نیکلای کوزنف در المانیتور نوشت: بیژن زنگنه وزیر نفت ایران در ۲۳ جولای برای مذاکره با همتای خود الکساندر نواک به مسکو سفر کرد. هر دو در مورد همکاری در انجمن کشورهای صادرکننده گاز و طرح های روسیه برای تبدیل اوپک پلاس به یک توافق دائمی بایکدیگر بحث کردند.
المانیتور ادامه داد: علی رغم ناامیدی تهران از رهبران اروپایی، اما همچنان ایران به این ایده نرسیده که اتحادیه اروپا در رهایی یا کاهش فشار های تحریمی آمریکا ناتوان است. با این حال تهران به طور فعال در حال پیگیری پلن B است: اگر بروکسل در نهایت در دستیابی به هدف خود موفق نشود، جمهوری اسلامی ایران می تواند تماس و ارتباطات خود با روسیه که خواهان حضور گسترده در اقتصاد ایران است افزایش دهد.
در نگاه تهران، اروپا از لحاظ اقتصادی و سیاسی بسیار جذاب تر از روسیه است و علاوه بر این ، کشورهای اروپایی نسبت به روسیه در حافظه تاریخی ایرانیان از جایگاه بهتری برخوردار هستند. اما در مرحله عمل این مسئله با پیچیدگی بیشتری همراه است. کشورهای اروپایی برای کمک به تهران و مقابله با فشارهای تحریمی آمریکا، دو ابتکار را مطرح کرده اند:
ابتکار اول کاملا سیاسی است که در آن اتحادیه اروپا درصدد حفظ و تضمین بقایای برجام است. آن ها درصدد هستند با انجام مذاکرات با ایران در خصوص مسائل منطقه ای نشان دهند که تهران یک بازیگر موثر جامعه بین المللی است و آمریکا را از فرصت معرفی ایران به عنوان دولت سرکش محروم کنند. در این راستا می توان به مذاکرات بین اتحادیه اروپا و ایران در مسئله یمن در ماه فوریه به عنوان بخشی از این طرح اشاره کرد.
اما ابتکار دوم کاملا اقتصادی است. اگر چه آن ها قادر نیستند تا از خروج شرکت های بزرگ از ایران جلوگیری کنند اما آن ها قصد دارند که شرکت های کوچک و متوسط که ارتباطات کمی با بازار آمریکا دارند را تشویق کنند تا وارد ایران شوند. اما این ابتکار با تعدادی مشکل همراه است: نخست هر ابتکاری زمان بر است و به صورت فوری حل نخواهد شد. در واقع در کوتاه مدت کشورهای اروپایی در مقابل تحریم های آمریکا نمی توانند هیچ اقدامی را انجام دهند و تنها می توانند از منظر اخلاقی و برای حفظ ایران در برجام ، با انتشار بیانیه های سیاسی از این کشور حمایت کنند. در مقابل هم هر چه حسن روحانی رئیس جمهور ایران بیشتر منتظر کمک های اروپایی باشد، شانس او برای پیروزی جانشین مورد علاقه اش در انتخابات ریاست جمهوری بعدی کاهش پیدا می کند.
دوم این که ، تهران به وضوح آمادگی خودش را برای گفتگو در مورد مسائل منطقه ای با اتحادیه اروپا اعلام کرده است، اما مشخص نیست که چقدر این کشور برای دستیابی به توافقات نهایی آماده است و این که آیا امتیازات آن ها سایر بازیگران خاورمیانه مانند عربستان سعودی و اسرائیل را راضی خواهد کرد و همچنین مشخص نیست که آیا دولت ترامپ آن را می پذیرد یا خیر.
سوم این که اقدامات اقتصادی نشانگر آخرین راه حل است. شرکت های تجاری متوسط و کوچک برای کاهش فشارهای تحریمی آمریکا به ایران می آیند. اما این برنامه ممکن است با اعمال تحریم های ثانویه آمریکا علیه ایران و شرکت های اروپایی مشکلات بیشتری را برای تسهیل تبادلات اقتصادی و مالی بین اتحادیه اروپا و ایران ایجاد کند.
در نهایت، معیارهای اتخاذ شده از سوی اتحادیه اروپا برای کمک به ایران به عنوان اقدام مشترک اروپا اجرا خواهد شد. به عبارت دیگر اعضای اتحادیه اروپا باید نخست در این مورد به اجماع درونی دست پیدا کنند. با این وجود، تفاوت آشکاری در انگیزه و مواضع بازیگران اروپایی در مقابل ایران وجود دارد و این مسئله به اجرای سریع یک برنامه مشترک توسط اتحادیه اروپا کمکی نمی کند.کشورهایی مانند ایتالیا، اسپانیا، یونان و دانمارک اصالتا به حفظ روابط با ایران به دلیل انگیزه های اقتصادی علاقه مند هستند اما در مقابل برای کشورهای آلمان، فرانسه، اتریش و انگلیس محرک های سیاسی در تعیین رویکردهای این کشور به تهران از اهمیت بیشتری برخوردار هستند. در کل اروپایی برای این که بتواند یک برنامه موثر عملی را به اجرا در بیاورند ، راهی طولانی در پیش دارند.
این محاسبات به مسکو در ایجاد گزینه های خود برای همکاری نزدیک تر با ایران کمک می کند. دیدار این ماه علی اکبر ولایتی مشاور ارشد رهبر ایران به مسکو، نه تنها پیام های سیاسی را ابلاغ کرد بلکه همچنین قصد داشت تا در مورد وضعیت برجام و گزینه های موجود برای کمک به توسعه بخش نفتی و تضمین صادرات آن با همتایان روسی گفتگو کند. اظهارات ولایتی در مورد آمادگی روسیه برای سرمایه گذاری ۵۰ میلیارد دلاری در صنعت نفت و گاز ایران باعث ایجاد جنجال هایی در داخل گردید. اما مقامات روسیه بعدا به دلیل این که با این اقدام ، تحریم های آمریکا را نقض می کرد، از هر گونه گونه اظهارنظر خودداری کردند.
این گونه اظهارات با واکنش منفی ایران روبرو شد و برخی از سیاستمداران ایران چنین معامله را نشانه نقض استقلال ایران دانستند. در نتیجه محمد جواد ظریف مجبور شد که چنین توافقی را انکار کند، هر چند که او به گزینه های دیگر و بزرگتر برای همکاری ایران با روسیه اشاره کرد. بنابراین این رویداد بر برنامه های مسکو و تهران در همکاری در حوزه نفتی و گازی تاثیری نگذاشت.
حتی قبل از سفر ولایتی به مسکو، گاز پروم از دور جدیدی از مذاکرات با مقامات ایران در زمینه مشارکت در توسعه ۴ میدان گازی کیش، پارس شمالی، فرزاد ای و فرزاد بی خبر دادند. علاوه بر این، گازپروم به مذاکرات خود با طرف ایران در مورد همکاری مشترک گاز ال ان جی ادامه دادند. این مذاکرات همچنین شامل مباحثاتی در خصوص ایجاد یک شرکت مشترک ایرانی – روسی برای ساخت و راه اندازی یک خط لوله ایران – پاکستان – هند می شود. آخرین دیدار وزیر نفت ایران به مسکو نشانه دیگری است که روسیه و ایران به طور پیوسته در حال بررسی گزینه های سودمند در این حوزه هستند.
بنابراین عقیده روسیه این است که توانایی ایران را برای صادرات حداقل بخشی از نفت این کشور به بازار را تضمین کند و این یک سیگنال مشخصی به تهران و سایرین است که آن ها قصد ندارد از پیشنهادات ترامپ به اوپک و سایر تولیدکنندگان برای جبران کاهش صادرات نفت ایران به بازار را جبران کنند. در کل ، در حالی که ظرفیت های اقتصادی و سیاسی اتحادیه اروپا قوی تر از روسیه است اما مسکو برای کمک به تهران در مقابله با تحریم های ایالات متحده آمریکا از آمادگی بیشتری برخوردار است.
- 21
- 7