به گزارش انتخاب، ولی نصر رئیس دانشکده روابط بین الملل دانشگاه جان هاپیکینز در آتلانتیک نوشت: پس از خروج آمریکا از برجام در ۸ می ، پرزیدنت دونالد ترامپ در ۶ آگوست، فرمان اجرایی اعمال تحریم های اقتصادی علیه ایران - تحریم هایی که پس از امضای برجام در دولت باراک اوباما لغو شده بودند- را صادر کرد.
در ادامه این مقاله آمده است: پس از آن، دولت ترامپ به منظور مقابله با برنامه هسته ای، محدود کردن نفوذ منطقه ای و تضعیف قدرت ایران، فشارهای اقتصادی شدید بر تهران اعمال کرد. در حالی که این اقدامات باعث شده، برخی ناظران سیاست های جدید آمریکا را در راستای تغییر حکومت ایران توصیف کنند، اما به نظر می رسید دونالد ترامپ خواهان یک توافق جدید با ایران است. وی توافق اوباما را به عنوان مانعی بر سر راه خود می دانست.
پس از خروج آمریکا از برجام توسط دونالد ترامپ، او خواهان این است که تا طرف ایرانی را متقاعد کند که از مذاکره جدید استقبال کنند. در این راستا وی چند روز قبل از تحمیل تحریم ها، از مذاکرات مستقیم بدون پیش شرط با ایران سخن گفت. این اقدامات مشابه رویکرد ترامپ در قبال کره شمالی است. راهبرد وی ایجاد فشار گسترده و سپس دعوت به مذاکره است که این رویکرد با راهبرد دولت اوباما در ایجاد فشار های شدید اقتصادی برای وادارسازی ایران به میز مذاکره چندان تفاوتی ندارد . اما منتقدان بر این عقیده هستند که راهبرد آمریکا در قبال کره شمالی ، در برابر ایران کارایی ندارد. در این راستا، حسن روحانی رئیس جمهور ایران تاکید کرد که او به رئیس جمهوری که از توافق نامه بین المللی به خاطر توهم شخصی خارج شده است نمی توان اعتماد کرد.
در این میان، بحث اعتماد به امریکا برای دستیابی به توافق جدید جدا از این است که ایا تهران باید با واشنگتن در این مورد مذاکره کند یا نه. اگر سران ایران بخواهند با ترامپ مذاکره کنند این در واقع به معنای پذیرش مرگ توافق هسته ای ( برجام) خواهد بود. این امر همچنین می تواند باعث دوری اروپا ، روسیه و چین گردد که تاکنون خواهان حفظ برجام بوده اند. برجام تاکنون برای ایران دارای مزایای اخلاقی و دیپلماتیک بوده است. هنگامی که در عرصه بین الملل ، مسئله هسته ای مطرح می شود آمریکا منزوی است نه ایران. در واقع اگر ایران بخواهد با ترامپ مذاکره کند ، این مزیت را از دست خواهد داد.
اما مسئله بزرگتر برای ایران، از دست رفتن اهرم قدرت برای ورود به مذاکرات است. در حال حاضر رهبران ایران از مذاکرات با آمریکا دل خوشی ندارند. در واقع برای مشاهده نتایج وضعیت برجام و تحریم ها، می توان به کاهش ارزش پول ایران ، افزایش تورم و بیکاری اشاره کرد.
بدون شک ایران امیدوار است که کشورهای اروپایی ، چین، هند و روسیه بتوانند راهی برای مقاومت تهران در مقابل تحریم های آمریکا پیدا کنند. اما تهران با وجود بدبینی نسبت به حصول توافق جدید، باید این احتمال ضعیف را در مورد آنچه که در مذاکره با ترامپ می تواند به دست آورد را، مورد ارزیابی قرار دهد. سران ایران مطمئنا در حال بررسی تاثیر نشست سنگاپور بین ترامپ و کیم جونگ اون هستند. آن ها این فرصت را داشتند تا از طریق وزیر امور خارجه کره شمالی که به تهران سفر کرده، ازنتایج نشست سنگاپور مطلع شوند.
پرزیدنت ترامپ با یک لحن مسالمت آمیز و با وعده خلع سلاح موفقیت آمیز کره شمالی، متعهد شد که به مانور نظامی مشترک بین آمریکا و کره جنوبی پایان می دهد و حتی بر پایان جنگ کره و کاهش حضور نظامی آمریکا در کل شبه جزیره کره تاکید کرد. وی با لحنی مسالمت آمیز در قالب ارائه مذاکره بدون پیش شرط با ایران، توانسته است تا حدودی نفوذ جنگ طلبان دولت خود را کاهش دهد. در واقع این مسئله، تنش و شکاف بین تمایل ترامپ برای مذاکره موفق و دیدگاه تیم امنیت ملی وی ( که خواهان افزایش فشار مستمر برای تغییر حکومت هستند) را نمایان سازد.
مشکلی که جمهوری اسلامی ایران با آن مواجه است، این نیست که ملاقات با ترامپ بیهوده است ، بلکه متقاعد کردن جناح های داخلی کاری مشکل است. توافق هسته ای منادی پیروی میانه روها بود اما مرگ برجام، خبر مورد علاقه رادیکال ها است.
واکنش شخص حسن روحانی موضعی بینابینی میان احتیاط و انتقاد از پیشنهاد ترامپ بود. ایران البته هنوز پاسخ رسمی ارائه نداده که البته این مسئله شاید تا زمان تشکیل شورای عالی امنیت ملی در این باره طول بکشد. نخبگان سیاسی ایران تنها در صورتی حاضر به مذاکره با آمریکا هستند که در عین حفظ اعتبار و حیثیت کشور، از مزایای اقتصادی ملموس توافق اطمینان حاصل کنند. بنابراین ایران باید بین یک توافقی که تا حد زیادی از بین رفته و وعده های ترامپ غیرقابل اعتماد یک گزینه را انتخاب کند. تهران در وهله اول باید شاهد دستاورد ملموسی باشد و همچنین ترامپ باید کلماتش را با دقت بیان کند – که مبادا پیشنهاد پذیرش مذاکره با آمریکا را توسط تهران غیرممکن سازد.
- 20
- 14