه و نقش او در کنار موگرینی حاوی مطالب مهمی باشد بهواسطه توییتهایی که در بازگشت از ایران منتشر کرد، جذابیتهای خاص خودش را دارد.
«تازه از ایران برگشتم؛ پوشش رسانههای بینالمللی از اعتراضات ایران در هفتههای گذشته به نحو تأسفباری با وضعیت میدانی متفاوت بود.» جملات بالا ترجمه بخشی از سلسله توییتهایی است که «ناتالی تاچی» مشاور ویژه «فدریکا موگرینی» مسئول سیاست خارجه اتحادیه اروپا در بازگشت از سفرش به ایران در صفحه شخصیاش در توییتر منتشر کرد. بهنوشته تاچی، «این اعتراضات هرگز به «توده بحرانی» (وضعیت فراگیر در جامعه) تبدیل نشد و ارزش این همه توجه رسانههای بینالمللی که مدعی شدند این کشور در آستانه یک آشوب و تحول مهم سیاسی قرار گرفته، نبود و اگر شرایط مشابه در هر جای دیگری از دنیا اتفاق افتاده بود، این پوشش رسانهای به مراتب کمتر و متفاوتتر بود.»
گفتوگوی حاضر ماحصل تلاشهای فرهیختگان برای گفتوگو با «تاچی» است که بهواسطه سفر به ایران و انتشار توییت در این رابطه در میان ایرانیان بیش از گذشته شناخته شده است.
شاید شما به واسطه توییتی که اخیرا و بعد از سفر به ایران منتشر کردید برای ایرانیان شناخته شده باشید؛ سفری که دست بر قضا با اعتراضات خیابانی همزمان شد که رسانههای غربی تلاش میکردند ایران را به خاطر آن ناامن و خطرناک جلوه دهند.
من به کنفرانس امنیتی تهران دعوت شدم و اگر بخواهم صادقانه با شما صحبت کنم طی تعطیلات کریسمس و زمانی که همه پای تلویزیونهایشان اخبار اتفاقات اخیر ایران را دنبال میکردند از خودم پرسیدم ممکن است به دلیل مشکلات امنیتی کنفرانس لغو شود. اما خبری از طرف ایران مبنیبر لغو این کنفرانس اعلام نشد؛ از طرفی به علت خبرهای منتشرشده درباره اعتراضات ایران، سفر به این کشور بیش از پیش هیجانانگیزتر جلوه میکرد.
در بخشی از توییتی که منتشر کردید، آمده است: «ناهماهنگی نگرانکنندهای از آنچه که در ایران اتفاق میافتد و تولید محتوایی که توسط رسانههای جمعی منتشر میشود وجود دارد.» دلیل استفاده شما از عبارت «نگرانکننده» چه بود و اینکه به نظر شما چه مساله نگرانکنندهای وجود داشت؟
مساله نگرانکننده این است که انتظار میرود رسانههای بزرگ اخبار را به صورت دقیق مخابره کنند. آنچه باعث نگرانی من شد این بود که از اخبار منتشره قبل از سفر به ایران ذهنیتی پیدا کرده بودم که این ذهنیت به مراتب با آنچه در ایران در حال وقوع بود به کلی فرق داشت و بهشدت در این رابطه بزرگنمایی شده بود. اینکه چرا بزرگنمایی در انتشار اخبار صورت گرفته است مسالهای است که نمیخواهم دربارهاش صحبت کنم. علاوهبر این، اینکه شما اخباری را دنبال کنید بدون اینکه بتوانید به آن اعتماد کنید و ندانید چقدر این اخبار میتواند صحت داشته باشد آزاردهنده و نگرانکننده است.
درخصوص اخبار اعتراضات اخیر در ایران این فرصت برای شما ایجاد شد تا به این کشور سفر کنید و از نزدیک بتوانید تفاوت میان آنچه را که در واقعیت اتفاق میافتد با تصویرسازی رسانهای صورتگرفته در غرب مقایسه کنید. آیا این مساله این موضوع را در ذهن شما به وجود نیاورد که ممکن است همین اتفاق در مورد مسائل دیگری که به ایران مربوط میشود نیز صادق باشد.
پرداختن به این مسائل باید از طریق مصداقها صورت گیرد، ولی باید بگویم که بله حرف شما درست است. وقتی اتفاقی میافتد و شما شاهد چنین تفاوت فاحشی در قضاوتها و اطلاعرسانیها هستید بهسرعت به ذهن شما خطور میکند که ممکن است موارد دیگر نیز مشمول چنین اشتباهاتی باشد.
علاوهبر رسانههای ایران که به توییت شما واکنش نشان دادند و آن را منتشر کردند برخی کارشناسان و مقامات غربی نیز به توییت شما واکنش نشان دادند و به نظر میرسد از این توییت ناراضی بودند. «سوزان ملونی»، کارشناس مسائل ایران در «اندیشکده بروکینز» طی اظهارنظری گفته بود که توییت خانم تاچی علامتی نگرانکننده از نادیده گرفتن شرایط و تلاشهای تدریجی برای تغییر در ایران توسط اتحادیه اروپاست. این واکنش و دیگر واکنشها را چگونه ارزیابی میکنید؟
واکنشها به اظهارات من در توییتر بهسرعت منتشر شد. واکنشهای اعتراضآمیزی هم وجود داشت که به خاطر آن اظهارات، مرا مورد قضاوت بیرحمانه قرار دادند؛ البته واکنشهای مثبتی نیز وجود داشت.
برخی اظهارات شما را درخصوص اعتراضات ایران با تمایل اتحادیه اروپا برای حفظ برجام مرتبط میدانند و گفته شده که اتحادیه اروپا موضع مناسبی نسبت به اعتراضات ایران اتخاذ نکرده است.
به خاطر اینکه نمیخواستند برجام به این دلیل لطمهای ببیند. این دو مساله کاملا با هم متفاوت هستند و بهسختی میتوان ارتباطی میان این دو برقرار کرد. شاید این قضاوت به خاطر زیر سوال بردن نظر منتشر شده من باشد و گرنه تا جایی که اطلاع دارم ارتباطی بین این دو مساله در نوع واکنش اتحادیه اروپا به این مساله وجود نداشت.
شما مشاور ویژه موگرینی هستید. حوزه مسائلی که به ایشان مشاوره میدهید شامل چه بخشهایی میشود؟
زمینه کاری من با اتحادیه اروپا، مشاوره در حوزههای امور خارجه و سیاست امنیتی است؛ برای همین حوزه کاریام فقط به مسائل ژئوپلیتیک محدود نمیشود و در حوزههای راهبردی نیز به خانم موگرینی مشاوره میدهم.
یعنی درخصوص تحولات جهان بهعنوان مثال اتفاقاتی که در ایران و خاورمیانه رخ میدهد، به ایشان مشاوره نمیدهید؟
شرح وظیفه من مشاوره درخصوص این مسائل نیست، اما اگر فرصتی پیش بیاید معمولا نظرات خودم را درخصوص این مسائل نیز به ایشان منتقل میکنم؛ ولی درخصوص اعتراضات ایران هنوز با خانم موگرینی گفتوگو نکردهام و فرصتی برای آن ایجاد نشده است.
علاوهبر رسانههای غربی مقامات آمریکا نیز با وجود دسترسی به سیستمهای اطلاعاتی و امنیتی گسترده، موضعی متفاوت با واقعیتهای ایران گرفتند، فکر میکنید آنها فریب رسانههایشان را خوردهاند؟
برخی اوقات تمایلات انسانی با واقعیتهای میدانی جابهجا میشود و آنطور که بر کسی هم پوشیده نیست دولت آمریکا تمایل زیادی به تغییر حکومت در ایران دارد و برای همین ممکن است شرایط را آنگونه که میخواهند ببینند، در حالی که واقعیت چیز دیگری است. مقامات آمریکایی به دلیل تمایلاتشان به تغییر در ایران، ممکن است هر اعتراضی را سرآغاز تغییر نظام در ایران تلقی کنند.
به نظر میرسد آمریکاییها تلاش میکنند بار تغییر توافق هستهای با ایران را به دوش اروپاییها بیندازند.
موضع اتحادیه اروپا بسیار شفاف است و قرار نیست تغییری در توافق صورت گیرد. توافق درخصوص برنامه هستهای ایران بوده و همینگونه هم باقی خواهد ماند ولی این به معنی آن نیست که درخصوص مسائل دیگر نمیشود یا قرار نیست مذاکره شود و این مسائل شامل برنامه موشکی ایران، وضعیت داخلی ایران و نقش و حضور ایران در منطقه است که البته میتواند شامل مسائل دیگری نیز شود. با این حال این مسائل از منظر اتحادیه اروپا، جدای از توافق برجام هستند.
ولی کشورهایی مانند بریتانیا، فرانسه و حتی آلمان بعضا اعلام کردهاند به دنبال آن هستند که مسائل نظامی و حضور ایران در منطقه را به توافق برجام اضافه کنند؛ آیا سیاست مشترکی در اروپا وجود دارد یا اینکه هر کشوری بهطور مستقل میتواند سیاستهای خود را دنبال کند؟
سیاست اتحادیه اروپا را باید به صورت یک ارکستر و نه تکنوازی نگاه کرد. ممکن است هر سازی در این ارکستر نوایی را بنوازد ولی درنهایت همه باید با هم هارمونی داشته باشند.
هر کشوری در اتحادیه اروپا این حق را دارد که اظهارنظر کند و در سیاستهای خارجی خود اقداماتی را انجام دهد ولی آنچه لازم است و آنچه که آنها انجام میدهند با مواضع اتحادیه اروپا در یک راستاست. درنهایت آنچه باید اتفاق بیفتد این است که در عمل، کشورها آنطور که موضع اتحادیه اروپا تامین شود باید اقدام کنند.
مصطفی افضلزاده
- 18
- 2