دو سال از عمر توافق هستهای ایران با گروه ۱+۵ گذشت، روزهایی که مردم ایران با جشن و برای رفع تحریمهای هستهای، بهبود و تقویت روابط ایران با جهان و نیز پایان پروژه ایرانهراسی وارد خیابانها شده بودند. اما با ورود ترامپ، این پدیده نوظهور آمریکایی، به کاخ سفید و با تشدید تخریب برجام از سوی مخالفان داخلی، نگرانیهایی برای تلخ کردن طعم شیرین برجام در دیپلماتهای هستهای کشورمان بروز کرد. برجام دو ساله در یک سال گذشته از ریاست جمهوری ترامپ محافظهکار مورد تهدید برای لغو و اصلاح واقع شد تا آنجا که او در دی ماه گذشته برای چندمین بار از تایید پایبندی ایران به برجام خودداری کرد و به متحدان اروپایی خود هشدار داد که چنانچه برجام اصلاح نشود آمریکا دیگر تعلیق تحریمها را تمدید نخواهد کرد و از برجام خارج خواهد شد.
این در حالی است که اروپا خواهان حفظ و اجرای برجام است اما از سوی آمریکا برای لغو و یا تغییر در آن به بهانههای مختلف تحت فشار است. از این رو، به تعبیر جاوید قربان اوغلی «ایران باید موضع اروپا را در برجام تقویت کند و قبل از اینکه اروپا تحت فشار آمریکا، با ایران وارد مذاکره شود، ایران باید با اختیار خود با اروپاییها وارد مذاکره شود». در این راستا «آرمان» با جاوید قربان اوغلی کارشناس سیاست خارجه در وزارت امور خارجه گفتوگو کرده که در ادامه میخوانید.
دونالد ترامپ به صراحت مدعی است که برجام هیچ تاثیری در تغییر رفتار ایران در منطقه نگذاشته است، آیا به طور کل باید از برجام چنین انتظاری داشت؟
این ادعای ترامپ نیز مانند بسیاری از اظهاراتش ناشی از عدم پختگی و نمایانگر عدم پیشینه سیاسی درعرصه سیاستورزی است. بهتر بود رئیس جمهور آمریکا قبل از بیان چنین اظهاراتی، مطالعهای در عملکرد اسلاف خود، از جمله اوباما و برنامه سیاسیاش میکرد. برخلاف نظر آقای ترامپ برجام با هدف خاصی طراحی شده و پس از ۲۲ ماه مذاکره سنگین به نتیجه رسید. در واقع هدف برجام دستیابی به توافق با ایران با هدف شفاف سازی بیشتر و رفع نگرانی برای طرف مقابل بوده است.
البته بحث انحراف و تمایل به تحقیقات و برنامه هستهای کشورمان یک ادعا بود که با دستیابی به توافق این موضوع کاملا روشن شد. ایران همواره به صراحت اعلام کرده که به دنبال تسلیحات هستهای نبوده است. بنابراین هدف برجام انحصارا مساله هستهای ایران بود و ترامپ با طرح چنین اظهاراتی به دنبال اهداف دیگری است. آنچه در متن و محتوای توافق آمده است، همه اقدامات مرتبط با برجام از جمله تعلیق و رفع تحریمها و لغو قطعنامههای پیشین به این علت بود که ایران بتواند به طور آزاد با جهان ارتباطات سیاسی و اقتصادی داشته باشد.
این موارد از اهداف اساسی برجام بود که تا حدودی محقق شد. البته برخی از آنها هنوز معلق مانده است که ناشی از تغییر رویکرد آمریکا با روی کار آمدن ترامپ و بخشی هم به دلیل ترس و نگرانیهای موجود در سایر اعضای توافق است که بازهم متاثر از فشارهای ایالات متحده است؛ بنابراین سخن ترامپ کاملا بیمورد است.
آیا ترامپ با تحت فشار قرار دادن ایران و بهانه قرار دادن مسائل مختلف به دنبال لغو برجام است؟
ترامپ قبل از ورود به کاخ سفید نیز به صراحت و به صورت علنی اعلام کرد که با برجام مخالف است و آن را بدترین توافق برای آمریکا خواند. جمله مشهور رئیس جمهور آمریکا قبل از ورود به کاخ سفید پاره کردن برجام بوده است.بنابراین مخالفت ترامپ با برجام، امر پنهانی نبود که محل بحث و گفتوگو باشد. ترامپ زمانی که وارد کاخ سفید شد به این موضوع مهم پی برد که نمیتواند از یک توافق بینالمللی که میان ایران و ۶ عضو مطرح جامعه بینالملل امضا شده و مورد تایید سازمان ملل قرار گرفته به آسانی آمریکا را خارج کند. خروج آمریکا از توافق بینالمللی برخلاف تصور ترامپ هزینههای سنگینی برای آنها در پی دارد.
زیرا خروج هر کشوری از توافق بینالمللی، آنها را به عنوان یک کشور خاطی و ناقض توافق بینالمللی در جهان معرفی میکند. بنابراین ترامپ اکنون میداند که به سادگی نمیتواند از برجام خارج شود و در صورت خروج هزینههای سنگینی حداقل از منظر اعتباری برای آمریکا در پی خواهد داشت به همین دلیل مشاورانش تصمیم گرفتند با سنگ اندازی و مانع تراشیهای گوناگون برجام را سست کنند و اجازه ندهند دیگر امضا کنندگان توافق هستهای به ویژه ایران از منافع آن بهرهمند شوند. ترامپ به دنبال خروج آمریکا و برهم زدن برجام است اما نمیخواهد مسئولیت سنگین لغو برجام را بپذیرد. او ترجیح میدهد که با عصبانی کردن تهران، ایران را وادار به خروج از برجام کند و جامعه جهانی را در مقابل ایران قرار دهد که خوشبختانه تاکنون ایران در برابر برنامههای ضدبرجامی آمریکا هوشمندانه عمل کرده است.
برخی معتقدند که ممکن است انگلیس، فرانسه و آلمان ضمن حفظ برجام با آمریکا درباره موضوعاتی مثل «بند غروب» به طور جداگانه همکاری کنند، در این صورت ایران چه خواهد کرد و سرنوشت برجام چه خواهد شد؟
ایران باید همه احتمالات برای حفظ برجام را مد نظر قرار دهد، مسئولیت نقض، توقف و تعلیق برجام را به گردن آمریکا بیندازد و جهان را در مقابل ایالات متحده قرار دهد. البته تاکنون نیز ایران در این زمینه موفق شده است. از همان ابتدا اعضای توافق هستهای اینامر مهم را پذیرفتند که موضوعات مورد ادعای آمریکاربطی به برجام ندارد و باید به این موارد به طور جداگانه پرداخته شود. امروز فضای عمومی منطقه بسیار پرآشوب و ایران یکی از بازیگران اصلی، مهم و تاثیرگذار در منطقه است که نقش اساسی در عراق، سوریه و لبنان بازی کرده و در یمن نیز در مظان اتهام قرار دارد.
بنابراین باید پذیرفت که جامعه جهانی نسبت به نقش ایران در منطقه تصور مثبت و نیز تصور منفی دارد. دوستان و متحدان ایران نقش تهران را در منطقه مثبت ارزیابی میکنند اما برخی از کشورها در منطقه از زاویه دیگری به این مساله مینگرند. به هر روی باید با هر نگاهی اعم از مثبت و منفی از سوی سایر کشورها نسبت به ایران کنار آمد البته کنار آمدن به مفهوم پذیرفتن این مساله نیست. زیرا هیچ چالشی برای ایران دشوارتر از مساله هستهای نبود، جهان در مقابل ایران قرار داشت.
آمریکا درصدد بود که یک اجماع جهانی علیه ایران به وجود آورد و در ذیل آن تحریمهای متعددی به ما تحمیل شده بود اما از طریق مذاکره با اعضای توافق هستهای به نتیجه رسیدیم و بزرگترین موفقیت و دستاورد دیپلماسی را کسب کردیم. لزومی به گفتن برخی حرفهای غیر دیپلماتیک نیست و از سویی نباید فراموش کرد که برخی اظهارات در اوج مسائل هستهای هم مطرح میشد اما تیم مذاکره کننده هستهای ایران از طریق مذاکره به نتیجه مطلوبی رسید. بنابراین محدودیتی برای مذاکره نیست جز آنکه لازم است در هر مذاکرهای دست بالا را داشته و از موضعی قدرتمندانه وارد گفتوگو شویم.
فشار آمریکا و متحدانش روزبهروز بر ایران بیشتر میشود، در مقابل ایران چه کار میتواند انجام دهد؟
پس از قطعنامه ضد یمنی اخیر در شورای امنیت که پیشنویس آن از سوی انگلیس تنظیم شده و توسط روسیه وتو شد، آمریکا و متحدان اروپاییاش در بیانیهای خشم خود را نشان دادند. با چنین حرکتی ممکن است ایرانهراسی را در منطقه احیا کرده و مشکلات اقتصادی برای کشور به وجود آورد. به همین دلیل توصیه این است که درباره مشکلات و اختلافات، گفتوگو به طور کلی کنار گذاشته نشود. ایران زبان و منطق بسیار قدرتمندی برای مذاکره با جهان دارد و باید به غرب بگوید که مفهوم دفاع چیست و برای دفاع از سرزمینمان چه میخواهیم و چه در نظر داریم.
وزیر خارجه کشورمان نیز بارها به این اشاره کرد «زمانی که ایران در زیر بمباران و موشکهای عراقی بود، آیا جهان در برابر آن موضعگیری کرد؟ ایران برای اینکه با وضعیت مشابهی مانند ۸ سال جنگ تحمیلی روبهرو نشود، برنامههای دفاعی خود را با اهداف صرف دفاعی توسعه میدهد». سخن ظریف کاملا صحیح و منطقی است. ایران بیشترین هزینه را در مبارزه با مواد مخدر، طالبان و مساله سوریه و عراق داده، این موارد تاثیرگذار و قابل ارائه در مذاکرات است و میتوان آنها را در معرض افکار عمومی جهان قرار داد.
بنابراین برنامههای دفاعی یک واقعیت قابل درک و فهم برای همه است بهخصوص برای دفاع از سرزمینی که ۸ سال جنگ تحمیلی را تجربه کرده است. ایران باید این را به جهان بگوید و با عدم مذاکره در هر ابعادی با جهان، چنین مسائل مهمی برای جهان فاش نشده و نتیجه آن ایزوله شدن و فشار بیشتر میتواند باشد. بنابراین اصل مذاکره نباید مورد مناقشه باشد و میتوان برخی اختلافات را از طریق مذاکره حل کرد.
برخی از تحلیلگران معتقدند که قدرت در تعریف الگوهای رفتاری بسیار تعیین کننده است. آیا این به مفهوم تسلیم اتحادیه اروپا و کشورهای اروپایی از جمله فرانسه، انگلیس و آلمان در برابر تهدیدهای اخیر آمریکاست؟
روابط اروپا و آمریکا رابطه ویژهای است که مربوط به دیروز و امروز نیست. به عبارتی باید اذعان داشت که در جنگ جهانی دوم، آمریکا ناجی اروپاییها بود. زیرا قدرت نظامی آمریکا توانست اروپاییها را از خطر ارتش نازیها نجات دهد. به همین دلیل اروپا خود را به تعبیری مدیون آمریکا میداند. از سوی دیگر از منظر شاخص آمار اقتصادی، ۴۰ درصد تولید ناخالص جهان را آمریکا به خود اختصاص داده است. آمریکا بزرگترین انبار نظامی جهان را دارد. رهبری ناتو در دست آمریکاست. نیروی ناتو و پایگاههای نظامی آمریکا در دوران جنگ سرد مدافع اروپا در مقابل ارتش سرخ بود.
اکنون نیز اروپا بیشترین حجم روابط اقتصادی را با آمریکا دارد. علاوه بر این، اروپاییها و آمریکاییها از نژاد آنگلوساکسون هستند به همین دلیل یکدیگر را رها نمیکنند. بنابراین نباید تصور کرد که با ترفندهای دیپلماتیک میتوان اروپا را از آمریکا جدا کرد؛ این تصور حتی برای حفظ برجام هم اشتباه است. از این رو، باید از منافذی وارد شد که انگیزههای اروپا را برای دفاع و ایستادگی در مقابل برخی از فکتها مستحکم میکند. سه کشور اروپایی به همراه چین و روسیه قرارداد مهم و بینالمللی هستهای را امضا کردند به همین دلیل از منظر اعتباری پذیرش خروج آمریکا از توافق برای اروپا بسیار دشوار است.
به همین دلیل نیز تا کنون اروپا در برابر فشارهای آمریکا مقاومت کرده است اما این مقاومت در برابر آمریکا نمیتواند دائمی باشد و ایران به گونهای باید اقدام کند که اروپا در برابر آمریکا منطق و استدلال قوی داشته باشد. اروپا میداند که ایران کاملا به تعهدات خود در برجام متعهد است اما آمریکا با علم بر اینکه اروپا بر سر برجام خواهد ایستاد، موضوعات سهگانه را بهانه قرار داده است.
چنانچه اتحادیه اروپا بخواهد در مواردی نسبت به خواستههای آمریکا نرمش نشان دهد و امتیازات کوچکی برای آمریکا مشروط به حفظ برجام قائل شود، آیا این مساله به روح برجام آسیب نخواهد زد؟ در این صورت ایران باید چه مواضعی اتخاد کند؟
عاقلانهترین راه حل در برابر اقدامات آمریکا دیپلماسی پیشگیرانه است. قبل از اینکه اروپا تحت فشار آمریکا، با ایران وارد مذاکره شود، ایران باید با اختیار خود با اروپاییها وارد مذاکره شود. مکرون قبل از سفر به ایران نظارت بینالمللی را مطرح کرد و ایران هم بیانیهای مبنی بر عدم مذاکره صادر کرد. البته سخنان مکرون غیر منطقی و غیرقابل قبول بود اما نباید پاسخ به ادعاها به گونهای باشد که روابط دیپلماتیک کشورها به ویژه ایران با اروپا را دچار مشکل کند و منافع دوجانبه را به خطر بیندازد. جملات و عباراتی که در دیپلماسی به کار برده میشود از اهمیت و حساسیت بالایی برخوردار و در روابط بسیار اثرگذار است به همین دلیل در بهکارگیری آنها باید دقت کرد.
از این رو، اکنون که اروپا به دلیل حیثیت و اعتبار خود از برجام دفاع میکند ایران باید موضع اروپا را در برجام تقویت کند. در سایر مسائل مورد مناقشه همانطور که اشاره شد قبل از اینکه آمریکا، اروپا را تحت فشار قرار دهد، تهران باید با دیپلماسی پیشگیرانه با اروپا به گفتوگو بپردازد. زیرا در غیر این صورت ممکن است که آمریکا، اروپا را وادار به موضعگیریهایی تند کند. در آن صورت ایران بیتردید واکنش مناسبی نشان خواهد داد.
مواضع چین و روسیه به عنوان اعضای توافق هستهای و عضو شورای دائم سازمان ملل تا چهاندازه در حفظ بیکم و کاست برجام اثرگذار خواهد بود؟ البته در صورتی که اتحادیه اروپا بخواهد نسبت به برخی از خواستههای آمریکا نرمش نشان دهد.
هر اندازه که مقاومت و ایستادگی اروپا بیشتر تقویت شود، به تقویت موضع چین و روسیه کمک خواهد کرد. چین و روسیه به لحاظ تاریخی، ایدئولوژیک، اقتصادی، سیاسی و استراتژیک تقابل منافع بیشتری با آمریکا دارند. آمریکا به دنبال یارگیری از میان کشورهای مطرح دنیاست و اروپا جبهه بسیار نیرومندی برای این مساله قلمداد میگردد.بنابراین تقویت موضع اروپا در برابر برجام موجب تقویت موضع و ایستادگی بیشتر چین و روسیه خواهد شد.از این رو، اروپاییها چون در برابر فشارها آسیب پذیرند برای حفظ برجام، در موضوعات مورد مناقشه مجبور به همراهی با آمریکا هستند.
دونالد ترامپ میداند که لغو برجام به زیان آمریکاست، با این همه چرا در مواضع خود پافشاری میکند و یا به دنبال راهی برای شکست توافق است؟
ترامپ نشان داده که اهمیتی به توافقات بینالمللی نمیدهد. او در نخستین اقدامش پس از ورود به کاخ سفید توافق نامه جهانی محیط زیست پاریس را لغو کرد. بنابراین بعید به نظر میرسد که در محاسبات او موضوع هزینه - فایده خروج از توافق هستهای مد نظر باشد. ترامپ با برجام مخالف است و آن را به زیان آمریکا و اسرائیل میداند به همین دلیل درصدد خروج از توافق هستهای است.
از یاد نبریم یکی از دستاوردهای بزرگ برجام شکست تلاش اسرائیل برای ایزوله کردن ایران بود. رژیم صهیونیستی پس از ناکامی در جلوگیری از توافق هستهای، از راههای دیگری به دنبال لغو برجام است. ترامپ و دامادش جرالد کوشنر روابط ویژهای با اسرائیل دارند به همین دلیل برجام را به زیان رژیم صهیونیستی میدانند و به دنبال لغو توافق اند. رئیس جمهور آمریکا مخالف برجام است اما نمیداند چگونه بدون اینکه هزینهای بپردازد از آن خارج شود. ایران نباید اجازه دهد آمریکا، تهران را سپر بلای سیاستهای خود در برجام قرار دهد.
به هر روی خروج از توافق نامه پاریس به اعتبار آمریکا لطمه وارد کرد تبعات خروج از توافق پاریس میتواند مانع خروج آمریکا از توافق هستهای شود؟
ترامپ نشان داده که به توصیهها و هشدارهای کارشناسان و حامیان برجام گوش نمیدهد. او پدیده نوینی در عرصه سیاست آمریکاست. حتی پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری نیز یک پدیده بود. او نخست کاندیدای جمهوریخواهان بود که جمهوریخواهان پشتش را خالی کردند به همین دلیل تصمیم گرفت که به تنهایی وارد کارزار انتخاباتی شود. جمهوریخواهان بالاجبار دوباره اعلام کردند که ترامپ کاندیدای این حزب است. توافق پاریس یک قرارداد جهانی بود که آمریکا به عنوان یک کشور آن را امضا کرده بود ولی او تصمیم به خروج از آن گرفت. برجام نیز یک توافق چند جانبه است که ۶ کشور آن را امضا کردهاند خروج از آن برای آمریکا مشکل است ولی غیرممکن نیست.
اهرمهای فشار از سوی ترامپ روزبهروز بر اتحادیه اروپا و ایران افزایش مییابد. آیا سیاست باج خواهی آمریکا از اعضای توافق به خودی خود به زیان آمریکا نیست و منجر به شکست سیاستهای ترامپ در قبال برجام نمیشود؟
سیاست ترامپ در برابر حمایت اروپا از برجام زورگویانه و قلدرمابانه است که میتوان به آن اخاذی گفت. آمریکایی اهرمهای فشار بسیاری بر اروپا دارد که از آن برای اهداف خود در برجام استفاده میکند. البته این امر در دنیای سیاست امر جدیدی نیست. کشورها همواره منافع ملی خود را در اولویت قرار میدهند. ترامپ هم قبل از ورود به کاخ سفید اعلام کرد که مردم و کشور آمریکا در اولویت هستند اما برخی از اقدامات و برنامههای ترامپ از قبیل دیوار کشی مکزیک یک اقدام غیر انسانی است. دیوار برلین حاصل سیاست تنفر بوده است که میان بلوک شرق و غرب کشیده شد. اما امروز درحالی که در سراسر اروپا همه دیوارها و مرزها فرو ریخته است ترامپ به دنبال دیوارکشی است. این امور نشان میدهد که ترامپ چطور پدیدهای است.
طی ماههای اخیر دونالد ترامپ، عربستان و متحدانش بر روی عملکرد ایران در منطقه تمرکز و اتهاماتی علیه ایران در رابطه با یمن مطرح کردهاند، ترامپ و متحدان منطقهای او با سیاست ایرانهراسی در منطقه به دنبال چه چیزی هستند؟
محیط پیرامونی ایران پرآشوب و مخاطره آمیز است و علاوه بر این، تهران دارای رقبای نیرومند و بانفوذی در منطقه است. عربستان بزرگترین تولیدکننده و صادرکننده نفت و ثروتمندترین کشور منطقه به شمار میرود. یک سوم صادارت اوپک از طریق عربستان سعودی تامین میشود. این کشور علاوه بر ذخایر ارزی، تاثیر و نفوذ زیادی بر جهان اسلام و عرب دارد هر چند ممکن است این تاثیر و نفوذ به دلیل پول و امکانات مالی باشد. به هر روی این واقعیت را نمیتوان در عرصه سیاسی انکار کرد و چنانکه دیدیم عربستان ۵۶ کشور اسلامی را به دور خود جمع و علیه ایران بیانیه صادر کرد. عربستان و ایران دو قدرت و رقیب در منطقه هستند.
در دوره دولت اصلاحات سیاست همزیستی در منطقه با این کشور دنبال شد و نتیجه داد و دو کشور قرارداد امنیتی با یکدیگر امضا کردند اما مشخص بود که رقابت میان ریاض و تهران از بین نرفته است. مهم این است که نگذاریم این رقابت به تخاصم تبدیل شود. ایران و عربستان براساس یک رقابت سالم میتوانند حوزه نفوذشان را در منطقه افزایش دهند به جای اینکه یکی درصدد حذف دیگری باشد. چنین نگرشی هوشمندانه است. پروژه ایرانهراسی تهدیدی علیه ایران در جهان است که آمریکا و برخی از کشورهای اروپایی همواره به دنبال آن بودند و لذا پروژه ایرانهراسی یک واقعیت است. یکی از بزرگترین دستاوردهای ایران در برجام از بین بردن پروژه ایرانهراسی بود.
اما به نظر میرسد این پروژه علیه ایران مجددا در حال احیا شدن است که بخشی از آن به دلیل تعارض منافع کشورهای منطقه و جهان و بخشی دیگر ناشی از برخی از اظهارات است. به طور مثال در همان روز اجرای برنامه جامع اقدام مشترک، اقداماتی در ایران از سوی برخی از مخالفان توافق هستهای صورت گرفت. در عرصه سیاست بینالملل نمیتوان دانش دیپلماتیک و خردورزی را نادیده گرفت.
پروژه ایرانهراسی، کشورمان را در جهان ایزوله و منزوی میکند به همین دلیل باید توجه بیشتری نسبت به شرایط موجود کرد. آمریکا، عربستان و متحدان منطقهایاش قبل از مذاکرات هستهای با برجسته کردن پروژه ایرانهراسی توانستند قطعنامههایی علیه ایران در شورای امنیت تصویب کنند. در نهایت مکررا تاکید میکنم که پروژه ایرانهراسی از دستور کار عربستان سعودی و برخی کشورهای جهان کنار نرفته است به همین دلیل ایران باید نسبت به مسائل پیرامون و برخی رفتارها و اقدامات در داخل توجه بیشتری داشته باشد.
هستی قاسمی
- 9
- 3