به گزارش ایران، مقامهای امریکا در کنار طرح خروج از توافق هستهای ساز و کار تازهای را برای مواجهه با ایران، تدارک دیدهاند. ساز و کاری که تحت عنوان «گروه کاری ویژه ایران» به ریاست «برایان هوک» تشکیل شده و دولتمردان واشنگتن ذیل آن میکوشند تلاشهای خود را فراتر از موضوع هستهای برای افزایش فشار علیه ایران سازماندهی کنند. هوک دیروز در گفتوگو با شبکه فاکس نیوز مدعی شد:
استراتژی جدید رئیس جمهوری امریکا اتخاذ یک رویکرد جامع برای رسیدگی به تمام تهدیداتی است که ایران علیه صلح و امنیت امریکا و متحدانش در سراسر دنیا ایجاد میکند. با امیرعلی ابوالفتح، کارشناس مسائل امریکا پیرامون اهداف مورد نظر کاخ سفید از شکلگیری چنین کارگروهی گفتوگو کردیم.
مایک پمپئو، وزیر خارجه امریکا گروه ویژهای را در ارتباط با ایران تشکیل داده است. اقدامی که کمی بعد از بازگشت نخستین بخش از تحریمهای هستهای امریکا علیه ایران صورت گرفته است. شکلگیری چنین گروهی را میتوان در امتداد تشدید فشارها بر ایران دانست؟
این گروه در شرایطی تشکیل شده است که دولت امریکا مهمترین هدفش در موقعیت کنونی، اجرای دقیق و مؤثر سیاست تحریمهای هستهای علیه ایران است. بی تردید اجرای چنین تصمیمی بدون بهرهگیری از ابزارهای بینالمللی و همراهی شرکای امریکا ممکن نخواهد بود. خب این فعالیت و اقدامها مربوط به این هدف پیش از این جریان داشته اما میتواند در قالب چنین گروهی منسجم و متمرکز شود تا پاسخگویی دولت امریکا به افکار عمومی درخصوص ایران شفافتر صورت گیرد.
برایان هوک به عنوان رئیس «گروه ویژه کاری ایران» پیش از این سابقه همکاری با جان بولتون، چهره تند و افراطی کابینه ترامپ را داشته است. آیا انتخاب او به معنای تندتر شدن سیاست دولت امریکا علیه ایران است؟
«هوک» مواضع سیاسی متناقضی را پشت سر گذاشته است. او در سال ۲۰۱۲ در فراخوان انتخابات ریاست جمهوری به عنوان مشاور سیاست خارجی میت رامنی فعالیت داشت و در سال ۲۰۱۶ از جمله منتقدان دونالد ترامپ بود و وقتی رکس تیلرسون به عنوان وزیر خارجه او را به عنوان مدیر دفتر برنامهریزیهای سیاسی وزارت خارجه منسوب کرد، ترامپ به این انتخاب واکنش نشان داد اما به هر حال تیلرسون رضایت رئیس جمهوری را برای حضور او جلب کرد. وقتی تیلرسون برکنار شد، به نظر میرسید که هوک هم جایی نداشته باشد اما این اتفاق نیفتاد و نه تنها موقعیتش تنزل پیدا نکرد بلکه علاوه بر مسئولیتهایش، پست دیگری هم به دست آورد.
زیرا او توانست خود را با سیاستهای کلان دولت ترامپ در قبال ایران منطبق کند و یک نقش مهمی هم در برهم زدن برجام داشت. در مذاکراتی که بین اروپا و امریکا پیش از خروج ترامپ از برجام جریان داشته، گویا اروپاییها موافقت میکنند در ازای باقی ماندن امریکا در برجام فشارهای غیرهستهای را به بهانه فعالیتهای موشکی و منطقهای ایران افزایش دهند که در آخرین لحظات این توافق سر نمیگیرد و ترامپ تصمیم میگیرد از برجام خارج شود. گفته میشود که برایان هوک در شکست چنین مذاکراتی نقش مؤثری داشته و در حقیقت جاده صافکن طرح ترامپ برای خروج از برجام بوده است.
به جریان انداختن گفتوگوهای فراگیر با سایر کشورهای جهان درباره ایران که البته گفته شده سوای موضوع هستهای خواهد بود از جمله اهداف اصلی این گروه عنوان شده است. ارزیابی شما از این موضوع چیست؟
پیگیری گفتوگوهای غیرهستهای درباره ایران همواره بخشی از راهبرد اصلی دولت امریکا حتی در دولتهای پیشین این کشور بوده است و در قالب چنین راهبردی همواره چهرههایی از سوی امریکا درحال رایزنی با کشورهای مختلف درباره ایران بودهاند اما اتفاقی که اینک افتاده، این است که تشکیل چنین گروهی بیشتر وجه تبلیغاتی دارد و میکوشد با نشان دادن عزم و اراده جدی دولت امریکا بر افکار عمومی تأثیرگذار باشد. یعنی این طور نیست که تصور کنیم وظایف جدیدی به این گروه محول شده است.
مهمترین هدفی هم که دنبال میکند، این است که کشورهای طرف تجاری با ایران در حوزههای بانکی، صنعتی، نفتی و هر گروهی که در لیست تحریمها قرار میگیرد چه به صورت ترغیب و تشویق و چه تهدید، وادار کند سیاست واشنگتن را بپذیرند. بخشی از تحریمها هفته گذشته بازگشت و مهمترین تحریمها هم قرار است در آبان ماه اجرایی شود خب برای امریکا به لحاظ حیثیتی مناسب نیست جهان راه خودش را برود و امریکا تنها شود.
اگر تحریمها به صورت هماهنگ علیه ایران اجرا نشود، تأثیرگذاریاش را از دست میدهد. هدف تمام تلاشها، سخنرانیهای ترامپ، دیپلماسی توئیتری او، تلاشهای پمپئو و تشکیل چنین گروههایی مانند گروه ویژه اقدام ایران این است که جامعه جهانی را با خودش همراه کند اما خیلی مؤثر نبوده است.در واقع تشکیل چنین گروههایی دارای پیامی برای بروکسل، پکن، مسکو و آنکارا و دهلی و از همه مهمتر پیام برای داخل امریکاست زیرا ترامپ هم در عرصه داخلی با مشکل مواجه است و هم برخی از پروژههای سیاست خارجیاش مانند کره شمالی، جنگ تجاری با اروپا یا بهبود رابطه با روسیه با دستاندازهایی مواجه است و او امیدوار است با نشان دادن یک چهره مصمم و کارآمد در قبال ایران بتواند در انتخابات کنگره به موفقیتهایی دست یابد.
اقناع کردن طیفهایی از رأیدهندگان امریکایی که هم با برجام و هم ایران مشکل دارند و هم معتقدند سیاست خارجی اوباما سیاست مماشات بوده و اقتدار امریکا را زیر سؤال برده، میتواند مؤثر باشد و هم برای حزب جمهوریخواه رأی بیاورد از این جهت این اقدامها بیش از آنکه بخواهد تأثیر عملی داشته باشد و به تصمیمهای از پیش گرفته شده کمکرسان باشد، در قالب دیپلماسی عمومی و جنگ افکار قابل بررسی است.
اما پیگیری این مشی با درخواستهای کنونی مقامهای امریکایی برای مذاکره با ایران منافات دارد.
فشار و پیشنهاد مذاکره همواره جزء سیاست اصولی امریکا نسبت به ایران بوده است اما مقامهای امریکایی فعلاً اطمینان دارند قرار نیست مذاکرهای شکل گیرد. معتقدم تا چند ماه بعد از شروع تحریمها هیچ یک از دو طرف آمادگی نشستن پشت میز مذاکره با یکدیگر را ندارند.
امریکاییها معتقدند فشار آنقدر سنگین خواهد بود که ایران وارد مذاکره شود و ایران معتقد است که فشارها به گونهای نخواهد بود که تن به مذاکره دهد و ضمن اینکه به همراه نشدن جامعه جهانی با امریکا امیدوار است و فکر میکند که این میتواند یک فضای تنفسی به آن بدهد.
تشکیل گروه ویژه کاری ایران در وزارت خارجه امریکا با سالگرد واقعه تاریخی کودتای ۲۸ مرداد ماه مصادف شده است آیا بنا بر آنچه خود مقامهای امریکایی مدعی شدهاند، این همزمانی تصادفی است؟
ممکن است رئیس جمهوری و وزیر خارجه امریکا در طرح پیشنهادات خود توالی رویدادها را مد نظر نداشته باشند اما حتماً کسی که روی میز ایران در وزارت خارجه کار میکند، واقعه کودتای ۱۹۵۳ را به خاطر دارد. برای چنین کسی این تاریخ، تاریخ بسیار شاخصی است و موضوعی نیست که فراموش کند.
بنابراین تصادفی بودن اعلام تشکیل چنین کارگروهی دو سه روز قبل از سالگرد این کودتا که در حافظه تاریخی ملت ایران باقی است، باورپذیر نیست. این اتفاق میتوانست هفته قبل از آن رخ دهد اما به نظر نمیآید که تصادفی باشد.
- 16
- 5